مقدمه
حدیث منبع عظیم قانونگذاری و فرهنگ اسلامی شیعیان است. در صدر اسلام، دانش اسلامی منحصر به متن قرآن و سخنان رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) بوده و بعداً که علوم دیگر پدید آمد، همه و همه با جدیت توأم بوده؛ زیرا قرائت قرآن با سلسله سند به پیغمبر میپیوست؛ چنانکه تفسیر، جز منقولاتی روایی، بیش نبود. به همین جهت، چون از طبقه صحابه که دانش آنان منحصر به کتاب و سنت بود، بگذریم، عالمان دانشهای اسلامی، همه از حدیث بهره وافی داشتند و بالاخره حدیث، مایه و پایه همه علوم متداول بود.
اهمیت حدیث به قدری است که بدون آن، نه معارف بلند اسلامی به طور کامل قابل شناخت است و نه حقوق و اخلاق عالیه دینی ما، از این رو پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و دیگر معصومین (علیهم السلام) از آن تمجید فراوان به عمل آورده و با تعبیرات مختلف، مردم را ترغیب به تعلیم، تعلم، حفظ، کتابت، قرائت، روایت و درایت آن نمودند. امام صادق (علیه السلام) میفرمایند:
«اعرفوا منازل الناس منا علی قدر روایاتهم عنا»[1]
«منزلتهای مردم را نزد ما، به مقدار روایاتشان از ما بدانید.»
سیر تدوین حدیث
برخلاف دیدگاه اهل سنت که نگارش حدیث را از اواسط قرن دوم هجری آغاز کردند، پیروان اهل بیت (علیهم السلام) ، همواره درصدد نقل و تدوین حتی در زمان حیات پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بودند و از این نظر لااقل یک قرن، شیعه در تدوین و کتابت حدیث از اهل سنت جلوتر است و به قول "ذهبی" در "میزان الاعتدال"؛ اگر تلاش این گروه (شیعه) نبود، تمام آثار نبوی از بین میرفت و مفسده بزرگی در دنیای اسلام پدید میآمد.[2] "شهید مطهری" نیز در این باره میگوید: «با اینکه اهتمام به استماع و ضبط و نقل احادیث، هم در میان عامه وجود داشت و هم در میان پیروان اهل البیت، یک تفاوت اساسی در قرن اول هجری میان عامه و میان پیروان اهل البیت بود و آن این که، مدت یک قرن به پیروی از دستور خلیفه دوم و نظر برخی صحابه دیگر، نوشتن و کتابت حدیث را مکروه میشمردند... ولی پیروان اهل البیت از همان صدر اول، همچنانکه نسبت به استماع و ضبط و نقل احادیث، اهتمام میورزیدند، نسبت به کتابت آنها نیز اهتمام داشتند.»[3]
دوره اول؛ عصر نقل و ضبط حدیث
از زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) ، شخص علی بن ابیطالب (علیه السلام) و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و ارادتمندانشان از قبیل "سلمان"، "ابوذر"، "ابورافع" و دیگران، تقید به نقل و تدوین حدیث داشتند، که "شهید مطهری" در این باره میگوید: «اولین و دومین کتاب حدیثی شیعه یکی کتابی است به خط علی (علیه السلام) که در نزد ائمه اطهار (علیهم السلام) بوده و ائمه گاهی آن را به دیگران ارائه میدادهاند و یا از آن نقل میکردهاند که در کتاب علی، چنین آمده است، دیگر کتابی است به نام «مصحف فاطمه (سلام الله علیها) ». از این دو کتاب که بگذریم، اولین کتاب حدیثی کتاب "ابورافع"، غلام آزاد شده رسول خداست که در سنن و احکام و قضایا، نوشته است.»[4]
بعد از این نیز، خاندان پیغمبر و پیروانشان در حفظ و تدوین حدیث همان راه را ادامه دادند، که تنها در زمان امام صادق (علیه السلام) بیش از چهار هزار محدث در موضوعات مختلف جزء شاگردان آن حضرت مشغول استفاده بودند و چهارصد کتاب به نام «اصول اربعمأة» تدوین کردند.[5] به هر حال اصحاب ائمه از زمان امیرالمؤمنین (علیه السلام) تا زمان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در علوم اسلامی بیش از 6600 کتاب نوشتند.[6]
دوره دوم؛ عصر نشر و گسترش حدیث
باید توجه داشت که مکتوبات حدیثی عصر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمه (علیهم السلام) در ابواب مخصوص و مسائل محدودی بوده است؛ زیرا به دلیل حضور پیشوایان دین و امکان مراجعه به آن ذوات مقدس، جهت رفع مشکلات شرعی، انگیزه قوی و نیرومندی برای تدوین جوامع حدیثی، که در بردارنده جمیع ابواب مختلف دینی از قبیل عقاید، احکام و اخلاق باشد، موجود نبود. اما با آغاز غیبت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیاز به تدوین و گردآوری مجموعههای بزرگ حدیثی به شدت احساس میشد.
قرن چهارم و پنجم برای مسلمانان، عصر طلائی حدیث میباشد. تلاش اهل سنت در این عصر به قدری چشمگیر بود، که میتوان گفت: اهل سنت هر چه دارد، از این عصر دارد. در این دوران بود که کتابهای ششگانه حدیثی اهل سنت (صحاح سته) تدوین شد. اما جامعه تشیع در این زمان که امام معصوم (علیه السلام) را در پرده غیبت داشت، احتیاج شدیدی را احساس میکند که آنچه در متن و واقع اصل دین است، بداند و مورد اعتقاد و عمل قرار دهد، و زوائد و پیرایههائی که به آن بسته شده، کنار گذاشته و دور بریزد. به همین جهت علماء شیعی، به تدوین کتابهای روایی همت گماشته، که از آن میان «کتب اربعة» از اهمیت والائی برخوردار میباشد.
این دوره با حرکت علمی «کلینی» آغاز شد، تا مکتب حدیث نگاری اهلبیت را پی نهد و با تلاشهای پیگیر و بیوقفه «صدوق» بنای مستحکم ضبط و نشر حدیث را بر آن مکتب بنیان نهاد و «شیخ طوسی» نیز این حرکت را ادامه داد تا کتب اربعة را تکمیل نمایند.
اما کتب اربعة عبارتند از:
1. «کافی»: این کتاب تالیف "ثقة الاسلام کلینی" (متوفی 328 یا 339 هـ.ق) است. شخصیتی که همه علمای رجال، وی را توثیق کردهاند.
2. «من لایحضره الفقیه»: این کتاب دومین جامع حدیثی معتبر شیعه است و مؤلف آن "شیخ صدوق" (متوفی 381 هـ.ق) میباشد.
3. 4. «تهذیب الاحکام» و «الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار»: این دو کتاب که به تهذیبین معروفاند، تالیف "شیخ طوسی" ُ]شیخ الطائفه[ (385 – 460 هـ.ق) میباشد.
دوره سوم؛ عصر احیای حدیث
پس از گذشت دوران این سه بزرگوار، تلاش علمی و تحقیقی در موضوع گردآوری، تدوین و تالیف حدیث رو به خاموشی نهاد، تا اینکه پس از گذشت پنج قرن سکوت زمستانی، در قرن یازدهم هجری، بزرگان و نوابغی از عالم تشیع به این امر مهم همت گماشته، با استفاده از زمینه مناسبی که در پرتو حکومت صفویان به وجود آمده بود، تلاش فراگیری را در این باره پیگرفتند.
قرن یازدهم را میتوان عصر احیای دوباره حدیث نامید که پیشگامان این تحول عظیم و پیامآوران این بهار با صفا، بزرگانی چون "علامه مجلسی"، "علامه بحرانی" و "شیخ عاملی" بودند. "علامه مجلسی" با تدوین و نگارش مجموعه عظیم «بحارالانوار» خدمت بزرگی به اسلام کرد. «بحارالانوار» به منزله دائرة المعارف حدیث است که در آن بسیاری از مسائل دینی مورد بحث قرار گرفته است. "علامه سیدهاشم بحرانی" نیز عمر شریفش را وقف جمعآوری، تصحیح و تدوین احادیث نمود.
شیخ حر عاملی و تحول در حدیث
نگاهی به زندگانی شیخ حر عاملی:
"شیخ محمدبن حسن بن علی بن حسین عاملی مشغری" (معروف به "شیخ حر عاملی") در جمعه هشت رجب 1033 ق در روستای «مشغره» از توابع "جبع" چشم به جهان گشود. "جبع" یکی از مراکز مهم "جبل عامل" در جنوب "لبنان" است. خاندان "شیخ حر عاملی" با 34 پشت به "حر بن یزید ریاحی" میرسد. پدر وی "شیخ حسن بن علی عاملی" است که مردی دانشمند بود. وی از "علامه مجلسی" روایت نقل میکند و "مجلسی" هم از او روایت میکند. "شیخ" در فقه مسلک اخباریان را داشت ولی اخباری معتدل بود.
