كلمات كليدي : تاريخ، پيامبر(ص)، هويت اسلامي، جامعه نبوي، شاخص
نویسنده : محمد رضا فرخي
جامعهای که رسول خدا(ص) در آن ظهور کرد، جامعهای یکپارچه نبود، بلکه بر عکس از قبایل، گروهها و جماعات متفرق و پراکندهای شکل گرفته بود. این قبایل خود نیز در درون به زیرمجموعههای متخاصمی تقسیم میشدند. فقدان دولت مرکزی و نبود دین واحد سبب شده بود که هیچ گونه وجه هویتی[1] مشترکی نداشته باشند و لذا بخش مهمی از حیات سیاسی – اجتماعی آنها در تخاصم و جنگ با یکدیگر سپری میشد. اما با تلاش رسول خدا(ص) این جامعه متفرق و پراکنده به جامعهای یک دست با هویت اسلامی تبدیل شد که شاخصههای آن عبارتند از :
1.نفی نژادپرستی و قومیتگرایی
از شاخصهای هویت جامعه نبوی(ص) نفی نژادپرستی و قومیتگرایی و تعصب ناروا و ناپسند بود. زیرا اسلام از آن جهت مقبول همه ملتها بود که رنگ نژادی و قومی نداشت. قرآن میفرماید: «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنداللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»[2]
رسول خدا(ص) هم با آن تبعیضها(نژادپرستی و قومیتگرایی و تعصب ناروا) به مبارزه برخاستند و به تدریج ارزش تقوا را ملاک منصبها و منزلتهای اجتماعی معرفی کردند: «مردم در اسلام برابرند، به یک اندازه، فرزند آدم و حوایند، عرب را بر عجم و عجم را بر عرب جز به پرهیزکاری و ترس از خداوند برتری نیست»،[3] «انسانها از روزگار آدم تاکنون همانند دندانههای شانه (برابر) هستند، عرب بر عجم و سرخ پوست بر سیاه پوست برتری ندارد؛ مگر به تقوا....»،[4] «هر کس اندکى در دلش تعصب باشد خداوند روز قیامت او را با اعراب جاهلیت محشور میکند»[5] و «کسى که به عصبیّت فرا خواند، از ما نیست و کسى که بر اساس عصبیّت بجنگد، از ما نیست و کسى که بر اساس عصبیّت بمیرد، از ما نیست.» [6]
در همین رابطه آن حضرت(ص) افرادی مانند «زید بن حارثه» را فرمانده سپاه اسلام در سریههای متعددی از جمله سریههای عیص[7]، طرف،[8] الجموم،[9] حسمی[10] و قرده،[11] وادی القری[12] و مدین[13] قرار داده،«بلال حبشی» را مؤذن ویژه خود منصوب نمودند[14] ایشان از «سلمان فارسی» تجلیل کردند و فرمودند: «سلمان از ما اهل بیت است.»[15]
و به این ترتیب در جامعه نبوی(ص)، محور نبودن نژاد و قوم به صورت یک ارزش و هویت اسلامی درآمده بود.
2.پرهیز از منکرات
اسلام برای سالم سازی جامعه و تعالی و رشد انسانها، توجه و اهتمام ویژهای به پرهیز از برخی اعمال ناپسند دوره جاهلیت نشان داد به گونهای که نماد هویت جامعه نبوی(ص) شدند، همانند:
1-2.تحریم شراب و قمار
از عادتهای زشت عرب جاهلی شراب خواری و قمار بود. این عادات، چنان در جامعه آنان نفوذ داشت که جزء سرشت آن قوم شده بود. علاقهی آنان به «شراب» به حدی بود که برخی به خاطر نهی اسلام از آن، از گرویدن به اسلام خودداری میکردند.[16] گام بزرگ برای سالم سازی جامعه، بیدار کردن افکار عمومی و توجه دادن جامعه به ضررها و مفاسد شراب و قمار بود. از این رو، تحریم شراب و قمار از نمادهای جامعه نبوی(ص) به شمار میرود.
