دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جانشینان پیامبر(ص) زمان غیبت در مدینه

No image
جانشینان پیامبر(ص) زمان غیبت در مدینه

كلمات كليدي : تاريخ، رسول خدا(ص)، غزوات، جانشين، مدينه، علي(ع)، عبدالله بن ام مكتوم

نویسنده : سيد علي اكبر حسيني

رسول‌خدا(ص) در جنگ‌هایی که خود در آن شرکت می‌فرمودند، اشخاصی را در مدینه، به جانشینی خود بر می‌گزیدند که به ترتیب غزوات عبارتند از:

وَّدان

یکسال بعد از ورود حضرت(ص) به مدینه،[1] در صفر سال دوم هجرت، رسول‌خدا(ص) نخستین بار، با گروهی از مسلمانان، برای جنگ از مدینه خارج شدند؛[2] در این سفر که تنها مهاجران در آن حضور داشتند؛[3] رسول‌خدا(ص) سعد بن عباده را برای رسیدگی به امور مردم به جای خویش، در شهر مدینه، منصوب فرمودند[4] و خود با همراهان، در تعقیب کاروان قریش و جنگ با بنی‌ضمره بن بکر، تا جایی موسوم به «ودّان» پیش رفتند.[5]

حضرت(ص) بعد از پنجاه شب غیبت از مدینه،[6] بدون اینکه جنگی روی دهد، در اوایل ربیع‌الاول، به مدینه بازگشتند.[7]

بُواط

در ربیع‌الاول سال دوم هجری،[8] پیامبر(ص) به قصد حمله به کاروانی از قریش تا منطقه «بواط» در ناحیه رضوی پیش رفتند؛ اما چون با دشمنی برخورد نکردند،[9] به مدینه برگشتند. حضرت پانزده روز از مدینه غیبت داشتند[10] و در این مدت سائب بن عثمان بن مظعون[11] یا سعد بن معاذ[12] را جانشین خود در مدینه قرار دادند.

سائب بن عثمان بن مظعون از اولین مسلمان و از اولین مهاجران به حبشه بود و از افاضل اصحاب رسول‌خدا(ص) به شمار می‌آمد[13] و صاحب رأی بود.[14]

ذی‌العشیره

در جمادی‌الاولی سال دوم هجری، حضرت در تعقیب کاروانی تجاری از قریش تا «عشیره» واقع در منطقه «بطن ینبع» پیش رفتند؛[15] اما در این غزوه نیز بدون اینکه جنگی در گیرد، به مدینه برگشتند.[16] در این غزوه نیز اباسلمه جانشین حضرت در مدینه بود.[17]

عبدالله بن عبدالاسد بن هلال مکنی معروف به ابوسلمه پسر عمه و برادر رضاعی رسول‌خدا(ص)،[18] از اولین مسلمانان و مهاجران به حبشه و مدینه بود.[19] او در احد بر اثر اصابت تیری زخمی و بعد مدتی به شهادت رسید.[20]

بدر اولی

ده روز از غزوه ذی‌العشیره نگذشته بود که به حضرت خبر رسید کرز بن جابر فهری گله مدینه را غارت کرد.[21] حضرت(ص) به تعقیب او پرداخته تا «وادی سفوان» در ناحیه بدر، پیش رفتند؛ اما به وی دست نیافتند و به مدینه برگشتند.[22] جانشین حضرت(ص) در این زمان در مدینه، زید بن حارثه بود.[23]

بدر الکبری

در رمضان سال دوم هجری، حضرت(ص)[24] برای حمله به کاروانی از قریش، به همراهی سپاهی سیصد و سیزده نفره عازم جنگ شد. سرانجام در منطقه «بدر» با قریش درگیر شده و با پیروزی رسول‌خدا(ص) و مسلمانان، جنگ خاتمه یافت. حضرت(ص) قبل از عزیمت به این سفر جنگی، عبدالله بن ام‌مکتوم معیصیّ را جانشین خود در مدینه قرار دادند.[25]

در اسم ابن ام‌مکتوم اختلاف است، عده‌ای گفته‌اند عبدالله و عده‌ای بیشتر گفته‌اند عمرو. او فرزند قیس بن زائده بن الاصم بن رواحه بوده،[26] مادرش نیز ام‌مکتوم عاتکه بنت عبدالله بن عنکثه نام داشت.[27] او پسر دایی حضرت خدیجه(س)[28] و از اولین کسانی بود که به حضرت ایمان آورد[29] و از اولین مهاجران به مدینه به شمار می‌آید.[30] وی کم بینا بود[31] و ابن حبیب بغدادی او را از نابینایان قریش بر شمرده است.[32] در مدینه به همراه بلال، مؤذن رسول‌خدا(ص) بود[33] و در بیشتر غزوات(ص) جانشین حضرت در مدینه بود.[34]

بنی‌سلیم

در شوال سال دوم هجری،[35] هنوز هفت روز از وقوع جنگ بدر نگذشته بود[36] که به حضرت(ص) خبر رسید که بنی‌سلیم و غطفان بر ضد مسلمانان فراهم آمدند. از این رو حضرت(ص) با سپاهی عازم ناحیه «کُدر» سرزمین بنی‌سلیم و غطفان شدند؛ اما بدون اینکه جنگی واقع شود،[37] حضرت(ص) بعد پانزده شب به مدینه برگشتند.[38]

در این جنگ سباع بن عُرفُطَه غفاری[39] و به نقلی عبدالله بن ام‌مکتوم[40] جانشین حضرت(ص) در مدینه بودند. گفته شده در این جنگ عبدالله بن ام‌مکتوم در مدینه مردم را جمع می‌کرد و در حالی که منبر رسول‌خدا(ص) در سمت چپ او قرار داشت، برای آنها خطبه می‌خواند.[41]

سباع بن عرفطه غفاری نیز که از او بعنوان جانشین حضرت(ص) در مدینه نام برده شد، از بزرگان صحابه و از حفاظ آنها به شمار می‌رفت[42] و به او کنانی نیز گفته می‌شده است. [43]

سویق

در ذیحجه سال دوم هجری، حضرت(ص) جهت نبرد با قریش تا سرزمین «قرقرة الکُدر» پیش رفتند؛ اما بدون دست‌یابی به دشمنان به مدینه برگشتند.[44] در پنج روز غیبت حضرت، در مدینه[45] ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر جانشین حضرت در امور مدینه بود.[46]

نام او را عده‌ای بشیر[47] و عده‌ای رفاعه گفته‌اند؛[48] اما بیشتر به او بشیر اطلاق شده است. او اوسی بوده[49] و در زمان حضرت علی(ع) درگذشته است. [50]

غطفان(ذی امّر)

محرم سال سوم هجری درپی با خبر شدن حضرت(ص) از کارشکنی قبایل ثعلبه و محارب و قصد حمله آنها به مدینه، حضرت(ص) به ذی‌امّر لشکر کشید؛ اما جنگی واقع نشد[51] و حضرت(ص) بعد از یازده روز،[52] به مدینه برگشتند. در این مدت عثمان بن عفان جانشین حضرت(ص) در مدینه بود.[53]

کنیه او اباعبدالله بود؛ اما بیشتر با کنیه دیگرش که اباعمرو بود، مشهور است؛[54] به همراه طلحه و زبیر و عبدالرحمن بن عوف، توسط ابوبکر مسلمان شدند[55] و به حبشه هجرت کرد.[56] او همسر دختران پیامبر(ص)، رقیه و ام‌کلثوم است.[57]

بحران

این غزوه که رویارویی حضرت(ص) با بنی‌سلیم در ناحیه‌ای به نام «فرع»، در کنار معدنی در حجاز، در ربیع‌الاخر سال سوم هجرت بود، جنگی در آن رخ نداد.[58] در این غزوه نیز عبدالله بن ام‌مکتوم، جانشین حضرت(ص) در مدینه بود.[59] حضرت(ص) بعد ده شب به مدینه بازگشتند.[60]

بنی‌قینقاع

این جنگ در شوال سال دوم در بیستمین ماه هجرت[61] بین مسلمانان و یهودیان بنی‌قینقاع واقع شد. در پانزده روزی که دو طرف درگیر نبرد بودند، ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر جانشین نبی‌اکرم(ص) در مدینه بود.[62]

احد

در شوال سال سوم در سی و دومین ماه بعد از هجرت،[63] حضرت عازم جنگ با قریش در احد شد و در این مدت، ایشان عبدالله ابن ام‌مکتوم را جانشین خود در مدینه کرده بودند.[64]

حمراء الاسد

در این غزوه که در ادامه غزوه احد به وقوع پیوست، عبدالله بن ام‌مکتوم در مدت پنج شب غیبت حضرت(ص) از مدینه[65] در امور مدینه، جانشین حضرت(ص) بودند.[66]

بنی‌نضیر

در پی حضور شش روزه[67] پیامبر‌اکرم(ص) در مواجهه با یهودیان بنی‌نضیر در سی و هفتمین ماه هجرت،[68] عبدالله بن ام‌مکتوم جانشین حضرت(ص) در امور مدینه شده بود.[69]

ذات الرِّقاع

حضرت(ص) برای مقابله با تهدید قبایل غطفان و بنی‌ثعلبه و بنی‌محارب، عازم سرزمین نجد شدند،[70] هر چند این رویارویی به جنگ نینجامید و سپاه اسلام بعد پنج روز، به مدینه عزیمت نمودند.[71] در این مدت ابوذر غفاری[72] و به قولی عثمان بن عفان[73] جانشین حضرت(ص) در مدینه بودند.

در اسم ابوذر، اختلاف است؛ اما بیشتر نسب‌شناسان، با نام جندب بن جناده،[74] از او یاد کرده‌اند. او از کبار صحابه و گفته شده سومین یا چهارمین نفری بود که به حضرت ایمان آورد.[75] ابوذر از زهاد و بزرگان و علماء عاملین و از حکّام سیّاس و بزرگان صادقین بود؛[76] و در صداقت، به او مثال می‌زدند.[77]

بدر الوعد( بدر الاّخره، بدر الصفراءh2>

بواسطه وعده ابوسفیان در احد صورت گرفت. در این مدت رسول‌خدا(ص) عبدالله بن عبدالله بن ابی بن سلول انصاری را جانشین خود کردند.[78]

او از بزرگان صحابه بود؛ اسمش حباب بود که بعد از اسلام آوردنش، پیامبراکرم(ص) آن را به عبدالله تغییر نام داد.[79] او در زمان حکومت ابوبکر در جنگ یمامه در سال دوازده هجری کشته شد.[80]

دومة الجندل

این غزوه در ربیع‌الاول سال پنجم هجری جهت دفع دشمنان صورت گرفت. حضرت(ص) سباع بن عرفطه غفاری را جانشین خود ساخته، عازم نبرد با دشمنان شدند.[81]

غزوه بنی‌قریظه

بعد غزوه خندق، پیامبر(ص) به فرمان الهی، فوراً عازم نبرد با یهودیان بنی‌قریظه شدند. در این غزوه نیز عبدالله بن ام‌مکتوم جانشین حضرت(ص) در مدینه بودند.[82]

بنی‌لحیان(عسفان)

در جمادی‌الاولی سال ششم به خونخواهی شهدای رجیع، به وقوع پیوست. در این مدت که چهل روز طول کشید،[83] نیز عبدالله بن ام‌مکتوم جانشین حضرت(ص) در مدینه بودند.[84]

ذوقَرَد( ذی قرد، غابه، فزع)

چند شب بعد از مراجعت حضرت(ص) از نبرد بنی‌لحیان و در پی غارت غابه، توسط سواران غطفان، صورت گرفت.[85] در این مدت کوتاه عبدالله بن ام‌مکتوم جانشین حضرت(ص) در مدینه بود.[86]

بنی‌مُصطَلَق

در این جنگ که بین سپاهیان اسلام و بنی‌مصطلق در سال پنجم یا ششم هجری، در گرفت ابوذر غفاری یا نُمَیلَة بن عبدالله لیثی، جانشین حضرت(ص) در امور مدینه بودند.[87]

حدیبیه

در ذی‌القعده سال ششم هجری واقع شد در این زمان نمیلة بن عبدالله لیثی[88] یا عبدالله بن‌ام‌مکتوم[89] جانشین حضرت(ص) در مدینه بود.

