دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حضور آلمانی‌ها در ایران، بهانه ورود متفقین

No image
حضور آلمانی‌ها در ایران، بهانه ورود متفقین

روزنامه دنیای اقتصاد

تاریخ: 4/6/1396

یک ماه پس از وقوع جنگ‌جهانی دوم، دولت ایران به دنبال فشار شوروی و انگلیس برای اخراج آلمانی‌ها از ایران، اظهار کرد: «اتباع آلمان در ایران سه دسته‌اند، گروه اول، متخصصان و تکنیسین‌هایی که مشغول نصب قسمت‌هایی از قطعات کارخانجات هستند و هر وقت کارشان به اتمام رسید، حتی یک دقیقه هم در ایران نخواهند ماند. گروه دوم، بازرگانان آلمانی هستند که شما [متفقین] از عده و نحوه فعالیت آنها کم و بیش اطلاع دارید و تصور نمی‌رود خطری از جانب این دسته متوجه متفقین باشد. گروه سوم را کادر سیاسی و اعضای سفارت تشکیل می‌دهند که آنها هم شناخته‌شده هستند».

در حالی که ایران برای متقاعد کردن متفقین مبنی بر بی‌خطر بودن آلمانی‌های ساکن در این کشور تلاش می‌کرد، گوینده رادیو باکو در اول تیر 1320 عنوان کرد که در تبریز یک سازمان آلمانی با سرپرستی کنسول اشمیت، مشغول فعالیت جاسوسی است و شوروی‌ها قصد دارند، برای درهم شکستن این تشکیلات وارد خاک ایران شوند و خواستار اخراج فوری این عده شده‌اند. علی منصور نخست‌وزیر وقت ایران در مقابل تبلیغات و فشار دولت‌های شوروی و انگلستان چنین پاسخ داد: «ایران نمی‌تواند تقاضای آنها را قبول کند؛ ولی هر آلمانی که از روی مدرک و دلیل معلوم شود، داخل در فعالیت‌های غیرقانونی شده، از کشور اخراج می‌شود.» او افزود که آلمانی‌ها تهدید کرده‌اند، اگر خواسته‌های انگلیس مورد قبول واقع شود، آنان نیز مناسبات خود را با ایران قطع خواهند کرد.

دریفوس، وزیر مختار وقت آمریکا در ایران به روشنی بیان می‌کند که مدرکی در این زمینه وجود ندارد اما او سعی دارد، وجود یک سازمان آلمانی با عنوان ستون‌پنجم را در ایران ثابت کند. از سوی دیگر، بر ناتوانی نیروی نظامی و انتظامی ایران صحه می‌گذارد. او در این اظهارنظر، اگرچه متفقین را قوی‌تر از آن می‌داند که از یک سازمان آلمانی ضربه بخورند؛ اما به زیرکی ایران را زیر فشارهای روانی و تبلیغاتی خود قرار می‌دهد.

در 25 مرداد 1320 رادیوها و روزنامه‌های انگلیس، شوروی و متفقین به تبلیغات شدیدی درباره فعالیت ستون‌پنجم و جاسوسان آلمانی در ایران دست زدند و اتحاد محرمانه رضاخان و هیتلر و ورود احتمالی ایران در جنگ به نفع آلمان را مطرح کردند. در حالی که این مطالب به هیچ‌وجه حقیقت نداشت. در واقع، هیچ قرارداد اتحادی بین رضاخان و هیتلر منعقد نشده بود. فعالیت متفقین برای تصرف ایران به بهانه ستون‌پنجم تنها محدود به تبلیغات رادیویی نبود، بلکه هواپیماهای متفقین به‌خصوص شوروی، اقدام به پخش اعلامیه‌هایی با این مضمون در آسمان تهران کردند: «ما با شما جنگ نداریم، بلکه آمدیم تا عُمال آلمان را از کشور شما بیرون کنیم و اگر به ما کمک و یاری کنید؛ با شما مساعدت خواهیم کرد».

همچنین در اعلامیه‌های شوروی خطاب به ایرانیان آمده بود: «ایرانیان! هزاران آلمانی در خاک شما هستند. اینها به تدبیر به مقامات مهمی در صناعت حائز گشته‌اند و فقط منتظر یک کلمه از هیتلر هستند که منابع اصلی مالیه شما را تار و مار سازند. سفارت آلمان برای اینها تشکیلات جامعی ترتیب داده و هر کدامشان به مأموریت مخصوص معین‌ هستند، شما می‌دانید به تحریک آلمان‌ها چه فتنه و آشوبی در عراق تولید شد. قطعاً، اینها هیچ تردید نخواهند داشت که در ایران هم همین کار را بکنند. و شما‌ ای دهقانان ایرانی! نه اینکه آلمان، بلکه اتحاد شوروی و متخصصان آن در این راه به شما کمک کردند. بوته‌های پنبه ایران کوتاه بود، کی به ایران در تهیه تخم پنبه عالی آمریکایی و مصری کمک کرد؟ باز شوروی».

