دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سومین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری

No image
سومین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری

انتخابات رياست جمهوري، امام خميني، سيدعلي خامنه اي، سيد علي اكبر پرورش، حسن غفوري فرد، سيدرضا زواره اي، نهضت آزادي

نویسنده : محمد علی زندی

محمدعلی رجایی که به عنوان دومین رئیس‌جمهور انتخاب شده بود، مسولیتش حدود 27 روز (از 11 مرداد 1360 تا 8 شهریور 1360) بیشتر دوام پیدا نکرد.[1] چون در هشتم شهریور 1360 با اقدام تروریستی در ساختمان نخست‌وزیری، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر (دکتر محمدجواد باهنر) به اتفاق بسیاری از رجال حکومتی به شهادت رسیدند.[2] طبق قانون اساسی، شورای ریاست‌جمهوری می‌بایست تشکیل شود. مجلس دو روز پس از انفجار دفتر نخست‌وزیری، پیشنهاد نخست‌وزیری آیت‌الله مهدوی‌کنی را مطرح کرد و سرانجام مجلس با 178 رأی موافق، 10 رأی مخالف و 8 رأی ممتنع، مهدوی‌کنی را به ریاست دولت منصوب کرد[3] و او با تأکید امام خمینی مأمور شد تا ضمن تشکیل کابینه، هرچه زودتر مقدمات انتخابات سومین دوره‌ی ریاست‌جمهوری را فراهم کند.[4] در کل ویژگی‌های این دوره‌ی انتخابات را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

1. حاکمیت فضای ترور و انفجار؛

2. ورود روحانیون در عرصه‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری؛

3. جدا شدن جناح لیبرال از بدنه‌ی سیاسی نظام و حمایت یکپارچه‌ی احزاب و گروه‌ها از یک نامزد؛

4. جنگ تحمیلی.[5]

نامزدهای سومین دوره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری

در این دوره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری حدود 46 نفر داوطلب ثبت‌نام کردند[6] که شورای نگهبان صلاحیت 5 نامزد را مورد تأیید قرار داد. نامزدها عبارت بودند از: 1- سیدعلی خامنه‌ای 2- سیدعلی‌اکبر پرورش 3- حسن غفوری‌فرد 4- سیدرضا زواره‌ای 5- محمدرضا مهدوی‌کنی. که با انصراف مهدوی‌کنی این تعداد به چهار نفر رسید. انگیزه‌ی این حضور، نامشخص بودن وضعیت سلامتی آقای خامنه‌ای بود که در آن ایام کسالت و ضعف ایشان، موجب شده بود که تحت چند عمل جراحی قرار گیرند.[7]

در این انتخابات یک نفر دیگر هم قصد شرکت داشت که به علت مأموریت خارج از کشور و ارسال مدارک توسط شخص دیگر آن هم دیرتر از موعد مقرر، نامزدی او مورد پذیرش قرار نگرفت. این شخص دکتر علی‌اکبر ولایتی عضو برجسته‌ی حزب جمهوری اسلامی بود که در آن زمان برای مأموریت به بین‌المجالس کشورهای اسلامی رفته بود و در کشور حضور نداشت.[8]

معرفی نامزدها

1. سیدعلی خامنه‌ای: فرزند سیدجواد در سال 1318‌ ‌ش در مشهد به دنیا آمد. تحصیلات حوزوی را تا اجتهاد گذراند و از نظر تحصیلات جدید دارای مدرک دیپلم می‌باشند. ایشان پیش از انقلاب اسلامی مدرس، مبلغ و امام جماعت بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عضو شورای عالی انقلاب، عضو موسس حزب جمهوری اسلامی، معاون وزارت دفاع در کابینه‌ی دولت موقت، فرمانده‌ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نماینده‌ی امام خمینی در ارتش و شورای عالی دفاع و امام جمعه تهران بودند. پنجمین نماینده‌ی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی دوره‌ی اول با 1 میلیون و 405 هزار و 976 رای، و پس از شهادت آیت‌الله بهشتی و باهنر، سومین دبیر کلی حزب جمهوری اسلامی را بر عهده داشتند.[9] همچنین ایشان قبل از انتخابات در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد عوامل سازمان مجاهدین خلق قرار گرفته و از ناحیه دست و سینه به شدت مجروح شده بودند.[10]

