دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خدا مى داند ما نمى خواهیم کسى را فریب بدهیم

No image
خدا مى داند ما نمى خواهیم کسى را فریب بدهیم

مبارزه با فساد

آیت الله کوهستانى از مفاسد روز افزون اجتماعى و حرکت هایى که سقوط اخلاقى اجتماع را به دنبال داشت، سخت آزرده خاطر مى شد. در زمان طاغوت، در شهر نکا، شخصى در پى احداث ساختمان براى سینما برآمد. از آن جا که در آن زمان، سینما لانه فساد بود، آیت الله کوهستانى بانى ساختمان را فراخواند و با شیوه شایسته اسلامى، او را منصرف ساخت و در نتیجه، ساختمانى که به منظور ترویج منکرات آماده مى شد، به مسجد تبدیل گردید و آیت الله کوهستانى نخستین نماز جماعت را در آن اقامه فرمود. بانى ساختمان به مناسبت این که چنین توفیقى را به دست آورده بود، نام مسجد را «توفیق» نهاد.

محاکم قضایى رژیم پهلوى با مردم بدرفتارى مى کردند.رشوه خوارى در بین آنان رواج داشت. به شکایات مردم رسیدگى نمى کردند. از این جهت، مردم براى حلّ اختلافات خود به آیت الله کوهستانى مراجعه مى کردند. گاهى منازعات عمیق و پیچیده را که طرفین دعوا از اصلاح آن نا امید مى شدند، به آسانى حل و فصل مى کرد وبین افرادآشتى برقرار مى نمود.([44])

آیت الله کوهستانى فرمود: در ایّام اشتغال به تحصیل در مشهد، طىّ رؤیایى راستین مشاهده کردم که در صحن عتیق حضرت على بن موسى الرضا(علیه السلام) هستم، صحن مملو از علما بود. در همین حال، فردى از میان جمعیت برخاست و بر منبر رفت و به چپ و راست خود نظر افکند و با حال تمسخر و اهانت آمیز، علما را نگریست. مدتى بعد، رضاخان روى کار آمد و از جانب استعمار مأمور بر اندازى دین و روحانیت از صحنه و سیاست شد. او مى خواست اسلام را از متن جامعه حذف کند، امّا خداوند ریشه اش را کند و به بدترین شکل ممکن در دنیا عذابش داد و در جایى دوردست هلاک شد.

آیت الله کوهستانى وضع رضاخان را در عالم برزخ، مشاهد کرددر حالى که سیاه، سوخته و متعفن به نظر مى رسید و مارى به یک پایش پیچیده بود. ایشان افزوده بود: این مار به خاطر آن است که او، آیت الله سید حسن مدرّس را به شهادت رسانید.([45])

حاج شیخ عباس عرفانى مى گوید: شنیدم که آیت الله کوهستانى از لعنت کردن رضاخان امتناع مى کند و از استماع این مطلب خیلى ناراحت بودم. با خود نجوا کردم بهتر است به کوهستان بروم و از ایشان بپرسم. با این انگیزه به آبادى مذکور رفتم و با آیت الله کوهستانى دیدار کردم. پس از تعارفات متداول و قبل از آن که این قضیه را بپرسم، فردى که آن جا حضور داشت مسئله اى از ارث به میان آورد. در خلال این بحث، آیت الله کوهستانى دوبار رضا شاه را مورد لعن قرار داد و فرمود: خدا لعنت کند رضاخان را که چیزى باقى نگذاشت. که در واقع این مطلب پاسخ سؤال من بود و لذا از طرح آن خوددارى کردم و فهمیدم شایعه بوده است.

دکتر شهیدى ساروى (چشم پزشک) که از علاقه مندان آیت الله کوهستانى است، مى گوید: روزى با عدّه اى از دوستان پزشک به دیدار آیت الله کوهستانى رفتیم. از محضر ایشان خواسته شد که اجازه دهند معاینه اى پزشکى نسبت به او انجام گیرد. یکى از پزشکان مسؤولیت این کار را عهده دار شد که در حین معاینه توسط وى، آیت الله کوهستانى گفت: خدا مى داند ما قصد فریب دادن کسى را نداشتیم! در بین راه من به همراهان گفتم: منظور ایشان از بیان این عبارت چه بوده است؟ آن پزشکى که آیت الله را معاینه کرده بود، گفت: وقتى پیراهن آقا را بالا زدم و اندام نحیف و استخوانى او را دیدم، با خود گفتم: این علما با چنین ناتوانى بدنى، چگونه مى خواهند با حاکمان ستمگر و زورگو مبارزه کنند؟! و بعد به خود پاسخ دادم: این آقایان از راه مکر مردم را گول مى زنند و آن ها را هم راه و هم رأى خویش مى نمایند! چون این اندیشه و تصوّر نادرست از ذهنم گذشت، آیت الله کوهستانى این عبارت را بر زبان آورد: «خدا مى داند ما نمى خواهیم کسى را فریب بدهیم

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)8

جناب مجتهدی در مورد عظمت معنوی جناب حافظ برای استاد مجاهدی نقل کرده اند :روزی مأمور شدم تا به اصفهان رفته و به مدت یک هفته مرکب یکی از روضه خوان های اهل بیت را تر و خشک کنم! ایشان می فرمودند:بعد از اتمام ماموریت ، از خانه که بیرون آمدم، مأموریت دیگری به من محول شد که بایستی به شیراز می رفتم. وقتی به دروازه قرآن شیراز رسیدم، نوری مرا تا حافظیه همراهی کرد.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)3

انه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار می شد و مورد عنایت طبقات مختلف مردم بود زیرا قدمت یکصد ساله داشت و نذورات بسیاری که هر سال در اختیار این بیت قرار می گرفت حاکی از نتایجی بود که مردم متدین قم و دیگر شهرها از توسلات خود در آنجا می گرفتند.
No image

شيخ جعفر مجتهدي (ره) 9

روزی در فصل زمستان هنگام خروج از منزل از شدت سرما دو عبا بر دوش انداختم در بین راه به سیدی از دوستان برخورد نموده و پس از اینکه مقداری از مسیر را با ایشان طی کردم متوجه شدم که از سرما بخود می لرزد، فوراً یکی از آن دو عبا را که بر دوشم بود و تازه تهیه کرده بودم به ایشان دادم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)10

زمانی که آقای مجتهدی در قم بسر می بردند، دهه اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برپا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و بیرون اتاق در حیاط، مراسم عزاداری برقرار بود، یکمرتبه حالشان دگرگون شد و شروع به بیان صحنه ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم آمده و هرگز آن را فراموش نمی کنم.
Powered by TayaCMS