دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سیدجمال الدین اسدآبادی Seyed Jmalaldyn Asadabady

No image
سیدجمال الدین اسدآبادی Seyed Jmalaldyn Asadabady

سيدجمال الدين اسدآبادي، استعمار انگيس، استعمارستيزي، اتحاد و تقويت امت اسلامي، علما، روشنفكران، عروه الوثقي، محمد عبده، علوم سياسي

نویسنده : سيد ابوالحسن توفيقيان

از آنجا که مصلحان بزرگ و رهبران الهی برای نجات همه‌ی ملت‌های تحت ستم مسلمان و غیرمسلمان به پاخاسته‌اند و با انگیزه‌های الهی در مقابل ظلم و ستم و فساد قیام کرده‌اند، حوزه‌ی فعالیت آنها و میزان تاثیر آنان زمان و مکان نمی‌شناسد و همواره در هر جای دنیا و در هر زمانی می‌توان نشانی از آثار آنها پیدا کرد. از جمله‌ی این افراد مصلح در دو قرن اخیر و شاید سرآمد همه‌ی این مصلحان که از خود مکتبی اصلاحی در سراسر دنیا به‌جای گذاشت سیدجمال‌الدین اسدآبادی است که به تعبیر حامدالگار تاریخ بسیاری از کشورهای اسلامی را تشکیل داده است.[1] در این نوشتار سعی داریم به گوشه‌ای از حیات سیاسی این اندیشمند و اصلاح‌گر عالم اسلام بپردازیم.

سیدجمال‌الدین در شعبان 1254ق (1838م) در اسدآباد همدان به‌دنیا آمد.[2] ایشان در سال 1264ق که ابتدای سال دهم عمرش بود به اتفاق پدرش به قزوین می‌رود و در آنجا به‌مدت دو سال به‌ یادگیری زبان عربی و مقدمات علوم دینی پرداخت تا این‌که در سن 12 سالگی به‌دست سید محمدصادق طباطبایی ملبس به لباس روحانیت می‌شود.[3] سپس ایران را به‌ قصد عراق ترک و به‌مدت چهارسال در درس شیخ انصاری(ره) حاضر می‌شود. هرچند سید همواره روحی پرتلاطم و ذهنی سیاسی و فعال داشت که این شاخصه توجه شیخ را به خود جلب کرده بود ولی باید گفت که از سن هفده‌سالگی با سفر به بوشهر و از آنجا به هندوستان، رسما فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد.[4] سیدجمال دوران زندگی سیاسی خود را همواره در سفر بوده و به ‌کشورهای مختلفی نظیر عراق، افغانستان، هندوستان، روسیه، ترکیه، انگلستان و ایران سفر می‌کرد و با پیدا کردن یاران و همراهانی سعی در بیداری جوامع اسلامی داشته و این کار را تا آن موقع انجام داد که دیگر وقتش برای ماندن در این دنیا تمام شده بود و در سال 1314ق با آرمیدن در خاک استانبول آرام گرفت.

آثار و فعالیت‌های علمی سیدجمال

سیدجمال از خود آثار مهمی به‌جا گذاشت که عبارتند از:

1. مقالات جمالیه.

2. شرح حال اکهوریان با شوکت و شان.

3. تاریخ افغانستان.

4. الوصیه السیاسیه الاسلامیه.

5. رساله‌ی فقه اسلامی

6. تدریس فلسفه‌ی ابن سینا در الازهر مصر

7. پاسخ به ارنست رنان. [5]

اما مهمترین آثار و فعالیت‌های علمی، فرهنگی و سیاسی سید به ‌شرح ذیل می‌باشند:

1. روزنامه‌نگاری و نشر مجله:

سید در کار روزنامه‌نویسی و نگارش مقالات روشنگر از مهارت بالایی برخوردار بود و راه رهایی امت‌ها را از بدبختی در تقویت همین امر می‌دانست. به‌گونه‌ای که می‌گوید: «هر امتی که جویای سعادت و خواهان رهیافت بوده باشد، باید بداند که به غیر از جراید و اخبارنامه‌های یومیه به مقصود اصلی و مطلوب حقیقی خود نخواهد رسید... لکن به‌شرط آن‌که صاحب جریده بنده‌ی حق بوده باشد، نه عبد دینار و درهم؛ زیرا اگر بنده‌ی دینار و درهم بوده باشد حق را باطل و باطل را حق... و البته عدم این‌گونه جریده از وجود آن به‌ مراتب غیر متناهیه بهتر است.»[6] بدین‌ جهت در راه‌اندازی و رونق یافتن نشریاتی نظیر «معلم شفیق»[7] «حبل‌المتین»[8] «ضیاء‌الخافقین»[9] «ابونظاره»[10] تاثیر مستقیم داشت ضمن آن‌که از ظرفیت‌های رسانه‌ای موجود در کشورهای اروپایی از طریق آشنا شدن با سردبیران آن نشریات و ارسال مقاله برای آنها، استفاده مطلوب را می‌برد.

2. عروه‌الوثقی:

از روزنامه‌ی عروه‌الوثقی که در پاریس و تنها به ‌مدت هشت ماه انتشار ‌یافت به‌عنوان مهمترین اثر برای استخراج افکار و پیشنهادات سیدجمال در راه اصلاح امور مسلمین یاد می‌کنند.[11] مهم بودن این اثر تا آنجاست که به اعتقاد خیلی از مورخین بیانات پرشور سخنواران اسلامی در قرن اخیر اثر(تحت تاثیر) نوشته‌های روزنامه‌ی العروه‌الوثقی است.[12] سیدجمال در بیان هدف خود از راه‌اندازی عروه‌الوثقی می‌گوید: «این مجله به یاری خداوند اوضاع ملل شرق را بیان می‌کند... حقایق لازم را که عدم توجه به آنها سبب سقوط و ضعف ملل اسلامی شده باشد بیان خواهد کرد و راه‌هایی را که آنها سبب سقوط ملل مسلمان شده بیان خواهد کرد و راه‌هایی را که برای تدارک گذشته و احتراز از رنج‌های آینده، نبایند روند، نشان خواهد داد.»[13] این نشریه که به‌صورت رایگان به کشورهای شرقی ارسال می‌گردید، با کمک خیرخواهان هندی منتشر می‌شد. اما وقتی انگلیسی‌ها دریافتند که این نشریه با کمک مسلمانان گمنام هندی اداره می‌شود، رابطه پستی میان سید و هند را قطع کردند و بدین ترتیب رونامه ناگزیر از تعطیل شد.[14]

3. نامه‌ها:

از جمله آثار مهم سیدجمال نگارش نامه به زبان‌های مختلف (فارسی، هندی، عربی، ترکی) به شخصیت‌های مختلف در نقاط گوناگون می‌باشد که تعداد آنها را بالغ بر 500 مراسله مکتوب برآورد کرده‌اند.[15] از جمله‌ی این نامه‌ها می‌توان به نامه‌ی سیدجمال به ناصرالدین شاه، آیت‌الله میرزای‌شیرازی، جوانان مصر، علمای ایران، امین‌الضرب، ملکه ویکتوریا، رئیس دولت عثمانی، دوستان ایرانی و... اشاره کرد.[16] اهمیت نامه‌ها بیشتر از آن‌رو است نویسنده خود آنها سیدجمال است و چون این نامه‌ها اغلب خصوصی بودند، از هرگونه غلو و اغراق مبراست و لذا می‌تواند چهره‌ی حقیقی نویسنده را به ‌خوبی نشان دهد.

4. رساله نیچریه:

یکی از مذاهب و نحله‌هایی که در هندوستان وجود داشت مذهب نیچریه[17] بود. این مذهب در ضمن فعالیت‌های گوناگونی توانسته بود در سراسر هندوستان پیروانی برای خود جمع‌آوری کند. در اینجا بود که سیدجمال به تقاضای یکی از مسلمانان حیدرآباد در صدد توضیح، تشریح و پاسخ به آن برآمد. لذا رساله‌ی جامع و منظم حقیقت مذهب نیچری و بیان حال نیچریان را به رشته تحریر درآورد.[18]

سید و علما

سیدجمال برای علم و عالم ارزش بسیاری قائل بود و همواره مردم از یک سو به نزدیکی با علما تشویق می‌کرد و از سوی دیگر علما را تحریک و تشویق به‌دخالت هرچه بیشتر در امور سیاسی و اجتماعی و مبارزه با استعمار می‌کرد. سید در اهمیت علم و عالم می‌گوید: «سبب فقر و فاقه و مسکنت و ذل و بدبختی اهالی مشرق زمین از آن است که آنها به‌هیچ وجه مقدار علم و عالم را نمی‌دانند... و این را ندانستند که جمیع سعاداتی که در عالم یافت شده است همه نتیجه‌ی علم و معرفت بوده است.»[19] این در حالی است که خطر عالم فاسد را نیز این‌گونه خطرناک توصیف می‌کند که: «هرگز اصلاح از برای مسلمانان حاصل نمی‌شود مگر آن‌که روسای دین ما اولا اصلاح خود را نمایند... چون اگر نظر شود دانسته می‌شود این تباهی که برای ما حاصل شده است اولا در علما و روسای دین بوده و سپس در سایر امت سرایت کرده است.»[20]

تاثیر سیدجمال بر علمای اهل تسنن با توجه به طرز تفکر آنها و پیوند آنان با حکومت‌های وقت، کمتر بوده[21] و به ‌تعبیر شیخ‌محمد عبده مشایخ و دانشجویان الازهر بر ضد او سخن‌ها گفتند و چنان پنداشتند که این علوم انسان را گمراه می‌کند[22] بدین جهت آورده‌اند تدریس فلسفه‌ی ابن‌سینا و جغرافیا باعث مخالفت علمای اهل تسنن با وی و علت اخراجش از الازهر بود.[23]

اما نحوه‌ی برخورد سید با علمای ایران و در کل با روحانیت شیعه، متفاوت با رفتاری بود که با علمای سنی داشت. سیدجمال همواره این نهاد را یک نهاد مستقل از دولت و مردمی می‌دانست و به تعبیر شهیدمطهری هرگز دیده نشد که روحانیت شیعه را بکوبد یا تضعیف کند بلکه همواره برای روحانیت شیعه احترام فراوان قائل بود.[24] نامه‌ی سید به حاج‌مستان مراغه‌ای در دفاع از علمای ایران، نامه‌ی ایشان به میرزای‌شیرازی،[25] ارتباط ایشان با شیخ‌هادی نجم‌آبادی، سیدصادق طباطبایی و... نمونه‌هایی گویا از این ادعا می‌باشد.

