دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

قربانیان «کوچک» در نسل‌کشی «بزرگ» بوسنی

میرسو موهیچ» دنیای کوچک قشنگی داشت؛ پدرش به دست خود خانه‌شان را ساخته و سپس برای کار به آلمان رفته بود.
No image
قربانیان «کوچک» در نسل‌کشی «بزرگ» بوسنی گزارش اشپیگل درباره یک فاجعه تاریخی

«میرسو موهیچ» دنیای کوچک قشنگی داشت؛ پدرش به دست خود خانه‌شان را ساخته و سپس برای کار به آلمان رفته بود. این خانواده به تازگی عید فطر را جشن گرفته بودند. میرسو در آن زمان ۱۰ سال داشت و به دلیل تعطیلات تابستان خوشحال بود؛ اما چیزی نگذشت که همه آن زیبایی‌ها و خوشی‌های دوران کودکی میرسو، پایان یافت؛ چرا که میرسو و خانواده‌اش به اصطلاح بوسنیاک محسوب می‌شدند، یعنی مسلمانان اهل بوسنی.

فرجام یوگسلاوی تجزیه شده

کشور سوسیالیستی یوگسلاوی که میرسو شهروند آن محسوب می‌شد، در آغاز دهه ۱۹۹۰ تجزیه شد. بوسنی تا قبل از تجزیه، یکی از شش جمهوری خودمختار یوگسلاوی به شمار می‌رفت. این جمهوری که نقش مهمی در یکپارچگی یوگسلاوی ایفا می‌کرد، در واقع سرزمینی چند ملیتی در داخل یک سرزمین چند ملیتی دیگر بود. در جمهوری بوسنی، نه تنها بوسنیایی‌های مسلمان، بلکه صرب‌های ارتدوکس و کروات‌های کاتولیک و دیگر اقوام در کنار یکدیگر زندگی می‌کردند. مارس ۱۹۹۲، جمهوری بوسنی و هرزگوین اعلام استقلال کرد و متعاقب آن، از سوی یگان‌های ارتش خلق یوگسلاوی که از نیروهای غالباً صرب تشکیل می‌شد، مورد حمله نظامی قرار گرفت. صرب‌های بوسنی، بیش از همه اقوام مقیم در این جمهوری نوپا، به شدت تحت تأثیر افکار و ایدئولوژی‌های ناسیونالیستی بودند. حزب ناسیونالیست صرب‌ها، موسوم به SDS ، در همان زمان، موجودیت «جمهوری صربستان» را اعلام کرد. این حزب همچنین، اعلام کرد که برای تشکیل یک «صربستان بزرگ» لازم است اقوام غیرصرب از بخش‌هایی از بوسنی که اکثریت جمعیت آن را صرب‌ها تشکیل داده‌اند، بیرون رانده شوند. ابزار صرب‌ها برای اجرای این نقشه، کوچ اجباری، قتل‌عام و برپایی اردوگاه‌های کار اجباری بود. صد البته این مسلمانان بوسنی بودند که بیش از دیگران، قربانی این نقشه شوم شدند.

رسیدن جنگ به پریژدور

چیزی نگذشت که جنگ به شهر کوچک زادگاه میرسو، یعنی پریژدور نیز رسید. ارتش خلق یوگسلاوی به پریژدور حمله کرد و به کمک ناسیونالیست‌های صرب، قدرت را به دست گرفت و پایان آن همزیستی مسالمت‌آمیز، رسماً از رادیو پریژدور اعلام شد: «همه افراد غیرصرب موظفند به بازوهای خود نوارهای سفید‌رنگ ببندند و خانه‌های خود را با پرچم‌های سفیدرنگ علامت‌گذاری کنند.» در آن زمان، در پریژدور و حومه آن، نزدیک به 50 هزار مسلمان بوسنیایی زندگی می‌کردند و در واقع، بزرگ ترین گروه قومی آن منطقه به حساب می‌آمدند. پس از مسلمان‌ها، صرب‌ها، کروات‌ها و دیگر اقوام، جمعیت منطقه را تشکیل می‌دادند. میرسو به هنگام شنا در رودخانه، برای نخستین بار صدای شلیک گلوله را شنید. او امروز این مأجرا را به خاطر می‌آورد: «تک‌تیراندازهای صرب پس از آن که پرچم‌های سفید خانه ما را دیدند، تلاش کردند از پشت پنجره‌های مدرسه، به مادرم شلیک کنند. البته مادرم در آخرین لحظه موفق به نجات خود شد و خودش را به خانه رساند. در همان زمان، تصمیم به فرار گرفتیم. خواهرم ۱۴ سال داشت و از ترس آن که در میان راه مورد تعرض قرار گیرد، او را پیش مادربزرگ گذاشتیم.» امیرا مولالیچ پنج ساله که او نیز از اهالی همان روستای میرسو بود، همراه با خانواده‌اش به اردوگاه کار اجباری ترونوپولیه فرستاده شد. صرب‌ها از مدرسه ابتدایی ترونوپولیه به عنوان اردوگاه ویژه بچه‌ها استفاده می‌کردند؛ اما در اردوگاه‌های حومه پریژدور بیش از ۳۱ هزار نفر اسکان داده شده بودند. بسیاری از آن‌ها، تحت شکنجه و گرسنگی قرار داشتند و صدها تن جان خود را از دست دادند. امیرا هم همراه با پدرش مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در آغوش مادرش جان داد. روز بعد، پدرش او را در کنار مسجد ترونوپولیه البته به صورت موقت به خاک سپرد.

 گورهای گمشده

هنگامی که پدر امیرا پس از جنگ به پریژدور بازگشت تا گوری برای دخترش دست‌و‌پا کند، متوجه شد که جسد امیرا ناپدید شده است و تازه ۲۴ سال بعد، یعنی در جولای ۲۰۱۶، استخوان‌های امیرا پیدا و به خاک سپرده شد. نکته تلخ و تأسف‌بار آن ‌که طول عمر امیرای کوچک، از طول دورانی که خانواده به دنبال جسدش می‌گشت، بسیار کوتاه‌تر بود. البته همه خانواده‌ها موفق به یافتن باقی‌مانده پیکرهای عزیزان خود نشدند. صدها نفر از اهالی پریژدور و حومه تا امروز نیز مفقودالاثر به شمار می‌آیند. جوان‌ترین این قربانیان گمشده، نوزاد دو ماهه‌ای به نام ولید سوفتیچ بود که با توجه به کوچکی و ظرافت استخوان‌های نوزادان کاملاً بعید است که بتوان اثری از او به دست آورد. از قرار معلوم، اجساد بسیاری از قربانیان در گورهایی به عمق ۱۰ متر دفن شده و در واقع سرنوشت هزاران بوسنیایی در این گورها پنهان است. در پریژدور و حومه، بیش از ۱۳۰ گور دسته‌جمعی وجود دارد و بازماندگان تا به امروز امیدوارند که دست‌کم بتوانند استخوان‌های عزیزان خود را در یکی از این گورها پیدا کنند؛ اما بیشتر اجساد، در مناطق مختلف پخش شده است. در واقع هدف صرب‌ها از این کار پنهان کردن و سرپوش گذاشتن بر جنایات خود بود. در پریژدور بیش از پنج هزار و 200 نفر کشته یا در زمره ناپدیدشدگان محسوب شدند.

فرار، گرسنگی و سرگردانی

میرسو و مادرش پس از فرار و دور شدن از خانه، گرفتار گرسنگی شدند. به همین دلیل تصمیم گرفتند که پنهانی به دهکده‌شان بازگردند و آرد تهیه کنند؛ تصمیمی که البته به غیر از پشیمانی حاصل دیگری نداشت. در آن جا هنوز هم یکی از همسایه‌ها با پسر ناشنوایش زندگی می‌کرد. میرسو می‌گوید: «کمی بعد از رسیدن ما دو سرباز به ویرانه خانه ما آمدند و مادر و خاله‌ام را به باد کتک گرفتند. برادر شش ساله‌ام گریه می‌کرد، به همین دلیل، سربازها با قنداق تفنگ او را هم کتک زدند تا زمانی که ساکت شد.» اما میرسو صدایش درنمی‌آمد و گریه هم نمی‌کرد. او به خاطر می‌آورد: «همه دندان‌های مادرم بر اثر آن کتک‌ها شکست و ریخت.» سربازان، مادر و خاله میرسو را به زور و کشان‌کشان از خانه بیرون بردند. میرسو و برادرش پس از چند ساعت انتظار، مطمئن شدند که مادر و خاله‌شان جان خود را از دست داده‌اند. آن‌ها تصمیم گرفتند برای دومین بار فرار کنند اما هنگام خروج از خانه اجساد دو زن با لباس‌های دریده‌شده را در مقابل خود دیدند. اجساد آن همسایه و پسر ناشنوایش هم روی سنگفرش پیاده‌رو افتاده بود. به این ترتیب، میرسو و برادرش با سرعت هرچه تمام‌تر پا به فرار گذاشتند و آن دهکده، کاملاً خالی از سکنه شد.

نژادپرستی و پاک سازی قومی

دنیای زیبا و کوچک میرسو با «پاک سازی قومی» به پایان رسید. در پریژدور و حومه، نزدیک به ۹۴ درصد از غیرصرب‌ها کشته یا رانده شدند. بیشتر قربانیان، مسلمانان بوسنی بودند. البته شمار زیادی از کروات‌های بوسنی نیز کشته شدند. از جمله این قربانیان کروات می‌توان از «کرسو پرانجیچ» ۱۴ ساله یاد کرد. پدر کرسو، یک صرب بود؛ اما نتوانست جان پسر خود را نجات دهد؛ زیرا از نظر صرب‌ها، حتی فرزندان دورگه نیز در زمره شهروندان «صربستان بزرگ» محسوب نمی‌شدند. مسجد و کلیسای کاتولیک پریژدور در یک روز به دست صرب‌ها منفجر و با خاک یکسان شد، به دلیل همین رنج و درد مشترک بود که اتحاد میان مسلمانان و کاتولیک‌ها شکل گرفت. پدر میرسو در آن زمان، در آلمان، یعنی در کشوری که تنها هفت ساعت با ماشین از پریژدور فاصله داشت کار می‌کرد. او از پناهجویان اهل پریژدور شنیده بود که همه خانواده‌اش کشته شده‌اند؛ اما پس از یک سال پر از رنج و مشقت، بالاخره متوجه شد که اجساد آن دو کودکی که از زیر خاک بیرون کشیده شده بود، به فرزندان او تعلق ندارد. میرسو زنده بود. بار دیگر توانست خواهرش را پیدا کند، همان خواهر ۱۴ ساله‌ای که مجبور شده بود برای زنده ماندن به خواسته‌ها و تهدیدهای یک سرباز تن بدهد؛ اما در نهایت او و میرسو در نقطه‌ای که پیش از آن، بیش از ۲۰۰ نفر به قتل رسیده بودند، سوار بر یک قطار ویژه حمل احشام شده و با ده‌ها نفر دیگر به نزدیکی شهر ترانیک منتقل شدند. این شهر از جمله شهرهای تحت کنترل ارتش بوسنی بود و با ماشین، سه ساعت با پریژدور فاصله داشت. سربازان آن‌ها را به کنار یک میدان مین بردند. اول باید می‌دویدند، سپس به تدریج سرعتشان را کم می‌کردند. برای جلوگیری از برخورد با مین، هر کس باید پای خود را جای پای نفر جلویی قرار می‌داد، بدین ترتیب گام‌به‌گام به امنیت نزدیک‌تر می‌شدند.

منبع: سایت تاریخ ایرانی

نویسنده: لینا بورشاک

مترجم: محمدعلی فیروزآبادی

مقاله

مترجم محمد علی فیروزآبادی
نویسنده لینا بورشاک

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
No image

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
No image

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

ساده زيستي در سيره پيامبر صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ

در جهان سرمایه داری امروز که متأسفانه مبتنی است بر توجه افراطی به نیازها فردی و خودبینی و خودپرستی و هر فرد سعی می کند همه کس و همه چیز را تا می تواند در مسیر اهداف و مقاصد خود به خدمت گیرد و از طرف دیگر شعار مصرف بیشتر و متنوع تر برای لذات بیشتر به نهایت رسیده و مدام توسط رسانه ها و جامعه تبلیغ می شود.
No image

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
No image

سیره ی نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله در تغییر نام افراد

هرکس تاریخ زندگانی نبی مکرّم اسلام حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله را مطالعه نماید درمی یابد که ایشان در موارد متعدد، نام افراد شهرها را عوض می نموده اند. امام صادق علیه السلامنیز در این باره می فرمایند: پیامبر نام های زشت شهرها و اشخاص را تغییر می دادند
No image

فلسفه امتحان از دیدگاه قرآن و روایات معصومین

امتحان در فرهنگ قرآن، قرار دادن انسان ها در بستر حوادث گوناگون تلخ و شیرین با هدف رسیدن آنان به كمال لایق خویش است و در آیات پرشماری با واژه های یاد شده و غیر آنها مطرح گردیده است.
Powered by TayaCMS