دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ناصر خسرو قبادیانی

No image
ناصر خسرو قبادیانی

كلمات كليدي : ادبيات فارسي، شاعران فارسي گوي، ناصر خسرو قبادياني، سبك خراساني

نویسنده : اعظم بابایی

ابومعین حارث قبادیانی بلخی، معروف به ناصر‌خسرو، در سال 394 در روستای قبادیان در بلخ (در استان بلخ در شمال افغانستان امروز) در خانواده‌ی ثروتمندی چشم به جهان گشود و در سال 481 در یمگان بدخشان درگذشت.[1]

ناصر‌خسرو در دوران کودکی با حوادث گوناگون روبرو گشت و برای یک زندگی پرحادثه آماده شد: از جمله جنگ‌های طولانی سلطان محمود و خشک سالی بی‌سابقه در خراسان که به محصولات کشاورزان صدمات فراوان زد و نیز شیوع بیماری وبا در این خطه که جان عده‌ی زیادی از مردم را گرفت.

ناصر خسرو از ابتدای جوانی به تحصیل علوم متداول زمان پرداخت و قرآن را ازبر کرد. در دربار پادشاهان و امیران از جمله سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی به‌عنوادن مردی ادیب و فاضل، به کار دبیری اشتغال ورزید و بعد از شکست غزنویان از سلجوقیان، ناصر خسرو به مرو و به دربار سلیمان چغری بیک، برادر طغرل سلجوقی رفت و در آنجا نیز با عزت و اکرام به حرفه‌ی دبیری خود ادامه داد و به‌دلیل اقامت طولانی در این شهر به ناصر خسرو مروزی شهرت یافت.[2]

وی که همواره به‌دنبال سرچشمه‌ی حقیقت می‌گشت با پیروان ادیان مختلف از جمله مسلمانان، زرتشتیان، مسیحیان، یهودیان و مانویان به بحث و گفتگو پرداخت و از رهبران دینی آنها در مورد حقیقت هستی پرس و جو کرد. اما از آنجا که به نتیجه‌ای دست نیافت دچار حیرت و سرگردانی شد و برای فرار از این سرگردانی به شراب و میگساری و کامیاری‌های دوران جوانی روی آورد.

«در سن چهل سالگی در ماه جمادی‌الآخر سال 437 شبی در خواب دید که کسی او را می‌گوید «چند خواهی خوردن از این شراب که خرد از مردم زایل کند؟ اگر بهوش باشی بهتر.» ناصر خسرو پاسخ داد «حکما چیزی بهتر از این نتوانستند ساخت که اندوه دنیا ببرد.» مرد گفت «حکیم نتوان گفت کسی را که مردم را به بیهُشی و بی‌خردی رهنمون باشد. چیزی باید که خرد و هوش را بیفزاید.» ناصر خسرو پرسید «من این از کجا آرم؟» گفت «عاقبت جوینده یابنده بوَد» و به سمت قبله اشاره کرد. ناصر خسرو در اثر این خواب دچار انقلاب فکری شد، از شراب و همه‌ی لذائذ دنیوی دست شست، شغل دیوانی را رها کرد و راه سفر حج در پیش گرفت.»[3]

کعبه در این خواب بی‌تردید مفهوم کنایی دارد و نمودار آن است که تفکر عقلی را از تفکر دینی نباید جدا کرد. وی مدت هفت سال سرزمین‌های گوناگون از قبیل ارمنستان، آسیای صغیر، حلب، طرابلس، شام، سوریه، فلسطین، جزیرة‌العرب، قیروان، تونس و سودان را سیاحت کرد و سه یا شش سال در پایتخت فاطمیان یعنی مصر اقامت کرد و از آنجا در دوران «المستنصر بالله» به مذهب اسماعیلی گروید و از مصر چهار بار به زیارت کعبه رفت. ناصر خسرو در سال 444 بعد از دریافت عنوان «حجت» خراسان از طرف «السمتنصر بالله» رهسپار خراسان گردید. او در خراسان و به خصوص در زادگاهش بلخ اقدام به دعوت مردم کیش اسماعیلی نمود، اما بر خلاف انتظارش مردم آنجا به دعوت وی پاسخ مثبت ندادند و سرانجام عده‌ای تحمل او را نیاورده و در تبابی با سلاطین سلجوقی بر وی شوریدند و از خانه بیرونش کردند. ناصر خسرو از آنجا به مازندران رفت و سپس به نیشابور آمد و چون در هیچ کدام از این شهرها در امان نبود به‌طور مخفیانه می‌زیست و سرانجام پس از مدتی در به دری به قلعه‌ی یمگان در نزدیکی بدخشان پناه برد و بقیه‌ی 20 تا 25 سال عمر خود را در یمگان بدخشان سپری کرد.

ناصر خسرو یکی از شاعران و نویسندگان توانمند زبان فارسی است که در فلسفه و حکمت دست داشته، آثار او گنجینه‌های ادب و فرهنگ ما محسوب می‌گردند. او در خداشناسی و دینداری سخت استوار بوده است و مناعت طبع و بلندی همت و عزت نفس و صراحتا گفتار و خلوص او از سراسر گفتارش آشکار است.

وی مردی است با مناعت طبع، خرسند، فروتن، در برابر رویدادها و سختی‌ها بردبار، اندیشه ورز، در راه رسیدن به هدف پای می‌فشارد. او خواستار جامعه‌ای است پیراسته و پاک، دور از مفاسد اخلاقی، ریا و تزویر، رشوه‌خواری و... وی معتقد است که چنین جامعه‌ای جز زیر سیطره‌ی دین و خرد به‌وجود نمی‌آید. وی در اشعار خویش به قرآن استناد می‌کند. در بسیار موارد آیات قرآن را تضمین می‌کند. او برای قرآن درون‌سو و بیرون‌سو یا به معنای دیگر تنزیل و تأویل قایل است.[4]

ویژگی عمده ناصر خسرو

- ندای وجدان قرن خود است که عصر برخورد دو نیروی ترک و دهقان در تمدن ایران به شمار می‌رود.

- شجاع‌ترین و صریح ‌‌ترین نماینده‌ی فکر معترض در ادبیات فارسی است.

- پیشتاز و چاوش شعر علمی – عرفانی در ادب فاسی است.

- انسان بزرگ و نمونه‌ای است که به نحوی وسواس‌آمیز کردار را با گفتار همراه کرده و یکی از پایه‌گذاران پیکار امانی است که ادبیات هزارساله ایران لاینقطع با آن درگیر بوده است و آن مبارزه با «ریا، تدلیس، تزویر و نیرنگ» است.[5]

شیوه شاعری و نویسندگی وی

شیوه‌ی سخن ناصر خسرو خاص خود اوست و می‌توان آن‌را از نمونه‌های برجسته اصلی‌ترین سبکی دانست که به "سبک خراسانی" مشهور است و شاعرانی چون رودکی، فردوسی، عنصری و... بدان شیوه مشهورند. با این تفاوت که سخن ناصر خسرو از مرز عادت و متداول دور شده و چندان با ذوق و مشرب اهل زمان تطابق ندارد و علت واضح آن این است که شعر برای ناصر‌خسرو وسیله‌ای برای بیان معتقدات دینی و فلسفی است و جنبه‌ی پند و اندرز دارد. ناصر‌خسرو اگر از وصفِ آسمان و بهار و خزان و... سخن می‌گوید و حتی در این توصیف‌ها ابداع می‌کند، برای نیل به مقصد دیگری است که غالبا پند و اندرز و ستایشِ علم و خرد است.[6]

قصاید ناصر‌خسرو بلند، استوار و منسجم و پرطنطه است. سراینده این اشعار شاعری است متعهد، خردگرا، آزاد‌اندیش و با این همه برخوردار از خیال و الهام شاعرانه. در آنچه از او باقی‌مانده اثری از مدح دیده نمی‌شود. اگر مدح گفته، کسانی را ستایش کرده که به عقیده او یزدان آنان را برای رهبری خلق برگزیده است:

من آنم که در پای خوکان نریزم

مر این قیمتی لفظ درٌ دری را

کسی را کند سجده دانا که یزدان

گزیدستش از خلق مر رهبری را

موسیقی شعر او پرصلابت، سنگین، پروقار و باشکوه است. در بحرهای دشوار قریحه‌آزمایی کرده است. زبانش پاکیزه و استوار و آکنده از واژه‌های اصیل دری و ترکیبات خوش است و بیانش از وسعت معلومات و عمق اندیشه و انضباط فکری او حکایت می‌کند.[7]

اشکال کار ناصر خسرو در آن است که با همه‌ی گرایش به علم و خرد، مانند همه‌ی کسانی که در اعتقاد معینی ریشه می‌گیرند، از ساده دلی مبرّا نیست و همین خصوصیت، تناقض‌هایی در گفتار و اندیشه‌ی او به‌وجود آورده است.

خوش‌بینی و ستایش او نسبت به سلطان و دستگاهش خیلی بیش از میزانی است که از مرد وارسته و روشن‌بینی چون او بتوان انتظار داشت. او در اعتقادش به فاطمیان دچار تعصب و جمودی شد که دیگران را از آن بر حذر می‌داشت.

شعر ناصر خسرو با تمام استواری و فخامتی که دارد از عیب‌هایی مبرا نیست، مهم‌ترین عیب شعر او تکرار و درازگویی است، تکرار را از روی عمد می‌کند، زیرا می‌خواهد از این طریق مفاهیم را مانند میخ بر سر خواننده بکوبد، اما تطویل برای آن است که شیوه‌ی استدلالی و توضیحی در شعر به کار می‌رود.

نثر فارسی ناصر‌خسرو از آثار گران‌بهای قدیم فارسی است و خصوصیت آن در این است که الفاظ عربی در آن کمیاب است و نویسنده سعی کرده لغت‌های تازی را به فارسی برگرداند و از این رو کتاب‌های او گنجینه‌ای از اصطلاحات فارسی است.[8]

ارتباط ناصر‌خسرو با اسماعیلیان

درباره‌ی ارتباط ناصر خسرو با فرقه‌ی اسماعیلیه لازم است بحث شود. ناصر خسرو بعد از سفرهای مختلف و مباحثه با بزرگان دینی ادیان مختلف سرانجام به فرقه‌ی اسماعیلیه گروید و در بین آنان به مقام «حجت» دست یافت. اما اسماعیلیه چه فرقه‌ای‌ است؟ «در نیمه‌ی دوم قرن هجری، واقعه‌ای در مذهب شیعه‌ی امامیه به وقوع پیوست و آن ظهور فرقه‌ای بود به نام «اسماعیلیه» که بنیان‌گذارانش معتقد بودند بر امامت اسماعیل، فرزند ارشد امام جعفر صادق(ع) که در سال 145 هـ ق پنج سال پیش از وفات پدر، دنیای فانی را وداع گفته بود. اما پیروان اسماعیل وفات وی را انکار کردند و مدعی شدند که امام صادق(ع) به دلیل حفظ جان فرزندش از گزند حکومت عباسی، به ناچار مرگ او را اعلام نموده است، اسماعیل زنده و غایب از نظر است و روزی به‌عنوان امام قائم و موعود ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد می‌کند. بنابراین ادعا، اسماعیلیان به امامت امام موسی کاظم(ع) و امامان پس از او اعتقاد ندارند و سلسه امامت را به اسماعیل ختم می‌کنند.

از این‌رو در تاریخ مذاهب اسلامی، این فرقه بانام‌هایی چون اسماعیله، سبعیه، باطنیه، هفت امامی و...خوانده شده است.»[9]

اسماعیلیان علاوه‌بر فعالیت‌های مذهبی و اعتقادی، چهره‌ای سیاسی دارند، به جهت مخالفت با حکومت عباسیان. آنان عباسیان را غاصب و ظالم و بیدادگر می‌دانستند و در صدد براندازی حکومت آنها بودند. این تفکر آنان را به مبارزاتی پیگیر و همه جانبه وامی‌داشت تا سرانجام توانستند لحسا، یمن و بحرین را به تصرف درآورند و مقدمات تشکیل حکومت مقتدر فاطمی را فراهم کنند. حکومت فاطمیان مصر از سال 279 تا 567 هـ ق ادامه یافت و به تدریج به امپراطوری وسیع و مقتدری تبدیل شد.[10]

«اسماعیلیه به وحدانیت خدا، حقانیت محمد(ص) و امامان تا امام جعفر صادق(ع) معتقدند، در قرآن علاوه‌بر ترجمه‌ی ساده به تفسیر عرفانی پایبند هستد و به نظر آنان هر امام دوازده «حجت» دارد که هر حجت مأمور تبلیغ دین در بخشی از زمین است که ناصر خسرو در اثر جستجو و تحقیق فراوان سرانجام، اصول اسماعیلیان را پذیرفت و در شبکه‌ی منظم آنان به مرتبه‌ی «حجت» نایل شد و پس از بازگشت از مصر مرکز حکومت اسماعیلیان چندی در بلخ – موطن خویش- به تبلیغ پرداخت اما خیلی زود مخالفانی و دشمنانی هم در حکومت و هم در متن مردم یافت و علمای سنی حکم قتل را به اتهام بددینی و قرمطی(قرمطی اسمی بود که دشمنان اسماعیلیه به آنان می‌گفتند) صادر کردند و او ناگریز به ترک وطن شد و سرانجام به قلعه‌ی یمگان پناه برد. در طی مدتی که تا آخر در این قلعه بود، اشعار و قصاید استواری سرود در سه جبهه‌ی دشمنی با خلیفه‌ی عباسی، دشمنی با دولت سلجوقی و سنیان متعصب؛ بدین سبب غالب قصاید او در این برهه از زندگی‌اش مشحون است از ظلم ستیزی و ایستادگی در برابر ظلم و بیدادگری است.

آثار ناصر‌خسرو

آثار این شاعر شامل دو بخش است:

آثار منظوم:

دیوان اشعار؛ شامل قصاید فارسی و عربی بش از ده‌هزار بیت.

روشنایی‌نامه و سعادت‌نامه ؛ در موعظه و حکمت.

آثار منثور:

- جامع‌الحکمتین؛(تألیف462ق) جامع حکمت یونان و اصول عقاید اسماعیلیان.

- خوان اخوان؛(تألیف453ق) کتابی است در اخلاق و حکمت و موعظه.

- زادالمسافرین؛ در حکمت الهی به زبان فارسی بر وفق مشرب اسماعیلیان.

- - گشایش و رهایش؛ رساله‌ای فارسی در جواب چند سؤال یکی از برادران مذهبی.

- وجه دین؛ رساله‌ای در مسائل کلامی و تأویلات و باطن عبارات و احکام شریعت مشحون به اصطلاحات مذهب اسماعیلی.

- سفرنامه؛ تاریخ نگارش این کتاب به درستی معلوم نیست. این کتاب شرح سفر هفت‌ساله‌ی مؤلف به بلاد روم، مصر، حجاز، بین‌النهرین است. که طی آن ناصر‌خسرو چهار بار خانه خدا را زیارت کرده است و در خلال آن از شهرها و روستاهای بسیار گذشته ، مراکز تمدن اسلامی و عمارات و ابنیه‌ی تاریخی و مذهبی را دیده و با زندگی اقوام گوناگون و طرز معیشت آنان آشنا شده و به دیدار رجال تاریخی و فرهنگی و سیاسی نایل شده است. ناصر‌خسرو از مسیر سغر و از توقف‌گاه‌های و شهرها و قریه‌ها، از طرز معیشت و آداب و اخلاق و حکومت اقوام مختلف توصیف‌های بسیار دقیقی ارائه می‌دهد و بر خلاف عامه‌ی سفر کردگان دروغ نمی‌گوید. بدین‌سان این کتاب از لحاظ جغرافیایِ تاریخی و از جهت آشنایی با اوضاع و احوال جامعه و مراکز مهم تمدن اسلامی در روزگار مؤلف، جامع مزایای فراوانی است. زبان مؤلف با همه اشتمال بر واژه‌ها و ترکیباتی کهنه، بسی ساده و روشن است و نمونه‌ی درخشانی از نثر نغز و پرمغز و خالی از حشو و پاکیزه‌ی فارسی است.[11]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
No image

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
No image

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

ساده زيستي در سيره پيامبر صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ

در جهان سرمایه داری امروز که متأسفانه مبتنی است بر توجه افراطی به نیازها فردی و خودبینی و خودپرستی و هر فرد سعی می کند همه کس و همه چیز را تا می تواند در مسیر اهداف و مقاصد خود به خدمت گیرد و از طرف دیگر شعار مصرف بیشتر و متنوع تر برای لذات بیشتر به نهایت رسیده و مدام توسط رسانه ها و جامعه تبلیغ می شود.
No image

فلسفه امتحان از دیدگاه قرآن و روایات معصومین

امتحان در فرهنگ قرآن، قرار دادن انسان ها در بستر حوادث گوناگون تلخ و شیرین با هدف رسیدن آنان به كمال لایق خویش است و در آیات پرشماری با واژه های یاد شده و غیر آنها مطرح گردیده است.
No image

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
Powered by TayaCMS