طلاق، كودكان، والدين
آذرشایان
طلاق والدین یکی از تجربیات تلخ و ناگوار کودکان محسوب میشود و بسیاری از آنها برای این موضوع آمادگی لازم را ندارند. تحقیقات نشان میدهد معدودی از کودکان در زمان طلاق والدین از حمایت لازم برخوردار هستند.
رنج کودکان طلاق بسیار پیچیده و شامل این موارد است: آسیب پذیری، واکنش توام با اندوه در قبال از هم پاشیدن خانواده (بسیاری از کودکان وجود مشکل در رابطه والدین خود را درک نمی کنند)، خشم فزاینده و ناتوانی.
برای کمک به کودکان طلاق، تمام مردم و مسئولان جامعه باید دست به دست یکدیگر بدهند.
واکنش کودکان در سنین مختلف
کودکان 3 تا 5 ساله: این کودکان احتمالادچار مشکلات رشد میشوند و در میان آنها اختلال در خواب و ترس بی اندازه از جدایی از والدین شایع است. در ضمن کودکان معمولانسبت به پدر یا مادری که از او جدا افتاده اند اشتیاق زیادی نشان میدهند.
کودکان 5/6 تا 8 ساله: این کودکان معمولااندوه خود را علنا نشان میدهند و در ضمن به دنیای خیال پناه میبرند. آنها در تخیلات خود میبینند که پدر و مادرشان به زودی به یکدیگر ملحق خواهند شد. این کودکان از تداوم جدایی والدین خود به شدت میهراسند.
¤ کودکان 8 تا 11 ساله: خشم و ناتوانی از علائم مشخص این کودکان است و آنها مانند سایر کودکان در قبال فروپاشی خانواده دچار اندوه میشوند.
این کودکان در ضمن تمایل دارند به والدین خود برچسب «خوب» و «بد» بزنند.
این کودکان به نگهداری از والدین خود تمایل دارند.
¤ نوجوانان 12 تا 18ساله: نوجوانان غالبا در مقابل طلاق والدین خود دچار افسردگی میشوند و به خودکشی و اعمال خشونت آمیز گرایش پیدا میکنند. آنها معمولارفتار والدین خود را مورد قضاوت قرار میدهند. بسیاری از نوجوانان نگران آینده خودشان میشوند هرچند مخالفتی با ازدواج مجدد والدین ندارند و میتوانند بدون نادیده گرفتن نیازهای خود به آنها محبت کنند.
رابطه والدین و کودک
¤ کمرنگ شدن نقش والدین: در اوایل طلاق مادران دچار مشکلاتی مانند بی نظمی، خشم، توقع بالاو عدم تشخیص رفتار و نیازهای کودکان خود میشوند. این حالت معمولاموقتی است ولی اگر پدر یا مادری که در کنار کودک نیست به پیوند خود با او کاملاپایان دهد و یا مجددا ازدواج کند، میتواند به مشکلات بزرگ تری منجر شود.
¤ تحت فشار روانی بودن: تقریبا 15 درصد از کودکانی که در تحقیقاتی 15 ساله شرکت کردند نشانه هایی از تحت فشار بودن برای نگهداری از والدین را بروز دادند.
این کودکان غالبا به قیمت نادیده گرفتن نیازهای شان هم که شده خود را در قبال مراقبت از والدین مسئول میدانند.
نقش پدرانه
سابقا عقیده براین بود که فقدان تماس پدران با فرزندان عامل تعیین کنندهای در عدم هماهنگی آنها با مسئله طلاق میباشد. تحقیقات اخیر نشان میدهد این امر تاحدی درست است ولی نباید فراموش کرد که این تحقیقات بدون نقص نیست و تنها امر مسلم این است که تماس بیشتر با پدران لزوما منجر به افزایش نتایج مثبت نمیشود.
تاثیرات طولانی مدت
تحقیقات نشان میدهد طلاق میتواند تاثیرات طولانی مدتی بر روی روان کودکان، نوجوانان و جوانان بگذارد.
این مسئله بر روی زندگی آینده کودکان و رابطه آنها با والدین تاثیرات زیادی میگذارد.
از مهم ترین این تاثیرات میتوان به هراس کودکان از ناکامی در ازدواج اشاره کرد.
بیشتر از 66 درصد از مادران 19 تا 23 ساله علائمی از ترس، اضطراب، احساس گناه و خشم را به نمایش میگذارند. این علائم هنگام گرفتن تصمیمات اساسی بیشتر خود را نشان میدهد.
¤ طلاق میتواند تاثیرات منفی زیادی بر روی کودکان و نوجوانان بگذارد.
¤ طلاق تقریبا بر روی تمام جنبههای رزندگی کودکان تاثیر میگذارد، از جمله بر رابطه آنها با والدین، رفتار، احساسات، رشد روانی و مهارتهای رهماهنگی با جامعه.
¤ برای روشن شدن تاثیرات طلاق بر کودکان و کمک به آنها باید با متخصصان مشورت کرد.