دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خانواده در انديشه مقام معظم رهبري

خانواده سالم، آرامش خانواده: نگرش اسلام به خانواده، نگرشي درست، نگرشي اصيل و يک نگاه همراه با اهتمام است که خانواده، اصل قرار داده شده و به هم زدن بنيان خانواده يا آشفته نمودن آن، جزء بدترين کارهاست. خانواده در اسلام، يعني محل سکونت دو انسان، محل آرامش رواني دو انسان، محل انس دو انسان با يکديگر، محل تکامل يک نفر به وسيله يک نفر ديگر. آنجايي که انسان در آن صفا مي يابد، راحتي رواني مي يابد؛ اين محيط، خانواده است. کانون خانواده در اسلام، اين قدر اهميت دارد. اسلام در بيان قرآن، در چند جا، اين آفرينش زن و مرد و در نهايت زوجيت آنها را، براي آرامش زن ومرد شناخته است.
No image
خانواده در انديشه مقام معظم رهبري

در فرهنگ اسلامی، خانواده به مثابه‎ دژی محکم و استوار، بیشترین مسئولیت را در رُشد، تحوّل، تربیت و سعادت انسان‌ها و جوامع بشری بر عهده داشته و دارد. از دیدگاه اسلام خانواده کانونی است که در آن، ارزش‌های اخلاقی، باورهای دینی و روابط اجتماعی شکوفا گردیده و از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یابد و زمینه‎ رُشد عاطفی و تربیت اخلاقی و اجتماعی اعضای خانواده فراهم می‌گردد. خانواده به عنوان اصلی‌ترین پایگاه‌های رُشد و شکوفایی شخصیّت و پرورش مهارت‌های اجتماعی کودکان و نوجوانان، اساسی‌ترین سهم را در سلامت و اعتلای جوامع بشری بر عهده دارد، بخش قابل توجّهی از شکل‎گیری شخصیّت، تبلوُر رفتارهای اجتماعی، تعاملات بین فردی و مسئولیت‌ پذیری انسان‌ها حاصل چگونگی بازخوردها، بینش‌ها و تجارب آنان در زندگی خانوادگی است.

جامعه اسلامی و خانواده:

در محیط اسلامی، زن و شوهر با هم هستند، متعلق به هم هستند، در مقابل هم مسئول هستند، در مقابل فرزندان مسئول هستند و در برابر محیط خانواده مسئولند. در محیط های اسلامی، کانون خانواده چنان مستحکم و پابرجاست که گاهی پس از دو نسل نیز هنوز پدر بزرگ و پدر و نوه در یک خانه با هم زندگی می کنند. در جوامع اسلامی، یعنی جوامع دیندار و خداباور که دو نفر آدم برای مدت طولانی با هم زندگی می کنند و هیچ گاه از هم سیر نمی شوند، بلکه دلبستگی شان وانس و محبت و وفایشان به همدیگر بیشتر می شود؛ این، همان خاصیت دینداری و مذهبی بودن و خواسته های خدایی را رعایت کردن است. در اسلام و در فرهنگ اسلامی، خانواده بادوام است. در خانه، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و پدر و مادر هستند، نوه ها و نتیجه هایشان را می بینند و سنتها را به هم انتقال می دهند. نسل گذشته، مواریث خود را به نسل بعد تحویل می دهد و بریده و بی ریشه و تنها و بی عاطفه بار نمی آیند.

خصوصیات خانواده خوب:

خانواده خوب، یعنی زن و شوهری که با هم مهربان باشند، باوفا و صمیمی باشند و به یکدیگر محبت و عشق بورزند، رعایت همدیگر را بکنند و مصالح همدیگر را مهم و گرامی بدارند. اولادی که در آن خانواده به وجود می آید، نسبت به او احساس مسئولیت کنند و بخواهند او را از لحاظ مادی و معنوی، سالم بزرگ کنند. از لحاظ مادی و معنوی او را به سلامت برسانند. چیزهایی به او یاد بدهند، به چیزهایی او را وادار کنند، از چیزهایی او را بازدارند و صفات خوبی را در او تزریق کنند. چنین خانواده ای، اساس همه اصلاحات واقعی در یک کشور است. چون انسانها در چنین خانواده ای خوب تربیت می شوند، با صفات خوب بزرگ می شوند. با شجاعت، با استقلال عقل ، با فکر، با احساس مسئولیت، با احساس محبت، با جرئت، جرئت تصمیم گیری، با خیرخواهی - نه بدخواهی - و با نجابت . وقتی مردم جامعه ای، این خصوصیات را داشته باشند، این جامعه دیگر روی بدبختی را نخواهد دید ».

دینداری رمز پایداری خانواده اسلامی:

در تشکیل خانواده و در حفظ آن باید احکام اسلامی را رعایت کرد تا خانواده، سالم و در اوج باقی بماند. از این رو، در خانواده های دیندار که زن و شوهر به این حدود اهمیت می دهند، سال های متمادی بدون ناخرسندی با هم زندگی می کنند. محبت زن و شوهر به هم باقی می ماند و جدایی شان از هم سخت است و دل در گرو محبت یکدیگر دارند. این نیکی ها و این محبت هاست که بنای خانواده را ماندگار می کند و اسلام نیز به این امور ارزش بسیار می نهد. اگر روشهای اسلامی رواج یابد، خانواده ها مستحکمتر خواهد شد، چنانکه درگذشته های ما زمانی که هنوز ایمان مردم سالم تر و کامل تر بود، خانواده، کانونی پایدار و مطمئن بود. زن و شوهر به هم علاقه مندتر بودند. فرزندان در محیط های امن و سالم تری پرورش می یافتند. حالا هم راه همین است. بیشتر آن خانواده هایی که دستورهای اسلامی را رعایت می کنند، خانواده هایی محکمتر، بهتر، و محیطهای امن تری برای فرزندان وکودکان خواهند بود.

خانواده سالم، آرامش خانواده:

نگرش اسلام به خانواده، نگرشی درست، نگرشی اصیل و یک نگاه همراه با اهتمام است که خانواده، اصل قرار داده شده و به هم زدن بنیان خانواده یا آشفته نمودن آن، جزء بدترین کارهاست. خانواده در اسلام، یعنی محل سکونت دو انسان، محل آرامش روانی دو انسان، محل انس دو انسان با یکدیگر، محل تکامل یک نفر به وسیله یک نفر دیگر. آنجایی که انسان در آن صفا می یابد، راحتی روانی می یابد؛ این محیط، خانواده است. کانون خانواده در اسلام، این قدر اهمیت دارد. اسلام در بیان قرآن، در چند جا، این آفرینش زن و مرد و در نهایت زوجیت آنها را، برای آرامش زن ومرد شناخته است. در قرآن، آیه «وجعل منها زوجها لیسکن الیها » آمده است: خدای متعال زوج آدمی را از جنس او قرار داد . زوج زن را و زوج مرد را از جنس خود او قرار داده، «یسکن الیها» تا اینکه آدمی بتواند - چه مرد و چه زن - در کنار شوهر یا همسر احساس آرامش کند.(الاعراف آیه 189) این آرامش، سکونت و نجات از تلاطم های روحی و اضطراب های زندگی است. میدان زندگی، میدان مبارزه است و انسان در آن همواره در معرض نوعی اضطراب است. اگر این آرامش وسکونت به نحو صحیحی شکل پیدا کند ؛ زندگی سعادتمندانه می شود، زن خوشبخت می شود، مرد خوشبخت می شود، بچه هایی که در این خانه متولد می شوند و پرورش می یابند، بدون عقده رشد خواهند یافت و خوشبخت خواهند شد، یعنی از این جهت، زمینه برای خوشبختی همه اینها فراهم است».

با هم، تا بهشت:

قرآن می‌فرماید كه: قوا انفسكم و اهلیكم نارا وقودها الناس والحجاره» هم خودتان را حفظ كنید، هم اهل‌تان را(التحریم آیه 6)؛ این خطاب به مردها و زن‌ها، هر دو، است. اهل هر انسانی عبارت است از خانواده و نزدیكان او. زن شما، اهل شما مردها و مرد شما، اهل شما زنهاست. هم خودتا ن را از غلتیدن در آتش حفظ كنید. هم اهل‌تان را حفظ كنید علاوه بر این حفظ عناصر اصلی داخل كانون خانواده به حفظ خود انسان هم كمك می‌كند. همسران، زن‌ها، مردها، زن‌ها را می‌توانند از لبه‌ پرتگاه دوزخ نجات دهند و به بهشت بكشانند.

فرصتهای تکرار نشدنی:

 فرصتهای رحمت الهی همانند ابرهای بارانزایی هستند که همواره درحال عبورند. انسان باید فرصتها را غنیمت شمارد و از آنها بهره گیرد. بیگمان هیچ چیز دوباره تکرار نخواهد شد و هر فرصتی که به انسانی داده شده هرگز باز نمیگردد؛ چرا که گذر عمر نمیگذارد تا انسان بطور تکراری تجربه کند و خداوند را نیز هرگز تکراری در تجلی نیست و در هستی هر دم تجلیات دیگری است که در پیش نبوده است.

ظرفیت بی نهایت انسان:

 آدمی میبایست با راهنمایی قرآن و پیامبران، ظرفیت وجودی خود را چنانکه هست بشناسد و آن را به کار گیرد. خداوند در آیاتی از جمله آیه 31 بقره از ظرفیت بینهایت انسان سخن گفته که میتواند همه صفات و اسمای الهی را در خود جا دهد. ما انسانها با سعه وجودی که داریم میبایست از ب نبست زمان و مکان بیرون آییم و خود را در جهانی بیزمان و مکان دریابیم. روح انسانی و فکر او چنین توانایی را داراست و به خوبی خود را نشان میدهد. پس نباید به دلیل از دست دادن فرصتی، نومید شویم هرچند که باید خود را سرزنش و توبیخ کنیم، چرا که درهای رحمت الهی به سوی انسان باز است و او خلیفه الهی است و میتواند خود را به چنان جایگاهی برساند که ره صدساله را یک شبه برود. فرصتها برای هیچکسی تکرار نخواهد شد؛ از اینرو وقتی انسان به جهانی دیگر میرود و حقیقت بزرگ برای او کشف میشود و پردهها کنارمیرود، آرزوی بازگشت دارد، ولی از خداوند جواب «کَلّا » به او میرسد که هرگز بازگشتی در کار نیست.

فرصتهای طلائی عمر انسان:

 تا در دنیاست باید از این فرصتهای فوق طلایی عمر استفاده کند. هر دم عمر انسانی فرصتی فراتر از طلا و تکرار نشدنی است هرچند که به نظر میرسد هر روزی مانند روز دیگر است و خورشید و ماه تکرار شدهاند، اما هیچ تکراری نه برای دنیاست و نه برای انسانی که در آن درحال سفر است. انسانها مانند کودکی هستند که قطعات جورچین زندگی خودشان را در کنار هم قرار میدهند و آینده ابدی خود را میسازند. پس باید خیلی با دقت هر قطعه زمانی و مکانی را در جای خود قرار دهیم و در نهایت تصویری زیبا و کامل از بهشت سعادت ابدی داشته باشیم. هر سالی که میگذرد، همانند یک قطعه کامل از یک جورچین است. ما با این قطعات گوناگونی که در طول سالها در کنار هم قرار دادهایم در حقیقت تصویر کاملی از خودمان را ساختهایم. البته تا زمانی که در دنیا هستیم میتوانیم آن را بازسازی کنیم و با آب توبه تصویر نادرست را بازسازی و قطعه ناجور را برداریم و قطعه جور را قرار دهیم؛ اما وقتی اجل آمد دیگر اجازه نداریم هیچ قطعهای را تغییر دهیم یا بازسازی و اصلاح نماییم. عارفان هر صبح را عید میگیرند؛ چرا که به حکم آیه 42 سوره زمر میدانند که خواب، خود مرگ و توفی است. پس هر بار که زنده میشوند خود را همانند کسی میدانند که اجازه بازگشت به دنیا را یافته است و میتواند شکستها و ناکامیهای خود را اصلاح کند و آن را به موفقیت تبدیل نماید. از همی نرو شبانه به محاسبه نفس میپردازند و روز دیگر به اصلاح اموری که فاسد شده یا افساد بدان راه یافته میپردازند. شکستها و ناکامیها برای آنان بسیار با اهمیت است؛ چرا که با تفکر در آنها عیوب خود را مییابند و با تغییر هدف و روش میکوشند تا آن را برطرف و اصلاح کنند.

