دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عاشورا؛ تجلی اسلام ناب بخش پنجم

قال الحسین(ع): «انی لم اخرج‌اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما، انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی...»(بحارالانوار، ج44، ص329)
عاشورا؛ تجلی اسلام ناب بخش پنجم
عاشورا؛ تجلی اسلام ناب بخش پنجم

عاشورا؛ تجلی اسلام ناب(5)

مسئولیت در برابر مردم و جامعه

قال الحسین(ع): «انی لم اخرج‌اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما، انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی...»(بحارالانوار، ج44، ص329)

بزرگداشت هرچه باشکوهتر مراسم عاشورا به شکل و صورت‌های مختلف آن، به ویژه به وسیله برپایی مراسم مخصوص این ایام مثل عزاداری و مرثیهخوانی و نوحه سرائی و تداوم هرچه بهتر و باصلابت‌تر «عزاداری سنتی»، که ائمه اطهار(ع) و عالمان راستین دینی در‌باره آن توصیه‌های فراوان و سفارشات اکید کرده‌اند هر چند امری ضروری و د‌رحد واجب است، اما مهم‌تر وحیاتی‌تر از آن این است که در بند ظواهر و صورت این مراسم نمانیم و هرکسی به سهم و توان خود و به عنوان دوستدار اباعبدالله(ع) و معتقد به شعار عمیق و پر مغز«هر روز عاشورا و هر زمین کربلا»، در راه شناخت و شناساندن ماهیت و باطن و سیرت قیام حسینی(ع)، تلاش خستگیناپذیر و جهاد‌گونه داشته باشیم.که رمز بقای اسلام راستین، همان اسلامی که در «غدیر» به دستور خداوند، به وسیله پیامبر اکرم(ص)، اعلام و کامل شد و در عاشورایی که حسین(ع) بر‌پا کرد، تجلی یافت؛ و همچنین افشای آنچه منحرفان و گمراهان و راهزنان حقیقت وانسانیت به نام «اسلام» خواسته و می‌خواهند به مسلمانان و جهانیان معرفی کنند، همین است وبس!

عاشورا تجلیگاه اسلامی است که دغدغه مردم و جامعه را دارد در برابر سرنوشت آن احساس مسئولیت می‌کند.

امام حسین(ع)، به عنوان یک امام، نمی‌تواند نسبت به وضعیت فردی و شرایط اجتماعی وفسادی که حالت تصاعدی پیدا کرده، حساسیت نداشته باشد ودرباره مردمی که به حکومت گمراه و پلیدی یزید گرفتار آمده‌اند حساسیت نداشته باشد و احساس مسئولیت نکند.

آن چنان که نهضت الهی جد بزرگوارش، رسول خدا(ص) اساساً برای نجات انسان و بالتبع جوامع انسانی برپا شده بود. اصولاً فلسفه «‌نبوت» و بعثت انبیاء مگر چیزی غیراز نجات و هدایت انسان‌ها از گرداب جاهلیت و ضلالت و رهنمون ساختن آنها به مسیر نور و هدایت است؟

امام حسین(ع)؛ به عنوان وارث رسالت آخرین پیامبر خدا و همه پیامبران پیش از او، نیز؛ در برابر وضعیت فرد وجامعه احساس مسئولیت می‌کند ودر برابر بدعت‌ها و انحرافهائی که به اسم دین و باشعار اسلام بر جامعه حاکم شده وظیفه الهی واصلاحی احساس می‌کند.آن چنانکه پدر بزرگوار ایشان نیز به عنوان «امام» در تمام مقاطع عمرش؛ هرچه کرد و نکرد، و هرچه گفت و نگفت،فراتر از خودبینی‌ها و خودخواهی‌ها، در راه انجام همین وظیفه بود.

اسلامی که امام حسین(ع) در کربلا و جریان قیام عاشورا معرفی می‌کند از چنین خصوصیت و امتیازی برخوردار است و باهمه آنچه که هرجا به نام «اسلام» معرفی می‌شود، و با درد وداغ‌های مردم و مسلمانان کاری ندارد بیگانه است و هیچ نسبتی ندارد، تفاوت بنیادی دارد.

