دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ابطال پذیری Falsifiability

No image
ابطال پذیری Falsifiability

كلمات كليدي : ابطال پذيري، كارل پوپر، استقراء، فلسفه علم

نویسنده : مهدي عبداللهي

بسیاری از تحقیقات معرفت‌شناسان علم در این روزگار، واکنشی به مسأله استقراست. استقراء (Induction) فرآیندی است که بر اساس آن، دانشمندان تصمیم می‌گیرند که آیا با توجه به مشاهدات یا تجربیات، نظریه خاصی درست است یا خیر. نمونه‌ای از ساده‌ترین شکل آن، این است که مثلاً شیمی‌دانان در مواردی دیده‌اند که سوختن سدیم در چراغ گازی آزمایشگاه، شعله را به رنگ نارنجی روشن درمی‌آورد و بنابراین، نتیجه می‌گیرند که سوختن سدیم، همیشه رنگ شعله را نارنجی روشن می‌کند. آنچه در تمام استنتاج‌های استقرایی مشترک است، این است که مقدمات آنها، بر مشاهدات محدود گذشته مشتمل است، ولی نتیجه آنها، نحوه عمل‌کرد کلی طبیعت در همه موارد را نشان می‌دهد. و همین، مسأله‌ساز است، زیرا معلوم نیست که چگونه اطلاعات محدودی راجع به آنچه در گذشته رخ داده، می‌تواند تضمین نماید که همواره وضع به همان منوال ادامه خواهد یافت.

استقراء از این جهت، نقطه مقابل قیاس (deduction) است. در استنتاجات استقرایی، مقدمات، نتیجه را تضمین نمی‌کنند، مثلاً اگر تمام سدیم‌هایی که تا به حال آزموده شده‌اند، رنگ شعله را نارنجی روشن کرده باشند، چگونه می‌توان تضمین نمود که تمامی سدیم‌ها این گونه هستند و خواهند بود. اگر تا به حال، هر چه الف دیده شده، ب بوده، تضمین نمی‌شود که تمام الف‌ها، از جمله الف‌های آینده، ب هستند! خلاصه آن که، مشکل مسأله استقراء، کل معرفت علمی را به خطر می‌افکند.[1]

این مشکل اساسی، از مسایل سرنوشت‌ساز فلسفه علم می‌باشد و روی‌کردهای گوناگونی برای حل آن ارائه شده است که از جمله آنها منطق عقل‌گرایی ارسطویی، منطق تجربه‌گرایی جان استوارت میل، فرانسیس بیکن و دیوید هیوم، و منطق احتمالات و منطق ابطال‌گرایی پوپر است.

ابطال‌گرایی (Falsificationism) تصویری از علم و ساختار آن است که کارل ریموند پوپر (1902-1994م) از فیلسوفان علم قرن بیستم، آن را برای حل دو مسأله ریشه‌دار مطرح نمود. یکی «مسأله استقراء» که وی آن را «مسأله هیوم» می‌نامد و دیگری «مسأله تمییز» که وی آن را «مسأله کانت» می‌خواند. او معتقد است که از این دو مسأله که زاینده اکثر مسائل نظریه شناخت بوده‌اند، مسأله تمییز اصلی‌تر است.[2] وی می‌کوشد به روشی انتقادی نشان دهد «که ریشه مسائل نظریه شناخت، چه در قدیم، چه جدید (از هیوم گرفته تا کانت و از او تا راسل و وایتهد) را می‌توان به مسأله تمییز، یعنی مسأله یافتن معیاری برای تشخیص خصلت تجربی علوم رساند.»[3] پس فلسفه علم کارل پوپر، دو مسأله بنیادین دارد: «مسأله استقراء» و «مسأله تمییز». مسأله استقراء را می‌توان این گونه تقریر نمود: چه رابطه‌ای میان شناخت نظری و تجربه وجود دارد؟ و مسأله تمییز آن است که وجه ممیز علم تجربی از مابعدالطبیعه، منطق و متافیزیک چیست؟[4]

پوپر معتقد است که همه راه‌حل‌هایی که برای حل مسأله استقراء ارائه شده‌اند، در یک امر مشترک‌اند و آن، فرضی است بی‌اساس، یعنی این فرض که همه گزاره‌ها باید، تصدیق‌پذیر یا تکذیب‌پذیر باشند. به زبان دقیق‌تر، آن فرض این است که برای همه گزاره‌های واقعی، باید از نظر منطقی، تصدیق تجربی نهایی و تکذیب تجربی نهایی قابل تصور باشد. او معتقد است که اگر این فرض را کنار بگذاریم، آن گاه می‌توان مسأله استقراء را به نحوی ساده حل کرد.[5]

پوپر کار خود را با نفی اعتبار استقراء آغاز می‌کند. «وی بر آن است که طریقه مسمی به استقراء، افسانه‌ای بیش نیست، بدین دلیل که آنچه تحت این نام درمی‌آید، نامعتبر و لذا غیرقابل توجیه عقلانی است.»[6] او به صراحت اعلام می‌دارد «من منکر منطق استقرائیم، و استنتاج تئوری‌ها را از گزاره‌های شخصی که به اثبات تجربی رسیده‌اند، منطقاً محال می‌دانم. از این رو در نظر من تئوری‌ها هیچ‌گاه قابل اثبات تجربی نیستند.»[7]

او در واقع استدلال هیوم را مبنی بر این که استقراء منطقاً نمی‌تواند صدق گزاره‌های کلی تجربی را به اثبات رساند، کاملاً می‌پذیرد.[8] بنابراین، ما نمی‌توانیم حتی با هزاران بار دیدن انبساط فلزات در اثر حرارت، نتیجه بگیریم که «هر فلزی در اثر حرارت منبسط می‌شود»، زیرا منطقاً این امکان وجود دارد که در آینده، فلزات در اثر حرارت منبسط نشوند.

پوزیتویست‌هایی چون شلیک بر این باور بودند که با تجربه و استقراء می‌توان نظریه‌های علمی را اثبات کرد، اما پوزیتویست‌هایی چون کارنپ، همپل و رایشنباخ با ملاحظه مشکلات جدی استقراء، ادعای این قبیل پوزیتویست‌ها را اندکی تخفیف داده، بر این عقیده شدند که هر چند امکان اثبات کامل نظریه‌های علمی با استقراء وجود ندارد، ولی از طریق استقراء می‌توان نظریه‌های علمی را تأیید کرد و محتمل ساخت.

اما از نظر پوپر، استقراء حتی نمی‌تواند نظریه‌های علمی را محتمل سازد. به نظر وی، کشف موارد مطابق با نظریه و پیش‌بینی‌های آن، نه آن نظریه را تأیید و نه درجه‌ای از احتمال را به آن اعطا می‌کند. پوپر هر دو شکل استقراگرایی را طرد می‌کند.[9] پوپر اظهار داشت که هر چند مشاهدات و منطق قیاسی نمی‌توانند صدق یک حکم کلی علمی را اثبات کنند، می‌توانند کذبش را اثبات یا ابطالش کنند. بنابراین از این مشاهده که «این یک قوی سیاه است»، با منطق قیاسی می‌توانیم کذب این حکم کلی را که «همه قوها سفیدند.» اثبات کنیم. از این رو، علم برخلاف آنچه استقراگرایان ادعا می‌کنند، از مشاهده آغاز نمی‌شود، بلکه با حدس آغاز می‌شود. پس از آن دانشمندان می‌کوشند با نقادی و آزمایش و مشاهده، حدس‌هایشان را ابطال کنند. حدسی که در برابر تعدادی آزمون سخت، تاب آورده باشد، موقتاً پذیرفته می‌شود، اما تنها موقتاً.[10] بدین ترتیب، ساختار علم تجربی نیز مبتنی بر حدس و ابطال است، و کار علم، حذف کردن نظریه‌ها و طرح‌های غلط است، نه اندوختن و جمع کردن داده‌های حواس و تئوری‌های درست.

با توجه به آنچه گذشت، روشن گردید که از منظر پوپر تجربه و آزمایش توان اثبات یا تأیید هیچ نظریه‌ای را نداشته، تنها در ابطال آنها توان‌مند است. به همین دلیل، ملاک تمییز گزاره علمی و تجربی از غیر آن، نیز «ابطال‌پذیری تجربی» آن است،[11] نه اثبات‌پذیری‌اش.

دیدگاه ابطال‌گرایی پوپر از سوی دانشمندانی چون لاکاتوش، چالمرز، فایرابند، بارتلی و کوهن مورد نقادی قرار گرفته است. از جمله اشکالات این دیدگاه آن است که:

1) این دیدگاه، با تاریخ علم سازگار نیست، یعنی آنچه که در عالم واقع، به صورت سیر تکامل علوم رخ داده است، متفاوت از تصویری است که پوپر به دست می‌دهد. براساس دیدگاه ابطال‌گرایی پیشرفت‌های مهم علمی زمانی رخ می‌دهند که حدس‌هایی جسورانه ابطال می‌شوند، در حالی که نقطه عطف اساسی در مسیر تحول علوم، زمانی است که حدس‌هایی متهورانه تأیید گردند.[12] به بیان دیگر، علوم با تأیید یا اثبات فرضیه‌ها توسعه یافته‌اند، اما ابطال یک فرضیه، نه تنها به گسترش علم نمی‌انجامد، بلکه تنها دست‌آورد ابطال، کنار گذاشتن فرضیه ابطال‌شده از قلمرو آزمون علمی است.

