14 بهمن 1396, 15:22
قَالَ الصَّادِقُ(ع): «مَنْ تَعَلَّمَ بَاباً مِنَ الْعِلْمِ لِیُعَلِّمَهُ النَّاسَ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ سَبْعِینَ نَبِیّا»
(طبرسی ، فضل بن حسن ، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار ،ص 136)
علم و علم آموزی از جمله مسائلی است که ارزش و جایگاه آن قابل شک و تردید نیست. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند:
«خیر الدّنیا و الآخره مع العلم و شرّ الدّنیا و الآخره مع الجهل»[1]
خیر دنیا و آخرت همراه با علم است و شرّ دنیا و آخرت همراه و قرین با جهل و نادانی است.
مسلما علم و دانش اگر در راه صحیح آن مورد استفاده قرار گیرد، در کمال و به اوج رساندن جوامع انسانی نقش مهمی ایفا میکند. البته نکتهای که در روایات مورد توجه قرار گرفته این است که هدف انسان از تحصیل و دستیابی به علم ودانش دنیا و مطامع دنیوی نباشد. علم و دانش زمانی ارزشمند است که انسان علم و دانش را صرفاً از این باب که علم است، دوست داشته باشد، علمی که آموختن آن او را در دستیابی به کمال والای انسانی کمک کند، نه اینکه تنها هدف انسان از کسب علم و دانش، دستیابی به پول و ثروت و موقعیت و جایگاه اجتماعی باشد. پیامبر اکرم(ص) در روایتی در این باره میفرمایند: هر کس براى دنیا و مقام پیدا کردن در چشم مردمان و مورد توجه قدرتها شدن به جستجوى علم برآید، به بابى از آن نمىرسد مگر آنکه عظمت و کبریاى او در نزد خودش افزون مىشود، و زبان و دست درازى او بر مردمان افزایش پیدا مىکند، و بىتوجهى او به خدا و دورى او از دین بیشتر مىشود، پس او کسى است که از علم سودى نخواهد برد، باید که باز ایستد و علم را حجّت بر خویش نسازد، و باعث پشیمانى و خوارى خود در روز بازپسین نگردد.[2]
پیامبر در روایت دیگری به ابن مسعود چنین میگوید:
اى ابن مسعود! هر کس به جستجوى علم و دانش برآید و هدفش دنیا باشد، و دوستى دنیا را و آرایشهاى آن را بر (اخلاص در طلب) علم ترجیح دهد، مستوجب خشم خدا مىشود، و در پایینترین درکات آتش با جهودان و ترسایان خواهد بود، یعنى آنان که کتاب خداى متعال را پس پشت انداختند. خداى متعال میفرماید: «فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ، فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْکافِرِینَ»[3] چون به ایشان رسید آنچه را مىشناختند، به آن کافر شدند، پس لعنت خداى بر کافران باد[4].
آری کسی که در راه علم و دانش تلاش میکند ولی هدفی جز دنیا در سر نمیپروراند؛ چنین کسی به ارزش واقعی علم و دانش پی نبرده است؛ چنین شخصی شاید به علم و دانش اندوزی به پول و ثروث دنیا دست یابد، ولی به همان اندازه که بر علم و دانش او افزوده میشود از خدا نیز دورتر و دورتر میشود.
ابن هیثم از دانشمندان نامی اسلام است که بیش از صد کتاب در ریاضیات و هیئت و فیزیک و طب به وی نسبت میدهند. او حکیمی بزرگ و وارسته بود و در بزرگداشت دین و مذهب تلاش نمود؛ کتابهایی که ابن هیثم در ریاضیات نوشته است بزرگتر از آن است که وصف شود. علاوه بر این علم را فقط برای اینکه علم است، بسیار بزرگ میشمرد و مقام آن را گرامی میداشت؛ نقل شده که یکی از امرای سمنان خواست تا از معلومات او استفاده کند و در محضرش شاگردی کند. ابن هیثم گفت: باید ماهیانه صد دینار طلا بپردازی تا حکمت و فلسفه را به تو بیاموزم. امیر پذیرفت و با این قرارداد نزد او به تحصیل علم پرداخت و هر ماه مبلغ معیّن شده را به ابن هیثم میداد. وقتی امیر پس از کسب فضل و کمال خواست از نزد استاد برود، ابن هیثم تمام پولی را که در این مدت از او گرفته بود یک جا به امیر پس داد و چیزی از آن پول را بر نداشت. چون اصرار امیر را برای قبول کردن دینارها دید گفت: من نیازی به آنها ندارم خواستم به این وسیله شوق تو را برای کسب دانش آزمایش کنم. وقتی دیدم که در مقابل علم، مال در نظر تو ارزش ندارد، من هم به آموزش تو رغبت نشان دادم و تو را پذیرفتم. امیر از قبول وجوه امتناع ورزید و گفت: استاد من آن را به تو هدیه میکنم. ولی ابن هیثم گفت: نه! این نه هدیه است و نه رشوه و نه مزد آموزش کار نیک! بدین گونه شهریه شاگرد ثروتمند را پس داد و آن را از امیر قبول نکرد.[5]
آری هدف از آموزش و تحصیل و تعلیم علم و دانش، باید خود علم باشد و نه برای رسیدن به آمال و مطامع دنیوی و نه هیچ چیز دیگری؛ اگر انسان در راه علم و علم آموزی تلاش کند و هدفی جز کسب رضایت خداوند نداشته باشد قطعا خداوند نیز سختیهایی را که در راه علم و علم آموزی متحمّل میشود را آسان نموده و در این راه به او کمک میکند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان