دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جامعه ی تعلیمات اسلامی

No image
جامعه ی تعلیمات اسلامی

جامعه ي تعليمات اسلامي، حاج شيخ عباسعلي اسلامي، امام خميني، رژيم پهلوي، نهضت ملي شدن صنعت نفت، آيت الله كاشاني

نویسنده : محمد علی زندی

جامعه‌ی تعلیمات اسلامی توسط حاج شیخ‌عباسعلی اسلامی، یکی از فعالان فرهنگی و سیاسی، برای فعالیت‌های تبلیغی و دینی علیه سیاست‌های ضدمذهبی پهلوی تأسیس شد. آموزش اصول و مبانی اسلامی، رکن اصلی و اساسی در تعلیم و تربیت مدارس جامعه‌ی تعلیمات اسلامی بود. که توانست در طول سه دهه فعالیت صاحب بزرگ‌ترین مدارس زنجیره‌ای غیر دولتی در زمان پهلوی دوم شود.

عباسعلی قرائتی سبزواری، معروف به اسلامی در سال 1275هـ.ش در شهر سبزوار یکی از شهرهای شمال غربی استان خراسان به‌دنیا آمد. پدرش شیرازی الاصل و از ترکان قشقائی و مادرش از طوایف بختیاری بود. اجداد وی در دوره‌ی فتحعلی شاه از نواحی بختیاری به سبزوار تبعید شده بودند.[1] وی در پنج سالگی به مکتب رفت و دروس مقدماتی را فرا گرفت. در سال 1290هـ.ش جهت ادامه‌ی تحصیل به مشهد رفت و از محضر اساتیدی همچون، آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی، آیت‌الله آقازاده کفایی و آیت‌الله آقاحسین قمی بهره برد[2] و پس از مدتی به سبزوار برگشت و دو مجلس درس در مسجد جامع برقرار کرد و به تعلیم توضیح‌المسائل و قرائت قرآن پرداخت در سال 1305 به‌همراه عده‌ای راهی عراق شد و در شهرهای نجف، کربلا، سامرا، از حوزه‌ی درس بزرگان آنجا به‌ویژه شیخ آقابزرگ تهرانی کسب فیض نمود[3] و با نجم‌الحسین هندی معروف به نجم‌العلماء روحانی مشهور شهر لکنهوی هندوستان و موسس مدرس‌الواعظین آشنا شد و در سال1310 عازم ایران گردید و سه سال در شهرهای مشهد و سبزوار به نشر احکام و معارف دینی پرداخت و در سال1313 به قصد ترویج و تبلیغ و استفاده از تجربه‌ی مدرس‌الواعظین لکنهو عازم هند شد[4] و به شهرهای رانکو، رامپور، کلکته، بنارس و بمبی مسافرت کرد و در بین ایرانیان مهاجر به تبلیغ و ترویج دین پرداخت و کتاب‌های خطی شیعه را در کتابخانه‌ی رامپور تنظیم کرد و بعد از یک سال عازم ایران شد و پس از شهریور1320 به تهران آمد و با تشکیل "جمعیت پیروان قرآن" در سال1322، هسته‌ی اولیه‌ی جامعه‌ی تعلیمات اسلامی را بنا نهاد.[5]

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی شیخ‌عباسعلی اسلامی

حاج شیخ‌عباسعلی اسلامی در کنار فعالیت فرهنگی، فعالیت‌های سیاسی نیز انجام می‌داد. اسلامی از نخستین روزهای نخست‌وزیری هژیر به مخالفت با او پرداخت و در ادمه با مشورت برخی از روحانیون به مجلس شورای ملی رفت و با درخواست پانزده نفر از وکلای مجلس، نطقی ایراد کرد و فضایی به نفع آیت‌الله کاشانی و علیه هژیر ایجاد نمود این مبارزات تا اعدام انقلابی هژیر توسط فدائیان اسلام ادامه داشت که اسلامی پس از آن دستگیر شد.[6] اسلامی بعد از ترور شاه در 15بهمن 1327 نیز دستگیر شد. از دلایل این دستگیری، رابطه‌ی نزدیک وی با آیت‌الله کاشانی و فدائیان اسلام و سخنرانی و اقدامات مذهبی علیه رژیم بود.[7]

اسلامی در نهضت ملی شدن صنعت نفت و همراهی با آیت‌الله کاشانی با جدیت تمام شرکت کرد[8] و سخنرانی‌هایی در شهرهای تبریز (تبلیغ به نفع آیت‌الله کاشانی و جنبش نهضت ملی نفت و علیه حزب توده)، در شیراز (لزوم پشتیبانی از نهضت ملی نفت و نیز رهبران آن یعنی کاشانی و مصدق)، خوزستان (روشن کردن ذهن مردم برای مقابله با فعالیت‌های جاسوسان انگلیسی) و در کرمان (انتقاد از حکومت بیست ساله‌ی رضاشاه به خصوص سیاست‌های ضد مذهبی او) انجام داد.[9]

وی پس از کودتای 28مرداد 1332 چندین نوبت دستگیر شد و رابطه‌هایی با بازماندگان جبهه‌ی ملی اول، سپس جبهه‌ی ملی دوم، و نیز اعضای نهضت آزادی و برخی گروه‌های دیگر برقرار نمود.[10]

در جریان لایحه‌ی انجمن‌های ایالتی و ولایتی، اسلامی یکی از علمای فعالی بود که به مخالفت با این لایحه پرداخت[11] و در مسجد حاج سیدعزیزالله تهرانی و مسجد اعظم قم علیه دولت سخنرانی کرد[12] و با دعوت از وعاظ تهران و جامعه‌ی اهل منبر در منزل خود، اطلاعیه‌ای علیه لایحه صادر نمودند و از دولت خواستند که در این امر تجدیدنظر کند.[13]

اسلامی در همان سال 1341 از طرف جمعی از متدینین شهر بندر انزلی برای سخنرانی دعوت شد[14] و در سخنرانی خود سیاست‌های اعلام‌شده از طرف رژیم شاه را به شدت مورد حمله قرار دارد که باز هم باعث دستگیری وی شد.[15] اسلامی بعد از آزادی از زندان در عید فطر، 7/12/1341 به محضر امام خمینی(ره) شتافت، امام در سخنرانی خود ابتدا رفراندوم شاه را مورد انتقاد قرار داد و بعد درباره‌ی اسلامی گفت: «اگر آقای اسلامی را نگذاشتند در تهران به منبر برود دیدند که ایشان در بندر انزلی منبر رفتند و حقیقت را در آنجا بیان داشتند و اگر در بندر انزلی از ادامه‌ی سخنان ایشان جلوگیری کردند، شک نداشته باشند که ایشان سخنان خود را در جای دیگر دنبال خواهد کرد و هرجا فرصت پیدا کند مطلب را به گوش مردم خواهد رساند.»[16]

پس از حمله‌ی وحشیانه‌ی کماندوهای رژیم شاه به مدرسه‌ی فیضیه‌ی قم در دوم فروردین 1342، اسلامی با ارسال تگلراف برای امام خمینی(ره)، ضمن محکوم کردن این اقدام ننگین به همدردی با ایشان پرداخت.[17]

در جریان 15خرداد 1342، اسلامی طی سخنرانی‌هایی علیه رژیم پهلوی، به همراه جمعی از مشهورترین وعاظ تهران و قم که جمعا 57 نفر بودند دستگیر شدند.[18]

به‌طور کلی، وی در طول حیات رژیم پهلوی، دوازده بار به زندان افتاد و تا آخرین لحظه به مخالفت با رژیم پهلوی پرداخت[19] که این فعالیت مستمر باعث گردید امام خمینی(ره) چندین بار در سخنرانی‌های خود از او تجلیل نماید.[20] او همچنین بعد از انقلاب اسلامی چندین بار در جهبه‌ی جنگ حضور پیدا کرد تا این‌که در 20فروردین 1366 در سن 89 سالگی دار فانی را وداع گفت و بعد از تشیع در حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) به خاک سپرده شد. از آثار اسلامی می‌توان، کتاب‌های "دو از یاد رفته (امر به معروف و نهی از منکر)"، راه حسین(ع)، علی و سقیفه، علی و شوری، علی و غدیر و رساله‌های در موضوع حجاب، کتاب جهاد و... را نام برد.[21]

جمعیت پیروان قرآن

اسلامی بعد از ورود به تهران(1320) به همراه تعدادی از بازاریان متمول و متدین و مؤمن[22] که گسترش و اشاعه‌ی فرهنگ غربی و مظاهر ضد اسلامی آن را در تهران، نمی‌توانستند تحمل کنند و آن‌را خطری اساسی و بزرگ برای تربیت جوانان می‌دانستند و بر این باور بودند که با هر وسیله و امکانی باید در مقابل آن ایستاد،[23] به همین منظور جمعیت پیروان قرآن را در سال 1322 تشکیل دادند.[24]

اهداف جمعیت پیروان قرآن:

ترویج شریعت غرّای احمدی و مذهب اثنا عشری، تربیت اطفال و جوانان با آداب و سنن شرعیه و اخلاق حسنه به‌وسیله‌ی آموزش و پرورش، معرفی نمودن علمی و عملی اسلام حقیقی به جهانیان، دستگیری از فقرا... و اداره نمودن جامعه به پیروی از علما و فقهای اثنا عشری و منع توهین و مخالفت با آنان به دلیل و برهان، کمک و مساعدت به طلاب علوم دینیه، سعی و کوشش در اتحاد و اتفاق مسلمن و جلوگیری از تولید نفاق بین آنان، مهیا نمودن وسایل آسایش فقر از حیث خواروبار، پاسخ دادن به مخالفین اسلام و مذهب اثنا عشری و پافشاری در مقابل دشمنان دین به‌وسیله کتب و مجلات و روزنامه‌ها و کنفرانس‌های عمومی و به‌طور کلی رعایت تمام مقررات اسلامی و مذهب اثنا عشری.[25]

در برنامه‌های این جمعیت به صراحت بحث تأسیس مدارس آمده و همانجا به مدارس تمام روزی که قرار است در نقاط مختلف تهران تأسیس شود، اشاره شده است. نخستین کلاس‌های جمعیت پیروان قرآن در منزل خود اسلامی تشکیل شد بعد بازاریان با مشاهده‌ی زحمات اسلامی و ارتباطش با آیت‌الله کاشانی و مورد تأیید قرار گرفتن از طرف ایشان و دیگر علما، خدمات مالی فراوانی جهت تحقق برنامه‌ها و اندیشه‌های اسلامی به او اهدا کردند و گذشت زمان بر رونق کلاس‌های دینی اسلامی افزود و خانواده‌های بسیاری علاقه‌مند شدند که فرزندان خود را جهت تعلیم و کسب اصول دینی به کلاس‌های یاد شده بسپارند. با سرمایه‌ی برخی بازاریان چند اتاق و پس از مدتی چند خانه اجاره گردید. استقبال مردم از برنامه‌هی مذهبی اسلامی او را به فکر انداخت تا کوشش کند امتیاز یک مدرسه‌ی ملی (غیر دولتی) را کسب کند؛ بدین ترتیب جامعه‌ی تعلیمات اسلامی که از خیلی قبل کارش را با نام جمعیت پیراون قرآن آغاز کرده بود در سال 1328، با اسم "جامعه‌ی تعلیمات اسلامی" صاحب اساسنامه شد و به‌طور رسمی کار خود را شروع کرد.[26]

اساسنامه و مرامنامه‌ی جامعه‌ی تعلیمات اسلامی

در اساسنامه‌ سال تأسیس جامعه‌ی تعلیمات اسلامی سال 1322 ذکر شده است، اما از سال 1328 صاحب اساسنامه شد و از طرف وزارت فرهنگ به آن مجوز داده شد.[27] در یکصد و شصت و هشتمین جلسه‌ی رسمی جامعه‌ی تعلیمات، مورخ 28/8 /1328، اساسنامه با 37ماده به تصویب اعضای هیئت مدیره (حاج شیخ‌عباسعلی اسلامی، حاج شیخ‌نصرت‌الله شیخ‌العراقین بیات، دکترمرتضی ملکی، شیخ‌محمد آخوندی، حاج عباسعلی بازرگان، ابراهیم نیک‌سیر، حسینعلی گلشن، حاج غلام‌حسین دلیل تهرانی، حاج سیدحسن عرفانی، ابوالقاسم میرزایی، حاج محمد جاراللهی، سیدحسین میرخان، حاج ناصر عطایی، حاج مصطفی ایروانی، حاج سیدرضا مجد، سیدمحمدرضا رجایی، حاج سراج انصاری، دکتر فقیهی شیرازی، رحیم منصوریه، حاج عبدالحسین یوسف‌زاده، حاج عباس نجاتی، حسین مزینی) رسید.[28]

ماده‌ی پنجم اساسنامه، هدف جامعه را چنین بیان می‌کند: «هدف و منظور جامعه تبلییغ و ترویج دین حنیف اسلام و مذهب شیعه‌ی اثنی عشری طبق احکام قرآن و سنن حضرت پیغمبر اکرم(ص) و ائمه‌ی طاهرین(ع) و تقلید از اعلم علمای امامیه است به طریق زیر:

الف- تعلیم و تربیت اطفال و سایر افراد به‌وسیله‌ی تأسیس کودکستان‌ها و دبستان‌ها و دبیرستان‌ها، مدارس عالیه و سایر مدارس فنی طبق موازین شرعی و تشکیل کلاس‌های اکابر شبانه‌روزی و تهیه‌ی معلمین فاضل کارآزموده، تأسیسات مزبور فعلا برای داخل کشور و لدی‌الاقتضاء برای سایر کشورها خواهد بود.