2) از سوی دیگر، اگر نمی‌توان با تحقق شرایط خاص، نتیجه معینی را به صورت ضروری اثبات نمود، با صرف ارائه موارد نقض نیز، نمی‌توان آن تئوری را ابطال کرد، در نتیجه ابطال قطعی تئوری‌ها نیز ممکن نیست. دیدگاه ابطال‌گرا به درستی مدعی است که از صدق یک دسته گزاره‌های مشاهدتی نمی‌توان منطقاً گزاره‌ای کلی را استنتاج نمود، اما می‌توان کذب گزاره‌ای کلی را نتیجه گرفت، ولی مهم توسل به وجود گزاره‌های مشاهدتی قابل اطمینان است، زیرا گزاره‌های مشاهدتی از آنجا که مسبوق به نظریه‌اند، به هر اندازه که این نظریه‌های مضمَر در صورت‌بندی مشاهدات و تجربیات خطاپذیر باشند، خود گزاره‌های مشاهدتی نیز خطاپذیر خواهند بود. بنابراین نمی‌توان به گزاره‌های مشاهدتی خطاپذیر یقینی دست یافت.[13]

جالب توجه است که خود پوپر به برخی از رخنه‌هایی که دیدگاهش را به چالش می‌کشند، واقف بوده، خود بدانها اذعان نموده است.[14]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پرسش و پاسخ آثار گریه بر امام حسین(ع)

پرسش و پاسخ آثار گریه بر امام حسین(ع)

گریه بر امام حسین(ع) و حوادث کربلا که 1400 سال پیش اتفاق افتاده است چه منافعی برای انسان دارد؟
پرسش و پاسخ اصلاح و حفظ اسلام ناب با شهادت

پرسش و پاسخ اصلاح و حفظ اسلام ناب با شهادت

یکی از شبهاتی که همواره در فضاهای حقیقی و مجازی مطرح می‌کنند و خیلی از جوانان به دنبال پاسخ آن هستنداین است اگر امام حسین(ع) علم به شهادت خود داشتند، چرا به کربلا رفتند؟ و اگر علم نداشتند، پس روایاتی که دلالت بر علم ائمه(ع) دارد را چگونه باید توجیه کرد؟
پرسش و پاسخ تأثیرات گناه بخش پنجم و پایانی

پرسش و پاسخ تأثیرات گناه بخش پنجم و پایانی

بر اساس آموزه‌های وحیانی گناهان چه آثار و پیامدهایی را در عرصه‌های مادی و دنیوی و معنوی و اخروی به همراه دارد؟
پرسش و پاسخ جنگیدن در ماه حرام

پرسش و پاسخ جنگیدن در ماه حرام

چرا امام حسین(ع) در ماه محرم که جنگ حرام است، جنگید، و آیا خواست الهی وقوع حوادث کربلا در این ماه بود؟
پرسش و پاسخ حدود آزادی

پرسش و پاسخ حدود آزادی

از منظر آموزه‌های وحیانی آیا آزادی انسان مطلق و بی‌حد و اندازه است یا اینکه مشروط به شرایط و محدود به حدودی می‌باشد؟

پر بازدیدترین ها

آشنایی با مجازات توهین و درگیری با مأموران پلیس

آشنایی با مجازات توهین و درگیری با مأموران پلیس

مردم به طور کلی از این موضوع غافل هستند که مأمور دولت به اختیار خود آن‌ها را اعمال قانون نمی‌کند و مأمور در اجرای وظیفه معذور است؛ اما با این وجود در برابر مأمور مقاومت کرده یا به شخصیت وی توهین می‌کنند.
آیا جنون قاتل یا مقتول تأثیری در مجازات دارد؟

آیا جنون قاتل یا مقتول تأثیری در مجازات دارد؟

قتل جرم مهمی است و این موضوع ‌که افراد در چه حالت روانی مرتکب این جرم می‌شوند نیز اهمیت زیادی دارد. جنون و دیوانگی یک حالت روانی است که در ارتکاب قتل و مجازات آن تأثیر بسیار دارد.
آشنایی با جرم جعل و استفاده از سند مجعول

آشنایی با جرم جعل و استفاده از سند مجعول

امضای چک به‌جای صاحب دسته‌چک و بردن آن به بانک، دست‌کاری شناسنامه و گذرنامه و…، ساخت اسکناس و ارزهای خارجی تقلبی، تغییر در اسناد و نوشته‌ها و … نمونه‌هایی از جرم جعل است که هر یک از ما ممکن است در زندگی خود و اطرافیانمان با آن مواجه شده باشیم.
آشنایی مقررات مرتبط با تعیین بهای خواسته در دعاوی

آشنایی مقررات مرتبط با تعیین بهای خواسته در دعاوی

تعیین بهای خواسته به مفهوم مشخص کردن ارزش ریالی یا تقویم آن به وجه رایج کشور است بنابراین وقتی خواسته وجه رایج کشور است، تقویم آن موضوعاً منتفی است و اعتراض به بهای آن نمی‌تواند مصداق داشته باشد و اگر خوانده به میزان وجه تعیین‌شده اعتراض کند، اقدام وی، دفاع به معنای اخص تلقی می‌شود.
Powered by TayaCMS