دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فرمانفرما (عبدالحسین میرزا)

No image
فرمانفرما (عبدالحسین میرزا)

كلمات كليدي : تاريخ، عبدالحسين ميرزا، فرمانفرما، حاكم كرمان

نویسنده : رحمان فتاح زاده

"عبدالحسین میرزا" ملقب به فرمانفرما درسال 1274ه.ق (1236ه.ش) متولد شد. پدرش فیروز میرزا ملقب به نصرت الدوله شانزدهمین پسر عباس میرزای نایب السلطنه و عموی ناصر الدین شاه بود. مادرش شاهزاده حاجیه هما خانم دختر بهمن میرزا بهاء الدوله پسر فتحعلی شاه و کوچکترین فرزند خانواده بود.[1]

دوران کودکی و جوانی

تحصیلات عبدالحسین میرزا همانند دیگر شاهزادگان آن دوره نبود معمولا شاهزادگان بعد از فراگرفتن ادبیات فارسی و عربی و آداب دینی و تعلیم خط به تیراندازی و شکار مشغول می‌شدند، آنگاه در دربار حضور می‌یافتند. اما برای عبدالحسین میرزا معلم سرخانه آوردند، او ادبیات فارسی، عربی و آداب دینی را فرا گرفت، فارسی را خوب می‌دانست و در نوشتن، سبک خاصی داشت. مطلب را صریح، مؤثر و بدون زواید ادا می‌کرد. بعد او را به مدرسه نظام اتریشی که در تهران دایر بود فرستادند و در آنجا زبان فرانسه را یاد گرفت و بعد از مدتی مسؤول تعلیم سربازان و انتظامات جنگی شد.[2]

بعد از اتمام مدرسه اتریش زیر نظر کامران میرزا نائب السلطنه وزیر جنگ و پسر ناصرالدین شاه مشغول خدمت گردید. درسال 1299 ه. ق به درجه سرهنگی رسید و ریاست افواج کرمان به عهده او واگذار شد و او بعد از مدتی به تهران بازگشت.

وی در جوانی به کمک پدر توانست قناتی برای تهران حفر کند که به قنات فرمانفرما معروف شد و چون پدرش فیروز میرزا به فرمانفرما ملقب شد، شاه لقب نصرت الدوله را به عبدالحسین میرزا اعطا کرد. وی در سال 1301 ه.ق به منصب سرتیپی نائل گردید و سال بعد عازم آذربایجان شد و به نام نصرت الدوله در آن ایالت معروف گردید.[3]

ماموریت تبریز

عبدالحسین میرزا در تبریز به دستگاه مظفر الدین میرزا ولیعهد پیوست و در خدمت امیر نظام حسنعلی خان گروسی وارد شد و به ریاست قراسوران (ژاندارمری) آذربایجان منصوب گردید. در سال 1303 ه. ق فیروز میرزا فرمانفرما در تهران در گذشت، عبدالحسین میرزا برای تشریفات عزاداری از تبریز به تهران آمد و بعد از انجام مراسم با نامه‌ای که از طرف امیر نظام از تبریز برای او فرستاده شد، دوباره به تبریز بازگشت و به کار سابق خود مشغول شد. در همین ایام با دختر ولیعهد مظفر الدین میرزا نیز ازدواج کرد و از این پس در کسوت صندوق داری ولیعهد انجام وظیفه کرد.[4]

عبد الحسین میرزا در سال 1309 ه. ق به جای برادر خویش حاکم کرمان شد و در این زمان او ملقب به فرمانفرما که به معنای حاکمیت و قدرت مطلق یک منطقه می‌باشد نائل شد.[5]

حکومت کرمان

از آنجایی که او سالها در تبریز زندگی کرده بود برایش سخت بود که در کرمان زندگی کند ولی کم کم با این منطقه و مردمان خون گرم آنجا خو گرفت. او در این ایام دیوان اشعار میرزا آقا خان کرمانی، از آزادی خواهان ضد حکومت قاجار، که در زندان بود را چاپ کرد و به خانواده او نیز بسیار توجه کرد.

حکومت اول او در کرمان تا سال 1311ه. ق طول کشید و در این زمان مظفر الدین میرزای ولیعهد او را به فرماندهی قشون آذربایجان منصوب کرد و حکومت خوی و ارومیه را نیز به او محول کرد. او هفت سال در این مناطق به حکومت پرداخت تا اینکه بخاطر آشوب در کردستان او را حاکم کردستان و ساوجبلاغ و صاین قلعه نمودند. ولی چون در اواخر سال 1312 ه. ق در کرمان آشوب و درگیری به وجود آمد، برای بار دوم او را حاکم کرمان کردند. عبدالحسین میرزا از کردستان روانه تهران شد و به حضور شاه رسید و از آنجا راهی کرمان شد و تا سال 1314 ه. ق در آنجا ماند، در این سال به حسب صلاح دید میرزا علی اصغر خان امین السلطان، صدر اعظم، او را از کرمان به حکومت تهران منصوب کردند و حکومت کرمان نیز همچنان تحت نظر او باقی ماند.[6]

بازگشت به تهران

او پس از عزل امین السلطان از مقام صدارت و به صدارت رسیدن میرزا علی خان امین الدوله در سال 1314ه. ق فرمانفرما به سمت وزارت جنگ منصوب شد و یک سال بعد، از این مقام معزول و به خاطر کار شکنی اطرافیان شاه به عراق تبعید شد و در صدارت عین الدوله به تهران بازگشت[7].

او بعد از تبعید در اولین کابینه بعد از مشروطیت، وزیر دادگستری شد و در اواسط همین سال (1325ه.ق) به استانداری آذربایجان منصوب گردید و در آنجا درگیریهایی نیز با دولت عثمانی داشت. پس از فتح تهران در سال 1327 ه. ق در هیأت دولتی که بی نخست وزیر بود فرمانفرما وزارت دادگستری را بر عهده داشت و در کابینه مستوفی الممالک در سال 1328ه. ق وزیر جنگ بود و در کابینه عین الدوله وزیر کشور بود، وی در کابینه وثوق الدوله والی فارس شد.[8]

سر انجام فرمانفرما

سر انجام فرمانفرما بعد از پنجاه سال حضور در صحنه سیاسی ایران و درک دوران پنج شاه و رنج سالها تبعید و معاصر بودن با دو انقلاب بزرگ، و دیدن انقراض سلسله خاندانش، در سال 1318 ه. ش و از دست دادن فرزند ارشد خویش در راه سیاست، در سن 82 سالگی در تهران در گذشت و در شهر ری، در کنار حرم حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.[9]

مقاله

نویسنده رحمان فتاح زاده
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

آشنایی با شخصیت شیخ فضل الله نوری (رضوان الله علیه)

راساس اظهار نظر نويسندگان، چنانچه شيخ فضل الله مدتي كوتاه در عتبات درنگ مي كرد، احتمال مرجعيت عامه اش بعد از ميرزاي شيرازي زياد بود، اما آنچه باعث شد وي از سوي ميرزاي شيرازي براي كسب اطلاع دقيق از اوضاع ايران، ترك عتبات كند، اوضاع نگران كننده ايران در اين دوره بود.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)6

زمانی در ایام ماه صفر به اتفاق هیأت از قزوین به مشهد مقدس مشرف شده بودم، هنگامی که با هیأت جهت عزاداری به حرم مطهر حضرت رضا (علیه السلام) مشرف شدیم به حضرت رضا (علیه السلام) عرض کردم آقاجان مدت یک سال است که آقای مجتهدی را ندیده ام، اگر آقای مجتهدی خادم و غلام حقیقی شما هستند امروز که ما به منزل ایشان می رویم در منزل باشند و ما را بپذیرند،در ضمن دوستی داشتم که آقا را ندیده بود، او می گفت: شنیده ام آقای مجتهدی خیلی ادعا دارند، به او گفتم: ایشان اصلاً ادعایی ندارند و مخالف با این حرفها هستند. دوستم گفت: اگر این شخص واقعاً راست می گوید به منزلش که می رویم ما را بپذیرد و یک عبا با سی و پنج هزار تومان پول به من بدهد.
No image

آیت الله سید محمد نبوی(ره)

وی تحصیلات علوم دینی خود را در سال 1323 شمسی نزد برخی از علمای شهر از جمله شیخ لطف‌الله توکلی آغاز کرد. سپس در سال 1324 به شیراز مهاجرت کرده و از دروس آیت‌الله بهاء‌الدین محلاتی استفاده کرد. پس از آن در سال 1330 عازم نجف اشرف شده و از محضر علمای آن دیار بهره برد.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
Powered by TayaCMS