ب- تبلیغ به‌وسیله‌ی تشکیل مجالس وعظ و خطابه و سایر وسایل ممکنه برای عامه‌ی مردم و تهیه و اعزام مبلغ به نقاط لازم.

ج- تهیه و چاپ کتب و رسایل و نشریات دینی.

د- تأسیس پرورشگاه‌ها برای یتیمان و بیمارستان‌ها جهت درمان عمومی و انجام سایر امور خیریه به طرز نوین و با رعایت موازین شرعی.»[29]

فعالیت‌های جامعه‌ی تعلیمات اسلامی

جامعه‌ی تعلیمات اسلامی به سرعت مورد استقبال افراد متدین قرار گرفت و حوزه‌ی فعالیت خود را نیز توسعه داد بنا به گزارش هفته‌نامه‌ی آیین اسلام، فهرست خدمات فرهنگی جامعه‌ی تعلیمات اسلامی در چهار سال اول تأسیس عبارت بود از:

1. تأسیس 39 آموزشگاه شبانه؛

2. افتتاح دوازده دبستان و دبیرستان پسرانه و دخترانه؛

3. یک کودکستان؛

4. هشت کلاس اکابر برای مردان بزرگسال؛

5. هفت آموزشگاه اکابر برای زنان بزرگسال؛

6. کلاس مخصوص حفظ قرآن؛

7. افتتاح شعبه در شهرهای قزوین، اصفهان، رودسر، سبزوار، بروجرد، کنگاور، تبریز؛

8. نشر کتب دینی و اخلاقی؛

9. مساعدت در بنای چند مسجد؛

10. تأسیس قرائت‌خانه در مرکز جامعه.[30]

جامعه برای برقراری ارتباط با مردم و گزارش و تبیین اهداف جامعه، مجله‌ای را به نام "تعلیمات اسلامی" راه‌اندازی کرد. این مجله ماهیانه با گزارش دینی- آموزشی، ارگان رسمی جامعه گردید. صاحب امتیاز آن آقای دکترمرتضی ملکی و مدیر مسئول آن حسینعلی گلشن بود.[31] اولین شماره‌ی این مجله در فروردین 1331 منتشر شد. نویسندگان این نشریه عبارت بودند از: حاج شیخ‌عباسعلی اسلامی، دکتر شهیدی، گلشن، هیوی، دکتر ملکی، مهدوی، مهندس دانشور، نیک‌سیر، غفاری، دکتر امین، صدیقی و....[32] این مجله با انتشار 10 شماره، مواجه با فوت آقای دکتر ملکی (صاحب امتیاز آن)گردید و دیگر منتشر نشد.[33]

در ادامه‌ی فعالیت جامعه‌ی تعلیمات اسلامی، تعداد مدارسی که جامعه‌ی تعلیمات اسلامی تا سال 1355 تأسیس کرده بودند عبارت بودند از:

1. دبستان: در تهران 23 عدد دبستان پسرانه و 22 عدد دخترانه و در شهرستان‌ها 27 عدد پسرانه و 4 عدد دخترانه؛

2. راهنمایی: در تهران 11 عدد راهنمایی پسرانه و 12 عدد دخترانه در شهرستان‌ها 15 عدد راهنمایی پسرانه و 1 عدد دخترانه؛

3. دبیرستان: در تهران 2 عدد دبیرستان پسرانه و 4 عدد دخترانه و در شهرستان‌ها 7 عدد پسرانه.[34]

سرانجام جامعه‌ی تعلیمات اسلامی

جامعه‌ی تعلیمات اسلامی پس از انقلاب همچنان به فعالیت خود ادامه داد تا این‌که در زمان نخست‌وزیری شهید رجایی تمام امکانات و تجهیزات حتی دبیرستان‌های جامعه‌ی در اختیار آموزش و پرورش قرار گرفت. در سال 1369 بار دیگر تمام مدارس جامعه‌ی تعلیمات در اختیار جامعه‌ی مذکور قرار گرفت. ریس هیئت مدیره آیت‌الله غیوری، به‌عنوان نماینده‌ی مقام معظم رهبری در این سمت انجام وظیفه می‌کند.[35]

مقاله

نویسنده محمد علی زندی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب جامعه برتر

کتاب جامعه برتر

کتاب «جامعه برتر» با نگاهی عمیق و نو در کلمات گهربار امیرالمؤمنین علیه السلام، بحث امر به معروف و نهی از منکر را مورد بررسی قرار داده است.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS