دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اخلاق و دانشهای مرتبط با آن

گفتگو با دکتر عباس منوچهری،استاد دانشگاه اخلاق و دانش‌هاى مرتبط با آن دکتر منوچهری، به نظر شما چه تعریفى مى‌توان از اخلاق ارائه داد و چه تمایزاتى میان اخلاق و دین، اخلاق و حقوق،‌ اخلاق و فرهنگ و دانش‌هایى از این دست که با....
No image
اخلاق و دانشهای مرتبط با آن
گفتگو با دکتر عباس منوچهری،استاد دانشگاه اخلاق و دانش‌هاى مرتبط با آن دکتر منوچهری، به نظر شما چه تعریفى مى‌توان از اخلاق ارائه داد و چه تمایزاتى میان اخلاق و دین، اخلاق و حقوق،‌ اخلاق و فرهنگ و دانش‌هایى از این دست که با اخلاق در ارتباط هستند وجود دارد؟ اخلاق وقتى محصول جامعه به حساب آید، تعریف ما از اخلاق متفاوت است. اینجا مى‌شود نوع دیگر پرسش فلسفی، یعنى چیستى اخلاق را بیان کنیم. البته منشا اخلاق با چیستى اخلاق ممکن است جاى هم بنشینند ولى نه ضرورتا. به همان معنا که فلسفه علم به چیستى علم مى‌پردازد. آیا یک بر ساخته اجتماعى است؟ آیا عرضه شده است؟ اخلاق در ادیان به انسان عرضه مى‌شود. آن جنبه فلسفى که جنبه جدى و اساسى است منتها وقتى که پرسش از چیستى اخلاق کنیم. دین، نوعى عرضه اخلاق به آدمیان است. در حالى که تعبیر کانتى اخلاق محصول عقل انسان است. بنابراین پاسخ به چیستى اخلاق مهم است. البته آنگاه که از اخلاق صحبت مى‌کنیم نسبت آن با فرهنگ ثانوى مى‌شود. به همین ترتیب موضوع اخلاق چیست؟ اصلا اخلاق درباب چیست؟ مفهوم فقه‌اللغوى که به نظرم مى‌آید واژه‌شناسى فرهنگ در فارسى از “فر” و “هنگ” تشکیل شده. “هنگ” به معناى حرکت “فر” به معناى پیش. اگر از نظر لغوى به این معنا باشد، بنابراین مى‌توان گفت فرهنگ یعنى تعالى یافتن. از طرفى اگر موضوع اخلاق را چگونه زیستن به حساب آوریم، فرهنگ حتى از اخلاق بالاتر است یعنى فرهنگ به معناى تعالى یافتن و اخلاق به معناى چگونه زیستن است و اخلاق در راستاى فرهنگ قرار مى‌گیرد. در حالى که امروزه فرهنگ حالت کالبدى براى اخلاق پیدا کرده است. وقتى در مورد فرهنگ یک جامعه صحبت مى‌کنیم، فرهنگ شامل ارزش‌ها، شیوه زیستن،‌ آدب و رسوم است. همه اینها از منظر جامعه‌شناسانه و غیرفلسفى است. نسبت اخلاق و فرهنگ، نسبت کالبد و محتوا (کالبد و جان) است. از منظر جامعه‌شناسانه، فرهنگ، کالبد و اخلاق جان است. البته جامعه‌شناسى موضع ارزش‌گذارى ندارد کما اینکه مردم‌شناسى با مفهوم فرهنگ تا حد زیادى عجین شده است. نسبت بین اینها را چگونه مى‌توان تعریف کرد؟ این مجردات باز بر مى‌گردد به مسئله چیستى اخلاق و فرهنگ و به تبع آن نسبت بین این دو. اگر واژه هنجار را در نظر بگیریم که بحث را به را بطه دین و سیاست هم مرتبط مى‌کند. ولى به نظر مى‌آید هنجار در اخلاق، محورى است در حالى که در فرهنگ آن جایگاه ندارد. هنجار مقوله‌اى در بطن اخلاق است، در حالى که در فرهنگ رفتار و اعمال و شیوه‌هاى زیستن را مى‌بینیم. محوریتى که هنجار براى اخلاق دارد در فرهنگ نیست. منتها اگر به تعبیر اصلى فرهنگ برگردیم خود این هنجارها در راستاى پرورش قرار مى‌‌گیرند و با تعالى یافتن مرتبط مى‌شوند. بنابراین به این معنا،‌ شاید بتوان به ارتباط بین آنها اشاره کرد.
روزنامه رسالت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

توجه به بعد معنوی انسان

در این بخش به موضوع "توجه به بعد معنوی انسان" پرداخته شده است.
No image

آراستن و پیراستن نفس

در این بخش موضوع "آراستن و پیراستن نفس " بیان شده است.
No image

تأثیر شناخت نفس در قرب الهی

در این بخش به "تأثیر شناخت نفس در قرب الهی" اشاره شده است.
No image

تبدیل نفس اماره به نفس رحمانی

در این بخش به موضوع "تبدیل نفس اماره به نفس رحمانی " پرداخته شده است.
No image

تبعات پیروی از هوای نفس

در این بخش "تبعات پیروی از هوای نفس" بیان شده است.

پر بازدیدترین ها

No image

قلب سلیم، سرمایه الهی برای انسانها

در این بخش به موضوع "قلب سلیم، سرمایه الهی برای انسانها" پرداخته شده است.
No image

فرهنگ غرب عامل دوری از ارزشهای دینی و انسانی

در این بخش به "فرهنگ غرب عامل دوری از ارزشهای دینی و انسانی" اشاره شده است.
No image

درک یقین، راه رسیدن انسان به ملکوت

در این بخش موضوع " درک یقین، راه رسیدن انسان به ملکوت" مطرح شده است.
سیر الهی نفس با چراغ عقل و وحی

سیر الهی نفس با چراغ عقل و وحی

در این بخش به موضوع "سیر الهی نفس با چراغ عقل و وحی " اشاره شده است.
No image

حیات حقیقی انسان ها

در این بخش به موضوع "حیات حقیقی انسان ها" پرداخته شده است.
Powered by TayaCMS