دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

استیلاء و قبض مشتری بر مبیع Domination and Seize of Buyer in Object of sale

No image
استیلاء و قبض مشتری بر مبیع Domination and Seize of Buyer in Object of sale

كلمات كليدي : تصرف، تسليم، انتفاع، مبيع، خريدار، استيلاء، قبض، معامله

نویسنده : رضا اروجي حافظ

استیلاء از لحاظ ‌لغوی ‌‌به ‌‌دست‌یافتن، غالب‌آمدن، غالب‌شدن، غلبه، تمام‌ دست‌یافتن ‌بر چیزی‌ گفته[1] ‌می‌شود.

استیلاء دو نوع حقیقی و حکمی می‌باشد. استیلای ‌حقیقی ‌آن‌ است‌ که‌ با وضع ‌ید (تصرف‌کامل) صورت‌ پذیرد، اما استیلای‌ حکمی ‌آن‌ است ‌که ‌تصرف ‌کامل‌ حاصل ‌نشده ‌اما زمینۀ لازم ‌برای‌ تصرف ‌آن‌ فراهم‌ شده‌باشد، به‌ عنوان ‌نمونه ‌اگر کسی‌ دامی‌ را بگستراند، هر آنچه ‌که ‌در آن‌ افتد از آن‌ اوست‌ و افتادن‌ صید در دام‌ در حکم‌ احراز مالکیت‌ آن‌ و نیز استیلاء بر آن‌ است.[2] قبض ‌از لحاظ‌ لغوی ‌به‌، به‌ پنجه‌ گرفتن، تصرف‌ و تملک‌ گفته‌می‌شود.[3]

اصطلاحاً قبض ‌به ‌اخذ و در اختیار گرفتن ‌موضوع ‌متعلق ‌به ‌طرف ‌معامله ‌از سوی‌ شخص‌ متصرف ‌به ‌نحوی ‌که ‌امکان تصرف‌ برای ‌وی ‌فراهم‌ آید، گفته‌ می‌شود.[4]

مادۀ 367‌ ق.م در تعریف ‌قبض‌ می‌گوید: ... قبض‌ عبارت ‌است‌ از استیلاء مشتری ‌بر مبیع.[5]

مشتری‌ از لحاظ ‌لغوی ‌به خریدار ‌گفته‌می‌شود.[6] اصطلاحاً مشتری ‌به ‌آن ‌طرف‌ از متعاقد عقد بیع ‌که ‌خواهان‌ خریداری ‌مبیع‌ باشد، به‌ نحوی ‌که ‌با پرداخت ‌ثمن ‌مالکیت‌ مبیع ‌به ‌او منتقل ‌می‌شود، گفته‌می‌شود.[7]

مبیع‌ از لحاظ‌ لغوی ‌به ‌خریده ‌و فروخته‌شده، فروخته ‌و خریده ‌و عرضه‌کننده ‌برای‌ بیع[8]، گفته‌می شود. اصطلاحاً مبیع ‌به ‌عین ‌موجود در خارج ‌یا عین ‌کلی ‌در ذمه‌ گفته‌می‌شود که‌ به ‌عنوان ‌معوض ‌و به‌ انتظار دریافت ‌عوض ‌معلوم ‌به ‌طرف‌ تملیک ‌می‌شود.[9]

استیلاء‌ و قبض‌ مشتری ‌بر مبیع ‌اصطلاحاً به‌ اینکه ‌مبیع ‌صرفاً در اختیار مشتری‌ گذاشته‌شود[10]، گفته ‌می‌شود. مادۀ 367‌ ق.م‌ می‌‌‌گوید: «تسلیم ‌عبارت ‌است‌ از دادن ‌مبیع ‌به‌ تصرف‌ مشتری، به نحوی‌ که ‌متمکن‌ از انحاء تصرفات ‌و انتفاعات ‌باشد؛ و قبض‌ عبارت ‌است‌ از استیلاء مشتری بر مبیع.» بدین ‌ترتیب‌ قبض‌ و تسلیم ‌دو جنبۀ گوناگون ‌یک‌ حقیقت است: کار فروشنده ‌در مسلط‌ کردن ‌خریدار بر مبیع‌ تسلیم‌ نامیده ‌می‌شود و استیلای ‌خریدار بر مبیع ‌را قبض می‌گویند.[11]

منظور از تسلیم‌ تنها مفهوم ‌مادی ‌و محسوس‌ آن‌ نیست‌؛ یعنی، نه ‌فقط ‌ضرورت ‌دارد که‌ در همه ‌جا مورد ‌معامله ‌به ‌دست‌ خریدار داده ‌شود، قبض‌ مادی ‌هم، اگر همراه ‌با تسلط‌ خریدار بر مبیع ‌نباشد ‌و او را «متمکن ‌از انحاء تصرفات ‌و انتفاعات»نسازد تسلیم ‌محسوب‌ نمی‌شود.

این ‌مفهوم ‌بیشتر جنبۀ معنوی ‌و عرفی ‌دارد و مقصود این ‌است‌ که ‌مبیع ‌چنان ‌در اختیار مشتری‌ قرارگیرد که ‌عرف ‌او را مسلط ‌بر مال ‌بداند، منتها گاه ‌وسیلۀ این ‌کار قبض‌ مادی ‌مبیع ‌است. برای ‌مثال؛ قلم‌ خودنویسی ‌که ‌فروخته ‌می‌شود، زمانی در اختیار مشتری‌ است‌ که ‌فروشنده ‌‌آنرا به‌ دست‌ خریدار یا نمایندۀ او بدهد، درحالی‌که ‌تسلیم ‌اتومبیل ‌یا خانه، با دادن‌ کلید آن‌ انجام ‌می‌پذیرد و تسلیم‌ زمین ‌غیرمحصور با دادن ‌سند مالکیت ‌زمین ‌و رفع‌ موانع ‌تصرف ‌در آن محقق‌ می‌‌‌گردد.[12]

گاه ‌نیز تسلیم ‌تنها با تراضی ‌دوطرف ‌انجام ‌می‌شود یا موردی ‌که ‌مبیع‌ پیش‌ از عقد در اختیار خریدار بوده ‌است. به همین ‌دلیل ‌است‌ که ‌مادۀ 368‌ ق.م تصریح ‌می‌کند که: تسلیم‌ وقتی ‌حاصل ‌می‌شود که‌ مبیع ‌تحت‌ اختیار مشتری ‌گذاشته‌شده‌باشد، اگر چه ‌آنرا هنوز عملاً تصرف‌ نکرده‌باشد. بنابراین ‌باید پذیرفت‌ که ‌تعهد تسلیم ‌بیشتر چهرۀ منفی‌ دارد و رهاکردن ‌و در اختیار نهادن ‌خلاصه ‌می‌شود، هرچند که ‌گاه ‌پاره‌ای ‌اعمال ‌مثبت‌ لازمۀ آن‌ است ‌و مادۀ 369ق.م برای ‌این‌که‌ نشان‌دهد قاعدۀ ثابتی ‌در چگونگی ‌تسلیم‌ (قبض ‌و استیلاء) وجود ندارد و باید داوری‌ عرف‌ را پذیرفت‌، می‌افزاید که:

تسلیم ‌به ‌اختلاف ‌مبیع ‌به ‌کیفیات ‌مختلفه ‌است‌ و باید به‌ نحوی ‌باشد که‌ عرفاً آنرا تسلیم ‌گویند.[13]

احکام

با توجه ‌به ‌قرابت‌ معنایی‌ دو واژۀ قبض‌ و تسلیم، احکام‌ قبض‌ نیز ‌در قانون ‌مدنی‌ در باب ‌تسلیم ‌بیان‌شده، اما در تعیین‌ مصادیق ‌در عقودی ‌که ‌در قانون ‌مدنی‌ به ‌شرط‌ بودن ‌و نبودن ‌قبض‌ تصریح ‌شده، باید توجه ‌داشت. به‌طورکلی‌ می‌توان‌ گفت ‌که ‌قبض‌ در عقودی ‌عینی، بیع ‌منقولات ‌و عقارات‌ شرط‌ است.[14]

- اجازۀ بایع ‌در تصرف

هرگاه ‌مبیع، عین‌ معین ‌باشد، در حصول ‌قبض، اذن‌ بایع ‌شرط‌ نیست ‌و خریدار خواهد توانست‌ بدون ‌اذن ‌فروشنده ‌و حتی با مانع ‌او، در مبیع ‌تصرف ‌کند؛ زیرا با تشکیل ‌عقد بیع، مبیع ‌عین ‌معین، به ‌ملکیت ‌خریدار درآمده ‌و در تصرف ‌مالک ‌نسبت ‌به ‌مال ‌خود نیازی ‌به ‌اذن ‌هیچ‌ کس‌ دیگر نیست.[15]

در صورتیکه ‌مبیع، کلی ‌در معین ‌باشد، تصرف ‌خریدار در آن‌ جایز نیست‌ و این ‌بایع ‌است ‌که ‌باید مقدار فروخته‌شده ‌را از مجموع، مجزا کرده ‌و به‌ خریدار ‌تحویل‌ دهد، مگر آنکه ‌اختیار تصرف ‌و تفکیک ‌مقدار مبیع، به ‌خریدار داده ‌شده‌باشد.[16]

- زمان ‌و مکان ‌و مخارج ‌قبض

اگر نسبت ‌به ‌زمان ‌تسلیم (قبض) توافقی ‌نشده‌باشد، هر یک‌ از بایع ‌و مشتری ‌باید مبیع ‌یا ثمن‌ را فوراً به‌ دیگری‌ تسلیم ‌کند.