امام حسین(ع) در حالی قدم در راه کربلا وبرپا کردن قیام بی‌نظیر علیه یزید و بالاتر از آن فرهنگ یزیدی می‌گذارد که از لحاظ شخصی و خانوادگی کسی با او مشکلی نداشت حتی معاویه پدر یزیدبه هنگام‌مرگ به او وصیت کرده بود که احترام امام‌حسین(ع) را حفظ کند ورعایت خویشاوندی اورابه ویژه در نسبتی که با پیامبر(ص) دارد در نظر داشته باشد. به طوری که یزید حاضر بود جز حکومت هر‌چیزی امام بخواهد در اختیارش بگذاردو...به شرط آنکه حسین(ع) کاری به مسائل جامعه و بلایی که حکومت یزید بر سر مردم در می‌آورد، نداشته باشد!اما در دامانی که حسین‌بن‌علی(ع) پرورش یافته و تربیت شده بود ودر مکتبی که حسین(ع) اسلام را آموختهبود؛ استاد و معلم پیامبر خدا(ص) بود که می‌فرمود:«من اصبح ولم‌یهتم بامورالمسلمین، فلیس بمسلم»!(هرکس صبح کند در حالی که به در‌باره امور مردم و جامعه مسلمین اهتمامی نداشته باشد، او مسلمان نیست)(الکافی، ج2، ص 164)

استاد و مرشدی که در راه انجام وظیفه وادای مسئولیتی که خداوندغفور ورحیم بر عهده‌اش نهاده بود، یعنی قیام برای نجات و هدایت «ناس» چنان می‌کوشید و تلاش می‌کرد وچنان از جان و روان خود برای دعوت مردم به صراط مستقیم مایه می‌گذاشت و از خودگذشتگی نشان می‌داد که خداوندی که او را مأمور انجام این وظیفه کرده بود،بارها از طریق فرشته وحی اورا مورد خطاب سرزنشآلود قرار داده بود که: چرا به خاطر هدایت ونجات مردم خودت را اینگونه ودر حد هلاکشدن به زحمت می‌افکنی؟«لعلک باخع نفسک الا یکونو مؤمنین...»(شعرا-۳). همان خدایی که مأموری را که برای هدایت مردم برگزیده است این چنین توصیف می‌کند«لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز، علیه ما عنتم حریص، علیکم بالمؤمنین رؤف رحیم»(توبه-۱۲۸) به یقین رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج‌های شما بر اوسخت است، و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است.

و ما می‌دانیم پیامبر از جانب خدایی آمده که نسبت به بندگان خود«رحمان و رحیم» است و مردم را«خانواده»(و عیال) خود می‌نامد ودرباره آنها و حفظ کرامت وچگونگی سرنوشت آنها سخت غیرت می‌ورزد و حساسیت دارد.‌اوست که فرموده:«الخلق کلهم عیال‌الله و احب الخلق الیه انفعهم لعیاله»!(مردم خانواده خدا هستند. بهترین شما از نظر خدا نافع‌ترین شما به حال مردم است.) (مستدرک الوسائل، ج 12، ص391)

آری، امام حسین در چنین مکتب و آیینی رشد و پرورش یافته است و او در راه رضای «این خدا» است که باهمه‌دار وندار و هستی و سرمایه‌اش به آوردگاه کربلا قدم نهاده است. امام حسین در دامان پدری بزرگ شده ودرس زیستن آموخته که در تمام مراحل زندگیش در دفاع ازحق و حقوق مردم و جامعه وحفظ و تداوم دین خدا، جهاد کرده بود. جهادی که روزی با شمشیرآخته و نعره‌های مردانه در میدان نبرد با کفر بی‌نقاب صورت ‌‌پذیرفت. روزی دیگر در سکوت وغلاف کردن شمشیر و تحمل در زیر شکنجه دوست، انجام می‌شد و روزی با حکومت و ریاست و مقامش برای حاکمیت قانون و امنیت و تأمین نان و معاش مردم ودر جدال بی‌امان با قانونشکنان و زیادهخواهانی که حکومت مشروع و عدالتگستر او را تحت فشار بی‌امان قرار داده بود. مردی که وصی بر حق پیامبر خاتم بود اما پس از آن رأی‌گیری که در سقیفه برابر «نص» واز سر مصلحت‌اندیشی صورت گرفت، ضمن تأکید بر حق غصب شده‌اش خطاب به بزرگان مصلحت‌اندیش این جمله بسیار بسیار قابل تأمل و آموزنده برای همیشه را بر زبان آورد که: «حقا شما می‌دانید که من از همه مردم به خلافت شایستهترم،(اما) به خدا سوگند تا زمانی راه مسالمت می‌پویم که امور مسلمین به سلامت باشد و جز به شخص من ستم نشود.» همان حاکمی که بر سر یکی از کارگزاران خود(عثمان بن حنیف، والی بصره) فریاد برآورد «آیا بدین بسنده کنم که مرا امیرمؤمنان گویند و در ناخوشایندی‌های روزگار شریک آنها(مردم و محرومان) نباشم»؟!(نهج‌البلاغه نامه شماره۴۵) این است که با تکیه بر شواهد و مستندات تاریخی و همچنین روایات و احادیث اعتقادی و سنت و سیره الگوهای بزرگ الهی لاجرم این نتیجه عاید فرد جست‌وجوگر می‌شود که اسلامی که غمخوار مردم و نجات‌بخش انسان و اجتماع نباشد ودر برابر پلیدی‌های پلیدان بی‌تفاوت باشد هر‌چه باشد اسلام عاشورا؛ اسلامی که امام حسین در آن نبرد بی‌مانند تعریف وتفسیر کرد، نیست.اسلام عاشورا به ما ملاک روشن و معیار محکم داده است که افراد و حکومت‌ها و‌‌...با حسین حسین گفتن تنها «‌حسینی» نمی‌شوند بلکه فراتر از آن باید حسینی عمل کنند و برای اصلاح فرد و جامعه وبرطرف کردن دردها ومشکلات آن قیام کنند. این کاری است که امام حسین(ع) کرد و این یکی از دلایل ماندگاری مکتب عاشورا و از رموز محبوبیت حسین بن علی(ع) است: «وقتی انسان حسین را با این صفات و خصائل می‌شناسد، می‌بیند حق است و سزاوار است که نام ‌او تا ابد زنده بماند. چون حسین مال خود نبود، خودش را فدای انسان کرد، فدای اجتماع انسانی کرد، فدای مقدسات‌ بشر کرد، فدای توحید کرد، فدای عدالت کرد، فدای انسانیت کرد.از این جهت افراد بشر همه او را دوست می‌دارند. وقتی انسان، دیگری را می‌بیند که در او هیچ‌چیزی از خود فردی وجود ندارد، هر چه هست شرافت و انسانیت است او را با خودش متحد و یکی می‌بیند...»(استاد شهید مطهری. حماسه حسینی. جلد دوم. صفحه ۱۲۹)

روزنامه کیهان

تاریخ انتشار: 25 شهریور ماه 1397

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

آزادی و آزادگی از نظر قرآن

آزادی و آزادگی از نظر قرآن

در مطلب حاضر نویسنده دیدگاه قرآن را درباره مفهوم آزادی و آزادگی و تفاوت آن با مفهوم مصطلح رایج را بررسی کرده است.
عمر با عزت؛ مرگ با عزت

عمر با عزت؛ مرگ با عزت

انسان باید از خداوند بخواهد تا اعضا و جوارح و بدنش را وارث جانش قرار دهد تا محتاج و نیازمند غیر خود نشود.
رابطه نسبت نفس و بدن در نگاه فلاسفه غرب

رابطه نسبت نفس و بدن در نگاه فلاسفه غرب

موضوع تفکیک یا وحدت نفس و بدن یا انکار وجود یکی از آنها، بی‌اغراق یکی از مهم‌ترین موضوعات فلسفه اسلامی و غربی است که مقولاتی، چون دوگانه ذهن- عین (سوژه- ابژه) در پی آن مطرح شده است
بررسی علل و موجبات نفرین الهی در قرآن

بررسی علل و موجبات نفرین الهی در قرآن

در مقاله حاضر نویسنده با تشریح چیستی نفرین، به علل پیدایش نفرین الهی از دیدگاه قرآن پرداخته و آثار نفرین را توضیح داده است.
وکالت تضمینی تعهد به نتیجه یا تعهد به وسیله

وکالت تضمینی تعهد به نتیجه یا تعهد به وسیله

با عنایت به پیشرفت وگسترش علوم در حوزه‌های مختلف امروزه مسائل حقوقی و قضایی نیز در کشور رشد و تغییرات چشم‌گیری داشته است، لذا انتخاب وکیل آن هم متخصص و توانمند برای افرادی که نیاز به وکیل دارند و تاکنون تجربه حضور در مراجع قضایی و انتظامی را نداشته‌اند، دشوار شده است.
Powered by TayaCMS