دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مشخصه امیال اصیل انسان

بجز امیال فطری اصیل، انسان دارای امیال دیگری نیز هست که به مقتضای انسانیت او نیست، بلکه فروتر از این مرحله و ناشی از بُعد حیوانی و نباتی او می‌باشند.
مشخصه امیال اصیل انسان
مشخصه امیال اصیل انسان
نویسنده: مصطفی یاسینی

بجز امیال فطری اصیل، انسان دارای امیال دیگری نیز هست که به مقتضای انسانیت او نیست، بلکه فروتر از این مرحله و ناشی از بُعد حیوانی و نباتی او می‌باشند. متناسب با این امیال، کمالاتی نیز وجود دارند که نسبت به کمال نهایی انسانی جنبه مقدمی و راهبردی دارند و خود این کمالات مقدمی از مراحل و فعلیت‌های متفاوتی برخوردارند. از جمله این کمالات، کمال مادی و جسمانی است که از بُعد جسمانی انسان ناشی می‌گردد و انسان در این کمال با همه موجودات مادی غیر مجرد، از جمله اجسام بی جان، شریک است. کمال دیگر که فراتر از کمال اول است، کمال نباتی است که ناشی از جنبه نباتی و رشد نباتی انسان است. در این کمال انسان علاوه بر حیوانات، با نباتات نیز اشتراک دارد. کمال دیگر، کمال حیوانی است که ناشی از حس و حرکت ارادی و امیال حیوانی، نظیر شهوت و میل به تغذیه، است و مرتبط با بُعد حیوانی وجود انسان است. در این کمال، انسان با حیوانات شریک است. آن کمالی که ویژه انسان و موجب برتری او بر سایر موجودات می‌گردد، کمالی است که متناسب با بُعد انسانی و فعلیت اخیر انسان است. این کمال حقیقی همان مقام قرب پروردگار می‌باشد و سایر کمالات بدنی و روحی همه مقدمه و ابزار رسیدن به چنین مقامی هستند که باید در حد تأثیرشان در رسیدن به کمال حقیقی مورد بهره برداری قرار گیرند و استفاده فزون تر از آن حد، اگر انسان را از مسیر تکاملی خویش باز ندارد، لااقل لغو و بیهوده است. هیچ کدام از این کمالات مقدمی، حتی عالی ترین و لطیف ترین آنها، از کمالات اصیل انسانی محسوب نمی گردند؛ گرچه از امتیازات انسان باشند و در سایر حیوانات یافت نشوند.

برخی با یافتن امیال خاصّی که مختص انسان است و در حیوانات وجود ندارد، تصور کرده‌اند که این امیال ملاک انسانیت و برتری انسان هستند، مثل ذوق هنری و ادبی که باعث علاقه و گرایش انسان به شعر، ادبیات، موسیقی و هنر می‌گردد. از این جهت، کمال انسان را در پرداختن به این امور و رشد در این زمینه‌ها قلمداد کرده‌اند. اما حقیقت این است که این گرایش‌ها گرچه در حد خود لازم است و باید از آنها بهره برداری کرد، اما باز این امیال و گرایش‌ها ابزار رشد و ترقی به حساب می‌آیند و مطلق نمی‌باشند و والایی و ارزشمندی آن‌ها در صورتی است که در نهایت، انسان را به قرب الهی نایل سازند، والافی حدّ نفسه کمال حقیقی انسان به شمار نمی آیند؛ گرچه باعث مزیت و برتری او گردند.