قرآن کریم درباره حرمت شراب و قمار بیان میفرماید:
«از تو در مورد شراب و قمار مىپرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ است و سودهایى براى مردم و گناهشان از سودشان بیشتر است.»[17]
«تحقیقاً شراب و انواع قمار و بتپرستى و یا سنگهایى که براى قربانى نصب شده و چوبههاى قرعه (براى کشف امور غیبى)، پلیدى از کارهاى شیطان است، از آن دورى گزینید، شاید رستگار شوید.» [18]
«شیطان مىخواهد کینهتوزى و دشمنى را از طریق شراب و قمار در میان شما بیفکند و تضادهاى داخلى را تشدید نماید و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد، آیا باز هم دست از آن بر نمىدارید.» [19]
رسول خدا(ص) هم در این باره فرمودند: «قطعا خداوند شراب و قمار .... را حرام کرده است».[20]
2-2.حفظ «عفت عمومی»
بدون تردید حفظ «عفت عمومی» برای سلامت و پایداری هر جامعه ای ضرورتی انکار ناپذیر است. روابـط نـاسـالم مـیـان مرد و زن و قوانین نادرست ازدواج در دوران جاهلیت عرب، عـفـت عـمـومـى را کـمـرنـگ و سـلامـت نسل را به خطر انداخته بود. اسـلام در ایـن جنبه از زندگى جاهلى تحوّلى چشمگیر پدید آورد. مقام انسانى زن را زنده کرد و بـراى وى حـقـوق اجـتماعى ویژهاى در نظر گرفت. [21] قوانین مربوط به ازدواج و طلاق را معین و مـدوّن سـاخـت وانـواع ازدواجـهـاى عـرب جـاهـلى را کـه پـاکـى و سـلامـت نسل را ازمیان مى برد ممنوع اعلام کرد. [22]
قرآن در زمینه رعایت عفت، بانوان رسول خدا(ص) را مورد خطاب قرار داده میفرماید: «با نامحرمان (با ناز و کرشمه و هوس انگیز )سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند».[23] سپس چنین میفرماید: «و شما در خـانـه هـاى خـود بمانید و همچون جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید (و اندام و وسـائل زیـنـت خـود را در معرض تماشاى دیگران قرار ندهید).» [24]
همچنین خداوند متعال برای اینکه حریم ناموس مسلمانان حفظ شود، نگاههای هوس آلود را از طرف زن و مرد نامحرم، ممنوع اعلام کرده میفرماید: «ای رسول ما! به مردان مومن بگو چشمهای خود را از نگاه به نامحرمان بپوشانند ... و به زنان با ایمان نیز اعلام کن تا دیدگان خود را از هر نامحرمی فروبندند.» [25]
رسول خدا(ص) درباره نگاههای هوس آلود فرمودند: «نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای شیطان است. هر کس آن را به خاطر ترس از خدا ترک کند، خداوند نیز به او ایمانی میبخشد که در دلش لذت شیرینی آن را احساس میکند.»[26]، «در مورد زنان مردم عفت بورزید تا دیگران نیز در مورد زنان شما عفت بورزند و زنان شما از تعرض نامحرمان در امان بمانند».[27]، «در ]مجامع عمومی[ میان زنان و مردان نامحرم فاصله ایجاد کنید»[28] و «بر زنان سزاوار نیست که از وسط جاده عبور کنند، ولی آنان باید از کنار دیوار و جاده بروند».[29]
3.علم و دانش
هنگام طلوع خورشید اسلام در حجاز نشانی از رشد فکری و گسترش علمی نبود. شیوه سخنوری، فن شاعری،[30] و خرافه گویی[31]، ازمظاهر علمی و فرهنگی عرب جاهلی بود. لذا شاخصه ویژه هویت جامعه نبوی(ص)، توجه بنیادین به علم و دانش است. این اهمیت با توجه به نخستین آیات نازل شده بر رسول خدا(ص) که با «خواندن»، «علم» و «قلم» آغاز میشود روشن میگردد. [32]در این جامعه صاحبان علم برتری داشتند.[33] و رسول خدا(ص) هم مسلمانان را به فراگیری دانش تشویق میکردند: دانش را بجویید، هر چند در چین باشد؛ زیرا جستجوى دانش، بر هر مسلمانى واجب است. [34] دانش پژوهان محبوب خدایند.[35] نگریستن به چهره دانشمند، عبادت است. [36]
آن حضرت(ص) شرط آزادى اسیران باسواد را تعلیم ده تن از صحابه و فرزندان آنها قرار دادند. این عمل موجب شد که بسیارى از کودکان مسلمان خواندن و نوشتن بیاموزند که زید بن ثابت در زمره آنان خواندن و نوشتن آموخت.[37] طبق گزارشی رسول خدا(ص) عبداللّه بن سعید را مامور کردند تا در مدینه به مردم خواندن و نوشتن بیاموزد.[38]
همین فراگیرى علم و دانش مسلمانان پویایی و پیشرفت جامعه نبوی(ص) را به دنبال داشت.
4. ایمان به خدا (توحید) و رسولش
بیتردیداساسیترین شاخص هویت جامعه نبوی(ص) ایمان به خدا (توحید) و به رسالت رسولش(ص) بود. رسول خدا(ص) با ندای قولوا لااله الا الله تفلحوا، سعادت را برای همه بشارت داد و پرچم اصالت الله را در مقابل همه انواع شرک برافراشت. در جامعهای که لذات جسمانی و هواهای نفسانی اصل بود و هدف از خلقت را بهرهگیری از لذات دنیوی میدیدند، آن حضرت(ص) جامعهای را بنیان گذاشت که ستون خیمه آن خدامحوری، اطاعت از فرامین الهی و اطاعت از رسولش بود. اینجاست که خط تمایز اسلام و شرک و کفر برجسته میشود و نزول سوره کافرون در مکه و نیز آیه برائت در مدینه عملا تجلی بخش تمایز مسلمانان از مشرکان میشود.
تلاش در ایجاد چنین هویت واحدی در کلام آن حضرت (ص) به خوبی آشکار می کند که فرمودند: «یا معشر قریش ویا معشر العرب، ادعوکم الی عبادة الله (وحده) وخلع الانداد والاصنام وادعوکم الی شهادة ان لااله الا الله وانی رسول الله »[39]
این انقلاب فرهنگی که به منظور مبارزه با اندیشه های شرک آلود و غیر توحیدی صورت می پذیرفت، زمینه ساز به وجودآمدن نوعی وحدت فرهنگی در محیط آن زمان شد و تشتت و تخالف اعتقادی جای خود را به پیدایش هویت دینی واحد فکری داد که همراه نمادهایی بود مانند:
1- 4. نماز
نماز که در لسان رسول الله (ص) ستون دین شمرده شده[40] به عنوان مولفه اصلی تربیت دینی نقش اصلی را در ایجاد هویت دینی در جامعه نبوی(ص) ایفا کرد. به وِیژه نماز جماعت و تشکیل صفوف به هم فشرده مسلمانان به خوبی بیانگر هویت جامعه مسلمانان از دیگر جوامع بود. چه از اجتماع کوچک سه نفری رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) و حضرت خدیجه(ع)، در هنگام نماز جماعت در کنار کعبه[41]، که اولین تجلی هویت اسلامی در مکه بود. و چه زمانی که در مدینه در مساجد در صفوف نماز جماعت و جمعه همه در کنار یکدیگر در برابر پروردگار یکتا روبه سوی یک قبله لب به حمد و ثنای آن یگانه میگشودند. و هماهنگ با یکدیگر سرود توحید را زمزمه میکردند.[42]
به هر روی نماز جماعت علاوه بر آثار عبادی و اخلاقی، فواید سیاسی و اجتماعی بسیاری دارد، از جمله هویت یافتن جامعه اسلامیبود.
2- 4. اذان
اذان یکی از شعارهای مهم اسلام است که ضمن اشاره به اهمیت نماز، وجه ممیز و فصل مشخص دین اسلام و جامعه اسلامی از سایر ادیان و جوامع بود، زیرا در آن روزگار مسیحیان برای فراخواندن هم کیشان خود به کلیسا ناقوس مینواختند و یهودیان بوق میزدند،[43] اما در اسلام نیز برای این امر مهم، اذان تشریع شد[44] تا نشانهای برای تجمع مسلمانان و آمادگی آنان برا ی نماز باشد.
3- 4. قبله
قبله به عنوان شعار اسلام و عامل هویت بخش مسلمانان از صدر اسلام تاکنون مد نظر قرآن کریم، رسول خدا(ص) و جامعه مسلمان بوده است، و تغییر آن در سال دوم هجرت به دنبال بهانهگیری یهود و سرزنش ایشان نسبت به رسول اسلام(ص)[45]، مرز تشخیص هویت واقعی مسلمانان از غیر آنان شد و به منزله اتمام حجت بر مخالفین پیامبر و اتمام نعمت بر مسلمانان همه اعصار تلقی شد.
قرآن کریم انتظار رسول خدا(ص) را به گونهای ترسیم میکند که چشم به آسمان دوخته است تا مسئله تغییر قبله از بیتالمقدس که قبله مشترک سه دین اسلام، یهود و مسیحیت بود به گونهای حل شود[46]؛ زیرا یهودیان و حتی مشرکان بخاطر عدم هویت مستقل مسلمانان از یهودیان، مسلمانان را تمسخر میکردند، تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه موجب شد تا استقلال فرهنگی امت اسلامی تقویت شود و هویت خاصی یابد.
امروزه با گذشت هزار و چهار صد و اندی سال از تغییر و تحویل قبله به سمت مکه، مسلمانان با داشتن ملیتها و قومیتها و وجوه تمایز متفاوت، همچنان در هنگام انجام اعمال عبادی به این مکان مقدس توجه میکنند. و هویت اسلامی و حقانی بودن دین و شریعت خود را برای همگان ثابت میکنند و گرچه بعد مسافت آنها را از هم جدا کرده، لکن قبله مشترک، دین، خدا و پیامبر واحد که همگی مظاهر و شعائر اسلام است قلوب آنها رابه هم پیوند زده است.
4- 4.مسجد
مسجد در شکل گیرى، انسجام تقویت فرهنگ و هویت اسلامى جامعه مسلمان حایز اهمیت بسیار است. مسجد مرکز عبادت و تجلی ایمان و عمل مسلمانان است و نیز نقطه تجمع و رجوع مناسک عبادی و معنوی مسمانان میباشد و مکانی است که انسان مىتواند هویت دینی خویش را که در هر سرزمینى باشد بشناسد و آن را در خود تجلی دهد. نخستین مسجدى که در اسلام بر پایه تقوا ساخته شد، مسجد قبا بود[47]. پس از آن، مسجد النبى(ص) در یثرب یا مدینة النبى ساخته شد[48]. به دنبال آن، طوایف عرب هر کدام در ناحیه خود مسجدى بنا کردند. آنان از رسول خدا(ص) مىخواستند تا در مسجدشان نماز بگزارد و از باب تبرک، محل نماز آن حضرت را به عنوان مسجد خود انتخاب مىکردند. ابن شبه فهرستى از مساجدى که رسول خدا(ص) در آنها نماز خوانده به دست داده است[49].
5. فرهنگ برادری و همدلی
از ابتکارات بیسابقه رسول خدا(ص) جهت اتحاد، همبستگی و همدلی مسلمانان ایجاد اخوت و برادری بود که نتیجه آن به وجود آمدن هویت جدید اسلامی بود.
پیمان برادری در ابتداء دو به دو میان نود نفر[50] و به قولی صد نفر از مهاجر و انصار ایجاد شد[51] و در طول ده سال اقامت رسول خدا(ص) در مدینه، ادامه پیدا کرد.
رسول خدا(ص) میفرماید: «المسلمون اخوة تتکافی دماؤهم» مسلمانان با هم برادرند و خونشان برابر است. [52]
اصولاً رابطه معنوی و انفکاکناپذیر ملیّت در اسلام، به شکل باشکوهتری جلوه میکند، زیرا این رابطه جنبه برادری به خود گرفته إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ[53] و طبق همین قانون اسلامی وحدت خونی جای خود را به وحدت اساسیتر دیگری که از آن به «ایمان» تعبیر میکنیم، میدهد. از آنجا که این رابطه معنوی و برادری با پذیرش اختیاری ایمان صورت میگیرد، لذا همواره ریشه این پیوند که با دل و جان امت آمیخته شده است، همچون منبعی پایدار و استوار، محیط جامعه را حرارت و صفا میبخشد و جامعه بزرگ انسانی را به یک محیط امن و لذتبخش و با صفای خانوادگی تبدیل میکند.
6.هویتسازی بر پایه امّت اسلامی
یکی از اقدامات رسول خدا(ص) در جهت یک هویت جدید امتسازی است که همه اعضای جامعه در قبال یکدیگر و جامعه احساس مسئولیت میکنند.
از این رو، قرآن کریم امت اسلامی در عصر پیامبر(ص)را بهترین امت و جامعهای دانسته است که تا آن زمان تشکیل شده بود.[54] از ویژگیهایی که قرآن برای امت نمونه و شاهد[55] یاد کرده، این است:
در کارهای یکدیگر نظارت میکنند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند.[56] همکاری در کارهای پسندیده و نیک در میان آنها اصالت دارد؛[57] ولی همکاری در اهداف باطل و اعمال نادرست و ظلم و ستم مطلقاً ممنوع است.[58] برادری ایمانی در میان آنان در آن حد و اندازه است که از خود میگذرند و ایثار میکنند.[59] در جستجوی وضعیت یکدیگر به تجسس و جاسوسی اقدام نمیکنند.[60] غیبت و تهمت و افتراء در میانشان نیست.[61] اختلافات را با رجوع به خدا و رسولش(ص) حل و فصل میکنند.[62] در همه امور اصل بر تقوا و عدالت و قسط نهاده میشود و عفو و گذشت را حتی نسبت به قاتل در نظر میگیرند و اصالت را به قصاص و قتل نمیدهند هر چند که قصاص و امور دیگری از این دست حق ایشان است.[63] به یک معنا از حق خویش برای تقویت همبستگی میگذرند و اصول همدلی و همراهی را در خود تقویت میکنند و از یکدیگر انتقام نمیگیرند. بر دشمنان سختگیر و محکم اما نسبت به یکدیگر دلسوز و بخشنده و مهربان[64] و برادر[65] هستند.
مال و جان و عرض یکدیگر را محترم میشمارند[66] و امنیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی را برای جامعه فراهم میآورند و عوامل ایجاد آرامش و آسایش در جامعه را تقویت میکنند و... بسیاری دیگر از مسائلی که در قرآن بدان پرداخته و به تفصیل توضیح داده شده است.
رسول خدا(ص) در جهت یک همبستگی ایمانی مسلمانان و ایجاد یک امت واحده و روح وحدت در بین جامعه در راستای برپایی یک هویت اسلامی سفارشاتی کردند که به گوشههایی از آن میپردازیم:
مسلمانان برادر یکدیگرند،[67] آنان همگی چون فردی هستند که هرگاه یکی از اعضای پیکرش به درد آید، دیگر اعضای او با آن همدردی میکنند،[68] امر به معروف و نهی از منکر میکنند،[69] دیگر مسلمانان را آزار نمیدهند،[70] به امور مشکلات مسلمانان اهتمام دارند و فریادرس مظلومان هستند،[71] دنبال لغزش عیب یکدیگر نیستند و آبرو و شخصیت اجتماعی دیگر مسلمانان را حفظ میکنند،[72] به عهد و پیمان خود وفادارند،[73] فضائل اخلاقی در بین آنها رواج دارد. لذا با هم حسن خُلق دارند و از کینه و بدخواهی پرهیز میکنند،[74] از تفرقه و دوری از جامعه گریزان هستند.[75] از این رو، رسول خدا(ص) برای ساخت یک امت و هویت جدید اسلامی در جامعه جاهلی آن روز موفق شد با استفاده از شیوهها و ابزارهای فرهنگی، نبوت و رهبری را به جای شیخ قبیله، ارزشهای اسلامی را به جای ارزشهای جاهلی، توحید و یکتاپرستی را به جای شرک و چندخدایی، مسئولیتپذیری را به جای مسئولیتگریزی، عقیده به معاد را به جای آینده پوچ و عبث، کار و تولید را به جای رخوت و سستی، فضایل اخلاقی را به جای رذایل اخلاقی، کمک به نیازمندان و آزاد کردن بردگان را به جای به بیگاری کشاندن انسانهای مستضعف، حکومت جهانی را به جای حکومت قبیلهای، منافع اسلامی و انسانی را جایگزین منافع قبیلهای، اعتماد را به جای بیاعتمادی مسابقه در خیرات را به جای مسابقه در شرور، ایثار و عدل و انصاف را به جای غارت و ظلم و تلاش برای دستیابی به آینده بهتر را به جای رکود و تلاش برای حفظ وضع موجود قرار داد.[76]