7 مهر 1397, 0:0
رمضان، ماه توحید و شناخت توحید است. آن که در حدیث شریف قدسی آمده است که الصوم لی و انا اجزی به. این سخن به این معناست که مواجهه مستقیم روزه دار با حضرت حق جل و علی است و آنچه از ریاضت عملی و نظری در این ماه شریف نصیب او میشود مدخلی است برای رویت حق. برای همین هم روزه داری ـ که در حقیقت تهذیب علمی و عملی نفس آدمی است ـ طریق آینگی انسان را بر او روشن میسازد:
«صوموا لرویته و افطروا لرویته
رویت اما همان گونه که در کلام علی بن ابیطالب آمده است، رویت بصری نیست بلکه رویت قلبی است؛ «بل راه القلوب». معنای این رویت هم بصیرت قلبی است. چه این که محدود به حدود را توان دیدن نامحدود مطلق نیست. با این حال نمیتوان از عظمت «شهرالله» چشم فروبست که مسیر انسان برای کمال و پیامبرگونگی شدن است. چه این که آن حضرت در تعبیر قرآن «الگوی» انسان است و آدمی باید که از درِ متابعت او درآید و در پی قدمهای وی راه رود. در این باره هم برای تشرف به ساحت پیامبرگونگی آن حضرت دستورالعملی را در مقابل انسان قرار میدهد که هان: «لو لاتمریج فی قلوبکم و تکثیر فی کلامکم لرایتم ما اری و لسمعتم ما اسمع». اگر بیماری در قلبتان نبود و بسیار گوی [بی معنی] نبودید، هر آنچه را من میبینم، میدیدید و هر آنچه را که میشنوم میشنوید و این غریب نیست چرا که در کلام شهید الهی رمضان و شاه عارفان علی بن ابیطالب هم این معنی به نحو عملی بیان شده است:
«من نور وحی و رسالت را میدیدم و بوی نبوت را استشمام میکردم و صدای ناله شیطان را هنگام نزول وحی بر پیامبر اکرم(ص) شنیدم و گفتم: ای رسول خدا! این صدای ناله کیست؟ فرمود: این شیطان است که از پرستیدنش (اطاعت مردم از خودش) مایوس گشته، تو آنچه را من میشنوم میشنوی و آنچه را من میبینم میبینی، با این تفاوت که تو پیامبر نیستی، ولی وزیر منی، و راه خیر را میپویی». (نهج البلاغه)
مواجهه با توحید امری است تحقیقی و نه تقلیدی. مراد از تحقیقی آن است که معرفت حق در نفس شخص شناسنده تحقق یافته باشد. به این معنا که خودش آن معناها را از حیث نظری و عملی آموخته باشد والامعرفت تقلیدی در مواجهه با توحید راهی به رهایی و کمال نمی برد. در حدیث است که
«جوعوا انفسکم و عطشوا اکبادکم و البسوا ثیاب الحزن لعلکم ترون الله فی قلوبکم».
یعنی تن تان را گرسنگی دهید و جگرهاتان را تشنگی و پیراهنی از حزن (به سبب فراق) در تن کنید تا خدای را در قلبهاتان ببینید.
این همان معنای پیوستگی میان معرفت نظری و عملی است که آنچه در نظر است در عمل محقق باید شدن.
نمط نهم اشارات بوعلی سینا اشارهای است موجز و پرمعنی به این معنا که کمال عبادت رویت است. یعنی التزام عبادات عملی مانند روزه و مانند آن به تفکر و معرفت حق باشد: «آن کس که از متاع جهان و خوشیهای آن روی برتافته است، «زاهد» نامیده میشود و آن کس که به کار عبادات از نماز و روزه و مانند اینها بپردازد، «عابد» نام دارد و آن کس که اندیشه خود را به سوی قُدس جبروت میگرداند و همواره چشم به راه تابش نور حق در نهانیترین درون (سِرِّ) خویش است، «عارف» نامیده میشود.» (اشارات و التنبیهات) همو سپس به اولویت معرفت توحید برای عارف تکیه کرده و میگوید: «وی حقّ نخستین را میخواهد، نه برای چیزی جز او و هیچ چیز را بر شناخت [عرفان] وی برتری نمیدهد. پرستشش تنها برای اوست، زیرا وی شایسته پرستش است و این پرستش پیوندی شریف باحقّ نخستین است.»
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان