دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خطر خودخواهی

No image
خطر خودخواهی

خطر خودخواهی

خصیصه حبّ نفس و نقش آن در مسیر حیات مادی و معنوی انسان و آثار و پیامدهایی دارد. بر اساس این خصلت آدمی‌در جلب منفعت و دفع مضرت می‌کوشد و در صیانت خویش تلاش می‌کند. این خصلت ذاتی که در هر موجود زنده ای وجود دارد با نگاه مثبت سپر دفاعی است که خطرات را دفع و منافع را جذب و شرایط ادامه حیات را تکمیل می‌کند. افزون بر این اگر خصیصه ذاتی حبّ ذات به درستی هدایت شود عامل سعادت جاودانی انسان است چرا که هیچ کسی بدبختی و بدفرجامی‌خود را نمی‌خواهد و بطور جدّ انسان خواهان خیر است، چنانکه قرآن کریم می‌فرماید: و کدام خیر برتر و بالاتر از سعادت جاودانه انسان در حریم امن الهی و حیات ابدی. پس چرا انسان‌ها با دست خود خویشتن را به هلاکت می‌افکنند و به دشمن دیرین خود شیطان سر می‌سپارند یا تسلیم نفس امّاره می‌شوند و یا در دام راهزنان و حرامیان می‌افتند؟ به‌طور خلاصه اگر غریزه حبّ نفس به درستی هدایت شود سرمنشأ خیر و سعادت هر دو جهان خواهد بود. اما با نگاه دیگر: غریزه یا خصیصه حبّ نفس می‌تواند خطرآفرین باشد و از خودخواهی، غرور، خودمحوری و طغیان سربر آورد و عامل سرکشی، ستم کاری، حق کشی گردد، آدمی‌عیب‌های خود را نبیند و به صدد چاره جویی برنیاید. همین خصلت است که آدمیان را به پایمال کردن حقوق دیگران و قتل و غارت کشانده و زمین و دریا را از فساد پر می‌کند. از این دیدگاه انسان همواره به تذکر و تنبّه و موعظه نیاز دارد تا سرکشی نفس و حبّ ذات را مهار کند. ساز و کار این مجاهده یکی عامل درونی است که همان مجاهده با نفس بوده و دیگری انتقاد پذیری و حق گرایی و...از اینرو در روایات تربیتی اسلام به تفکر در عیوب خویش و اصلاح نفس و ضرورت نقد و پرهیز از تملق و مبارزه با چاپلوسی توصیه شده است. درباب نقد و نظر نخستین مرحله مسئولیت متوجه انسان است که خود را نقد کند و به رفع معایب خویش بپردازد. پیامبر گرامی‌اسلام در توصیف بندگان شایسته خداوند می‌فرماید: «...و تفکر فی عیوبه واصلحها» در عیوب خویش بیندیشد و به اصلاح آن‌ها بپردازد. همچنین از قول امام صادق(ع) است که می‌فرماید: محبوب ترین برادران من کسی است که عیب‌های مرا به من هدیه کند. امام صادق(ع) تذکر معایب را هدیه ای می‌داند که برادر به برادر خود می‌دهد که نه تنها موجب رنجش نباید باشد بلکه سبب محبوبیت بیشتر می‌گردد. این بدان خاطر است که تذکر عیبها از باب اصلاح و دلسوزی نه از باب تحقیر و نکوهش بلکه کوشش در جهت صلاح و اصلاح است چرا که آدمی‌گاه از عیب خود غفلت می‌کند و در آن می‌ماند و هرگز اصلاح نمی‌شود ولی هرگاه برادر دینی با عنوان آینه مؤمن نقطه ضعف‌ها و عیب‌ها را به تصویر کشد همانند آینه ای است که چهره آدمی‌را از عیب می‌زداید و لذا در روایت آمده: مؤمن آئینه مؤمن است. در روایات اسلامی‌از تعریف‌های نابجا و افراطی نکوهش به عمل آمده است. از پیامبر (ص) روایت شده که فرمود: در چهره مداحان یعنی تملق گویان خاک بپاشید. راز مطلب این است که مدح و ثنا خوانی بی‌جا و تملق و چاپلوسی از یک سو حاکی از ذلت و حقارت مدیحه گویان است و این با کرامت مؤمن سازگار نیست و از سوی دیگر مخاطب را به غرور و نخوت می‌کشاند و چه بسا به طغیان و عصیان وا می‌دارد و مجال نمی‌دهد به خود بیندیشد.

برخورد منصفانه با دیگران

انصاف در نصیحت کردن مردم:‌بدان ای رونده راه خداوند عزوجل که حقیقت نصیحت ارادت خیر است و نصیحت ضد غش است و خیانت... نصیحت بر سه نوع است: نصیحت دیانت است و نصیحت مروت است و نصیحت ریاضت است. اما نصیحت دیانت آن است که هر چه مر دین وی را نقصان آرد، مر وی را از آن باز داری. نصیحت مروت آن است که اگر در اسباب دنیایی با ایشان کار افتد بر مراد ایشان روی. نصیحت ریاضت آن است که چون خواهی که خوی ایشان را بگردانی یا هنری به ایشان در آری، با ایشان چرب رَوی تا باشد که به روزگار دراز مر آن را راست کنی. آیینه‌ای که در آن آیینه صورت نصیحت را بتوان دید، آن آیینه تن توست. آن معاملت که خواهی که با تو کنند، تو با ایشان جز آن نکنی. کما قیل: «اَلمؤمنُ مِرآﺓُ المؤمنُ» هر مؤمنی تن وی مر مؤمنان را چون آیینه است، تنت آیینه گردد تا بدانی که با خلق به چه سان معاملت کنی. تن‌های ایشان از تو همان می‌خواهد که تن تو از ایشان می‌خواهد. مردی ابواسحاق را پرسید: نصیحت چیست؟ گفت: آنکه دیگران را همان دوست داری که تن خود را دوست داری تا اگر مردی را بینی با شمشیر از پس تو همی رود و چاهی بینی در پیش او و او همی نبیند او را بگو از آن چاه حذر کن، چنانکه اگر او تو را گوید تو شاد گردی. آنچه برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند: ابوالقاسم حکیم گوید هر آن مومنی که این چهار چیز نگاه دارد، علم اولین و آخرین را به کار آورده باشد: اول ظاهر چنان دارد که اگر همه خلق بدو اقتدا کنند روا دارد. دوم باطن چنان دارد که اگر همه خلق بر سر وی مطلع شوند روا دارد. سیم حال خویش چنان دارد که اگر مرگ وی را در آن حال دریابد روا دارد. چهارم با خلق معامله چنان دارد که اگر همه خلق با وی همان معامله کنند روا دارد. و همو[حاتم اصم] گفت: علامت انصاف از تن خویش آن است که مردمان را همان حکم کنی که تن خویش را، زیرا که چون تو گناهی کنی تن خویش را به دشمنی نگیری ونعمت او باز نداری، امید آمرزش داری، با مردمان همچنین کن. روایت کرده‌اند از پیامبر(ص) که گفت: هر که‌اندوه مسلمانان ندارد یا دوست ندارد برادر مسلمان را آنچه خود را دوست دارد او از ایشان نباشد. و نیز فرمود: یکی از شما گرویده نباشد تا دوست ندارد برادر خویش را آنچه تن خویش را دوست دارد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

‌جایگاه دادستان در کشورهای جهان و عرف بین الملل

‌جایگاه دادستان در کشورهای جهان و عرف بین الملل

دادستان، کارافزار تضمین حقوق بشر- دادستان در عمده نظام‌های قضایی دنیا نقش برجسته و بااهمیتی دارد؛ گاهی به عنوان مدافع حقوق دولت (وکیل‌الدوله) و گاهی به عنوان مدافع حقوق ملت (وکیل‌المله) و گاهی در جهت احقاق حقوق ملت و دولت، توأمان ایفای نقش می‌کند.
مبانی وجوب مشارکتهای اجتماعی از دیدگاه قرآن

مبانی وجوب مشارکتهای اجتماعی از دیدگاه قرآن

هر مسلمان با پذیرش اسلام، در عضویت حزب الله و از اعضای جندالله است.
سخنگویان یا مهندسان افکار عمومی

سخنگویان یا مهندسان افکار عمومی

پژوهش‌ها چگونه افکار عمومی را مهندسی و جهت دهی می‌کنند؟
مبانی نظری اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)/ بخش دوّم و پایانی‌

مبانی نظری اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)/ بخش دوّم و پایانی‌

در بخش اوّل از مقاله مبانی نظری اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) دو موضوع
مبانی نظری اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)/ بخش اوّل

مبانی نظری اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)/ بخش اوّل

اشاره: اصولاً جهت گیری و گرایش‌های هر اندیشمندی مبتنی بر پیش فرض‌های نظری خاص وی است.
Powered by TayaCMS