دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شناخت تحريف در نظام معرفتی عاشورا

No image
شناخت تحريف در نظام معرفتی عاشورا

نويسنده: عليرضا مزروعی

تأثيرگذاري حماسه کربلا در طول تاريخ بر جريان ها و حرکت هاي عدالت طلبانه و مبارزه با ظلم و استبداد، دشمنان اسلام ناب را بر آن داشته که با انواع روش هاي تخريبي همچون تحريف، بدعت، طرح شبهات، جابه جايي ارزش ها و الگوها، وهن شعائر ديني و تبليغات منفي و... کارآيي و کارکرد واقعي اين حماسه عظيم را از بين برده و با مسخ فرهنگ عاشورا، ناکارآمدي آن را به مخاطبين خود القا نمايند.

نوشتار حاضر در مقام تبيين تحريف شناسي فرهنگ عاشورا با تأکيد بر ديدگاه هاي استاد شهيد مرتضي مطهري مي باشد، که اينک تقديم خوانندگان محترم مي گردد.

لزوم مبارزه مصلحان دينی با تحريفات عاشورا

يكي از وظايف بزرگ مصلحان ديني مبارزه با آفت ها و انحرافات معنوي و تاريخي حادثه عاشورا است، چراكه بدون ترديد با انحراف در اين جريان ديني، حادثه عاشورا تحول سازي و عبرت انگيز بودن خود را از دست داده و تنها به عنوان جزيي از تاريخي كه گذشته، محسوب مي شود؛ درحالي که مهمترين هدف عاشورا اصلاح ديني در طول تاريخ اسلام است.

همان گونه كه امام حسين(ع) از آغاز حركت خويش از مدينه تا روز حماسه عاشورا، همواره به آفت ها و صدماتي كه به دين وارد شده، اشاره كرده و هدف از قيام خود را اصلاح اين آسيب‌ها معرفي نموده است.

امام حسين (ع) هنگام حرکت از مدينه به سوي مکّه وصيتنامه اي نوشت و به برادرش محمد حنفيه تحويل داد؛ در اين وصيتنامه پس از بيان عقيده خويش درباره توحيد و نبوت و معاد، هدف خود را از هجرت و جهاد چنين بيان نمود: «إنّي لَم اَخرُج اَشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و إنّما خَرجت لطَلَب الإصلاح في امه جدي (ص) اريدان آمرَ بالمعروف و انهي عن المنکر و اسيرَبسيره جدي و ابي علي بن ابيطالب.»(1)

من نه از روي خودخواهي و يا براي خوشگذراني و نه براي فساد و ستمگري از مدينه خارج مي گردم، بلکه هدف من از اين سفر، امر به معروف و نهي از منکر و خواسته ام از اين حرکت، اصلاح مفاسد امت و احيا و زنده کردن سنّت و قانون جدم رسول خدا و راه و رسم پدرم علي بن ابي طالب است.

قصد من از خروج، فقط اصلاح امت جدم است. مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر كنم و به سيره جدم و پدرم حضرت اميرالمؤمنين عمل كنم.

بي ترديد قيام عاشورا يك انقلاب ديني برمبناي قرآن و سنت نبوي و سيره علوي بود. براي اصلاح جامعه و درمان آسيب هايي كه بعد از رسول اكرم(ص) تا آن زمان به مرور زمان تحميل گشته بود.

چرا که پيامبراکرم فرمود: «اذا ظهرت البدع في امتي فليظهر العالم علمه و الا فعليه لعنةً الله»(2)

آنجا كه بدعت ها ظاهر مي شود، كه در دين نيست، برعهده دانايان است كه حقايق را بگويند. آن كسي كه كتمان مي كند، لعنت خدا بر او باد.

عاشورا به عنوان يك رخداد تاريخي بريده از زندگي اجتماعي نيست و يا يك رابطه صرفاً فردي ميان عاشق و معشوق قلمداد نمي شود. در مكتب معرفتي اسلام ناب محمدي(ص) ميان دين و دنيا، عقل و عرفان، فيزيك و متافيزيك رابطه ناگسستني و منظم حكم فرماست. براي درک درست و منطقي واقعه عاشورا پيوسته مي بايست به مفاهيم، اهداف و انگيزه ها، ارزش ها باورها، شيوه هاي عمل، روحيات و اخلاقيات والا در نهضت كربلا كه در سيره عملي و خطبه ها و كلمات حضرت سيدالشهداء(ع) و اصحاب و خانواده آن حضرت تبلور يافته است. به عنوان سرفصل هاي كتاب زندگي مبتني بر معرفت عقل و عشق عزت و شرافت و... انديشيد.

عاشورا در ظاهر يك روز، ولي در واقع به بلنداي تمام اعصار و قرون است. مكتب و مرامي كه در آن درس توحيد و عرفان، عقل و عشق، اقامه نماز و نفي شرک، عدالت و آزادي خواهي، هجرت و حريت، جهاد و شهادت، صبر و توکل، امامت و ولايت، ايثار و اصلاح اجتماعي و در يك كلام درس انسانيت به تمامي بشر و تمام آنها كه مي خواهند انسان باشند و انساني زندگي كنند، مي دهد. پيام عاشورا دعوت از انسان ها براي تلاش در راه اقامه عدل و قسط است، زيرا بدون حيات اجتماعي مبتني بر عدل همه معيارها و ارزش ها فاقد معنا و مفهوم شده و زمينه انحراف از دستورهاي ديني و آيين الهي فراهم مي آيد.

تهديدات دشمنان؛ پيشگامان مبارزه با تحريفات عاشورا

1- نشر فرهنگ تحريفات و بدعت ها و شبهات.

2- تحريف فرهنگ حماسه عاشورا.

3- جابه جايي فرهنگ الگوها.

4- وهن شعائر ديني.

5- تبليغات منفي و القاء شبهات دشمنان در ناكارآمد جلوه دادن فرهنگ عاشورا.

در ميان پيشگامان مبارزه با تحريفات عاشورا بزرگاني نظير ابي مخنف، شيخ طوسي، سيدبن طاووس و محمدباقر مجلسي آثار گرانقدري بر جاي گذاشته اند. كه در روشنگري واقعه عاشورا، بعد از تحريف هاي بسياري كه صورت گرفته بود، بسيار مؤثر بود؛ اما در تمامي اين آثار، بُعد روايي و تاريخي مد نظر بوده است؛ با وجود اين درصد سال پيش، دو تن از عالمان بزرگ شيعه ضرورت اصلاح روضه خواني و عزاداري از خرافات و تحريفات و بدعت ها را مطرح نمودند، كه عبارتند از: ميرزا حسين نوري طبرسي، صاحب كتاب مستدرك الوسايل، در سال 1391 قمري، با تأليف كتاب لؤلؤ و مرجان در شرط پله اول و دوم منبر روضه خوانان، عهده دار پاكسازي روضه خواني شد و «اخلاص» و «صدق» را پله اول و دوم روضه خواني خواند و پرده از چهره ريا و دروغ برداشت همچنين علامه سيد محسن امين عاملي، صاحب كتاب اعيان الشيعه، در سال 1346 با تأليف كتاب التنزيه في اعمال الشبيه. عهده دار پاكسازي عزاداري شد و قمه‌زني و شبيه خواني را تحريم كرد.

التنزيه، به لحاظ خرافه زدايي، مانند كتاب لؤلؤ و مرجان است. همان گونه كه ميرزاحسين نوري در لؤلؤ و مرجان عهده دار خرافه زدايي از روضه خواني و پاكسازي آن شده است با اين تفاوت كه اولاً فضل تقدم در خرافه زدايي از آن نويسنده لؤلؤ و مرجان است. ثانياً لؤلؤ و مرجان تقريباً مقبول واقع شد، اما التنزيه مورد مناقشه قرار گرفت و بر آن رديه هاي متعددي نوشته شد.

در ميان عالمان ديني که در زمينه تحريفات و آسيب هاي عزاداري مطلب نوشته اند، در عصر معاصر متفكر شهيد استاد مرتضي مطهري يكي از برجسته ترين نظريه پردازان است كه در دو مجلد با عنوان حماسه حسيني بسيار نقادانه و عميق پيرامون موضوع پرداخته و مخاطب رابه تأمل عميق و انديشه ورزي و پويايي هدايت مي نمايند.