2. سید علی‌اکبر پرورش: فرزند سیدحسین در 1321 در اصفهان به دنیا آمد. وی مدرک فوق لیسانس کارآموزی دبیری داشت و عضو جمعیت موتلقه بود. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در دبیرستان تدریس می‌کرد و پس از پیروزی انقلاب، ابتدا وزیر آموزش و پرورش دولت باهنر و کابینه مهدوی کنی بود. سپس علاوه بر تدریس، نماینده‌ی مجلس خبرگان قانون اساسی شد. در انتخابات مجلس شورای اسلامی دوره‌ی اول، به نمایندگی مردم اصفهان برگزیده شد.[11] ایشان همچنین در دومین دوره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری نیز نامزد شده بودند، که با کسب 646/389 رأی نفر سوم شدند.[12]

3. سید رضا زواره‌ای: فرزند سید اصغر در سال 1317 در ورامین به دنیا آمد. وی مدرک لیسانس حقوق داشت و عضو هیئت موتلفه بود. و در انتخابات میان‌دور‌ه‌ای سال 1360 مجلس اول شورای اسلامی به نمایندگی مردم تهران برگزیده شده بود.[13]

4. حسن غفوری‌فرد: فرزند محمد در سال 1322 در تهران متولد شد. عضو انجمن اسلامی دانشجویان در امریکا بود و از آنجا مدرک دکتری فیزیک اتمی گرفت. مدتی استاد دانشگاه پلی تکنیک و استاندار خراسان بود. در انتخابات میان دوره‌ای 1360 مجلس شورای اسلامی دوره‌ی اول به نمایندگی مردم مشهد برگزیده شد. در کابینه شهید باهنر و مهدوی کنی وزیر نیرو بود.[14]

نامزدی روحانیت

مهم‌ترین تحول سومین دوره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری،‌ حضور روحانیت در فهرست نامزدها بود. پیش از این بارها امام خمینی بر عدم حضور روحانیت در مناصب اجرایی کشور تأکید کرده بودند و مخالف کاندیدا شدن روحانیون برای پست ریاست‌جمهوری بودند و تلاش اعضای جامعه‌ی مدرسین و دیگر افراد برای کسب رضایت ایشان نیز موثر واقع نشده بود. و به همین دلیل در انتخابات دوره‌ی اول و دوم ریاست‌جمهوری، روحانیون کاندیدای این پست نبودند. زیرا امام خمینی معتقد بود: «که روحانیون شغلشان یک شغل بالاتر از این مسایل اجرایی است و اگر چنانچه اسلام پیروز بشود،‌ روحانیون می‌روند سراغ شغل‌های خودشان...».[15]

اما در دوره‌ی سوم انتخابات ریاست‌جمهوری، حزب جمهوری اسلامی با توجه به شرایط خاص کشور و عدم وجود کاندیدای قابل قبول که بتواند در سطح جامعه از آرای لازم برخوردار گردد، به امام خمینی پیشنهاد کرد که اجازه دهند روحانیون کاندیدای این انتخابات نیز گردند. این پیشنهاد که توسط آقای هاشمی رفسنجانی به امام خمینی مطرح شد به منظور باز کردن راه برای کاندیدا کردن آیت‌الله خامنه‌ای، دبیرکل حزب جمهوری اسلامی توسط این حزب بود که در نهایت نیز با پذیرش امام خمینی این موضوع انجام شد.[16]

دیدگاه‌ها و برنامه‌های نامزدها

آقای خامنه‌ای رئوس برنامه‌های خود را چنین اعلام کردند:

1. سیاست‌های اقتصادی باید به سمت حمایت از مستضعفان و دور افتادگان از مرکز حرکت کند.

2. طاغوت‌زدایی از همه‌ی شئون زندگی ملت و از بین بردن فرهنگ طاغوتی.

3. کشف و به کارگیری تمام استعدادهای انسانی در همه‌ی میدان‌ها از تکنیک تا هنر.

4. ایجاد محیط امن اجتماعی تا ارگان‌های دولتی بتوانند کارشان را انجام دهند.

5. امنیت اجتماعی، قضایی و امنیت کامل محیط کاری.

6. همه کسانی که وفادار به جمهوری اسلامی هستند و نظام را قبول دارند با هر اندیشه و تفکری بتوانند آزادانه زندگی کنند و کسی به آنها تعرض نکند.

7. ایشان همچنین مواضع سیاست خارجی خود را تداوم شعارهای اصیل انقلاب برشمردند و محورهای آن را چنین اعلام کردند:

1) دوری از قدرت‌های ستمگر (اصل نه شرقی و غربی)؛

2) مبارزه با قدرت‌های غاصب از جمله دستگاه غاصب فلسطین؛

3) جانب‌داری از ملت‌ها و انگیزه‌های انقلابی از مستضعفان به خصوص در منطقه فلسطین؛

4) با همه دنیای بی‌طرف و بی‌غرض و سالم رابطه داشته باشیم و از خیرات و برکات فرآورده‌های مغزهای بشری بهره ببریم و با تنگ‌نظری در خیرات و برکات را به خود نبندیم.[17]

آقای خامنه‌ای در خصوص انگیزه‌ی خود برای شرکت در انتخابات گفتند: «وقتی که از حادثه‌ی ترور ماه پیش جان سالم به در بردم، آرزو کردم بتوانم باقی‌مانده‌ی این عمر بازیافته را در میدان‌های دشوار و سخت خرج کنم. حتی در ذهن من هم این مطلب خطور نمی‌کرد ورزبدگان و منتخبان مردم و کارگردانان امور کلی و مهم کشور در پاسخ به همین خواست مردم بود که به من اصرار کردند و من اقدام کردم...»[18]

سیدعلی‌اکبر پرورش، برنامه‌های خود را،‌ تنظیم روابط سه قوه، هماهنگی مراکز متعدد تصمیم‌گیری عنوان کرد. و سیدرضا زواره‌ای، برنامه‌های خود را، تشکیل سازمان منظم اطلاعاتی، بعد انسان‌سازی و تحول عقیدتی عنوان کرد و معتقد بود مهمترین مسأله‌ی مادی، جنگ تحمیلی است.[19]

مواضع احزاب، گروها و شخصیت‌ها

با انزوای نیروهای جبهه‌ی ملی و نهضت آزادی که به لیبرال‌ها موسوم شده بودن و حذف بنی‌صدر و نیروهای سیاسی چپ‌گرا چون فدائیان خلق، مجاهدین خلق، حزب توده، جاما، جنبش مسلمانان مبارز و... از صحنه‌‌ی سیاسی، این دوره‌ی از انتخابات ریاست‌جمهوری همانند دوره‌ی دوم انتخابات ریاست‌جمهوری،‌ رقبای آن همگی از جریان مذهبی تشکیل شده بودند.[20]

جریان‌های فعال سیاسی، همگی آقای خامنه‌ای را به عنوان نامزد برگزیده‌ی خود معرفی کردند که از جمله می‌توان، حزب جمهوری اسلامی، جامعه‌ی مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی قم، جامعه‌ی روحانیت مبارز تهران، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی بازار و اصناف، انجمن اسلامی معلمان و دفتر تحکیم وحدت را نام برد.[21]

در آستانه‌ی انتخابات، افرادی چون، محسن مجتهد شبستری، هاشمی رفسنجانی، مهدوی‌کنی، اسدلله بیات، بهزاد نبوی، عسگر اولادی، محمد یزدی، میرحسین موسوی، عبدالمجید معادیخواه، رشیدیان، محسن نوربخش، آیت‌الله دستغیب، حسین موسوی تبریزی، و... نیز از آقای خامنه‌ای حمایت نمودند.[22]

دیگر نامزدها نیز به شایستگی آقای خامنه‌ای باور داشتند و حضور خود را برای انجام وظیفه و نه رقابت اعلام می‌کردند. حتی زواره‌ای، یکی از نامزدهای انتخابات، در آستانه‌ی انتخابات از آقای خامنه‌ای حمایت نمود.[23]

فضای سیاسی حاکم در آستانه‌ی انتخابات

سومین دوره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری، در شرایطی در حال برگزار شدن بود که کشور در اوج بحران سیاسی قرار داشت. ادامه‌ی جنگ تحمیلی و نیازهای نیروهای جبهه به حمایت‌های لجستیکی و انسانی و همچنین تشدید ترورهای کور گروهک‌های ضدانقلاب علیه مردم عادی کوچه و بازار، دو بحران عمده‌ی کشور بود.[24]

مسایل جنگ و محاصره‌ی آبادان از سوی ارتش بعث عراق نشان‌گر موضع ضعیف‌شده‌ی ایران در جنگ داشت. بسیج نیروهای مردمی به هدایت امام خمینی و حمایت‌های دولت توانست یکی از مهم‌ترین پیروزی‌های جنگ را رقم بزند که حصر آبادان در 6 مهرماه 1360 با مقاومت جانانه‌ی مردمی در هم شکسته شد.[25]

از سوی دیگر مبارزه با فعالیت‌های تروریستی گروهک منافقین از مهم‌ترین مسایل جاری کشور بود. ترور آیت‌الله مدنی، امام جمعه تبریز و حجة‌الاسلام هاشمی‌نژاد، مسؤل دفتر حزب جمهوری اسلامی در مشهد، حمله به مرکز سپاه و مردم عادی نشان‌دهنده‌ی تداوم سیاست ترورسیت‌ها در حذف چهره‌های تأثیرگذار خط امام بود.[26]

در حالی‌که دولت مهدوی‌کنی در حال فراهم آوردن مقدمات سومین دوره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری بود، کادر مسلح باقی‌مانده از سازمان منافقین، به فرماندهی موسی خیابانی و اشرف رجوی، با ایجاد جنگ و گریزهای شهری به مدت 10 روز در تهران و برخی شهرهای بزرگ، تلاش کردند، زمینه‌های جنگ فراگیر شهری را فراهم کنند تا برای بنی‌صدر و مسعود رجوی، امکان بهره‌برداری از آن در سطح جهانی فراهم گردد و آنان بتوانند قریب‌الوقوع بودن سقوط رژیم جمهوری اسلامی را نشان دهند. نیروهای مذهبی با بسیج گسترده مردم، مرگ بر منافق را به شعار عمومی و فراگیر تبدیل کرد، طوری که سازمان منافقین به نتیجه دلخواه از عملیات نظامی نرسید، اما در داخل مجلس موجب انزوای هرچه بیشتر فراکسیون هم‌نام وابسته به نهضت آزادی گردید.[27] رهبر فراکسیون مزبور، مهندس بازرگان در نطق پیش از دستور خود ضمن اظهار نگرانی از خون‌ریزی‌ها در تقابل با شعار عمومی مردمی که منافقین را امریکایی می‌خواندند اظهار داشت: «نباید مجاهدین را امریکایی خواند، به آمریکایی‌ها مربوط نیست، این‌ها فرزندان رنجیده و خطاکار ما هستند...»[28] این سخنرانی ناتمام رهبر فراکسیون ده نفری هم‌نام، به جدایی از پیش آغاز شده نیروهای مذهبی از نهضت آزادی، تسریع بخشید، از همین زمان بود که این بخش از نیروهای لیبرال نیز که به طور موقتی مورد اعتماد نیروی مذهبی واقع شده بود، با عدم همراهی که در این مرحله با نیروی مذهبی نشان داد به تدریج از عرصه قدرت سیاسی کنار گذاشته شد.[29]

توصیه‌های امام خمینی درباره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری

امام خمینی در آستانه‌ی انتخابات،‌ شرکت در انتخابات را فراتر از وظیفه‌ی اجتماعی و ملی دانستند و آن را وظیفه‌ی الهی و شرعی اعلام کردند و در پیام خود افزودند: «...شکست در آن [انتخابات] شکست جمهوری اسلامی است که حفظ آن از بزرگ‌ترین واجبات و فرایض است...» ایشان در تبیین شاخصه‌های ریس‌جمهور اظهار داشتند: «...رأس خود را به شخصی که متعهد به اسلام، خدمت‌گذار به ملت و کشور و حامی مستضعفان و دارای بصیرت در امر دین و دنیا و منزه از گرایش به شرق و غرب و مکتب‌های انحرافی و دارای دید سیاسی است بدهید...».[30]

برگزاری انتخابات و نتایج آن

انتخابات ریاست‌جمهوری با حضور چهار کاندیدا در تاریخ 10/7/ 1360 برگزار شد. نتایج این دوره از انتخابات دارای نصابی است که تاکنون بی‌نظیر باقی‌مانده است.[31] نسبت آرای ریس‌جمهور منتخب (آقای سیدعلی خامنه‌ای) به کل واجدین شرایط (930/439/22 نفر)، 94/67 درصد بود که پس از آن دیگر تکرار نشده است.[32] درصد مشارکت در این انتخابات 43/71 بود که بیش از انتخابات مرحله اول و دوم ریاست‌جمهوری بود و پس از آن نیز تنها انتخابات دوره‌ی هفتم ریاست‌جمهوری مشارکتی بیش از آن‌را محقق ساخت.[33] از دیگر ویژگی‌های نتایج این انتخابات برتری میزان آرای باطله بر تمام رقبای ریاست‌جمهوری بود. در ادامه به ترتیب ابتدا اسم نامزد، بعد تعداد کل آرا مأخوذه‌ی نامزد، نسبت آرا به کل و نسبت آراء به واجدین شرایط را می‌آوریم.

1- سیدعلی خامنه‌ای، 845/245/15 رأی، 11/95 درصد نسبت آرا به کل، 94/67 درصد نسبت به واجدین شرایط.

2- آرای باطله‌ی مأخوذه، 334/335 رأی، 09/2 درصد نسبت آرا به کل، 49/1 درصد نسبت به واجدین شرایط.

3- سیدعلی‌اکبر پرورش، 250/320 رأی، 2 درصد نسبت آرا به کل، 42/1درصد نسبت به واجدین شرایط.

4- حسن غفوری‌فرد، 818/72 رأی، 45/0 درصد نسبت آرا به کل، 32/0 درصد نسبت به واجدین شرایط.

5- سیدرضا زواره‌ای، 047/55 رأی، ی34/0 درصد نسبت آرا به کل، 02/0 درصد نسبت به واجدین شرایط.

تعداد کل آرا مأخوذه در این انتخابات 294/029/16 رأی بود.[34]

حکم تنفیذ ریاست‌جمهوری آقای خامنه‌ای توسط امام خمینی

پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری و انتخاب شدن آقای خامنه‌ای، امام خمینی در 18 مهرماه 1368، با تنفیذ رأی ملت، ایشان را به ریاست‌جمهوری منصوب کردند. در این حکم آمده بود: «خداوند متعال بر ما منت نهاد که افکار عمومی را برای انتخاب رئیس‌جمهوری متعهد و مبارز، در خط مستقیم اسلام و عالم به دین و سیاست هدایت فرمود که امید است با حسن تدبیر و کمک قوای سه‌گانه و پشتیبانی ملت بزرگ، مشکلات یکی پس از دیگری رفع و احکام مقدس اسلام به طور دل‌خواه و در سطح کشور اجرا گردد. این جانب به پیروی از ملت عظیم‌الشأن و با اطلاع از مقام و مرتبت متفکر و دانشمند محترم جناب حجة‌الاسلام آقای سیدعلی خامنه‌ای ایّده‌الله تعالی رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست‌جمهوری اسلامی ایران منصوب نمودم. و رأی ملت مسلمان و متعهد و تنفیذ آن محدود است به این‌که ایشان به همان نحو که تاکنون خدمت‌گذار اسلام و ملت و طرفدار قشر مستضعف و به حکم قرآن کریم اشدّاءُ علی الکفار رُحماءُ بینهم بوده‌اند از این پس نیز به همان تعهد باقی باشند و از طریق مستقیم انسانیت و اسلام انحراف ننمایند، که ان‌ شاء‌الله نمی‌نمایند. و در این موقع خطیر که بدخواهان خارج و داخل و بلندگوهای ابرقدرت‌ها خصوصاً امریکای جنایت‌کار با هر وسیله‌ای می‌خواهند ملت و دولت و مجلس و دادگاه‌های ایران را متهم کنند و به گمان فاسد خود تزلزلی در ارکان جمهوری اسلامی ایجاد نمایند، لازم است رئیس‌جمهور با کمک همه‌ی ارگان‌های جمهوری اسلامی و با تشریک مساعی یکدیگر جریانت امور را به طور هماهنگ و موافق اسلام کنند که بهانه را از دست بدخواهان بگیرند، گرچه بسیاری از آنان با احکام اسلام و حدود و تعزیرات آن موافق ندارند. آقای رئیس‌جمهور و سایر دست‌اندرکاران و دولت‌مردان در جمهوری اسلامی باید بدانند که ملت شریف ایران بر همه‌ی آنها محبت و منت دارند، چرا که این ملت فداکار است که در اول انقلاب با نثار خون جوانان خود و زحمات طاقت‌فرسا پیروزی را به دست آورد و همه را از زندان‌ها و تبعیدها و انزواها و اختناق‌ها نجات داد و حکومت را از ستمگران بازستاند و به آنان تحویل داد... و اینها هستند که بر همه‌ی ماها و شماها حق دارند و همه می‌بایست دین خود را به آنان ادا کنیم و در خدمت ملت خصوصا مستضعفین که بار سنگین این جمهوری به دوش آنان بوده و بدون کوچک‌ترین توقعی در خدمت اسلامند، با جان و دل کوشا باشیم...».[35]

مقاله

نویسنده محمد علی زندی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS