دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شطحیّات

No image
شطحیّات

كلمات كليدي : شطحيّات، شطح، وجد، صوفيه، بايزيد بسطامي، حلاج، ادبيات فارسي

نویسنده : مهدي اسلامي

شطحیّات جمع شطح و شطح در لغت به معنی حرکت است. ریشه‌ی شطح یشطحُ وقتی به‌کار می‌رود که حرکتی، جنب‌وجوشی یا ریخت و پاشی در کار باشد. مثلا عرب دکان نانوایی را که انبار آرد نیز بوده مشطاح می‌خوانده، زیرا عمل آرد کردن گندم حرکت و جنب‌وجوش فراوان همراه دارد و طی آن از هر سو آرد لبریز می‌شود و همه جا می‌ریزد و می‌پاشد.[1] نیز گفته‌اند شطح در عربی، آواز و صدای شبانان است، برای آن‌که گله بداند که چوپان همراهشان هست بی‌آن‌که هیچ یک از این صداها، معنای خاصی داشته باشد.[2]

در معنای اصطلاحی و مجازی که صوفیه به این لفظ داده‌اند، شطح یعنی گفته‌ای پیچیده و عجیب در توصیف وجد درونی که نیرومند و استوار بر صاحب وجد چیره می‌شود و از گرمی و جوشش روح بیرون می‌تراود.[3] به عبارت دیگر شطح، یعنی حرکت و جوشش که حالات وجد در سرّ عارف پدید می‌آورد. مانند: سخنان (سبحانی ما اعظم شانی) از بایزید بسطامی و (اناالحق) از حلاج. وقتی عرفا در پی بیان این حالت بر می‌آیند از سخنان چنان غریب بهره می‌گیرند که شنونده حیران می‌شود. اما چنانچه شنونده زبان به انکار ملامت این سخنان بگشاید، نشان از آن دارد که در دامی افتاده که خود از وجود آن بی‌خبر است.[4]

نخستین نمونه‌های شطح را در سخنان صوفیان سده‌ی دوم هجری چون: ابراهیم ادهم و رابعه‌ی بصری می‌توان یافت. ولی در کلام بایزید بسطامی، شطحیّات صوفیانه رنگ بسیار تند یافت چنان‌که حتی شبلی و حلاّج هم سخنانشان، تندتر و بی‌پرواتر از بایزید نبود. هر چند حلاّج جانش را بر سر همین شطحیّات خویش نهاد، اما به هر حال شطحیّات صوفیه با نام بایزید پیوند و ارتباطی خاص یافت.[5] علاوه‌بر بایزید و حلاّج صوفیان دیگری هستند که در شطحیّات معروفند. از این قبیل هستند کسانی چون: ابونصر سراج طوسی، احمد غزالی، سهل تستری، الواسطی، ابوبکر شبلی، ابوالحسن خرقانی، ابوسعید ابی‌الخیر، ابوحامد غزالی، ابن‌عربی، بوعلی حریری، ابن‌سبعین، عفیف تلمسانی و از سویی شاعرانی چون سنایی، عطار، مولوی، عراقی، حافظ، نعمت‌الله ولی و جامی نیز در شعرهای خود سخنان شطح‌آمیز می‌گنجاندند. مثلا این ابیات از نعمت‌الله ولی:

گر کسی در هوای جنت هست جنت و حور در هوای من است

وصل و هجران که عاشقان گویند از فنای من و بقای من است[6]

مشایخ صوفیه در مورد شطح دو نظر دارند: گروه نخست زاهدانی بودند که این قبیل سخنان را نمی‌پسندیدند و از عناد و حتی گستاخی در مورد صوفیانی که شطح را به‌عنوان یک اصل عرفانی قبول داشتند، باز نمی‌ایستادند.[7] اینان می‌گفتند: چون این‌گونه کلمات در حال سکر و مستی خاص صوفیان از مشایخ صادر شده است درباره‌ی آن حکمی نمی‌توان کرد زیرا کلماتی که در حال مستی گویند از لحاظ شرع نیز نمی‌توان حکمی بر آن صادر نمود.[8] گروه دیگر کسانی بودند که به تصوف عاشقانه پای‌بند بودند. این دسته از صوفیان این سخنان را اضطراب نفسانی می‌دانستند و فزونی آن‌را مایه‌ی ارتباط و وحدت می‌پنداشتند.[9] اینان می‌گفتند: این کلمات اغلب از مشایخ بزرگی چون بایزید بسطامی و ابو سعید ابی‌الخیر و غیره صادر شده است و نمی‌توان آن‌را نادیده گرفت. بدیهی است که این‌گونه مشایخ از آنجا که به کمالی که صوفی در پی آن است رسیده‌اند، هیچ سخنی لغو و باطل و بیهوده نگویند. بنابراین اینان، شطحیّات را به متشابهات قرآن کریم مانند کرده‌اند که بدون شرح و تاویل، درک آن میسر نیست و می‌گویند: این‌گونه کلمات از کسانی صادر شده است که به کلی از آثار بشریّت رسته‌اند و برای اثبات مدعای خود کلماتی از رسول اکرم(ص) و حضرت علی(ع) و بعضی صحابه نقل کرده‌اند.[10]

می‌توان شطح را از سه منظر رفتار، پندار، گفتار در نظر آورد:

شطح در رفتار: گریز از عرف و عادت و گاه عقل و شرع در پاره‌ای از کار و کردارها و زندگی و مناسبات فردی و جمعی برخی صوفیه، کامل آشکار است. مثل آنچه که از سلوک عجیب و معیشت حیرت‌انگیز و هنجارگریزانه مشایخ این قوم -راه رفتن روی آب و طی‌الارض و هرچه از مقوله کرامات باشد- در کتاب‌های صوفیه یاد شده است.[11] مثلا: حبیب عجمی، شاگرد حسن بصری، روزی با استاد خویش به ساحل دجله رسیدند، حسن بصری می‌ماند تا زورقی بیاید. او را از آب بگذراند. حبیب می‌گوید: (استاد، من علم از تو آموخته‌ام، حسد مردمان از دل بیرون کن، دنیا را بر دل سرد کن، بلاها را غنیمت شمر، کارها از خدا ببین و پای بر آب نه و بگذر.) آنگاه خود پای بر آب می‌گذارد و می‌گذرد.[12]

شطح در رؤیا و پندار: گاهی خلاف آمد عرف و شرع در پندارهای برخی صوفیه دیده می‌شود و هر چند آن‌را بر زبان می‌آورند و از مقوله‌ی گفتار می‌شود، اما از آنجا که اعجاب و ناسازواری آن امر مربوط به چیزی است که در عالم رؤیا و تطبیق آن با عالم واقع، اتفاق افتاده، شطح‌پنداری تواند بود. رؤیاهای شگفت‌انگیز بعضی صوفیه و این‌که هرچه در خواب می‌بینند در بیداری نیز مشاهده‌ می‌کنند، از همین قبیل است: ابوبکر کتانی ادعا کرد در خواب، خود را همراه علی(ع) در کوه ابوقبیس دیده است و هنگامی که بیدار شد، خود را بالای آن کوه دید.

شطح در گفتار: این نوع، به واقع همان تلقّی است که شارحان و مصنّفان کتاب‌های صوفیه از شطح دارند مانند همان گفتارهایی که از حلاّج و بایزید قبلا نقل شد. دعوی کمال در معرفت و قول به وحدت وجود با پاره‌ای لوازم و پیامدهای آن نیز در نزد بعضی صوفیه از مقوله شطح در گفتار تواند بود.[13]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)10

زمانی که آقای مجتهدی در قم بسر می بردند، دهه اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برپا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و بیرون اتاق در حیاط، مراسم عزاداری برقرار بود، یکمرتبه حالشان دگرگون شد و شروع به بیان صحنه ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم آمده و هرگز آن را فراموش نمی کنم.
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

آشنایی با شخصیت شیخ فضل الله نوری (رضوان الله علیه)

راساس اظهار نظر نويسندگان، چنانچه شيخ فضل الله مدتي كوتاه در عتبات درنگ مي كرد، احتمال مرجعيت عامه اش بعد از ميرزاي شيرازي زياد بود، اما آنچه باعث شد وي از سوي ميرزاي شيرازي براي كسب اطلاع دقيق از اوضاع ايران، ترك عتبات كند، اوضاع نگران كننده ايران در اين دوره بود.
No image

صیانت از دیانت در سیره و اندیشه امام خمینی (ره)

در این بخش به موضوع "صیانت از دیانت در سیره و اندیشه امام خمینی (ره)" در راستای بیان سیره تبلیغی علماء وارسته پرداخته شده است.
Powered by TayaCMS