از اساتید وی "علامه مجلسی"، "فیض کاشانی" و "علامه سید هاشم بحرانی" صاحب تفسیر البرهان است. از "شیخ" آثار زیادی برجای مانده است که میتوان؛
- الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه،
- الصحیفه الثانیه السجادیه،
- الایقاظ من الهجعه،
- برهان علی الرجعه،
- الفصول المهمه فی اصول الائمه،
- دیوان الشعر،
- بدایة الشعر،
- بدایة الهدایه فی الواجبات والمهمات المنصوصه،
- اهل الآمل و... را نام برد.[7]
محل تدریس "شیخ" در مشهد مقدس و صحن ثامن الائمه، یکی از باشکوهترین کلاسهای درس در عصر خویش بود. وی شاگردان زیادی به عالم اسلام تقدیم کرد. سرانجام، این فرزانه روزگار در 21 ماه رمضان 1104 (در سن 71 سالگی) چشم از جهان فرو بست و بدن او را در کنار بارگاه ملکوتی امام رضا (علیه السلام) و در ایوان شمالی صحن عتیق، جنب "مدرسه میرزا جعفر" به خاک سپردند.[8]
روشهای علمی و تحقیقی شیخ حر عاملی
"شیخ حر عاملی" در تدوین کتابهای روائی و حدیث از روشهای برجسته و علمی خاصی استفاده میکرد که اشاره اجمالی به آنها ضروری مینماید:
1. دستهبندی و تبویب احادیث همراه با تدوین آن در موضوعات مختلف؛ فقه – اصول فقه- عقاید قرآن – رجال- اخلاق- طب.
2. استفاده از نسخههای متعدد و عبارات متفاوت احادیث؛ "شیخ" برای این کار به منابع فراوان در هر باب، رجوع میکرد.
3. جمعآوری احادیثی که در وادی پراکندگی پنهان مانده است و اگر کسی بخواهد بر آنها مطلع شود محتاج به صرف وقت زیادی است، به عنوان نمونه "شیخ" کتاب «اثبات الهداة» را در اثبات نبوت و امامت و بیان معجزات رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمه (علیهم السلام) به نگارش درآورد.
4. جمعآوری احادیثی که از قول خداوند متعال میباشد را به صورت کتابی مستقل درآورد و نام آن را «جواهر السنیه» میگذارد."شیخ" در قسمتی از مقدمه آن مینویسد: «البته اینها در میان علماء به احادیث قدسی معروف هستند، هر چند من پیشتر ندیده بودم که آنها را در یک کتاب جمع و نشر کرده باشند از همین رو علاقهمند شدم به اینکه، نخستین کسی باشم که آنها را در یک کتاب جمع کرده است.»[9]
5. تحقیق پیرامون احادیث مشکل و پیچیده و آسان کردن فهم آنها.
6. اثبات موضوعات مختلف دینی و بررسی و نقد شبهات آنان با استفاده از احادیث در کتابهائی چون؛ «الاثنی عشریه فی الرد علی الصوفیه» – «کشف التعمیه فی حکم التسمیه» – کتابی در رد نظرات اهل سنت – کتابی در اثبات متواتر بودن قرآن و....
اما خود "شیخ" به بررسی مشکلات جوامع حدیثی شیعه میپردازد که در مقدمه «وسائل الشیعه» به آن اشاره کرده و میگوید: «کسی که کتب حدیثی را مطالعه کند، درمییابد که احادیث نقل شده در آن جوامع حدیثی، چنین اشکالاتی دارد؛ طولانی بودن کتابها – تشتت اخبار و روایات- صعوبت تحصیل – اختلاف در روایات - زیادی در تکرار حدیث- کم بودن احادیث در باب مسائل شرعیه و...»[10]
وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه:
اما کتابی که "شیخ حر" را با آن و آن را با "شیخ حر" میشناسیم، کتاب گرانسنگ «وسائل الشیعه» است. این اثر یکی از کتابهای مرجع در زمینه احادیث اهل بیت (علیهم السلام) است که از اعتبار و اعتماد خاصی در میان کتابهای حدیثی برخوردار است.
در این کتاب، نویسنده روش خاص خود را بکار برده و احادیث فقهی را، که فقهاء در استنباط احکام شرعی بدان نیازمندند و بر آنها تکیه میزنند، جمعآوری کرده است. او این کتاب را با احادیثی در مقدمه عبادات افتتاح کرده و سپس بر طبق کتب فقهی، آن را از بحث طهارت تا مبحث دیات، تقسیمبندی نموده است. "شیخ حر" در تالیف این کتاب، هجده سال به طور مداوم کار کرد. که مشتمل بر 35850 حدیث میباشد و با مراجعه به کتب اربعه و بیش از 180 کتاب حدیث دیگر که قسمتی از آنها جزء کتب قدماء و «اصول اربعماة» بود، به سبک خاصی درآورده است.[11]
"شیخ حر"، بیشتر این کار بزرگ را در زادگاهش «مشغر» به رشته تحریر درآورد و در سال 1082 ق در «مشهد مقدس» آن را به اتمام رساند و سپس فهرست آن را نوشت. نکته قابل توجه آنکه "شیخ حر" سه بار این کتاب را از نظر گذراند. و خودش نخستین کسی است که بر آن تعلیقه نوشت و نام آن را «تحریر وسائل الشیعه و تحجر مسائل الشریعه» گذاشت.[12]
این کتاب ابتداء در سه مجلد سنگی بود و سپس در بیست مجلد در آمده است که مرجع استفاده همه علمای بعد از خودش است.