دستگاه‌های بازرگانی و افراد آلمانی در هر شغلی موظف بودند، خود را در اختیار دولت و حزب نازی گذاشته و به آنها کمک کنند. بنابراین، کسانی که به خارج از آلمان اعزام می‌شدند، از جاسوسی دریغ نمی‌کردند. دولت ایران، شخص شاه و ادارات شهربانی نیز از این حقیقت غافل نبودند، به همین دلیل، فعالیت آلمانی‌های مقیم ایران را زیرنظر داشتند و از دادن اجازه ورود به افراد مظنون، خودداری می‌کردند. کمی پیش از جنگ جهانی دوم، سفارت آلمان برای یکی از اساتید آلمانی که در امر آبیاری تحقیق کرده بود، اجازه ورود خواست. دلیل سفر او به ایران، مطالعه فن آبیاری در ایران قبل از اسلام عنوان شده بود. عبدالله انتظام در این باره می‌گوید: «من در آن زمان، رئیس اداره سوم سیاسی بودم و امور آمریکا و اروپای غربی به من سپرده شده بود. حسب‌المعمول، تقاضا را توسط دفتر مخصوص به عرض شاه رساندیم، جواب آمد که از کی ایران به این اندازه در فن آبیاری معروف شده؟ این شخص افسر احتیاط است و آمدنش به ایران صلاح نیست. از دادن روادید خودداری شود».

در آن زمان، به همان تعداد که آلمانی در ایران بود، انگلیسی و آمریکایی نیز وجود داشت و آنها هم به یقین در فعالیت‌های سیاسی و جاسوسی دست داشتند.

 - بخشی از یک مقاله به قلم ابوالفضل مومن

منابع:

 -بیگدلی، علی، نقش آلمان‌ها در حوادث شهریور 1320، پژوهشنامه دانشکده ادبیات دانشگاه شهید بهشتی. شماره 12 و 13.

- بولارد، سرریدر، شترها باید بروند، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، نشر نو، 1362.

- مؤید امینی، داود، از سوم شهریور تا 25 شهریور 1320، تهران، آفتاب، 1321 ش، ص 15.

- الهی، همایون، اهمیت استراتژیکی ایران در جنگ جهانی دوم، تهران، نشر دانشگاهی، 1369 ش.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)10

زمانی که آقای مجتهدی در قم بسر می بردند، دهه اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برپا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و بیرون اتاق در حیاط، مراسم عزاداری برقرار بود، یکمرتبه حالشان دگرگون شد و شروع به بیان صحنه ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم آمده و هرگز آن را فراموش نمی کنم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

صیانت از دیانت در سیره و اندیشه امام خمینی (ره)

در این بخش به موضوع "صیانت از دیانت در سیره و اندیشه امام خمینی (ره)" در راستای بیان سیره تبلیغی علماء وارسته پرداخته شده است.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)8

جناب مجتهدی در مورد عظمت معنوی جناب حافظ برای استاد مجاهدی نقل کرده اند :روزی مأمور شدم تا به اصفهان رفته و به مدت یک هفته مرکب یکی از روضه خوان های اهل بیت را تر و خشک کنم! ایشان می فرمودند:بعد از اتمام ماموریت ، از خانه که بیرون آمدم، مأموریت دیگری به من محول شد که بایستی به شیراز می رفتم. وقتی به دروازه قرآن شیراز رسیدم، نوری مرا تا حافظیه همراهی کرد.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)2

روزی درخدمت آقای مجتهدی بودم ایشان در حالی که بسیار منقلب بودند، تعریف کردند:چند سال پیش که در قم بسر می بردم روز عاشورا به شدت مریض بودم و به طوری درد سراسر وجودم را فرا گرفته بود که نمی توانستم از رختخواب برخیزم.طبق معمول همه ساله در آن روز هم مراسم عزاداری در منزل برپا بود. در همان هنگام با حال سختی که داشتم متوسل به حضرت علی اصغر (علیه السلام) شدم و حالتی به خصوص برایم پیدا شد و صحنه هایی را مشاهده کردم.
Powered by TayaCMS