شهيد مطهري بيشترين ارتباط را با مرحوم محدث نوري دارد و بيشترين بهره گيري را نيز از کتاب لؤلؤ و مرجان ايشان مي نمايد. البته نگرش محدث نوري کاملاً درون ديني بوده است، در حالي که نگرش شهيد مطهري تلفيق دو سطح درون ديني و برون ديني است.

مرحوم محدث نوري، بيشتر به تحريفات لفظي پرداخته است، در حالي که شهيد مطهري، علاوه بر تحريفات لفظي به تحريفات معنوي نيز به طور جدي توجه مي نمايد. همچنين ايشان بسيار جامع تر از مرحوم سيد محسن امين که «التنزيه لاعمال الشبيه» را نگاشته است و در آن به آسيب هاي روشي توجه نشان داده و به مباحث تحريف شناسي پرداخته است.

استاد شهيد در آسيب شناسي و تحريفات عاشورا دو نوع تحريف لفظي و معنوي را برمی‌شمارد و تحريف معنوي را خطرناک ترازتحريف لفظي معرفي مي کند. و سپس به ذکر مصاديق تحريفات و آسيب هاي لفظي از کتاب لولو و مرجان محدث نوري مي پردازد و عوامل تحريف، به خصوص تحريف لفظي را اغراض دشمنان، حس اسطوره سازي و علت تراشي هاي انحرافي براي تأکيد معصومين به سوگواري امام حسين(ع) عنوان مي نمايد و مقاتل روضةً الشهداي ملاحسين کاشفي و اسرارالشهادة ملاآقا دربندي را دو نمونه از کتاب هاي تحريف زا معرفي مي کند.

مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي طي سال هاي اخير به طور جامع و مبسوط در بيانات خود به تحليل موضوع تحريفات و بدعت هاي عاشورا و ضرورت پرهيز از شبهات و بدعت‌ها و تحريفات پرداخته اند، كه در سال هاي اخير دفتر نشر فرهنگ اسلامي تحت عنوان «نسيم مبارك عاشورا مروري بر نهضت خونين محرم» مجموعه بيانات و رهنمودهاي مقام معظم رهبري را در اين خصوص به چاپ رسانده است.

در لغت نامه هاي فارسي ذيل واژه تحريف اين معاني آمده است: تغيير دادن، تبديل کردن، وارونه ساختن، جابه جا نمودن، کم و زياد کردن، از حالت اصلي درآوردن و به طرز و وضع ديگر انداختن، کژ ساختن، تقلب کردن و...(3)

و در مفردات لغات عرب ذيل واژه تعريف اين اصطلاح آمده است. تحريف كلام، آن است كه آن را در گوشه اي از احتمال قرار بدهي آنچنان كه بتوان بيش از يك معنا را به آن بار نمود.(4)

«تحريف در يك حادثه تاريخي كه اين حادثه از نظر اجتماع يك سند است، سند اجتماعي است، پشتوانه اخلاقي است، پشتوانه تربيت است، اين ديگر چقدر اهميت دارد! واي به حال آنكه تحريفات، چه تعريف لفظي و چه تعريف معنوي، در موضوعاتي صورت بگيرد كه آن موضوعات موضوع عادي نيست.

حال بحث اين است كه در نقل و بازگو كردن حادثه عاشورا ما هزاران تحريف وارد كرديم، هم تحريف هاي لفظی - يعني شكلي و ظاهری - راجع به اصل قضايا، مقدمات قضايا، متن و حواشي مطلب و هم در تفسير اين حادثه ما تحريف كرده ايم. با كمال تأسف اين حادثه، هم دچار تحريف هاي لفظي است و هم دچار تحريف هاي معنوي.»(5)

انواع تحريف و مصاديق آن

تحريف انواعي دارد و از همه مهمتر اين است كه تحريف يا لفظي است و يا معنوي.

نمونه هايي از تحريف لفظي:

عده اي مطرح مي نمايند: که امام حسين(ع) روز عاشورا از لشکر ابن سعد جرعه اي آب خواسته است اما اين مطلب با ماهيت قيام و شخصيت غيور و الهي حضرت سيدالشهدا(ع) سازگاري ندارد، به نظر مي آيد از تسامح و عدم تأمل ناشي شده است وگرنه اگر اندکي دقت مي کردند، هيچ گاه اين اشتباه ذلت بار رخ نمي داد. زيرا در متون معتبر مانند لهوف سيدبن طاووس عبارت«يطلِبُ الماء» آمده است؛ يعني «آب مي جُست». در حين مبارزه در ميدان به سوي فرات، اسب مي راند تا آبي به بچه هاي تشنه در خيمه برساند.

اما اشتباه از آنجا ناشي شده است که «يطلب الماء» (آب مي جست) با «يسالُ الماء» (آب مي خواست) اشتباه شده است و حاصل اين تحريف هم که چيزي جز توهين به حضرت امام حسين(ع) و ذليل جلوه دادن آن حضرت نمي توانست باشد، زيرا که اين مطلب با حماسه حسيني و عزت نفس و ماهيت قيام آن حضرت کاملاً در تقابل است؛ به راستي که جاي شگفتي است.

«مسئله تشنگي ابا عبدالله و خاندان و اصحابشان مسئله شوخي اي نيست. هوا بسيار گرم است (عاشوراي آن وقت ظاهراً در اواخر خرداد بوده؛ هواي عراق زمستانش گرم است، چه رسد به نزديک تابستان آن)، سه روز است که آب را بر روي اهل بيت پيغمبر بسته اند، گو اينکه در شب عاشورا توانستند مقداري آب به خيمه بياورند که حضرت فرمود: آب را بنوشيد و اين آخرين توشه شما خواهد بود.

«يحول بينه و بين السماء العطش» اين قدر تشنگي اباعبدالله زياد بود که وقتي به آسمان نگاه مي کرد بالاي سرش را درست نمي ديد. اينها شوخي نيست. ولي من هر چه در «مقاتل» گشتم (آن مقداري که مي توانستم بگردم) تا اين جمله معروفي را که مي گويند اباعبدالله به مردم گفت: «اُسقوني شَربَۀً مِنَ الماء» (يک جرعه آب به من بدهيد) ببينم، نديدم. حسين کسي نبود که از آن مردم چيزي طلب کند. فقط يک جا دارد که حضرت در حالي که داشت حمله مي کرد «وَ هُوَ يطلِبُ الماءَ». قرائن نشان مي دهد که مقصود اين است: در حالي که داشت به طرف شريعه مي رفت (در جست وجوي آب بود که از شريعه آب بردارد) نه اينکه از مردم طلب آب مي کرد.

عظمت اباعبدالله چيز ديگري است. او چيز است، ما چيز ديگري. شعارهايي که در سينه‌زنی‌ها و نوحه سرايي ها مي دهيد، شعارهاي حسيني باشد. نوحه، بسياربسيار خوب است.

شعارهاي حسيني شعارهايي است که از اين ترتيب باشد؛ فرياد مي کند:

«اَلا ترونَ اَنَّ الحَقَّ لا يعمَلُ بِهِ وَ اَنَّ الباطِلَ لا يتَناهي عَنهُ؟ لِيرغَبِ المُؤمِنُ في لقاءاللهِ مُحِقّاً»

مردم! نمي بينيد که به حق عمل نمي شود و کسي از باطل رويگردان نيست؟ در چنين شرايطي، مؤمن (نگفت حسين يا امام) بايد لقاء پروردگارش را بر چنين زندگي اي ترجيح بدهد، و يا:

«لا اَرَي المَوت اِلاّ سعاده والحيوةً مع الظالمين اِلا برما»

(هر جمله اش سزاوار است که با آب طلا نوشته شود و در همه دنيا پخش گردد و اين باز هم کم است) من مرگ را جز خوشبختي نمي بينم، من زندگي با ستمکاران را جز ملامت و خستگي نمي بينم.»(6)

جعل داستان عروسي حضرت قاسم در روز عاشورا، داستان عروسي قاسم (ع) براي نخستين بار در روضة الشهداي کاشفي آمده است(7) و منتخب طريحي (8)

نمونه هايی از تعريف معنوی

اينکه شهادت امام حسين(ع) را، کفاره گناهان امت و دوست داران عترت و هدف از قيام را، تنها آمرزش و شفاعت گناهکاراني که ولايت و محبت آن حضرت را دارند.

استاد شهيد مطهری در اين باره مي گويد:

«من نمي دانم كدام جاني يا جاني هايي جنايت را به شكل ديگري بر حسين بن علي وارد كردند و آناني كه هدف حسين بن علي را مورد تحريف قرار دادند و همان چرندي را كه مسيحی‌ها در مورد مسيح گفتند درباره حسين گفتند كه حسين كشته شد براي آنكه بار گناه امت را به دوش بگيرد، براي اين كه ما گناه بكنيم و خيالمان راحت باشد، حسين كشته شد براي اينكه گناهكار تا آن زمان كم بود، بيشتر بشود...»(9)

اين تفسير از قيام، دقيقاً همان تحريفي كه در آيين مسيحيت در مورد حضرت عيسي تحقق يافت.

«مسيحيت بر اين باور بود که همانطور که مردم در آسيب وضعي گناه شرکت دارند، يک نماينده از بشريت مي تواند کفاره اين گناه باشد... و عيسي کفاره آن آسيب را يک بار و براي هميشه محقق ساخت.»(10)

شهيد مطهري با اشاره به اين تفسير، به نقد آن مي پردازد و مي گويد: «شهادت آن حضرت به عنوان کفاره گناهان امت واقع شد! امام حسين(ع) شهيد شد که اثر گناهان را در قيامت خنثي کند و به مردم از اين جهت آزادي بدهد. در حقيقت مقابل اين عقيده، بايد گفت؛ امام حسين(ع) ديد که يزيدها و ابن زياد و شمر و سنان ها هستند، اما عده شان کم است؛ خواست کاري بکند که بر عده اين ها افزوده شود». «اباعبدالله که براي مبارزه با گناه کردن قيام کرد، ما گفتيم قيام کرد تا سنگري براي گنهکاران باشد. گفتيم حسين(ع) يک شرکت بيمه تأسيس کرد. بيمه چه؟ بيمه گناه. گفت؛ ايهاالناس! هرچه مي توانيد بد باشيد من بيمه شما هستم».(11)

دومين تحريف معنوي اي که شهيد مطهري به تبيين آن مي پردازد، آن است که نهضت حسيني، نهضتي است که به امام حسين(ع) اختصاص يافته است. استاد شهيد، نتيجه چنين فلسفه اي را غيرقابل پيروي بودن نهضت مي داند. شهيد اين سخن را با کلام خود امام حسين(ع) مغاير مي داند که آن حضرت علت قيام را به اصول کلي اسلام معطوف نموده است، نه يک دستور خصوصي. ايشان مي نويسد: «امام حسين(ع) مکتب به وجود آورد، ولي مکتب عملي اسلامي، مکتب او همان مکتب اسلام است. ولي اسلام بيان کرد و حسين عمل کرد. در درجه اول بيش از هر کس ديگر عمل کرد، ماهرانه آن را تحريف کرديم. براي اينکه اين حادثه را از مکتب بودن خارج کنيم و قهراً از قابل پيروي بودن خارج کنيم. وقتي از مکتب خارج شد، ديگر قابل پيروي کردن نيست. وقتي قابل پيروي نشد، پس ديگر از حادثه کربلا، نمي شود استفاده کرد. از اينجا ما حادثه را از نظر داشتن اثر مفيد عقيم کرديم.»(12)

نكته قابل توجه اين كه تاريخ عاشورا بيش از هر موضوع ديگر، داراي منابع معتبر و قابل استناد است و مرثيه سرايان متعهد و آگاه اصولاً نيازي به استفاده از منابع غيرقابل استناد ندارند. به گفته شهيد مطهري:

اگر كسي تاريخ عاشورا را بخواند مي بيند از زنده ترين و مستندترين و از پرمنبع ترين تاريخ‌هاست. مرحوم آخوند خراساني فرموده بود آنها كه به دنبال روضه نشنيده مي روند، بروند روضه هاي راست را پيدا كنند كه آنها را احدي نشنيده است. (13)

برخورد تاريخ نگاران عثمانی و اموی با قيام امام حسين(ع)

«تحريف هاي مورخان را نيز نبايد ناديده انگاشت. از جمله اين افراد مي توان به ابن كثير، قاضي ابوبكر و ابن تيميه اشاره كرد كه نوع بيان و واقعه در آثارشان از کينه توزي خالي نيست. در ادامه، افراد بزرگي چون ابن خلدون نيز در اين باره بحث كرده اند. نوع نگاه ابن خلدون به مقوله كلي تاريخ، نگاهي عقلاني است؛ اما درخصوص واقعه عاشورا، فلسفه وي فلسفه غلبه و قدرت است كه مي گويد: «الحق مع غلب كائنا من كان»: حق با كسي است كه غالب شود؛ هر كسي كه مي خواهد باشد.»(14)

همچنين از سوي تاريخ نگاران عثماني و اموي نيز تحريفاتي در متن و هدف نهضت عاشورا اتفاق افتاد که نمونه هايي از آن را در مکتب تاريخ نگاري در شام و ايران و برخي ديگر از تاريخ‌نگاران مشاهده مي کنيم.

در خواست ملاقات و بيعت امام حسين(ع) با يزيد است که در مکاتبه عمر بن سعد با عبيدالله بن زياد به نقل از امام (ع) آورده شده و در تاريخ دمشق ابن عساکر و در کتاب هايي چون تاريخ ابن کثير، ذهبي و ديگران گزارش شده است، در حالي که هم به لحاظ عقلي و هم تاريخي قابل خدشه است.

تلاش براي تبرئه يزيد از قتل امام حسين(ع) و مقصر جلوه دادن عبيدالله بن زياد به تنهايي است، به طوري که از گريه يزيد بر امام حسين(ع)، نفرين و لعن ابن زياد، مهرباني او با اسيران و اظهار ناخشنودي يزيد از کشته شدن امام حسين(ع) سخن گفته اند. البته اين سخنان نيز به دلايل تاريخي معتبر ديگري که خود اين گروه نيز نقل کرده اند، از نظر عقل و نقل قابل خدشه است.

تحريف مهم ديگري که از سوي ابن خلدون و پوشش تحليل تاريخي صورت گرفته و بايد آن را تحريفي معنوي به شمار آورد، آن است که عدم موقعيت سنجي و حرکت شکست خورده رابه امام نسبت مي دهد و در واقع، روح و هدف قيام آن حضرت را به چالش مي کشاند.

امام حسين (ع ) مظهر عزت الهي و عاشورا جلوه گاه حماسه و عزّت حسيني و شعار دشمن شكن «هيهات منّا الذّلّه» ميراث گران بهاي اوست، در منابع معتبر گزارش شده كه آن حضرت ضمن يك سخنراني حماسي در روز عاشورا خطاب به سپاه دشمن فرمود:

هان! خوانده شده، پسر خوانده شده، مرا ميان دو چيز قرار داده است: شمشير و خواري. خواري از ما دور است و خداوند، آن را براي ما نمي پذيرد و نيز پيامبرش و مؤمنان و دامن هايي پاك و پاكيزه و جان هايي غيرتمند و خوددار كه اطاعت از ليئمان را بر مرگي كريمانه مقدّم نمی‌دارند.(15)

وهن شعائر دينی

گزارش هاي ذلت بار به وسيله برخي تاريخ نويسان و مقتل نگاران و از سويي ساختن نقل قول ها و حکايات و رواياتي براي افزودن بر عظمت قيام عاشورا، غلوّ بالاتر بردن اهل بيت ازجايگاه واقعي آنها است كه متأسفانه، هر دو آفت در برخي مجالس مرثيه سرايي مشاهده مي شود.