لزوم عبرت گیری از زندگی دیگران :

خداوند بارها در آیات قرآنی انسان را به تفکر در زندگی خود و دیگران دعوت میکند. انسان عاقل آنست که از زندگی دیگران درس بگیرد و بدبخت کسی است که بخواهد همان راه غلط و نادرست دیگران را برود و به همان ناکامیها و شکستهائی برسد که دیگری رسیده است. یعنی بخواهد آزموده را بیازماید. بدبختتر از این افراد، کسی است که از این ناکامیها درس نگیرد و بدبختترین، کسی است که خود درس عبرت دیگران باشد؛ چنانکه اقوامی که خداوند به عذابشان دچار ساخت، درس عبرت دیگران شدند و خداوند میفرماید بر این گذرگاههای مرگ ایشان صبح و شام بروید و از زندگیشان عبرت بگیرید. اعتبار آن است که انسان با دیده عبرت بنگرد و نخواهد همان آزموده را بیازماید. کسی که از ناکامیها و شکستهای دیگران درس نمیآموزد باید آماده باشد که خود نیز گرفتار ناکامی شود و اگر نخواهد از شکست و ناکامیهای خود درس بگیرد میبایست آن را بارها و بارها تجربه کند درحالی که عاقل از یک سوراخ دوبار گز ده نمیشود. شکستها نباید مایه افسردگی انسان شود؛ چرا که فرصت عمر بگونهای است که میتوان گذشته را با آیندهای خوب اصلاح کرد و از مسیر نادرست بازگشت و به راه راست درآمد. شرح صدری که انسان با تحمل مصائب و مشکلات کسب میکند در هیچ جای دیگر امکان تجربه آن نیست. از اینرو خداوند سنت امتحان و ابتلاء به مصیبتها را برای انسان گذاشته است تا همچون سنگ زیرین آسیاب، در کشاکش دهر، آبدیده شود.

منبع:پژوهه تبلیغ

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
No image

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
No image

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

سیره ی نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله در تغییر نام افراد

هرکس تاریخ زندگانی نبی مکرّم اسلام حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله را مطالعه نماید درمی یابد که ایشان در موارد متعدد، نام افراد شهرها را عوض می نموده اند. امام صادق علیه السلامنیز در این باره می فرمایند: پیامبر نام های زشت شهرها و اشخاص را تغییر می دادند
No image

عوامل امنيت را از نظر آيات و روايات

ما در اين بحث عوامل امنيت را از نظر آيات و روايات بررسي مي كنيم و سعي بر ذكر شاخص هاي ثابت و ماندگار در هر عصر شرايط جوامع ايماني در تمام دوران و ازمان مي باشد.
No image

عدالت اجتماعی در حکومت امام علی (ع)

عدالت اجتماعي به عنوان يک مفهوم جامع و همه جانبه در سياست گذاري يک حکومت و يک نظام وسيع بين المللي، براي اولين بار در تاريخ، از طرف امام علي (ع) و پس از شکست امپراطوري هاي روم و ايران و فتوحات مسلمين در قاره هاي آسيا و افريقا پايه گذاري شد. از ديدگاه امام علي (ع)، عدالت اجتماعي يک اصل همگرا و مشروع حکومتي است و همه ي ابعاد سياسي، اقتصادي اداري و سازماني را در بر دارد.
Powered by TayaCMS