دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ایران و جنگ جهانی اول

No image
ایران و جنگ جهانی اول

كلمات كليدي : جنگ جهاني اول، ايران، انگليس، روسيه، عثماني، آلمان، احمدشاه، علوم سياسي

نویسنده : مرتضي اشرافي

بعد از تاج‌گذاری احمدشاه‌ (۲۷ شعبان ۱۳۳۲‌ق)، ناصرالملک (نایب‌السلطنه)، روانه‌ی اروپا شد و "میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک" به رئیس‌الوزرایی منصوب گردید. مقارن این احوال جنگ جهانی اول نیز آغاز شد ‌(چهارم اوت ۱۹۱۴‌م/ شعبان ۱۳۳۲‌ق)؛ در این هنگام پیش از آن‌که ایران بی‌طرفی خود را رسما اعلام کند، نیروهای روسیه‌ی تزاری از پنج سال قبل از جنگ در جهت اجرای مقاصد سیاست استعماری و براساس قرارداد ۱۹۰۷م، در آذربایجان مستقر شده بودند و عثمانی‌ها نیز که از قدیم‌الایام چشم طمع به ایالت زرخیز آذربایجان داشتند، از ۱۹۰۵م، به بهانه‌ی اختلاف مرزی در حدود ایران تاخت و تاز می‌کردند.[1]

این وضعیت تا زمان جنگ بالکان‌ (۱۹۱۲م) ادامه داشت تا آن‌که یک کمیسیون مختلط مرزی، مرزهای ایران و عثمانی را تحدید کرد. اما عثمانی‌ها همواره تمایلات جاه‌طلبانه‌ای را دنبال می‌کردند و حضور نیروهای روسیه را در آذربایجان تهدیدی علیه مرزهای خود تلقی می‌نمودند. دولت ایران برای متقاعد‌کردن دولت‌های روسیه و عثمانی، در مورد بیرون بردن نیروهای خود از داخل آذربایجان و مرزهای غربی، اقدامات دیپلماتیکی را در اسلامبول و پطرزبورگ آغاز کرد تا بدین واسطه موانع ایران را در اتخاذ بی‌طرفی در جنگ، از میان بردارد.[2]

به همین مناسبت، دولت قبل از مذاکره با روسیه، در نهم ذیقعده‌ی ۱۳۳۲‌ق، علاءالسلطنه، وزیر امورخارجه را مأمور کرد تا "عاصم بیک" سفیر عثمانی را در جریان بی‌طرفی ایران قرار داده و از وی سئوال کند: "آیا دولت عثمانی هم این بی‌طرفی را محترم خواهدشمرد؟"، "عاصم‌بیگ" پاسخ داد: "البته این بی‌طرفی مورد نظر عثمانی می‌باشد، اما رعایت آن منوط به بیرون‌ رفتن قوای روسیه از آذربایجان است و تا زمانی که اوضاع بر این منوال است، دولت عثمانی تعهد کاملی از بی‌طرفی ایران نخواهد کرد، مگر آن‌که نیروهای روسیه خاک ایران را ترک کنند." بنابراین مذاکرات، وزارت امورخارجه‌ی ایران، در دهم ذیقعده‌ی ۱۳۳۲‌ق با ارسال یادداشتی به سفارت روسیه، با اعلام بی‌طرفی ایران، از دولت روسیه درخواست کرد تا نیروهای نظامی خود را از ایران خارج نمایند.[3]

اعلام بی‌طرفی ایران

با همه‌ی این احوال، دولت "مستوفی‌الممالک"، بدون اخذ هیچ‌گونه امتیازی از طرفین مخاصمه در ۱۲‌ ذیحجه‌‌ی ‌۱۳۳۲‌ق‌ (اول ‌نوامبر ‌۱۹۱۴‌م ) طی فرمانی، به ‌ نام شاه، رسما بی‌طرفی ایران را اعلام نمود. [4]

