كلمات كليدي : تاريخ، پيامبر، غيبت، تهمت
نویسنده : سيد علي اكبر حسيني
در معارف و آموزههای دینی غیبت از گناهان بزرگ برشمرده شده است. غیبت واژهای است، عربی از ماده «غیب» و به معنای «هر چیزی است که از شخص مخفی باشد»، است؛[1] اما غیبت در اصطلاح، برشمردن عیوب مؤمنین و آشکار نمودن آن بین مردم به هر نحوی از انحاء میباشد.
تعریف غیبت در لسان نبوی(ص)
در تعریف غیبت و تهمت روایات بسیاری از سوی رسول خاتم(ص) روایت شده است که از جمله این روایات میتوان به روایتی اشاره داشت که توسط ابوذر غفاری از آن جناب نقل گردیده است. ایشان نقل میکنند که پیامبر خدا(ص) فرمودند: «ای ابوذر از غیبت بپرهیز که غیبت بدتر از زناست... گفتم: یا رسولالله(ص) غیبت چیست؟ فرمود: غیبت این است که از برادرت چیزی بگویی که خوش ندارد. گفتم: ای رسول خدا(ص) اگر آنچه دربارهی او گفته میشود، در او باشد چه؟ فرمودند: بدان که، اگر آنچه بگویی، در او باشد، غیبتش را کردهای و اگر آنچه بگویی در او نباشد، به او بهتان زدهای.»[2]
غیبت در سیره نبوی(ص)
غیبت از عمدهترین اسباب جدایی و تفرقه بین انسانها بوده، دشمنی و کینهتوزی بین آنان را موجب میگردد؛ از اینرو رسول خدا(ص) همواره مسلمانان را به انحاء مختلف از غیبت نهی کرده، به شدت از آن بر حذر میداشتند.[3] بدیهی است که غیبت منحصر در زبان نمیباشد؛ از برخی از روایات صادره از سوی رسول خدا(ص) چنین بر میآید که انسان از هر راهی که نقص و عیب دیگری را بفهماند، اعم از این که بوسیله نوشتن باشد یا اشاره یا کنایه و یا .... همه و همه از مصادیق غیبت به شمار آمده و حرام است. نقل است زنی خدمت رسول خدا(ص) آمد و سئوالی پرسید و رفت. پس از بازگشت آن زن، عایشه که در این هنگام نزد حضرت(ص) بود با دست خود به کوتاهی قد آن زن، اشاره کرده کوتاهی قد او را با دست نشان داد؛ رسول خدا(ص) به او فرمودند: «غیبتش را کردی».[4] در برخی دیگر از روایات آمده، پیامبر(ص) به او فرمود: «ای عایشه دندانهایت را خلال نما. او عرض کرد: یا رسولالله(ص) آیا چیزی خوردهام که خلال کنم؟ پیامبر(ص) به او فرمود: خلال کن. عایشه خلال کرد؛ تکه گوشتی از دهانش خارج شد و آن را بیرون انداخت.»[5]
همچنین اگر کسی نام شخص معینی را به ناشایستگی ببرد یا به گونهای سخن بگوید که شنوندگان از روی شواهد و قراین بفهمند که منظور گوینده کیست، در این صورت هم، شخص مرتکب عمل شنیع غیبت گردیده است. بدین جهت شیوه رسول خدا(ص) بر این قرار گرفته بود که وقتی خلافی را مشاهده میکردند، بدون آن که به نام فردی اشاره کنند با عنوان کلی و به صورت جمع حضار را نصیحت میفرمودند. در این باره روایتی از عایشه نقل شده که میگفت: «روش رسول گرامی اسلام(ص) بر این بود که وقتی به آن حضرت خبر میرسید که فلان شخص سخن ناروایی میگوید، برای اینکه به آبروی آن شخص لطمهای وارد نیاید نام وی را نمیبرد، بلکه میفرمود: ما بال اقوام یقولون کذا؛ چرا کسانی چنین میگویند.»[6]
رسول خدا نه تنها در گفتار، بلکه در عمل نیز مسلمانان را از ارتکاب به عمل شنیع غیبت باز میداشتند، به طوری که بنا بر نقل برخی از روایات «در مجلس ایشان از کسی بد گفته نمیشد و اگر از کسی لغزشی سر میزد در جای دیگر بازگو نمیشد.»[7]
نمونههایی از نهی غیبت در سیره نبی اکرم(ص)
نقل شده ماعز اسلمی یکی از مسلمانان صدر اسلام، مرتکب گناهی کبیره شده بود؛ اما پس از مدتی از کار خود پشیمان شده، خدمت پیامبر خدا(ص) آمد و از حضرت(ص) خواست که بر او حد جاری کند تا از گناه این عمل پاک شود. پیامبر(ص) حکم خدا را بر او جاری کرد. پس از مدتی، پیامبر خدا(ص) دو نفر از یاران خویش را دیدند که در مورد آن مرد گنهکار صحبت میکنند، یکی از آنها به دیگری میگفت: «این مرد آنچه را که خداوند پوشانده بود، آشکار کرد، در نتیجه مانند سگ به جزای عملش رسید و سنگسار شد.» پیامبر(ص) سخنان آن دو را شنیدند؛ اما بلافاصله چیزی نگفتند تا اینکه روزی به همراه جمعی از اصحاب که آن دو نفر نیز جزء آنان بودند، قدم در راه گذاشتند؛ در بین راه، در بیابان، الاغی مرده دیدند که بدنش متعفن شده بود، رسول خدا(ص) رو به اصحاب کرده فرمودند: «فلانی و فلانی کجایند؟» آن دو عرض کردند: «ای رسول خدا(ص) ما اینجاییم؛» پیامبر(ص) فرمود: «بیایید از مردار بدبو و متعفن این الاغ بخورید؛» آنها گفتند: «یا رسول الله(ص) آخر چه کسی این کار را میکند؟» حضرت(ص) فرمودند: «آنچه شما در مورد برادرتان گفتید از خوردن گوشت این الاغ سختتر است...».[8]
از عبدالله بن عمر نیز روایت شده که «عدهای در حضور پیامبر خدا(ص) از مردی سخن به میان آوردند و گفتند: باید غذا در دهانش بگذارند و جهاز شترش را دیگران ببندند. حضرت(ص) فرمود: غیبتش را کردید گفتند: یا رسول الله(ص) ما چیزی از [معایب] او را گفتیم که در او هست. رسول خدا(ص) فرمود: [برای غیبت همین] کافی است که درباره برادرت آنی را بگویی که در او هست.»[9]
ابنسعد نیز در باب نهی رسول خدا(ص) از غیبت، روایتی را از زید بن اسلم نقل کرده که میگفت: «پیامبر(ص) در بیماری خود که در آن بیماری از دنیا رحلت فرموده بود، همه همسرانش را پیش خود جمع کرد. صفیه دختر حیی بن اخطب گفت: «یا رسول الله(ص) به خدا سوگند دوست میداشتم که درد شما بر من میبود.» برخی از زنان رسول خدا(ص) با گوشه چشم و با تمسخر به او نگریستند؛ پیامبر(ص) متوجه عمل آنان گردید، پس فرمود: گوشت مرده مضمضه کردید؛ آنان پرسیدند به چه مناسبت؟ فرمود: از این تمسخری که به دوست خود کردید ....».[10]
همچنین در برخی منابع نقل شده است که «در یکی از جنگها، دو نفر از یاران رسول خدا(ص) سلمان را فرستاده بودند که خدمت حضرت رسول(ص) برود تا برای آنان غذایی بیاورد. حضرت(ص) نیز سلمان را نزد اسامة بن زید که انباردار قافله بود، فرستاد؛ اما اسامه به آنان گفت، غذا تمام شده و چیزی پیش او نیست؛ سلمان دست خالی برگشت. آن دو نفر گفتند: اسامه بخل ورزیده است و درباره سلمان نیز گفتند: اگر او را سر چاه پر آبی بفرستیم، آن چاه خشک خواهد شد، آنگاه بر خلاف دستور رسول خدا(ص) نزد اسامه رفتند تا چیزی بیابند. در بین راه، رسول خدا(ص) آنان را دیده فرمودند: چه شده است که میبینم، دهانتان آلوده به گوشت است. گفتند: یا رسول الله(ص) ما امروز گوشتی نخوردیم. حضرت(ص) فرمود: گمراه شدهاید؛ داشتید گوشت سلمان و اسامه را میخوردید؛ در پی این فرموده: آیه ...و لا یغتب بعضکم بعضا ...[11] نازل شد.»[12]
نمونههایی از روایات نبی اکرم(ص) در باب مذمت غیبت
روایاتی که از رسول خدا(ص) در باب غیبت وارد شده است، را میتوان در سه بخش تقسیم کرد: دستهای از روایات، در باب منع مسلمانان از غیبت صادر شده است؛ دستهای دیگر از روایات مسلمانان را از شنیدن غیبت باز میدارد و دسته سوم هم روایاتی هستند که مسلمانان را به دفاع از شخص غیبت شده، فرا خوانده عدم انجام این کار را مورد نکوهش قرار میدهند. در اینجا به نمونههایی از این روایات از هر سه دسته پرداخته مواردی از آن را ذکر میکنیم:
1/1 منع از غیبت
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «تأثیر غیبت در دین مسلمان از تأثیر خوره در جسم او سریعتر است.»[13] ایشان(ص) غیبت کننده را یکی از سه نفری معرفی میکنند که بهشت بر آنان حرام است.[14] ایشان غیبت را بدتر از زنا معرفی نموده،[15] فرمودند: «کسی که پشت سر مسلمانی بدگویی کند، ایمان ندارد.»[16]
2/1 منع از شنیدن غیبت
ایشان شنونده غیبت را نیز یکی از مغتابین معرفی کردند و او را در گناه شخص غیبت کننده شریک دانستند.[17]
3/1تشویق به رد غیبت از برادر مسلمان
رسول خدا(ص) رد غیبت از برادر مؤمن را موجب یاری خداوند در دنیا و آخرت از شخص معرفی کرده،[18] آن را موجب دفع بلایا از شخص دانستند؛[19] ایشان اجر دفع غیبت از برادر مؤمن را بهشت عنوان کردند.[20] نقل است مردی در محضر رسول خدا(ص) آبروی شخص مسلمانی را هدف بدگوییهای خود قرار داده بود، شخص دیگری در مقام دفاع از مسلمان غیبت شده بر آمد. رسول خدا(ص) فرمودند: «هر کس از آبروی برادر دینی خود دفاع کند، حجاب و پردهای از آتش بر او خواهد بود.»[21]
ایشان(ص) فرمودند: «هر کسی در مجلسی بشنود که از برادرش غیبت میشود و آن را از او دفع کند خداوند هزار باب بدی را در دنیا و آخرت از او دفع میکند.»[22] ایشان(ص) همچنین درباره مسلمانانی که در راه پاسداشت آبروی برادر مسلمان خویش کوششی از خود بروز نمیدهند فرمودند: «کسی که در حضورش از برادر مسلمان او غیبت شود و او میتواند به یاری برادر مؤمنش برخیزد و یاریاش دهد؛ اما این کار را نکند، گناهش در دنیا و آخرت دامنگیرش میشود»[23] و در حدیثی دیگر آمده که «خداوند در دنیا و آخرت او را خوار خواهد کرد.»[24]
موارد جواز غیبت
رسول خدا(ص) در کنار سخنان خود در ذم غیبت، در احادیث دیگری خطاب به مسلمانان، برخی از موارد غیبت را بلامانع دانسته، حکم به جواز آن را صادر فرمودند. در احادیث نبوی(ص) فاجر[25] و نیز فاسقی که فسق خود را آشکار میسازد[26] و آنکه پرده شرم و حیا را بدرد،[27] هم چنین کسی که در داوری بیعدالتی ورزد[28] و نیز بدعتگزار[29] و آنکه گفتارش خلاف کردارش است[30] و نیز پیشوای دروغگویی که اگر خوبی کنی ناسپاسی کند و اگر بدی کنی نمیبخشد،[31] از جمله کسانی برشمرده شدهاند که غیبتشان جایز شمرده شده، حرمت از آنان برداشته شده است.
کفاره غیبت
از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: شخصی از رسول خدا(ص) درباره کفاره غیبت پرسید، حضرت(ص) فرمود:« تستغفر الله لمن اغتبته کلما ذکرت؛ کفاره غیبت این است که هرگاه ذکری از فرد غیبت شده به میان آمد از خداوند برای او طلب مغفرت کند.»[32]
تهمت
تهمت نیز به مانند غیبت حرمتها را دریده، دوستیها را به دشمنی مبدل میسازد. رسول خدا(ص) ضمن برحذر داشتن مسلمانان از این عمل زشت فرمودند: «هر کس به مرد یا زن مؤمنی تهمت بزند یا درباره او چیزی بگوید که او از آن مبراست، خداوند در روز رستاخیز وی را بر تلّی از آتش نگه میدارد تا این که از کیفر آنچه درباره او گفته است، خارج شود.»[33]