به عبارت دیگر، هنگامی انسان حقیقتاً و بالفعل انسان می‌شود و پا از مرتبه حیوانات فراتر می‌نهد که در راه تقرب به سوی پروردگار قدم بردارد و قبل از گام نهادن در این مسیر، یا انسان بالقوه است ـ در صورتی که هنوز استعداد رسیدن به این مقام در او محفوظ مانده باشد ـ یا به طور کلی سقوط کرده و در شمار حیوانات و یا پست تر از آنها در آمده است ـ در صورتی که این استعداد را با سوء اختیار خویش از دست داده باشد ـ یعنی انسان بر اثر بیماری دل و زنگارگرفتن آن، در مسیر شقاوت و حق ستیزی، تا جایی پیش می‌رود که نه تنها رسیدن به کمال و قرب الهی برای او ناممکن است و اصلاً آن را باور ندارد، بلکه چه بسا چنین حقیقتی را خرافه می‌پندارد و آن را به سخریه می‌گیرد. بی شک امیدی به هدایت و رهایی افرادی که تا این مرتبه سقوط کرده‌اند نیست و قلب آنان چنان سیاه و تاریک گشته که هیچ روزنه‌ای به سوی نور و هدایت در آن یافت نمی‌شود و به واقع بر اثر کردار نادرست و زشت آنان، خداوند بر قلب و گوششان مُهر نهاده تا از درک حقیقت محروم بمانند. این دسته اگر در دنیا هم با نزول عذاب الهی مسخ نشوند و به صورت بوزینگان درنیایند، در قیامت مسخ می‌شوند و با هیئت و قیافه واقعی خویش ظاهر می‌گردند و صورت و سیرت آن‌ها هماهنگ می‌گردد. آنجاست که برای همگان مشخص می‌شود که آن کافران از حیوانات پست ترند.با توجه به آنچه ذکر کردیم، قرآن شریف کافرانی را که استعداد ایمان و خداپرستی را از دست داده‌اند، بدترین جانداران و در جای دیگر گمراه تر از چارپایان شمرده است: ان شر الدواب عندالله الذین کفروا فهم لایومنون؛ یقیناً بدترین جنبندگان نزد خدا کسانی هستند که کافر شدند و ایمان نمی‌آورند.

(جالب این که خداوند از کافران به عنوان «جنبندگان» یاد می‌کند و نمی فرماید انسانها؛ چون آنها از حقیقت انسانی فاصله گرفته اند و حتی لیاقت ندارند که در ظاهر هم نام انسان بر آن‌ها نهاده شود).‌

و در جای دیگر در وصف کوردلان و تیره روزان و بدفرجامان می‌فرماید:

و لقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن و الانس لهم قلوب لایفقهون بها و لهم اعین لایبصرون بها و لهم ءاذان لایسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون

و هر آینه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم، آنها دل هایی دارند که با آن (حق را) در نمی‌یابند و چشم‌هایی دارند که با آن (حق را) نمی‌بینند و گوش‌هایی دارند که با آن (حق را) نمی‌شنوند. آنها بسان چارپایانند، بلکه گمراه‌ترند؛ آنان همان غافلانند.

مقاله

نویسنده مصطفی یاسینی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

آشنایی با شخصیت شیخ فضل الله نوری (رضوان الله علیه)

راساس اظهار نظر نويسندگان، چنانچه شيخ فضل الله مدتي كوتاه در عتبات درنگ مي كرد، احتمال مرجعيت عامه اش بعد از ميرزاي شيرازي زياد بود، اما آنچه باعث شد وي از سوي ميرزاي شيرازي براي كسب اطلاع دقيق از اوضاع ايران، ترك عتبات كند، اوضاع نگران كننده ايران در اين دوره بود.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)6

زمانی در ایام ماه صفر به اتفاق هیأت از قزوین به مشهد مقدس مشرف شده بودم، هنگامی که با هیأت جهت عزاداری به حرم مطهر حضرت رضا (علیه السلام) مشرف شدیم به حضرت رضا (علیه السلام) عرض کردم آقاجان مدت یک سال است که آقای مجتهدی را ندیده ام، اگر آقای مجتهدی خادم و غلام حقیقی شما هستند امروز که ما به منزل ایشان می رویم در منزل باشند و ما را بپذیرند،در ضمن دوستی داشتم که آقا را ندیده بود، او می گفت: شنیده ام آقای مجتهدی خیلی ادعا دارند، به او گفتم: ایشان اصلاً ادعایی ندارند و مخالف با این حرفها هستند. دوستم گفت: اگر این شخص واقعاً راست می گوید به منزلش که می رویم ما را بپذیرد و یک عبا با سی و پنج هزار تومان پول به من بدهد.
No image

آیت الله سید محمد نبوی(ره)

وی تحصیلات علوم دینی خود را در سال 1323 شمسی نزد برخی از علمای شهر از جمله شیخ لطف‌الله توکلی آغاز کرد. سپس در سال 1324 به شیراز مهاجرت کرده و از دروس آیت‌الله بهاء‌الدین محلاتی استفاده کرد. پس از آن در سال 1330 عازم نجف اشرف شده و از محضر علمای آن دیار بهره برد.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
Powered by TayaCMS