دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نقش مرحوم مدرس در مشروطه

No image
نقش مرحوم مدرس در مشروطه

کلمات کلیدی :مدرس، مشروطه، رضا خان،مجلس

نویسنده: عالمي

نقش مرحوم مدرس در مشروطه

یکی از برجسته‌ترین چهره‌های مبارز سیاسی دوران رضاخان، آیة‌الله سید حسن مدرس قمشه‌ای است. آن‌چه که این سیّد در نظره بزرگ کرده است، شخصیت مستقیم و همت بلند وی می‌باشد. لکن به علل مختلف چهره سیاسی ایشان بیشتر از سایر زمینه‌ها آشکار گردیده و در میان مردم معروف است.

علامه فقید مرحوم محمد قزوینی در یادداشت‌های خود در مجله یادگار چنین می‌نویسد:

«وکیل شجاع نطّاق و به اجراء مجلس شورای ملّی که تا آخر عمر علناً و جهاداً با سلطنت پادشاه وقت، رضاشاه پهلوی مخالفت می‌کرد، در دهم آذر 1316 هجری شمسی مطابق با بیست و هشت رمضان سنه 1356 قمری در حبس "ترشیز خراسان" وفات یافت و مشهور چنان است که او را آن‌جا هلاک کردند نه به اجل طبیعی در گذشته باشد».[1]

پس از تصویب قانونِ نظارت پنج تن از علمای طراز اول بر مصوّبات مجلس، مرحوم مدرس به‌عنوان یکی از سه نفری که توسّط علمای نجف معرّفی شدند به مجلس راه یافتند.

آن‌چه‌که در زندگی سیاسی مدرس، به چشم می‌خورد حمایت‌های وی از جنبش مشروطه‌خواهی است. همراهی وی با مشروطه اگرچه از آغاز این حرکتِ ارزشمند نبوده است، لکن بینش سیاسی بالا، قدرت تحلیل و مدیریت وی از آن‌جا معلوم می‌شود که در بین تمام علمای وقت به‌عنوان ناظر بر مصوبات مجلس شورای ملّی،‌ انتخاب می‌شود و به محض تکیه بر کرسی نظارت و ورود به مجلس با سخنان صریح و آتشین خود در چندین مورد نظر نمایندگان را به سمت خود تغییر داده و باعث کوتاه ‌شدن دست بیگانگان این مملکت و به کرسی‌ نشستن نظرات مستبدانه شاه می‌شود.

لذا نقش مدرس، در عملیاتی کردن نظریات و منویّات مشروطه‌خواهان، بیشتر نمود پیدا می‌کند. آن‌چه که جالب توجه است این‌است‌که؛ افراد بسیاری در اوائل راه مشروطه، این نهضت را همراهی می‌کردند، ولی غالباً با تطمیع و تهدید،‌ خود را از صحنه کنار می‌کشیدند. امّا مرحوم مدرّس به نقل دوستان و دشمنان،‌ داخلی و خارجی،‌ شخصیت غیرقابل نفوذی داشت.

دکتر میلیسپو، مستشار آمریکایی و رئیس خزانه‌داری که در سال 1301 استخدام دولت ایران بوده پس از خاتمه خدمتش در ایران در کتاب خود (که در نیویورک 1925 چاپ شد) می‌نویسد:

«مشخص‌ترین چهره و رهبر روحانیون در مجلس، مدرس می‌باشد که اخیراً به‌عنوان نائب رئیس اول مجلس انتخاب شده است. شهرت مدرس بیشتر در این است که برای پول ارزشی قائل نیست. او در خانۀ ساده‌ای زندگی می‌کند که جز یک قالیچه، تعدادی کتاب و یک مسند چیز دیگری در آن وجود ندارد. لباس روحانیون را می‌پوشد و مردیست فاضل. در ملاقات با او محال است که کسی تحت تأثیر سادگی، هوش و قدرت رهبری او قرار نگیرد».[2]

این در حالی است که برخی جانب و مزدوران داخلی آن‌ها سعی در تخریب چهرۀ اجتماعی سیاسی مدرس دارند. از جمله القابی که بعدها مخالفین به این سید بزرگوار داده‌اند، لقب بازیگر است، که خواجه نوری در کتاب خود[3] آورده است.

البته در این میان بعضی افراد حق‌جو نیز که در ابتدا، با او مخالف بودند پس از مدتی و همراه وی شدند.[4] از جمله آن‌ها سید محمدرضا فرزند حاج ابوالقاسم کردستانی معروف به میرزاده عشقی است که در مجلات و روزنامه‌های آن زمان اشعاری در موافقت و مخالفت با سیاستمداران از وی به‌جا مانده است.

تمام این مخالفت‌ها حاکی از روحیۀ آزاداندیشی و حمایت مدرس از منویات مشروطه‌خواهان و به‌قدری از تخریب حکومت مستبدانه و تک‌محور، دفاع می‌کرد که بلافاصله پس از خلع قاجاریان از سلطنت و روی کارآمدن رضاخان (پهلوی) به مخالفت با وی پرداخت. حتی رحیم‌زاده صفوی به نمایندگی از سوی آیت‌الله مدرس و دربار قاجار به پاریس رفت تا احمدشاه را به بازگشت به ایران ترغیب نماید و طرح آنان را برای بازگشت پیروزمندانه شاره به کشور وی ارائه دهد.[5]

تمام این حرکات نشانگر این مطلب است که؛ مدرس با فهم عمیق خود متوجه شده بود، با برچیده‌شدن سلطنت قاجار که اندکی تسلیم خواسته‌های مشروطه‌خواهان شده بود و آمدن فرد مستبدی مثل رضاخان، دایرۀ سیطره مجلس کم می‌شود و این، تقلیل اختیارات، موجب کنارگذاردن علماء و به تبع آن، فراموش قانون نظارت (که مهم‌ترین خواسته مشروطه‌خواهان بود) می‌گردد.

از این رو به تنهایی جلوی سردار سپه ایستادگی می‌کرد، تا جائی که لحظه ورود مدرس به مجلس هواداران رضاخان شعار «مرده باد مدرس» سر دادند و ایشان در حضور رضاخان شعار "زنده باد مدرس، مرده باد رضاخان" سر داد. رضاخان غضبناک گلوی مدرس را فشرد و فریاد برآورد «آخر تو از جان من چه می‌خواهی» و مدرس با لهجه اصفهانی گفت «می‌خواهم که تو نباشی» رضاخان با غضب به مدرس گفت» شما محکوم به اعدام هستید، شما را از بین خواهم بردـ».[6]

از آن روز به بعد مدرس بارها هدف توهین، ضرب و شتم و حتی ترور قرار گرفت. لذا،‌ وی را به "خواف" در منطقه کاشمر تبعید کردند،‌ چون نقشه ترور مدرس، فقط باعث افزایش تلاش مدرس برای ریشه‌کن کردن رضاخان شده بود.

و بالأخره در یکی از عصرهای ماه رمضان المبارک،‌پس از 9 سال تبعید و تحمل مشقات، و ردکردن پیشنهادهای صلح رضاخان، به اجبار قبل از افطار به وی سم می‌خورانند و با عمامه‌اش او را خفه می‌کنند.[7]

منابع:

1- دکتر کتابی، سید محمدباقر؛ رجال اصفهان، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جلد اوّل، چاپ اوّل، پاییز 1357 ه.ش.

2- طاهری، سید صدرالدین، زندگی سیاسی مدرّس، چاپ: مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپخانه آرمان، چاپ اوّل، 1373ه.ش.

3- جمعی از نویسندگان مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، شهید آیة‌الله سید حسن مدرس به روایت اسناد «زندۀ تاریخ» ناشر، مرکز بررسی اسناد تاریخی اطلاعات. چاپ اوّل؛ آذر 1378 ه.ش.

4- گلی‌زواره، غلامرضا؛ داستان‌های مدرّس، ناشر، مؤسّسه انتشارات هجرت، چاپخانه ستاره، چاپ اوّل، زمستان 1373 ه.ش.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
No image

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
No image

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

رذائل اخلاقي كارگزاران از منظر اميرالمونین علی علیه السلام

على عليه السلام خطر كارگزاران غافل و ناتوان را مدام گوشزد مى كردند و از اينكه حكومت مردم به دست افراد سست عنصر و ويرانگر بيفتد، نگران بودند؛ لذا بطور مداوم به كارگزاران هشدار مى دادند و ايشان را از كم كارى برحذر مى داشتند؛ ، لذا در نامه به كميل فرماندار هيت او را به خاطر ترك مقابله با لشكريان مهاجم شام نكوهش مى كند
No image

فلسفه امتحان از دیدگاه قرآن و روایات معصومین

امتحان در فرهنگ قرآن، قرار دادن انسان ها در بستر حوادث گوناگون تلخ و شیرین با هدف رسیدن آنان به كمال لایق خویش است و در آیات پرشماری با واژه های یاد شده و غیر آنها مطرح گردیده است.
No image

سیره ی نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله در تغییر نام افراد

هرکس تاریخ زندگانی نبی مکرّم اسلام حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله را مطالعه نماید درمی یابد که ایشان در موارد متعدد، نام افراد شهرها را عوض می نموده اند. امام صادق علیه السلامنیز در این باره می فرمایند: پیامبر نام های زشت شهرها و اشخاص را تغییر می دادند
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.
Powered by TayaCMS