شيخ صدوق روايتي را از امام رضا (ع ) نقل كرده كه دلالت دارد بر اين كه غلوّ يك توطئه حساب شده دشمنان اهل بيت براي بدبين كردن مردم به آنان و منزوي كردن خاندان رسالت بوده است، متن سخن امام اين است:

إنَّ مُخالِفينا وَضَعوا اخباراً في فَضائِلِنا وجَعَلوها عَلي ثَلاثَةِ اقسام: احَدُهَا الغُلُوُّ، وثانيهَا التَّقصيرُ في امرِنا، و ثالِثُها التَّصريحُ بِمَثالِبِ اعدائِنا؛ فَإِذا سَمِعَ النّاسُ الغُلُوَّ فينا كَفَّروا شيعَتَنا ونَسَبوهُم إلي القَولِ بِرُبوبِيَّتِنا، وإذا سَمِعُوا التَّقصيرَ اعتَقَدوهُ فينا، وإذا سَمِعوا مَثالِبَ اعداءِنا بِاَسمائِهِم ثَلَبونا بِاَسمائِنا.(16)

مخالفين ما سه نوع خبر در فضايل ما جعل كرده اند: 1- غلو، 2 كوتاهي درحق ما، 3 تصريح به بدي هاي دشمنان ما و دشنام به آنان. وقتي مردم اخبار غلو را مي شنوند، شيعيان ما را تكفير مي كنند و مي گويند: شيعه قائل به ربوبيت ما مي باشد و وقتي كوتاهي در حق ما را مي شنوند به آن معتقد مي شوند و وقتي بدي هاي دشمنان ما را مي شنوند ما را دشنام مي دهند.

بنا بر اين، كساني كه با اسطوره گرايي، بهره گيري از ادبيات منسوب به «غاليان»، تأكيد بر جنون مندي و بي اعتباري «عقلانيت»، بهره گيري و تأكيد بر هيجانات براي توصيف محبت به اهل بيت(ع) تأكيد بر شخصي كردن دين و رواج نوعي لاابالي گري و بي خيالي و بهره گيري از واژه هاي دور از شأن ائمه شيعيان(ع) در مجالس عزاداري، اهل بيت(ع ) را جايگزين خدا می‌كنند و به جاي خدامحوركردن مجالس امام حسين(ع) و پيوند دادن دل ها به خدا از طريق اهل بيت(ع) كه ابواب الهي هستند، مردم را به «حسين اللهي»شدن و «زينب اللهي»گرديدن دعوت مي کنند. آگاهانه يا ناخودآگاه، در خدمت اهداف دشمنان اهل بيت(ع) قرار گرفته اند.(17)

ترويج و انجام اعمالی قبيح مانند قمه زنی و...

رسانه ها و سايت هاي غربي و شبکه هاي معاند وهابي و مبلغان تشيع انگليسي و اسلام آمريکايي سعي در تحميل وهن شعائر ديني و شيعي به افکار عمومي جهان دارند.

امروزه با توجه به سوءاستفاده دشمنان، وهن آلودگي آن بيش از پيش آشکار است. از اين رو مقام معظم رهبري و بسياري از علما، به حرمت آن حکم دادند.

«در مناطق گوناگوني تلويزيون آمريكا، اروپايي عكس و فيلم قمه ‍زن ها را نشان بدهد، بگويد: شيعه ها، اين اصولگراها، اين ولايت فقيهي ها، شيعه، الآن مي داني شيعه را به چه می‌شناسند؟ بگويم؟ در كره زمين، در كره زمين شيعه يعني مقاومت. و اين به خاطر هشت سال، بسيجي هاي ما، ارتشي هاي ما، امت ما هشت سال مقاومت كرديم، بعد از اين هم سيد حسن نصرالله و بچه هاي لبنان مقاومت كردند. بعد هم غزه! به خاطر مقاومت شيعه مطرح شد. ما باور نمي كرديم اندونزي اينقدر شيعه داشته باشد. گروه گروه دارند شيعه می‌شوند به عنوان اينكه شيعه مظهر مقاومت است. شيعه را به مقاومت مي شناسند.»(18)

از سوي ديگر، شاهد ظهور پديده هايي چون عزاداري با شمشير، زمين بوسي و قفل زني در برخي جاها هستيم. هم چنين خود را به عنوان سگ حسين(ع) معرفي و «عو عو» کردن، بهره گيري از عبارت هاي عربي، بهره گيري از ادبيات سلطنتي، بهره گيري از واژه ها و ادبيات پهلواني و اسطوره اي، بهره گيري از ادبيات شكسته و محاوره اي استفاده از واژه هايي چون شاه و سگ، قلاده انداختن و خودزني مداح و... آن هم در مجالس آشکار و علني از نمونه هاي بارز آسيب ها است. در ميان ايشان شعر و ادبيات در قالب كلاسيك نظير: غزل، مثنوي و قصيده چندان كاربردي ندارند و قالب نو پديد «ترانه» آهنگين بودن و قابليت سر زبان افتادن و زمزمه شدن جايگزين آنها شده است.

استفاده گسترده از تكنولوژي صوتي روز و گسترش نامتناسب حضور موسيقي در مراسم سنتي عزاداري به کارگيري وسايل موسيقي و اجراهاي موسيقيايي در بدنه عزاداري سنتي، امري نکوهيده است که آن را از حالت طبيعي و موقعيت تاريخي خود خارج مي سازد كه در جاي خود نياز به آسيب شناسي و آفت زدايي دارد.

منابع:

  1. مقتل خوارزمي، ج 1، ص 188.
  2. اصول كافي،ج 1، ص 54.
  3. لغت نامه دهخدا، فرهنگ عميد، فرهنگ معين.
  4. المفردات قاموس قرآن، زير ماده حرف.
  5. حماسه حسيني، استاد شهيد مرتضي مطهري، ج 1، صدرا.
  6. همان.
  7. روضة الشهدا، ملاحسين کاشفي، تصحيح، علامه شعراني، تهران، اسلاميه، چ 4، 1371ق، صص 321 و 346.
  8. منتخب طريحي، فخرالدين طريحي، قم، ص 131، بي تا.
  9. حماسه حسيني، استاد شهيد مرتضي مطهری، ج 1، ص 127، صدرا.
  10. قيام مسيحي، ميشل توماس، برگردان حسين توفيقي، قم، مرکز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب. چ1، 1377، ص 87 - 89.
  11. حماسه حسيني، استاد شهيد مرتضي مطهري، ج 1، ص 77، صدرا.
  12. همان.
  13. همان، ج 1، ص 56.
  14. سردرودي، محمد؛ شهيد فاتح؛ تهران: معارف، ۱۳۸۱.
  15. لهوف، ص 155، الاحتجاج: ج 2، ص 97 و نيز، ر. ك: دانش نامه امام حسين(ع): احتجاج‌هاي امام بر سپاه كوفه.
  16. عيون اخبار الرضا (ع ): ج 1، ص 304، ح 63.
  17. براي آگاهي بيشتر درباره خطر غلو درباره اهل بيت، ر. ك: كتاب اهل بيت در قرآن و حديث: بخش سيزدهم: غلوّ درباره اهل بيت.
  18. متن برنامه درس هايی از قرآن کريم، حجت الاسلام قرائتی، تاريخ پخش: 11/09/89.

روزنامه كيهان، شماره 21732 به تاريخ 4/7/96، صفحه 6 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

دوره پهلوی را می‌توان دوره رشد و گسترش بهائیت دانست. بسیاری از چهره‌های شاخص بهائیت در این دوره، با بهره‌مندی از حمایت‌های ویژه شاه، سمت‌های سیاسی و اقتصادی متعددی را به دست آوردند.
چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

درباره عوامل گرایش ایرانیان به علویان و مذهب تشیع، مورخان و پژوهشگران نظرات متفاوتی بیان کرده‌اند.
چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

انسان چگونه خودش را به اخلاق فاضله متخلق کند و از رذایل اخلاقی دوری نماید؟ چگونه این معنا را در مرحله عمل پیاده کند؟ علمای اخلاق می‌گویند: ابتدا انسان باید حالت موجود نفس را حفظ کند و سپس به تهذیب رذایل و جبران ضررهای گذشته بپردازد.
Powered by TayaCMS