دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

علامه ذوالفنون

زنده یاد، علامه سید محمدحسین طباطبایی، حکیم، فیلسوف، مفسر قرآن و عالم والامقام جهان اسلام، در سال 1281(هـ.ش)، در شهر تبریز متولد شد.
علامه ذوالفنون
علامه ذوالفنون

به مناسبت روز بزرگداشت سید محمدحسین طباطبایی مفسر، عارف و فیلسوف بزرگ جهان اسلام

زنده یاد، علامه سید محمدحسین طباطبایی، حکیم، فیلسوف، مفسر قرآن و عالم والامقام جهان اسلام، در سال 1281(هـ.ش)، در شهر تبریز متولد شد. اجداد او همگی از سادات مورد احترام و علمای برجسته خطه آذربایجان بودند. علامه طباطبایی، در پنج سالگی مادرش را از دست داد و در 9 سالگی از نعمت پدر محروم شد. برادرش، مرحوم آیت ا... سیدمحمدحسن طباطبایی، معروف به «علامه الهی»، کفالت او را برعهده گرفت. علامه طباطبایی، در سنین کودکی به مکتبخانه رفت و مقدمات علوم دینی را، چنان که رایج آن عصر بود، فرا گرفت. او تا سال 1304هـ.ش، تحصیلات دینی خود را به استثنای دو حوزه عرفان و فلسفه، تکمیل کرد. وی درباره آن دوران گفته است: «در ایام تحصیل که تقریباً هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر، درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش کرده و تلخ و شیرین حوادث را برابر می‌پنداشتم. بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم. در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت می‌کردم و باقی را به مطالعه می‌پرداختم. بسیار می‌شد، به ویژه در بهار و تابستان، که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می‌گذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه می‌کردم و اگر اشکالی پیش می‌آمد به هر شکلی بود حل می‌کردم و وقتی که در درس حضور می‌یافتم از آن چه استاد می‌گفت قبلاً روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم.» علامه طباطبایی این دوران پربار را در تبریز و در مدرسه «طالبیه» گذراند؛ در همین دوره خوشنویسی را هم نزد مرحوم «میرزا علینقی خطاط» فرا گرفت.

در محضر «سید علی قاضی»

مدتی بعد، علامه طباطبایی همراه با برادرش راهی نجف اشرف شد تا از دانش استادان بنام این حوزه پرقدمت، بهره مند شود. در نجف بود که از سوی عارف کامل، مرحوم «سید علی قاضی»، به مجلس درس ایشان دعوت شد و مبانی عرفان اسلامی و مراتب زهد و سلوک را زیر نظر آن مرحوم طی کرد. همزمان با پرداختن به عرفان و سلوک معنوی، علامه طباطبایی، همراه با برادرش در درس فلسفه و حکمت حکیم متأله، «سید حسین بادکوبه ای» شرکت می‌کرد. افزون بر این، او طی 10 سال حضورش در نجف اشرف، از فراگیری دیگر علوم اسلامی مانند فقه و اصول نیز غفلت نکرد و در این عرصه، از درس مرحوم میرزای نائینی و آیت ا... غروی اصفهانی، بهره برد. علامه طباطبایی، همزمان با فراگیری حکمت و فلسفه، به فراگیری ریاضیات نزد مرحوم سیدابوالقاسم خوانساری پرداخت. با وجود این که علامه طباطبایی در تمامی عرصه‌های علوم عقلی و نقلی، سرآمد به شمار می‌آمد و محضر بزرگان و صاحب نظران هر رشته را درک کرده بود، اما هیچ کدام از استادانش مانند مرحوم «سیدعلی قاضی» بر وی تأثیر نگذاشتند. علامه طباطبایی که مراتب زهد و سلوک را زیر نظر آن عارف کامل طی کرده بود، با شنیدن نام استاد، رنگ صورتش تغییر می‌کرد و ارادتش به او نمایان می‌شد.

مهاجرت به قم

تنگی معیشت باعث شد علامه طباطبایی نتواند مدت بیشتری در نجف اشرف بماند. به همین دلیل، به تبریز بازگشت و در زمین‌های آبا و اجدادی خود در روستای «شادآباد» به کشاورزی مشغول شد. «سیدعبدالباقی طباطبایی»، فرزند علامه، گفته است: «خوب به یاد دارم که مرحوم پدرم، دایماً و در تمام طول سال، مشغول فعالیت بود و کارکردن ایشان در فصل سرما، هنگام ریزش باران و برف‌های موسمی، در حالی که چتر به دست گرفته بودند یا پوستینی به دوش داشتند، امری عادی تلقی می‌شد.» علامه طباطبایی در سال 1325هـ.ش راهی حوزه علمیه قم شد. به دلیل تسلط کم مانندش بر فلسفه اسلامی، ابتدا تدریس اسفار را آغاز کرد؛ اما با مخالفت تعدادی از قشریون مذهبی، درس اسفار علامه تعطیل شد. مدتی بعد، با اصرار طلاب و علاقه مندان به فلسفه اسلامی، جلسه درس فلسفه علامه طباطبایی با تدریس شفا، مجدداً آغاز شد.

شهرتی که از مرزهای ایران گذشت

در قم، همه علامه را با نام حاج‌آقای «قاضی» می‌شناختند. دلیل این امر، وابستگی او به خاندان جلیله سادات «قاضی طباطبایی» بود. با این حال، علامه خود را همه جا با نام «طباطبایی» معرفی می‌کرد و این نام، کم‌کم جای «قاضی» را گرفت. حضور علامه در قم، فرصتی مغتنم برای اهل علم بود. در ابتدا، جلسات درسش مشتاقان زیادی نداشت اما وقتی آوازه تسلط وی بر فلسفه و توانایی‌اش در تدریس آن، در میان طلاب پیچید، بسیاری از مشتاقان فراگیری فلسفه اسلامی، خود را به حلقه درس وی رساندند. مدتی بعد، شهرت علامه از مرزهای ایران نیز عبور کرد. این بار، اندیشمندانی مانند «هانری کُربَن فرانسوی»، خواهان دیدار فیلسوف نامی جهان اسلام بودند. به این ترتیب، جلسات متعدد مناظره و پرسش و پاسخ، میان استادان فلسفه مغرب زمین و علامه طباطبایی شکل گرفت؛ جلساتی که نقش مهمی در شناساندن فلسفه اسلامی به دنیا داشت.

تفسیر گران سنگ «المیزان»

بهره‌ای که از دانش علامه به جویندگان علوم اسلامی می‌رسید، به فراگیری فلسفه محدود نمی‌شد. او با نگارش «المیزان»، اثری گران بها را در علم تفسیر از خود به یادگار گذاشت. این یادگار گران‌قدر علامه طباطبایی، حاصل سال‌ها غور و تدبّر او در قرآن کریم بود. شیوه تفسیر قرآن به قرآن، روشی بود که مرحوم علامه در نگارش تفسیر «المیزان» به کار گرفت.

حجت‌الاسلام «سیدمحمدباقر موسوی همدانی» که تفسیر المیزان را به فارسی ترجمه کرده و برای تطبیق آن با متن عربی، مدت‌ها همنشین علامه طباطبایی بوده ‌است، می‌گوید: «علامه طباطبایی [آموزه‌های] قرآن را در خود پیاده کرده بود. وقتی در تفسیر قرآن به آیات رحمت، غضب یا توبه بر می‌خوردیم، ایشان منقلب و اشک از دیدگانش جاری می‌شد؛ در این حالت که به شدت منقلب به نظر می‌رسید، می‌کوشید من متوجه حالتش نشوم. در یکی از روزهای زمستان که زیر کرسی نشسته بودیم و من تفسیر فارسی را می‌خواندم و ایشان، متن عربی را نگاه می‌کردند و موضوع مورد بررسی، باب توبه و رحمت پروردگار و آمرزش گناهان بود، ایشان نتوانست به گریه بی‌صدا اکتفا کند؛ سرش را پشت کرسی پنهان کرد و با صدای بلند گریست.»[نقل از ویژه‌نامه علامه طباطبایی؛ پایگاه اینترنتی شهید آوینی]

عروج یک عارف

علامه طباطبایی، طی دوران پربار حیاتش، شاگردان فراوانی تربیت کرد که یکی از آن ها، استاد شهید مرتضی مطهری است. علامه زندگی ساده‌ای داشت. او هرگز به زخارف دنیوی آلوده نشد؛ کم سخن می‌گفت و در برابر همه، با تواضع رفتار می‌کرد. روزهای پایانی زندگی علامه طباطبایی در بیماری گذشت اما او لحظه‌ای از یاد خدا و توجه به معبود، غافل نبود. حجت‌الاسلام «ابوالقاسم مرندی» در این باره می‌گوید: «یک ماه به رحلتشان مانده بود که برای عیادتشان به بیمارستان رفتم. گویا آن روز کسی به دیدارشان نیامده بود. مدتی در اتاق ایستادم که ناگهان، پس از چند روز، چشمانشان را گشودند و نظری به من انداختند. به مزاح و از آن جا که ایشان خیلی با دیوان حافظ دم‌خور بودند، عرض کردم: آقا، از اشعار حافظ چیزی در نظر دارید؟ فرمودند: صلاح کار کجا و من خراب کجا؟ بقیه‌اش را بخوان! گفتم: ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا! علامه تکرار کردند: تا به کجا! و باز چشم خود را بستند و دیگر سخنی به میان نیامد.» [نقل از ویژه‌نامه علامه طباطبایی؛ پایگاه اینترنتی شهید آوینی] این کوکب پرفروغ آسمان دانش و عرفان، سرانجام روز 18 محرم‌الحرام سال 1402 هـ.ق، دیده از جهان فرو بست و به سوی معبود پرکشید.

نویسنده : جواد نوائیان رودسری

روزنامه خراسان

تاریخ انتشار: چهارشنبه 24 آبان ماه 1396

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

ولیعهد فتحعلی‌شاه و مرگ نابهنگام

ولیعهد فتحعلی‌شاه و مرگ نابهنگام

شب از نیمه گذشته بود که نفس نایب‌السلطنه به شماره افتاد.
مروری بر 12 اثر شهید آیت ا... سیدمصطفی خمینی

مروری بر 12 اثر شهید آیت ا... سیدمصطفی خمینی

آیت‌ا... سیدمصطفی خمینی، در نخستین روز آبان ماه سال 1356، در حالی که تنها 46 سال از عمر بابرکتش می‌گذشت و همراه با پدر بزرگوارش، ایام تبعید در نجف را می گذراند، به شهادت رسید.
مرگ دومین شاه قاجار

مرگ دومین شاه قاجار

اول آبان ماه ۱۲۱۳ فتحعلی‌شاه قاجار، پس از ۳۶ سال و ۸ ماه حکومت، در جریان سفر به اصفهان درگذشت.
تاریخچه «کاپیتولاسیون»؛ از قاجار تا پهلوی

تاریخچه «کاپیتولاسیون»؛ از قاجار تا پهلوی

کاپیتولاسیون یا «قضاوت کنسولی»، نخستین بار پس از شکست ایران در جنگ‌های طولانی با روسیه تزاری، در سال 1207 (1828 میلادی)، در عهدنامه ترکمنچای، به ایران تحمیل شد
کدام شکست های مأمون، زمینه ساز به شهادت رساندن امام رضا(ع) شد؟

کدام شکست های مأمون، زمینه ساز به شهادت رساندن امام رضا(ع) شد؟

نقشه‌ای که مأمون با همکاری استاد و راهنمایش، «فضل بن سهل» طراحی کرده‌ بود، به ظاهر هیچ عیب و نقصی نداشت؛ با پذیرش ولایتعهدی توسط امام رضا(ع)، مأمون و وزیرش می‌توانستند هر اقدام و دستور حکومتی را به آن حضرت منتسب کنند.
Powered by TayaCMS