كلمات كليدي : طومارهاي درياي مرده، قمران، جامعه قمراني، عهد قديم، اسنيها
نویسنده : محمد مهدي كاظمي
در سال 1947 در منطقه قمران[1] در فلسطین و در کرانه دریای مرده، طومارهایی کشف شد که در پژوهشهای مربوط به آئین یهودیت و مسیحیت اهمیت به سزائی داشت.
چوپانی از قبائل بومی ساکن این منطقه بز گلهاش را گم میکند. هنگام جستجو جهت یافتن آن، به غاری میرسد. سنگی را در این غار میاندازد. در این هنگام صدای برخورد این سنگ با ظرفی سفالین، باعث کنجکاوی او میشود. پس از ورود به این غار، خمرهای سفالین در این غار مییابد که درون آن طومارهای قدیمی وجود داشت[2].
و این سرآغاز کشفیات طومارهای دریای مرده بود. پس از این که مسئولین محلی، پی به وجود این طومارها میبرند، عملیات باستانشناسی را در این منطقه آغاز میکنند. تا سال 1958 کلّ طومارهایی که در یازده غار از غارهای این منطقه قرار داشت، کشف میشوند[3].
هویت نویسندگان این طومارها
نویسندگان این طومارها جمعی از یهودیان بودند که دارای نگرشی عرفانی بودند. این گروه به نام إسنیها[4] شهرت یافتند. یهودیان اسنی به خاطر آن که با آموزههای یهودیان صدوقی (یهودیان معبد) مخالف بودند، ناچار شدند از شهرها خارج شوند و در منطقه قمران سکنی گزینند. این عرفای یهودی، در این منطقه آزادانه به عبادت و انجام اعمال عبادی خود مشغول شدند[5]. "پلینی کبیر" مورخ رومی به وجود این تجمعات در این منطقه اشاره کرده است[6].
مطالعه و بررسی این طومارها
این طومارها در موزهای در شهر قدس نگهداری میشد و تحقیقات علمی در مورد آن زیر نظر کمیسیونی هشت نفره و به ریاست کشیشی فرانسوی به نام رونالد دو وو[7] آغاز شد.
پس از این که این شهر توسط رژیم صهیونیستی در ژوئن سال 1967 اشغال شد، کلّ این طومارها (به جز طوماری مسی که در موزهای در کشور اردن نگهداری میشد) در اختیار آنها قرار گرفت[8].
به تدریج این طومارها ترجمه و منتشر شد. ولی از همان ابتدا، انتشار این طومارها موجب بروز جدالی پایانناپذیر شد.
طبق اخباری که مسئولان ناظر بر نشر این طومارها منتشر کردند، تمام طومارهایی که در این منطقه کشف شد، انتشار یافت و در اختیار پژوهشگران قرار گرفت.
تردیدهایی در مورد ادعای انتشار تمامی متون کشفشده
ولی بر اساس برخی گزارشها، تمام طومارهایی که از غار شمارهی چهار (که نسبت به سائر غارهای این منطقه، مهمترین کشفیات در آن صورت گرفت) در قمران به دست آمد، منتشر نشد[9].
در سال 1991 در لندن کتابی تحت عنوان "نیرنگ طومارهای دریای مرده"[10] منتشر شد. این کتاب توسط مایکل بایجنتس[11] و ریچارد لایت[12] نوشته شد. این دو محقق در این کتاب به طور صریح، واتیکان را به دخالت در کار ترجمه و نشر طومارهای قمران متهم کردند و ادعا نمودند که کلیسای واتیکان در تلاش است آن دسته مطالبی که در این طومارها آمده است و در تضادّ با آموزههای کاتولیکی است، منتشر نشود.
با نگاه به اهداف آشکار و پنهان دولت مردان اسرائیل و سیر حوادثی که طی این سالها در حاشیه این طومارها به وقوع پیوست، میتوان این احتمال را مد نظر قرار داد که "یهودیان اسرائیل" و "جهان مسیحیت"، معاملهی دو جانبهای در مورد این طومارها انجام داده باشند. به این معنی که در قبال عدم انتشار برخی طومارها مسئولان اسرائیلی، بتوانند از این طومارها بهرهبرداری تبلیغی بکنند[13].
با بررسی تمام اتفاقاتی که پیرامون انتشار این نسخهها افتاد میتوان گفت که پس از گذشت بیش از شصت سال از اکتشاف طومارهای دریای مرده هنوز اطلاعات ما از این طومارها و اسرار آن بسیار مبهم و اندک است.
اهمیت این طومارها در شناخت مسیحیت
این طومارها از چند بُعد در مسیحیتشناسی، حائز اهمیت است.
این طومارها در زمانی بین قرن دوم پیش از میلاد تا نیمهی دوم قرن اول میلادی، نگاشته شده است. و این همزمان با زندگی عیسی مسیح در منطقه بیتلحم[14] و ناصره[15] و اورشلیم[16] است. و این سه منطقه در فاصله بسیار نزدیکی از قمران واقع شده است. هنگامی که خبر کشف این طومارها در قمران به دست آمد، محققان امید داشتند که اطلاعات جدیدی از زندگی حضرت عیسی به دست بیاورند. ولی نکته عجیب این جا بود که این طومارها هیچ اشارهای به عیسی مسیح و زندگی وی نکرده بود[17].
نکتة حائز اهمیت آن بود که این طومارها حاوی 200 نسخه خطی از عهد قدیم بود. از آنجا که قدیمیترین نسخه خطی عهد قدیم به قرن دهم میلادی بر میگردد، اکتشاف این نسخهها در مستندسازی عهد عتیق و رفع اختلاف نسخههای آن اهمیت بسزائی داشت[18].
در سال 1992 نشریه ایندیپندنت[19]، قسمتی از طومار مکاشفهای آرامی[20] به شماره 4Q246 که در غار شماره 4 کشف شده بود را منتشر نمود. در این طومار در مورد آخرالزمان میگوید که فرزند خدا در آخرالزمان ظهور میکند و اوصافی که برای او بر میشمارد با اوصاف حضرت عیسی (که مسیحیان او را تنها فرزند خدا میدانند که در آخر الزمان ظهور میکند) مطابقت ندارد.[21]
این نکته بر خلاف آموزههای مسیحی است که مسیح را تنهافرزند خدا میداند که در آخر الزمان ظهور میکند.