ورود نیروهای متخاصم به ایران

عثمانی‌ها با حمایت آلمان از مرزهای غرب کشور تا مرکز همدان پیش آمدند و از آنجا راهی قفقاز و مرزهای روسیه شدند. واکنش متقابل روسیه چنان عثمانی‌ها را به عقب راند که آذربایجان شرقی در بهمن ۱۲۹۳‌ش، به اشغال نظامیان روس درآمد. روس‌ها در مرداد ۱۲۹۴‌ش، تا پشت دروازه‌های تهران جلو آمدند. پیش‌روی روس‌ها به‌ سمت پایتخت موجب مهاجرت عده‌ای از نمایندگان مجلس از تهران و تعطیلی مجلس شد. احمد‌شاه درصدد انتقال پایتخت از تهران به اصفهان برآمد، وزیران مختار روس و انگلیس او را از اجرای این تصمیم بازداشتند و روس‌ها به قزوین عقب‌نشینی کردند. در این مدت رؤسای دولت در تهران تحت فشار بیگانگان مرتبا تغییر می‌کردند.[5]

هم‌زمان با این تغییر و تحول در تهران، نیروهای انگلیسی وارد جنوب شدند و با پیش‌روی آنها در صفحات جنوب ایران، در نیمه‌ی اول سال‌ ۱۹۱۶م، ایران عملا تحت اشغال قوای سه کشور بیگانه قرار گرفت: روس‌ها قسمت شرقی آذربایجان و گیلان و مناطق وسیعی که شامل قسمت اعظم استان مرکزی کنونی، قم، کاشان، نطنز و بخشی از استان اصفهان می‌شد را اشغال کرده بودند و عثمانی‌ها، آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، همدان و بروجرد را تحت سلطه‌ی خود گرفته بودند. بخش مهمی از سرزمین‌های جنوب نیز در اشغال انگلیسی‌ها بود و حکومت مرکزی که فقط تهران را در اختیار داشت عملا تابع و مجری سیاست روس و انگلیس، یعنی متفقین آن روز بود.[6]

اقدامات نیرو‌های متخاصم

روسیه و انگلستان در خلال جنگ جهانی اول عملا با انعقاد قراردادهائی ایران را به مناطق تحت نفوذ خود تبدیل کرده بودند و ورود نظامیان آنان به داخل کشور که غالبا با استناد به این قراردادها صورت می‌گرفت، سبب شده بود که دولت مرکزی حتی در تهران، قدرتی نداشته باشد. یکی از این توافق‌نامه‌ها پیمان معروف ‌۱۹۱۵‌م، بود که در ۲۸‌ دی‌ ۱۲۹۳ش، میان روسیه و انگلستان به امضا رسید. این پیمان که به فاصله‌ی ۸۰ روز پس از اعلام بی‌طرفی ایران در جنگ به امضای دو دولت مذکور رسید، قلمرو نفوذ دو کشور در ایران را بیش از آنچه که در پیمان ‌۱۹۰۷ آنان مقرر شده بود، توسعه داد. به‌ موجب این پیمان، دو کشور حقوق و امتیازات ارضی بیشتری برای خود در ایران قائل شدند و هزینه‌ی نگاهداری نیروهای خود در ایران را نیز به گردن دولت تهران گذاشتند. ورود نظامیان روسیه به شهرهای تبریز، ارومیه، همدان، قزوین، زنجان و کرمانشاه که در زمستان ۱۲۹۳ش و در تمام طول سال ‌۱۲۹۴ صورت گرفت، نتیجه‌ی همین توافق‌نامه بود. روس‌ها این قرارداد را به بهانه‌ی فراهم شدن زمینه‌ی مقابله با پیش‌روی نیروهای عثمانی در ایران امضا کردند. در زمان انعقاد این پیمان، عثمانی‌ها تبریز را در اشغال خود داشتند. انگلیسی‌ها نیز متعاقب انعقاد پیمان ۱۹۱۵‌م ، در نواحی جنوبی کشور پیش‌روی‌های چشم‌گیری داشتند.[7]

تحریکات آلمانی‌ها در ایران

گرایش به آلمان، صرف‌نظر از هدف‌های استعماری آن، واکنشی طبیعی در برابر خسارت‌های تاسف‌بار ایران بود که کشورمان را تا سر حد یک دولت مطیع و حتی مستعمره از سوی دو قدرت بزرگ و توسعه‌طلب روس و انگلیس تنزل می‌داد. در نتیجه، با آغاز جنگ جهانی، چشم امید ایرانیان به آلمان دوخته شد، آلمان از نظر ایران دولتی استعمارگر نبود و دست کم در روابط با ایران سوابق استعماری نداشت. ایران از ۱۸۸۵‌م، با آلمان رابطه‌ی سیاسی برقرار کرده بود و با آغاز جنگ جهانی اول این رابطه نزدیک‌تر شد. سیاست‌مداران آلمان نیز از این گرایش استفاده‌ی فراوانی کردند و فعالیت‌های خود را در ایران گسترش دادند، در این زمان به‌ علت توسعه‌ی درگیری‌ها، آلمانی‌ها مصمم شدند در وسعت بخشیدن اقدامات خود علیه متفقین به‌ویژه بریتانیا، گروه‌هایی را برای برانگیختن اهالی شرق ایران علیه انگلستان به افغانستان و هندوستان اعزام دارند، همچنین درصدد برآمدند تا ایلات و عشایر جنوب ایران، نظیر دشتی‌ها، تنگستانی‌ها، دالکی‌ها، برازجانی‌ها و چاهکوتاهی و احمدی را علیه انگلیسی‌ها بشورانند. آلمانی‌ها برای این منظور‌، روابط خود را با دموکرات‌ها و ملیون تقویت کردند و قصد داشتند با این نفوذ، دولت ایران را علیه روس و انگلیس به جنگ وارد کنند. [8]

اوضاع اقتصادی ایران در جنگ جهانی اول

اقتصاد ایران در سراسر دوره‌ی انقلاب مشروطه و پس از آن، همواره با الگوی بسیار نامتعادل از توزیع ثروت و درآمد مواجه بوده است و تقریبا همیشه قشر عظیم جمیت کشور در فقر و محرومیت به سر برده و تنها طبقات محدودی در رفاه و آسایش مالی زیسته‌اند. در سراسر این دوره پرداخت‌ها دچار کسری مزمن بود و پیوسته بر میزان بدهی‌های خارجی افزوده می‌شد. در ساختار اقتصادی یا فنی ـ صنعتی کشور تحول بارزی رخ نداده بود. نزدیک به ۹۰‌ درصدد نیروی کار در کشاورزی و صنایع دستی روستایی اشتغال داشتند و ۱۰‌ درصدد باقیمانده به تجارت، خدمات دولتی و صنایع شهری مشغول بودند. روس و انگلیس هرگونه تلاش برای سر و سامان دادن به امور اقتصادی را ناکام می‌گذاشتند.[9] سیر وابستگی ایران به بازار جهانی و تسلط کالایی استعمار با سرعتی بی‌مهار ادامه داشت. دیون خارجی ایران رقم کلانی را نشان می‌داد.[10] در آغاز جنگ، ایران مقدار زیادی بهره مقروض بود. طبیعتا این وضعیت، قدرت هرگونه حرکت و تدبیر در برابر قدرت‌های مزبور را سلب می‌کرد و ایران را تا حد یک آلت فعل تنزل می‌داد.[11]

سرانجام جنگ و اشغال ایران

با روی کارآمدن حکومت بلشویکی در روسیه، بین افسران قشون اشغالی روس بر سر این‌که از حکومت جدید روسیه اطاعت کنند یا نه، اختلاف افتاده بود. بخش مهمی از غرب ایران در اشغال عثمانی‌ها بود و در جنوب نیز، نیروی تفنگ‌داران جنوب (که انگلیسی‌ها به‌وجود آورده بودند)، فرمانروایی می‌کردند؛ "عین‌الدوله" که علاوه‌بر مشکلات سیاست خارجی با بحران شدید مالی، قحطی و گرسنگی در قلمرو حکومت خود روبه‌رو شده بود، روز ۲۵ دی ماه ۱۲۹۶‌ش، استعفا داد و مستوفی‌الممالک به جانشینی وی تعیین گردید. مستوفی‌الممالک در داخل با همان مشکلات عین‌الدوله دست به گریبان بود، ولی در سیاست خارجی با انعقاد قرارداد صلح بین روسیه و آلمان ‌(قرارداد برست لیتوسک) موفقیت بزرگی به‌دست آورد، زیرا به‌موجب این قرارداد، روس‌ها مکلف به بیرون بردن نیروهای خود از ایران گردیدند.[12]

مستوفی‌الممالک سرانجام در برابر مشکلات داخلی تاب مقاومت نیاورد و روز هشتم اردیبهشت ‌۱۲۹۷ش، از ریاست دولت کناره‌گیری کرد. احمدشاه، نجف‌قلی‌خان صمصام‌السلطنه را به جانشینی وی منصوب کرد. ولی دو ماه بعد با مخالفت شدید مردم و بسته‌شدن بازار برکنار گردید. احمدشاه مجددا وثوق‌الدوله را به رئیس‌الوزرائی منصوب کرد، اولین کار وثوق‌الدوله در دوره‌ی جدید حکومت خود تعقیب و دستگیری اعضای کمیته‌ی مجازات و اعدام سران آنها در میدان توپخانه بود. هنگامی که وثوق‌الدوله مأمور تشکیل کابینه شد، تخلیه‌ی سربازان روس از ایران در شرف انجام بود. دو ماه بعد از تشکیل کابینه‌ی جدید وثوق‌الدوله، جنگ بین‌المللی اول با شکست متحدین پایان یافت و نیروهای عثمانی نیز تا پایان سال ‌۱۹۱۸م، ایران را تخلیه کردند.[13]

جمع‌بندی

جنگ جهانی اول در زمانی آغاز شد که ایران از جوانب گوناگون اوضاعی آشفته، نابسامان و متزلزل داشت. در سال‌های جنگ جهانی اول، موجی از قحطی، فقر، گرسنگی، قتل و غارت دامن‌گیر جامعه‌ی ایران شده بود. بیماری‌های مسری به‌ویژه تیفوس در مناطقی که بیشتر در معرض تاخت و تاز نیروهای بیگانه بود، بیداد می‌کرد. به‌طور کلی در میان طیف گسترده‌ی نخبگان سیاسی و فرهنگی سه گرایش متضاد وجود داشت: اقلیت دموکرات‌ها خواستار اتحاد با قدرت‌های مرکزی بوده؛ گروه محافظه‌کار ادعا داشتند نفع کشور در آن است که منفعل بماند و از این طریق متحدین را همراهی کند. اعتدالیون، که به ‌اندازه‌ی تندروها از دخالت‌های روس و انگلیس برآشفته بودند، در انتخاب شیوه‌ی‌ عمل با احتیاط بیشتری اقدام می‌کردند و اعتقاد داشتند که دشمنی آشکار با متفقین خطر استعمار کامل و تجزیه کشور را دربر دارد. در جریان ۴ سال جنگ اول جهانی، ایران دست‌کم ۱۵ بار شاهد ظهور و سقوط کابینه‌های مختلف کم‌ دوام بود و عمر متوسط هر دولت تحت تأثیر هرج و مرج سیاسی ناشی از جنگ، از ۱۰۰ روز تجاوز نمی‌کرد. [14]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS