دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ترکیب انضمامی ( ترکیب اقترانی، ترکیب انتسابی )

No image
ترکیب انضمامی ( ترکیب اقترانی، ترکیب انتسابی )

كلمات كليدي : تركيب، تركيب حقيقي، تركيب اعتباري، تركيب عقلي، تركيب خارجي، وحدت، وجود

نویسنده : مسعود اسماعيلي

ترکیب در فلسفه به معنیِ «یکی شدنِ چند چیز» یا «اتحاد امور کثیر» است و دو گونه تقسیم دارد:

-تقسیم به ترکیب حقیقی و ترکیب اعتباری[1]

-تقسیم به ترکیب خارجی و عقلی (ذهنی).[2]

اما در مورد ترکیبْ تقسیم دیگری نیز وجود دارد: تقسیم به «ترکیب انضمامی» و «ترکیب اتحادی» ولذا ترکیب انضمامی در مقابل ترکیب اتحادی مطرح می‌شود و با دو تقسیمِ مزبور نسبت‌هایی دارد که در ادامه گفته خواهد شد.[3]

تعریف ترکیب انضمامی:

اگر اجزاء مرکب هریک در خارج، برای خود ذاتِ جداگانه‌ای داشته باشند[4] و موجودی متمایز از موجود دیگر محسوب ‌شوند[5] و در نتیجه، تعدد و کثرتِ درون مرکب بالفعل باشد، مرکبْ انضمامی خواهد بود.[6] یعنی اگر اجزاء مرکب ، هریک وجودی غیر از وجود دیگری، به خود اختصاص دهد، دارای تمایز و کثرت واقعی و خارجی خواهند بود و ترکیبْ انضمامی است.

تفاوت ترکیب انضمامی با ترکیب اتحادی:

در ترکیب اتحادی، ذات شیء با ذات شیء دیگر، یکی می‌شود و ذات کاملتری را می‌سازد ولذا در مرکب اتحادی، یک چیزْ بیشتر نیست که عین آن دو شیءِ قبلی است.[7] اما در ترکیب انضمامی، اجزاءْ دارای تعدد و تمایزِ وجودی در همان خارج هستند.[8]

نسبتِ ترکیب انضمامی با دیگر تقسیماتِ ترکیب:

طبق دیدگاه برخی فیلسوفان، مرکب انضمامی می‌تواند واجد یک جهتِ وحدتِ حقیقی باشد ولذا از نظر این گروه، ترکیب انضمامی، هم ممکن است ترکیب حقیقی باشد و هم ممکن است ترکیب اعتباری باشد. اما طبق دیدگاه صحیح (دیدگاه ملاصدرا و...)، دو چیزی که به نحو انضمامی با هم ترکیب شده‌اند، یک شیء واحد نخواهند بود تا ذات واحدی داشته باشند و ترکیب حقیقی[9] به وجود آورند ولذاست که خودِ مرکب انضمامی (از جهت ترکیب نه از جهتِ اجزائش)، تحت مقوله‌ای از مقولات ماهوی قرار نمی‌گیرد.[10] از این رو، تقسیم انضمامی را باید نوعی از تقسیم اعتباری به شمار آورد.[11]

اما چون اجزاء ترکیب انضمامی، در خارجْ دارای تمایز ماهوی و وجودی هستند، این ترکیب، ترکیبی خارجی خواهد بود نه ترکیب عقلی (ذهنی). از این رو باید گفت که ترکیب انضمامی، طبق نظر صحیح، ترکیب اعتباریِ خارجی است.

دامنه شمولِ ترکیب انضمامی:

طبق نظر صحیح در مورد ترکیب انضمامی، این ترکیب نمی‌تواند ترکیب طبیعی باشد؛ زیرا در ترکیب طبیعی با ذات واحدی روبرو هستیم. در حالی که در ترکیب انضمامی، مرکبْ ذاتِ واحدی ندارد؛ بلکه ترکیبِ انضمامی یا ترکیبِ صناعی[12] است، مثل ترکیب خانه از مصالح ساختمانی یا ترکیبِ فرضی و اعتباری است؛ مانندِ ترکیبِ یک لشکر از سربازان و یا ترکیب، ترکیبی است که هرچند بطور طبیعی تحقق دارد اما اجزاء مرکب، ذات واحدی را تشکیل نمی‌دهند که این ترکیب را ترکیب طبیعیِ بالعرض می‌نامند. (در مقابل ترکیب طبیعی بالذات که ذات واحدی دارد ولذا ترکیبِ اتحادی است) مانند ترکیب دو جزء یا دو عضوِ بدن حیوانی با یکدیگر.[13] ترکیبِ میان صفتِ غیر تحلیلی با موصوفش یا عَرَض با معروضش (جوهر) نیز ترکیب انضمامی است.[14]

برخی از مصادیق ترکیب انضمامی:

ترکیب جسم از ماده و صورت در فلسفه، بنابر دیدگاهِ مشهورِ فیلسوفان، ترکیب انضمامی است؛ زیرا اجزاء آن، افزون بر آنکه در عالمِ واقعْ دارای جهتِ وحدتی به‌نامِ "جسم" هستند، عقل در همان واقعیت، آنها را از یکدیگر تمیز می‌دهد و در همان متنِ واقع، میانِ ماده و صورت، تمایز و کثرت می‌بیند. در واقع، دو جزءِ جسم، هریک برای خود ماهیتی کامل بوده، لذا هریک ذات و وجودی مختص به خود دارند. اما طبق دیدگاه سید سند و ملاصدرا، ترکیب ماده و صورت، اتحادی است نه انضمامی؛ چون از نظر ملاصدرا، ترکیب انضمامی نمی‌تواند ترکیب حقیقی باشد، در حالی که ترکیب ماده و صورت، ترکیبی حقیقی است.

ترکیب هر عدد از چند تا "یک" (واحد)، ترکیب یک چیز با اَعراضش (نظیرِ ترکیب یک جسم با رنگ و بو و وضعِ خاصی که دارد) و ترکیب یک چیز با نسبت‌هایی (اضافاتی) که دارد (مثل ترکیب یک انسان با پدری‌اش نسبت به یک شخص دیگر)، همگی از مصادیق ترکیب انضمامی محسوب می‌شوند.[15]

مقاله

نویسنده مسعود اسماعيلي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

پیشرفت علمی (Scientific progress)

کار نظریه پیشرفت علمی فقط این نیست که به تشریح و توصیف نمونه‌ها و الگوهایی بپردازد که علم به واقع از آنها پیروی کرده است، بلکه باید ارزش‌ها یا اهدافی را مشخص سازد که بتوانیم آنها را به عنوان شاخص‌هایی برای تعیین "علم خوب" به کار گیریم. علاوه بر این، به سبب همین پیشرفت علمی است که جامعه‌ی علمی به کار خویش افتخار می‌ورزد و خود را نمونه‌ی بی‌رقیب عقلانیت نهادینه شده می‌داند.
تقلید معقول با شعور شهروندی تعارضی ندارد-قسمت اول

تقلید معقول با شعور شهروندی تعارضی ندارد-قسمت اول

پرسش‌های بنیادین انسان درباره جهان هستی و چگونگی تفسیر آن، تاریخی به درازای اندیشه بشری دارد.
نقدی براصول و مبانی عرفان کیهانی

نقدی براصول و مبانی عرفان کیهانی

در بخش اول این مطلب نقدهایی بر مبانی و اصول عرفان کیهانی شامل ناممکن بودن عبادت خداوند و همچنین عدم امکان شناخت خدا و عشق و محبت به خداوند مطرح شد.
نقدی بر مبانی واصول نظری عرفان کیهانی

نقدی بر مبانی واصول نظری عرفان کیهانی

یکی از مباحثی که درحوزه فکر و اندیشه درجامعه کنونی ما مطرح است، بحث ظهور و بروز جریان‌های شبه عرفان یا عرفان‌های کاذب و یا عرفان‌های منهای خدا و شریعت است.
علم و ادراک و نحوه تشکیل آن

علم و ادراک و نحوه تشکیل آن

این مقاله با قبول موجودات جهان به عنوان موجودات عینی و واقعی و با قبول اینکه اشیا در فردیت خویش دارای تشخّص و تعیّن هستند و به عنوان اموری خارجی قلمداد می‌شوند، و همچنین با قبول اینکه آنچه ما ادراک می‌کنیم همانی است که در خارج وجود دارد، به تبیین مراحل ادراک و ایجاد علم می‌پردازد.

پر بازدیدترین ها

فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
نقدی بر مبانی واصول نظری عرفان کیهانی

نقدی بر مبانی واصول نظری عرفان کیهانی

یکی از مباحثی که درحوزه فکر و اندیشه درجامعه کنونی ما مطرح است، بحث ظهور و بروز جریان‌های شبه عرفان یا عرفان‌های کاذب و یا عرفان‌های منهای خدا و شریعت است.
نقدی براصول و مبانی عرفان کیهانی

نقدی براصول و مبانی عرفان کیهانی

در بخش اول این مطلب نقدهایی بر مبانی و اصول عرفان کیهانی شامل ناممکن بودن عبادت خداوند و همچنین عدم امکان شناخت خدا و عشق و محبت به خداوند مطرح شد.
تقلید معقول با شعور شهروندی تعارضی ندارد-قسمت اول

تقلید معقول با شعور شهروندی تعارضی ندارد-قسمت اول

پرسش‌های بنیادین انسان درباره جهان هستی و چگونگی تفسیر آن، تاریخی به درازای اندیشه بشری دارد.
No image

پیشرفت علمی (Scientific progress)

کار نظریه پیشرفت علمی فقط این نیست که به تشریح و توصیف نمونه‌ها و الگوهایی بپردازد که علم به واقع از آنها پیروی کرده است، بلکه باید ارزش‌ها یا اهدافی را مشخص سازد که بتوانیم آنها را به عنوان شاخص‌هایی برای تعیین "علم خوب" به کار گیریم. علاوه بر این، به سبب همین پیشرفت علمی است که جامعه‌ی علمی به کار خویش افتخار می‌ورزد و خود را نمونه‌ی بی‌رقیب عقلانیت نهادینه شده می‌داند.
Powered by TayaCMS