دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ریاست طلبی در آیات و روایات اسلامی

در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورد ریاست طلبی بیان شده است آورده شده.
No image
ریاست طلبی در آیات و روایات اسلامی

آیات

1. تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ [1]

(آرى،) این سراى آخر تو را (تنها) براى كسانى قرار مىدهیم كه اراده برترىجویى در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیك براى پرهیزگاران است!

روایات

كافی

بَابُ طَلَبِ الرِّئَاسَةِ

1. مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع أَنَّهُ ذَكَرَ رَجُلًا فَقَالَ إِنَّهُ یُحِبُّ الرِّئَاسَةَ فَقَالَ مَا ذِئْبَانِ ضَارِیَانِ فِی غَنَمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رِعَاؤُهَا بِأَضَرَّ فِی دِینِ الْمُسْلِمِ مِنَ الرِّئَاسَة [2]

معمر بن خلاد نزد حضرت ابو الحسن علیه السّلام نام مردى را برد و گفت: او ریاست را دوست دارد، حضرت فرمود: بودن دو گرگ درنده در میان گله گوسفندى كه چوپانش حاضر نباشند، زیانبخشتر از ریاست نسبت بدین مسلمان نیست (ریاستطلبى از دو گرگ درنده بدین مسلمان بیشتر زیان رساند).

2. عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جَنَاحٍ عَنْ أَخِیهِ أَبِی عَامِرٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ طَلَبَ الرِّئَاسَةَ هَلَك [3]

امام صادق علیه السّلام فرمود: هر كه ریاست طلبد هلاك شود.

3. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِیَّاكُمْ وَ هَؤُلَاءِ الرُّؤَسَاءَ الَّذِینَ یَتَرَأَّسُونَ فَوَ اللَّهِ مَا خَفَقَتِ النِّعَالُ خَلْفَ رَجُلٍ إِلَّا هَلَكَ وَ أَهْلَك [4]

امام صادق علیه السّلام میفرمود: بپرهیزید از این رؤسائى كه ریاست را بخود میبندند، زیرا بخدا سوگند كه كفشها دنبال سر مردى صدا نكند، جز آنكه هلاك شود و هلاك كند (مقصود از این رؤسا حسن بصرى و سفیان ثورى و ابو حنیفه و امثال آنهاست).

4. عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ وَ غَیْرِهِ رَفَعُوهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَلْعُونٌ مَنْ تَرَأَّسَ مَلْعُونٌ مَنْ هَمَّ بِهَا مَلْعُونٌ مَنْ حَدَّثَ بِهَا نَفْسَه [5]

امام صادق علیه السّلام فرمود: ملعونست كسى كه ریاست را بخود بندد، ملعونست كسى كه بآن همت گمارد، ملعونست كسى كه بفكر آن باشد.

5. مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ أَبِی عَقِیلَةَ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ حَدَّثَنَا كَرَّامٌ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِیَّاكَ وَ الرِّئَاسَةَ وَ إِیَّاكَ أَنْ تَطَأَ أَعْقَابَ الرِّجَالِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَمَّا الرِّئَاسَةُ فَقَدْ عَرَفْتُهَا وَ أَمَّا أَنْ أَطَأَ أَعْقَابَ الرِّجَالِ فَمَا ثُلُثَا مَا فِی یَدِی إِلَّا مِمَّا وَطِئْتُ أَعْقَابَ الرِّجَالِ فَقَالَ لِی لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ إِیَّاكَ أَنْ تَنْصِبَ رَجُلًا دُونَ الْحُجَّةِ فَتُصَدِّقَهُ فِی كُلِّ مَا قَال [6]

ابو حمزه ثمالى گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود: بپرهیز از ریاست و بپرهیز از اینكه دنبال مردم روى، عرضكردم: قربانت گردم ریاست را فهمیدم و اما اینكه دنبال مردم روم، كه من دو سوم آنچه دارم (از احادیث و اخبار شما) از دنبال مردم رفتنم بدست آمده؟؟ فرمود: چنان كه تو فهمیدى نیست مقصود اینست كه بپرهیز از اینكه مردى را بدون دلیل [در برابر امام علیه السّلام] به پیشوائى برگزینى و هر چه گوید تصدیقش كنى.

6. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنْ أَبِی الرَّبِیعِ الشَّامِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ لِی وَیْحَكَ یَا أَبَا الرَّبِیعِ لَا تَطْلُبَنَّ الرِّئَاسَةَ وَ لَا تَكُنْ ذِئْباً- وَ لَا تَأْكُلْ بِنَا النَّاسَ فَیُفْقِرَكَ اللَّهُ وَ لَا تَقُلْ فِینَا مَا لَا نَقُولُ فِی أَنْفُسِنَا فَإِنَّكَ مَوْقُوفٌ وَ مَسْئُولٌ لَا مَحَالَةَ فَإِنْ كُنْتَ صَادِقاً صَدَّقْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ كَاذِباً كَذَّبْنَاك [7]

ابا ربیع شامى گوید: امام باقر علیه السّلام فرمود، واى بر تو، اى ابا ربیع، ریاست مجو و گرگ مباش كه بنام ما مردم را بخورى كه خدا محتاجت كند، و در باره ما آنچه خود نگفتهایم مگو (غلو مكن) زیرا ناچار تو (در قیامت) بازداشت و بازخواست شوى، پس اگر راست گو باشى تصدیقت كنیم، و اگر دروغگو باشى تكذیبت كنیم.

7. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنِ ابْنِ مَیَّاحٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ مَنْ أَرَادَ الرِّئَاسَةَ هَلَك [8]

امام صادق علیه السلام میفرمود: هر كه ریاست خواهد هلاك شود.

8. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ أَ تَرَى لَا أَعْرِفُ خِیَارَكُمْ مِنْ شِرَارِكُمْ بَلَى وَ اللَّهِ وَ إِنَّ شِرَارَكُمْ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُوطَأَ عَقِبُهُ إِنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ كَذَّابٍ أَوْ عَاجِزِ الرَّأْی [9]

محمد بن مسلم گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام فرمود: گمان نكنى كه من خوبان و بدان شما را نمیشناسم؟! چرا بخدا كه بدان شما كسى است كه دوست دارد پشت سرش راه روند، و بناچار باید دروغ پردازد یا ناتوان در رأى باشد.

شرح

- مقصود اینست كه: در هر عصرى شخصى ریاست طلب كه دوست داشته مردم دنبال سرش افتند بوده است و او برابر سؤالات مردم یا دروغى از خود میتراشد یا درمانده و ناتوان وامیماند و ممكن است مقصود این باشد كه: هر كس ریاست را دوست دارد چنین است.

مرحوم مجلسى گوید: ریاست بد و خوب دارد، ریاست خوب آنست كه خداى تعالى به پیغمبران و اوصیا علیهم السلام داده و نیز مانند قاضى و امام جماعت و تدریس و وعظ و هر منصب شرعى كه مقصود رئیس دلسوزى براى مردم و جلوگیرى از فساد و منكرات باشد، و این ریاست واجب كفائى و گاهى واجب عینى است و ریاست مذموم و ناپسند آنست كه شخص رئیس از منصبش سوء استفاده كند و مقصودش بدست آوردن اغراض پست دنیا باشد و این اخبار بر وجوه مذمومه و ناپسند آن حمل شود یا بر اینكه كسى نفس ریاست را دوست داشته و جاه طلب باشد و غرض شرعى مستحسنى از آن نداشته باشد،

...

9. عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ كَتَبَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى الشِّیعَةِ لَیَعْطِفَنَّ ذَوُو السِّنِّ مِنْكُمْ وَ النُّهَى عَلَى ذَوِی الْجَهْلِ وَ طُلَّابِ الرِّئَاسَةِ أَوْ لَتُصِیبَنَّكُمْ لَعْنَتِی أَجْمَعِین [10]

امام صادق علیه السّلام به شیعیان نوشت: سالمندان و خردمندان شما باید به نادانان و ریاست طلبان مهر ورزند یا آنكه نفرین من همه را در بر خواهد گرفت.

بحار الأنوار

باب حب الرئاسة

1- ل، [الخصال] عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَعْبَدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَوَّلُ مَا عُصِیَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِسِتِّ خِصَالٍ حُبِّ الدُّنْیَا وَ حُبِّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبِّ الطَّعَامِ وَ حُبِّ النِّسَاءِ وَ حُبِّ النَّوْمِ وَ حُبِّ الرَّاحَةِ [11]

امام صادق علیه السلام : نخستین چیزهایى كه موجب نافرمانى و معصیت خدا شد شش چیز بود : دنیا دوستى ، ریاست طلبى ، شكم پرستى، زن دوستى ، پُر خوابى و راحت طلبى.

2- مع، [معانی الأخبار] عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَخِیهِ سُفْیَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِیَّاكَ وَ الرِّئَاسَةَ فَمَا طَلَبَهَا أَحَدٌ إِلَّا هَلَكَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ هَلَكْنَا إِذاً لَیْسَ أَحَدٌ مِنَّا إِلَّا وَ هُوَ یُحِبُّ أَنْ یُذْكَرَ وَ یُقْصَدَ وَ یُؤْخَذَ عَنْهُ فَقَالَ لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ إِلَیْهِ إِنَّمَا ذَلِكَ أَنْ تَنْصِبَ رَجُلًا دُونَ الْحُجَّةِ فَتُصَدِّقَهُ فِی كُلِّ مَا قَالَ وَ تَدْعُوَ النَّاسَ إِلَى قَوْلِهِ [12]

به نقل از سفیان بن خالد ـ : امام صادق علیه السلام به من فرمود : اى سفیان! از ریاست بپرهیز ؛ زیرا هركه جویاى ریاست شد هلاك گشت . عرض كردم: فدایت شوم! پس همه ما هلاك شدیم ؛ زیرا هیچ یك از ما نیست جز آن كه دوست دارد اسمش برده شود و مردم به او روى آورند و از او استفاده كنند . حضرت فرمود : درست متوجّه نشدى ، بلكه ریاست طلبى به این معناست كه كسى را غیر از حجّت [خدا] عَلَم كنى و هرچه مى گوید تصدیق نمایى و مردم را به عقیده او فرا خوانى .


[1] القصص : 83

[2] الكافی ج2 ص297

[3] همان

[4] همان

[5] همان, ص298

[6] همان

[7] همان

[8] همان

[9] همان, ص299

[10] همان ج8ص158

[11] همان, ص153

[12] همان

منبع:پژوهه تبلیغ

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

پیشرفت علمی (Scientific progress)

کار نظریه پیشرفت علمی فقط این نیست که به تشریح و توصیف نمونه‌ها و الگوهایی بپردازد که علم به واقع از آنها پیروی کرده است، بلکه باید ارزش‌ها یا اهدافی را مشخص سازد که بتوانیم آنها را به عنوان شاخص‌هایی برای تعیین "علم خوب" به کار گیریم. علاوه بر این، به سبب همین پیشرفت علمی است که جامعه‌ی علمی به کار خویش افتخار می‌ورزد و خود را نمونه‌ی بی‌رقیب عقلانیت نهادینه شده می‌داند.
تقلید معقول با شعور شهروندی تعارضی ندارد-قسمت اول

تقلید معقول با شعور شهروندی تعارضی ندارد-قسمت اول

پرسش‌های بنیادین انسان درباره جهان هستی و چگونگی تفسیر آن، تاریخی به درازای اندیشه بشری دارد.
نقدی براصول و مبانی عرفان کیهانی

نقدی براصول و مبانی عرفان کیهانی

در بخش اول این مطلب نقدهایی بر مبانی و اصول عرفان کیهانی شامل ناممکن بودن عبادت خداوند و همچنین عدم امکان شناخت خدا و عشق و محبت به خداوند مطرح شد.
نقدی بر مبانی واصول نظری عرفان کیهانی

نقدی بر مبانی واصول نظری عرفان کیهانی

یکی از مباحثی که درحوزه فکر و اندیشه درجامعه کنونی ما مطرح است، بحث ظهور و بروز جریان‌های شبه عرفان یا عرفان‌های کاذب و یا عرفان‌های منهای خدا و شریعت است.
علم و ادراک و نحوه تشکیل آن

علم و ادراک و نحوه تشکیل آن

این مقاله با قبول موجودات جهان به عنوان موجودات عینی و واقعی و با قبول اینکه اشیا در فردیت خویش دارای تشخّص و تعیّن هستند و به عنوان اموری خارجی قلمداد می‌شوند، و همچنین با قبول اینکه آنچه ما ادراک می‌کنیم همانی است که در خارج وجود دارد، به تبیین مراحل ادراک و ایجاد علم می‌پردازد.

پر بازدیدترین ها

فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
نقدی بر مبانی واصول نظری عرفان کیهانی

نقدی بر مبانی واصول نظری عرفان کیهانی

یکی از مباحثی که درحوزه فکر و اندیشه درجامعه کنونی ما مطرح است، بحث ظهور و بروز جریان‌های شبه عرفان یا عرفان‌های کاذب و یا عرفان‌های منهای خدا و شریعت است.
نقدی براصول و مبانی عرفان کیهانی

نقدی براصول و مبانی عرفان کیهانی

در بخش اول این مطلب نقدهایی بر مبانی و اصول عرفان کیهانی شامل ناممکن بودن عبادت خداوند و همچنین عدم امکان شناخت خدا و عشق و محبت به خداوند مطرح شد.
تقلید معقول با شعور شهروندی تعارضی ندارد-قسمت اول

تقلید معقول با شعور شهروندی تعارضی ندارد-قسمت اول

پرسش‌های بنیادین انسان درباره جهان هستی و چگونگی تفسیر آن، تاریخی به درازای اندیشه بشری دارد.
No image

پیشرفت علمی (Scientific progress)

کار نظریه پیشرفت علمی فقط این نیست که به تشریح و توصیف نمونه‌ها و الگوهایی بپردازد که علم به واقع از آنها پیروی کرده است، بلکه باید ارزش‌ها یا اهدافی را مشخص سازد که بتوانیم آنها را به عنوان شاخص‌هایی برای تعیین "علم خوب" به کار گیریم. علاوه بر این، به سبب همین پیشرفت علمی است که جامعه‌ی علمی به کار خویش افتخار می‌ورزد و خود را نمونه‌ی بی‌رقیب عقلانیت نهادینه شده می‌داند.
Powered by TayaCMS