كلمات كليدي : ضِمان، طلب كار، بدهكار، ضمان قهري، ضامن
نویسنده : (تليخص)هیئت تحریریه سایت پژوه
در لغت به معنی بعهده گرفتن و در اصطلاح فقها بعهده گرفتن شخصى که خود مدیون نیست مالى را از جانب کسى بدیگرى. ضامن باید عاقل، بالغ، رشید و آزاد باشد یا اگر بنده بود باذن مولى ضمانت کند. شرط نیست که وى طلبکار و بدهکار را به نام و نشان بشناسد بلکه کافى است که آندو را از یکدیگر تمییز دهد و بایستى عقد ضمانت به ایجاب از طرف ضامن و قبول از سوى طلبکار انجام شود و باید ضامن از نظر مالى متمکن باشد یا اینکه طلبکار او را در عین فقر قبول داشته باشد. امیرالمؤمنین (ع) فرمود:
«چیزى را که از عهده اداء آن برنیایى ضمانت مکن.»
ضمان دیگرى نیز هست که آن را ضمان قهرى گویند و آن در چند مورد تحقق مىیابد:
1- آنجا که یکى از عقود شرعیه، چون بیع و اجاره و مانند آن بطور فاسد انجام گیرد، که به مقتضاى قاعده فقهیه: « ما یضمن بصحیحه یضمن بفاسده و ما لایضمن بصحیحه لایضمن بفاسده » در صورتى که صحیح یک معامله ضمان آور باشد مانند بیع که هر یک از بایع و مشترى بایستى از عهده یکدیگر برآیند، فاسدش نیز ضمان دارد، نهایت در بیع صحیح ثمن مسمّى به عهده مشترى است و در بیع فاسد ثمن المثل. و اگر چنانچه صحیح آن معامله ضمان آور نباشد مانند هبه، فاسدش نیز ضمان ندارد .
2 - در مورد غصب، اگر چنانچه کسى عدواناً بر مال دیگرى دست نهاد و آن را به تصرف خویش درآورد، در صورت تلف یا عدم امکان برگردانیدن آن به صاحبش، ضامن مثل آن اگر مثلى باشد و ضامن بالاترین قیمت آن از تاریخ غصب تا تاریخ تلف با عدم امکان رد و به قولى قیمت یوم التلف مىباشد اگر قیمى باشد، چنانکه ضامن اجرت عین مغصوبه نیز مىباشد، خواه از آن بهرهبردارى کرده باشد یا نکرده باشد. همه اینها بمقتضاى : «على الید ما اخذت حتى تؤدّى» است.
3 - اگر کسى عمدا یا سهوا و غفلة و حتى در حالت خواب، زیانى مالى یا جانى یا عضوى به کسى وارد کند، بمقتضاى «من اتلف مال غیره فهو له ضامن » و ادلّه دیه، بر او است که از عهده تاوان آن برآید، با این تفاوت که در صورت عمد گناه کرده و در مورد قتل و نقص عضو ابتدا مدیون قصاص است و در صورت غیر عمد گناه نکرده و در مورد قتل و نقص عضو دیه و در مورد مال مثل یا قیمت تالف را باید بپردازد بشرط اینکه آن زیان و تلف عرفا مستند به وى باشد هر چند در خواب یا در دوران کودکى آن کار انجام گرفته باشد که کودک پس از بلوغ باید از عهده آن برآید.
4 - اگر کسى در شب، دیگرى را به خانه خویش دعوت نمود و سپس شبانه وى را از خانه بیرون کرد، اگر چنانچه وى را کشته یافتند، دعوت کننده ضامن دیه او مىباشد.
اگر زنى که بچه دیگرى را شیر مىدهد، خوابش ببرد و بر روی کودک بیفتد و کودک بمیرد، اگر چنانچه وى محض افتخار و مباهات، بچه را شیر مىداده است، از مال خود ضامن دیه آن مىباشد و اگر به علت نیاز، وى را شیر مىداده، دیه طفل بر عاقله زن است.
اگر زن شیرده، بچه را به نزد پدر و مادر برگردانید ولى آنها گفتند: این بچه ما نیست، سخن زن پذیرفته است، مگر این که علم به کذب وى باشد، که در این صورت وى ضامن دیه است تا این که خود بچه یا بچهاى که محتمل باشد همان بچه است حاضر سازد.
معلّم شنا اگر کودکى در حال تعلیم، در نزدش تلف شود وى ضامن دیه کودک است، بخلاف این که اگر شنا آموز بزرگسال باشد.
اگر دیوار خانهاش که به سمت بیرون میل کرده بود و او بدین امر آگاه بود و مىتوانست آن را تعمیر کند و نکرد، بر روى کسى یا بر مالى افتاد و آن کس یا آن شىء تلف یا ناقص شد، وى ضامن خواهد بود.
اگر آتشى در ملک خویش بیفروزد و باد شدیدى هم نباشد که متعارفا آتش بجاى دیگر سرایت کند، اتفاقاً آتش به خانه یا مال و ملک دیگر سرایت نمود، وى ضامن خسارت نیست، ولى اگر در تندباد آتش افروخت آنچنان که خطر محسوس بود، ضامن خسارت دیگرى مىباش .
اگر در نگهدارى حیوان خود (که موذى مىباشد) بىاحتیاطى کند، بر حیوان شخص دیگرى درآید و جنایتى بر آن وارد سازد، صاحب حیوان ضامن خواهد بود .
واجب است نگهدارى و حفظ و ضبط نمودن شتر مست و سگ گزنده و مانند آن را، که اگر صاحب آنها به حال آنها آگاه باشد و در عین حال در نگهداریشان بىمبالاتى کند زیانى را که به کسى وارد کنند وى ضامن مىباشد. مباشر ضامن است نه سبب، مگر این که مباشر جاهل بحال باشد، چنانکه کسى چاهى را در ملک خود حفر کند و شخص دیگرى یکى را هُل دهد و به چاه بیفتد، هل دهنده ضامن است نه چاه کننده، مگر اینکه در چاه بسته باشد و هل دهنده از وجود چاه بىاطلاع باشد.
کسی که سوار بر مرکب است، ضامن جنایات مرکب است که بوسیله سر و دستهاى آن صورت مىگیرد و همچنین کسى که افسار مرکب را مىکشد، و اما آن که مرکب را مىراند همه جنایات صادره از مرکب را حتى آنچه به پاى آن واقع مىشود نیز ضامن است و اگر صاحب مرکب حاضر باشد و حیوان خود را مواظبت کند، سوار ضامن نخواهد بود.