خیبر

در محرم سال هفتم بین مسلمانان و یهودیان خبیر به وقوع پیوست؛ در این مدت نمیلة بن عبدالله لیثی[90] و به قولی سباع بن عرفطه غفاری جانشین نبی‌اکرم(ص) در امور مدینه بودند.[91]

فتح مکّه

در جریان فتح مکه در سال هشتم هجرت، عبدالله بن ام‌مکتوم جانشین حضرت در امور مدینه بودند. [92]

حنین(هوازن)

در شوال سال هشتم و پس از فتح مکه، با قبایل هوازان و ثقیف و نصر و جشم صورت گرفت، در این مدت نیز عبدالله بن ام‌مکتوم جانشین حضرت(ص) در مدینه بودند.[93]

طائف

در این غزوه نیز عبدالله بن ام‌مکتوم جانشین حضرت(ص) در امور مدینه بودند.[94]

تبوک

در رجب سال نهم هجری، رسول‌اکرم(ص) برای جنگ با رومیان عازم سرزمین روم شدند. ایشان قبل از خروج از مدینه، حضرت علی(ع) را به جهت نگرانی‌ها و حساسیت اوضاع، جانشین خود در امور مدینه کردند، تا در نبود حضرت(ص) دشمنان فراهم نیامده، پیش آمد سخت و ناگواری را برای مسلمین، رقم نزنند. پس مدینه را به معتمدترین یار خود سپرد و با خاطری آسوده رهسپار روم شد.[95]

چون رسول‌خدا(ص) امیرالمؤمنین(ع) را در مدینه جانشین کرد و رهسپار شد، منافقین که در نیت پلید خود، ناکام شده بودند به بدگویی پرداخته، این عمل رسول‌خدا(ص) را، ناشی از افسردگی خاطر نبی‌اکرم(ص) از علی(ع) و بی‌اعتنائی حضرت(ص) به ایشان، قلمداد کردند.[96]

این سخنان به گوش حضرت علی(ع) رسید، پس با نگرانی اسلحه خود را برداشت و به دنبال رسول‌خدا(ص) رهسپار شد تا اینکه در جرف، در سه میلی مدینه، به حضرت(ص) رسید و شنیده‌های خود را برای حضرت، بازگو کرد.[97] رسول‌خدا(ص) فرمود: «دروغ گفته‌اند؛ من تو را به منظور حفظ و حراست آنچه در پشت سر، می‌گذارم در مدینه گذاشتم.»[98] و به روایت شیخ مفید به او فرمود: «برادرم؛ به جای خویش برگرد که مدینه را جز من یا تو، کسی را شایسته نیست و تویی جانشین من در خاندان من و محل هجرت من و عشیره من.»[99] و حدیث منزلت را در این هنگام در مدح امیرالمؤمنین(ع) فرمودند.

حجةالوداع

در حجةالوداع نیز عبدالله بن ام‌مکتوم، جانشین حضرت در مدینه بود.[100]

مقاله

نویسنده سيد علي اكبر حسيني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب دایره المعارف صحابه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله - جلد اول

کتاب دایره المعارف صحابه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله - جلد اول

شامل زندگینامه 300 تن از اصحاب پیامبر گرامی اسلام می باشد.
کتاب دایره المعارف صحابه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله - جلد دوم

کتاب دایره المعارف صحابه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله - جلد دوم

شامل زندگینامه 300 تن از اصحاب پیامبر گرامی اسلام می باشد.
کتاب دایره المعارف صحابه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله - جلد سوم

کتاب دایره المعارف صحابه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله - جلد سوم

شامل زندگینامه 300 تن از اصحاب پیامبر گرامی اسلام می باشد.
سلسله کتب موسوعه كلمات الرسول الاعظم (ص) ⠕ جلدي)

سلسله کتب موسوعه كلمات الرسول الاعظم (ص) (15 جلدي)

پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله) روح همه انبياء اولياء و شهدا بوده و جان اين جهان است. شريعت او كامل ترين و جامع ترين شريعت ها و در بردارندة همة جنبه هاي فردي و اجتماعي آنان مي باشد، از اين رو چون خود، اعظم رسولان است شريعت او نيز اعظم شرايع است و سيره هاي رفتاري و سلوك هاي فردي و اجتماعي او آيينة تمام نماي انبياي الهي است و سخنان او پيام رسان عظيم ترين مفاهيم الهي و راهنماي كمال و سعادت براي انسان ها است؛ فهم سخنانش انسان ها را از ظلمت ها جهل به نور هدايت مي كشاند و فرموده هايش با فطرت انسان ها هموار بوده و به دل و جان آنها روح عبوديت و ذكر حق القا مي كند.

جدیدترین ها در این موضوع

ماهواره و تربیت با رویکرد آگاهی‌بخشی

ماهواره و تربیت با رویکرد آگاهی‌بخشی

چیزی که در حوزه جنگ نرم به‌عنوان ابزارآلات فرهنگی بیشتر استفاده می‌شود؛ بحث سینما، مطبوعات، نرم‌افزارهای مبتنی بر تلفن همراه مانند همین واتس‌آپ، وایبر، تانگو، لاین و... است.
روش سلبی به مثابه روش فطری در تبلیغ دینی

روش سلبی به مثابه روش فطری در تبلیغ دینی

هدف این مقاله، بررسی ویژگی‌های روش تبلیغ «سلبی» و«پرهیزی» با تکیه بر مفاهیم قرآنی «تزکیه» و« ذکر»، و مقایسه آن با روش‌های «تجویزی» و «تحمیلی» در تبلیغ دینی است. با مقایسه همانندی‌ها و ناهمانندی های این دو روش (سلبی و فطری، در برابر تجویزی و ایجابی) مشخص می‌شود که در رویکرد سلبی، مبلغان به جای «دین‌دهی» از بیرون، باید تلاش کنند تا مخاطبان با مداخله و مکاشفه خود بر مبنای اصل «دین‌یابی» از درون، پی به ارزش‌های دینی ببرند.
صفات و ویژگی‌های تربیتی مبلغان از منظر قرآن کریم

صفات و ویژگی‌های تربیتی مبلغان از منظر قرآن کریم

تبليغ در قرآن به بلاغ، بيان، تبيين آمده و بیان‌ شده که يكي از وظايف مقدس و مهم انبياء، علماء، متفكران، دانايان و مصلحان است. با این زمینه، سؤال اساسی این خواهد بود که مبلغان برای چنین رسالت و وظیفه‌ مهمی باید دارای چه صفات و ویژگی‌هایی باشند؟
چیستی، چرایی و چگونگی تربیت تبلیغی

چیستی، چرایی و چگونگی تربیت تبلیغی

معنایی که از عبارت تربیت تبلیغی به ذهن متبادر می‌شود، این است که یک مبلغ باید به‌گونه‌ای تبلیغ کند که حاصل آن، تحقق امر تربیت در وجود متربی باشد. پس اگر تبلیغات به‌گونه‌ای انجام شود که این مهم میسر نگردد، نمی‌توان گفت که «تربیت تبلیغی» صورت گرفته است، بلکه می‌توان گفت که «آموزش تبلیغی» انجام شده است.
ضرورت و قلمرو «فقه‌ فرزندپروری» در تربیت دینی

ضرورت و قلمرو «فقه‌ فرزندپروری» در تربیت دینی

فرزندپروری از ابتدای خلقت مورد ابتلای والدین بوده و سبک‌های آن نیز در دهه‌های اخیر مورد توجه‌ی علومِ رفتاری قرار گرفته است. فرزندپروری فقهی و ابتناء سبکی از فرزندپروری بر احکامِ فقهی، ایده‌ای است که نوشتار پیش‌رو به دنبالِ تبیینِ ضرورت و قلمرو آن است

پر بازدیدترین ها

صفات و ویژگی‌های تربیتی مبلغان از منظر قرآن کریم

صفات و ویژگی‌های تربیتی مبلغان از منظر قرآن کریم

تبليغ در قرآن به بلاغ، بيان، تبيين آمده و بیان‌ شده که يكي از وظايف مقدس و مهم انبياء، علماء، متفكران، دانايان و مصلحان است. با این زمینه، سؤال اساسی این خواهد بود که مبلغان برای چنین رسالت و وظیفه‌ مهمی باید دارای چه صفات و ویژگی‌هایی باشند؟
روش سلبی به مثابه روش فطری در تبلیغ دینی

روش سلبی به مثابه روش فطری در تبلیغ دینی

هدف این مقاله، بررسی ویژگی‌های روش تبلیغ «سلبی» و«پرهیزی» با تکیه بر مفاهیم قرآنی «تزکیه» و« ذکر»، و مقایسه آن با روش‌های «تجویزی» و «تحمیلی» در تبلیغ دینی است. با مقایسه همانندی‌ها و ناهمانندی های این دو روش (سلبی و فطری، در برابر تجویزی و ایجابی) مشخص می‌شود که در رویکرد سلبی، مبلغان به جای «دین‌دهی» از بیرون، باید تلاش کنند تا مخاطبان با مداخله و مکاشفه خود بر مبنای اصل «دین‌یابی» از درون، پی به ارزش‌های دینی ببرند.
کارکردهای اخلاقی، اجتماعی و تربیتی علم از دیدگاه حضرت علی(ع) و راهکارهای کاربردی آموزش علوم در ایران

کارکردهای اخلاقی، اجتماعی و تربیتی علم از دیدگاه حضرت علی(ع) و راهکارهای کاربردی آموزش علوم در ایران

این مقاله به بررسی کارکردهای علم از منظر حضرت علی(ع)و ارائه اصولی برای آموزش علوم در ایران می‌پردازد. به همین منظور، نخست کارکردهای علم بر مبنای سخنان علی(ع)در مواردی مانند کارکردهای شخصیتی و روانی، کارکردهای اخلاقی علم، کارکردهای معنوی علم و کارکردهای اجتماعی علم مورد بررسی قرار گرفته است.
ضرورت و قلمرو «فقه‌ فرزندپروری» در تربیت دینی

ضرورت و قلمرو «فقه‌ فرزندپروری» در تربیت دینی

فرزندپروری از ابتدای خلقت مورد ابتلای والدین بوده و سبک‌های آن نیز در دهه‌های اخیر مورد توجه‌ی علومِ رفتاری قرار گرفته است. فرزندپروری فقهی و ابتناء سبکی از فرزندپروری بر احکامِ فقهی، ایده‌ای است که نوشتار پیش‌رو به دنبالِ تبیینِ ضرورت و قلمرو آن است
چیستی، چرایی و چگونگی تربیت تبلیغی

چیستی، چرایی و چگونگی تربیت تبلیغی

معنایی که از عبارت تربیت تبلیغی به ذهن متبادر می‌شود، این است که یک مبلغ باید به‌گونه‌ای تبلیغ کند که حاصل آن، تحقق امر تربیت در وجود متربی باشد. پس اگر تبلیغات به‌گونه‌ای انجام شود که این مهم میسر نگردد، نمی‌توان گفت که «تربیت تبلیغی» صورت گرفته است، بلکه می‌توان گفت که «آموزش تبلیغی» انجام شده است.
Powered by TayaCMS