از جهت‌ موعد تسلیم، عقد بیع ‌به ‌چهار نوع ‌تقسیم ‌می‌شود: 1- بیع‌نقد 2- بیع‌ سلم ‌و سلف 3- بیع‌ نسیه 4- بیعی ‌که ‌برای‌ تسلیم ‌مبیع ‌و ثمن ‌اجل ‌معین ‌شده‌باشد.[17]

در صورتیکه ‌طرفین ‌معامله ‌مکان ‌معینی ‌را برای ‌تسلیم‌ مبیع ‌و تأدیۀ ثمن ‌مورد توافق ‌قرار داده ‌باشند، مبیع ‌و ثمن‌ باید در همان ‌مکان ‌تسلیم ‌شود. بر طبق‌ مادۀ 375 ق.م، مبیع ‌باید در محلی ‌تسلیم ‌شود که ‌عقد بیع ‌در آنجا واقع ‌گردیده‌است. این‌ امر در صورتی ‌است‌ که ‌عرف ‌و عادت، محل ‌دیگری ‌را برای‌ تسلیم ‌معین ‌ننماید والا مطابق ‌عرف ‌و عادت ‌عمل ‌خواهدشد.‌[18]

مخارج ‌مربوط ‌به ‌تسلیم ‌مبیع ‌بر عهدۀ فروشنده ‌است؛ این ‌وضعیت ‌در صورتی ‌صادق‌ است ‌که ‌طرفین ‌معامله، خلاف‌ آنرا در عقد، شرط‌ نکرده‌باشند. و یا این ‌‌که ‌عرف ‌و عادت‌، مقتضی‌ ترتیب‌ دیگری‌ نباشد والا طرفین ‌و حکم‌ عرف، لازم‌الرعایه خواهد بود.[19]

لازم ‌به ‌ذکر است‌ که ‌بر طبق‌ مادۀ 380 ق.م در صورتیکه ‌مشتری ‌مفلس‌ و عین ‌مبیع ‌نزد او‌ موجود ‌باشد، بایع ‌می‌تواند آنرا استرداد کند و اگر مبیع ‌تسلیم ‌نشده‌باشد، می‌تواند از تسلیم ‌آن ‌خودداری‌ کند.[20]

قاعدۀ تلف مبیع ‌پیش‌ از تسلیم (قبض)

(کل‌ مبیع ‌تلف‌ قبل ‌قبضه ‌فهو مال ‌بایعه)[21] مادۀ 387 ق.م چنین ‌مقرر می‌دارد: اگر مبیع‌ قبل ‌از تسلیم ‌بدون ‌تقصیر و اهمال ‌از طرف ‌بایع ‌تلف‌ شود بیع‌ منفسخ‌ و ثمن‌ باید به ‌مشتری‌ مسترد گردد مگر اینکه ‌بایع ‌برای ‌تسلیم ‌به ‌حاکم ‌یا قائم ‌مقام ‌او رجوع ‌نموده ‌باشد که‌ در این ‌صورت‌ تلف ‌از مال ‌مشتری ‌خواهدبود.»[22]

در مورد این ‌ماده ‌مبیع‌ باید عین ‌معین ‌یا کلی‌ در معین ‌باشد؛ و از ماده ‌چنین ‌برداشت ‌می‌شود که ‌هرگاه ‌مبیع، بر اثر عمل ‌یا تقصیر بایع، حاصل‌ شده‌باشد، عقد بیع‌ منفسخ‌ نیست‌ بلکه ‌بایع ‌مکلف‌ است، طبق‌ قاعده ‌اتلاف ‌و تسبیب، بدل‌ مال‌ تلف‌ شده ‌را، از مثل ‌یا قیمت‌ به ‌خریدار تسلیم ‌نماید اگر تلف، بر اثر تقصیر شخص‌ ثالث، باشد باز هم ‌عقد بیع، منفسخ‌ نیست، بلکه ‌شخص‌ ثالث، در برابر مشتری، مسئول ‌رد بدل ‌آن‌ مبیع ‌خواهدبود.[23]

آثار تلف‌ مبیع ‌قبل ‌از تسلیم

1- به ‌محض‌ تلف‌، بیع، منفسخ‌ می‌گردد ‌و ثمن ‌باید به‌ مشتری ‌برگردد ‌و در صورتیکه‌ مشتری ‌آن‌ را نپرداخته ‌‌باشد، تعهد او به ‌تأدیۀ ثمن، ساقط‌ خواهد شد.

2- نمائات ‌و منافع ‌منفصل ‌مبیع، از لحظه ‌تشکیل ‌عقد تا هنگام ‌تلف، متعلق ‌به ‌مشتری ‌خواهدبود.[24]

نقص‌ مبیع پیش از تسلیم:

در صورتیکه ‌مبیع، قبل ‌از تسلیم، ناقص‌ شود، بر طبق ‌ماده 388 ق.م، بیع ‌منفسخ‌ نیست ‌ولی ‌مشتری ‌خواهد توانست‌ معامله ‌را فسخ‌ کند.

اگر نقص ‌توسط‌ ثالث‌ صورت ‌گیرد وی (ثالث) در مقابل ‌مشتری ‌مسئول ‌جبران ‌خسارت ‌وارده ‌است.[25]

عیب‌مبیع:[26]

به ‌موجب ‌مادۀ 425 ق.م عیبی ‌که ‌بعد از ‌بیع ‌و قبل ‌از قبض ‌در مبیع ‌حادث‌ شود در حکم ‌عیب ‌سابق ‌است، یعنی ‌مشتری‌ خواهد ‌توانست‌ یا معامله ‌را فسخ‌ کند و یا آنکه ‌از بایع ‌ارش‌ بگیرد. اگر عیب ‌از طرف‌ شخص‌ ثالث ‌است، ثالث ‌در مقابل‌ مشتری ‌مسئول ‌جبران ‌خسارت ‌است.[27]

در تمامی ‌موارد تلف، نقص‌ و عیب ‌مبیع ‌پیش از تسلیم اگر خسارت ‌وارده ‌از طرف‌ مشتری ‌و یا بعد از قبض‌ باشد ‌دیگر مسئولیت ‌متوجه ‌بایع ‌نمی‌باشد و مشتری ‌حق ‌فسخ ‌و یا طلب ‌خسارت ‌را نخواهد ‌داشت.

تلف‌ نماء مبیع ‌پیش‌ از تسلیم ‌مشمول ‌قاعده ‌تلف ‌پیش ‌از تسلیم ‌نمی‌باشد، این ‌خسارت ‌به ‌بایع ‌وارد ‌نمی‌شود ‌و ید ‌بایع‌ نسبت ‌به ‌نماءات ‌برخلاف ‌اصل ‌مبیع، امانی‌ است‌ نه‌ ضمانی.[28]

در انتها لازم ‌به ‌ذکر است‌ در شئ‌ای ‌که ‌حق‌ غیر به ‌آن ‌تعلق ‌گرفته ‌یا‌ اینکه آن شئ‌آنچنان به مال ‌متعلق ‌به ‌غیر ‌چسبیده ‌و یا‌ آمیخته ‌باشد که ‌جداکردن‌ آن‌ ممکن ‌نباشد،قبضش توسط مشتری درست نیست،و همچنین ‌است‌ اگر ‌مال ‌مقبوض‌ مشاع ‌باشد، مگر در مواردی ‌که ‌بر انتقال ‌حصۀ مشاع‌ توافق‌ شده‌باشد.[29]

مقاله

نویسنده رضا اروجي حافظ
جایگاه در درختواره حقوق خصوصی - حقوق مدنی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)8

جناب مجتهدی در مورد عظمت معنوی جناب حافظ برای استاد مجاهدی نقل کرده اند :روزی مأمور شدم تا به اصفهان رفته و به مدت یک هفته مرکب یکی از روضه خوان های اهل بیت را تر و خشک کنم! ایشان می فرمودند:بعد از اتمام ماموریت ، از خانه که بیرون آمدم، مأموریت دیگری به من محول شد که بایستی به شیراز می رفتم. وقتی به دروازه قرآن شیراز رسیدم، نوری مرا تا حافظیه همراهی کرد.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)3

انه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار می شد و مورد عنایت طبقات مختلف مردم بود زیرا قدمت یکصد ساله داشت و نذورات بسیاری که هر سال در اختیار این بیت قرار می گرفت حاکی از نتایجی بود که مردم متدین قم و دیگر شهرها از توسلات خود در آنجا می گرفتند.
No image

آیت الله آقا سید محمدتقی معصومی اشکوری رحمه الله

مرحوم آيت الله معصومي اشكوري مردي بزرگ وصاحب كشف و شهود بود و آن گونه كه مشهور است و خود آن جناب در كتاب دو چوب و يك سنگ ذكر كرده است، اسم اعظم را مي دانست و داراي كراماتي عجيب و غريب بوده و عارف به معارف شيعه، عالم به علوم ادب و فقه و اصول و منطق و كلام و علوم غريبه بوده و آن گونه كه مشهور است، داراي طي الارض بوده است .
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)10

زمانی که آقای مجتهدی در قم بسر می بردند، دهه اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برپا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و بیرون اتاق در حیاط، مراسم عزاداری برقرار بود، یکمرتبه حالشان دگرگون شد و شروع به بیان صحنه ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم آمده و هرگز آن را فراموش نمی کنم.
Powered by TayaCMS