سید و روشنفکران

در عرصه‌ی اندیشمندان و رهبران فکری و سیاسی، سید از معدود افرادی است که ضمن پیوند عمیق با طبقه‌ی سنتی و مذهبی جامعه، ارتباط با طبقه‌ی روشنفکر را در دستور کار خود قرار داده بود. ایشان در مدت اقامت خود در کشورهای اروپایی با برخی از روشنفکران مطرح آنجا آشنا می‌شود که از جمله‌ی آنان می‌توان به «ارنست‌ رنان»، «ویکتور هوگو»، «ژرژ کلمانسو»، «بلنت»، «دیو لافو» و «هانری روشفور» اشاره کرد. این قبیل ارتباطات بود که از سیدجمال، یک شخصیت ممتاز، عالم و آگاه به‌ زمانه ساخته بود.

اما عمده برخورد ایشان با روشنفکران کشورهای اسلامی بود. سید با توجه به شناختی که از غرب و مدرنیته داشت در راستای نگاه تفکیکی و انتقادی‌اش به مقوله‌ی غرب[26] بیشترین مخالفت را با آن دسته از روشنفکرانی داشت که در جریان چگونگی تعامل با غرب، اعتقاد به غربی‌شدن و تقلید از غرب داشتند. روی همین بینش بود که سید جمال در مقابل افرادی همچون سید احمدخان در هند و میرزا ملکم‌خان در ایران می‌ایستد و درگیر می‌شود. هرچند سیدجمال با ملکم‌خان از قبل همکاری‌هایی را در روزنامه‌ی قانون با هم داشتند ولی با توجه به اختلاف مبانی فکری و سیاسی این دو شخصیت و تفاوت برداشت از مقوله‌ی غرب،[27] در مقابل هم قرار می‌گرفتند که همین امر موجب شد تاریخچه‌ای از انتقادات را میانشان رقم بخورد.

دیدگاه‌های سیاسی سیدجمال

چنانچه دیدیم سیدجمال یک شخصیت سیاسی و عملگرا بود و همواره در متن تحولات سیاسی و اجتماعی قرار داشت. عملگرایی ایشان متکی بر اندیشه و دیدگاهی بود که به‌ موجب همین اندیشه، از دیگران متمایز می‌شد. از آنجا که در این مقال و مجال امکان طرح تمامی آراء و اندیشه‌های سید در باب مسائل عمده‌ی آن روزگار نیست، لاجرم به چند محور مهم و اساسی از اندیشه‌ی ‌سیاسی ایشان اشاره خواهیم کرد.

1. هویت اسلامی: شاید بتوان گفت اصلی‌ترین و مهمترین کاری که سیدجمال بدان توجه داشت، هویت بخشیدن به مسلمانان و جوامع اسلامی در قالب ارشاد و فراخواندن آنان به اصل خویشتن بود. امت و جوامع اسلامی در مواجه با غرب و مدرنیته غربی عمدتا دو گرایش را در دستورکار قرار دادند. گروهی به «خودباختگی» مفرط دچار شدند و به قیمت نفی تمامی ارزش‌های گذشته به استقبال تجدد و مدرنیسم رفتند و گروهی دیگر با «خودشیفتگی» شدید به‌ بهای نفی تمامی ارزش‌های مدرنیته، به آداب، سنت‌ها، تاریخ و فرهنگ جامعه خود دل خوش کرده و راه مقابله و مبارزه تمام عیار با غرب و هر چیزی که از غرب می‌آید در پیش گرفتند. این هر دو گروه که هر کدام طیف وسیعی را پوشش می‌دادند، مسلمانان را با «بحران هویت» مواجه کرده بودند.

سیدجمال با تشخیص این مسئله که نه انکار دنیای جدید و نه تسلیم و خودباختگی در برابر غرب، هیچکدام نمی‌توانند چاره‌ای برای عقب‌ماندگی جوامع مسلمان باشند، به این نتیجه رسید که اگر مسلمانان به خودآگاهی انسانی و تاریخی برسند و از فرهنگ و دین و معارف درست و بدون تحریف با خبرشوند، در آن صورت است که با احساس شخصیت و هویت واقعی قادر خواهند بود در یک برخورد سازنده با مدرنیته و غرب، هم از انحطاط به ترقی برسند و هم با استعمار و سلطه مبارزه کنند.

این بود که وی همزمان در چند جبهه مبارزه می‌کرد. از یک‌سو غرق در مبارزه با استعمار و استعمارگران بود و از سوی دیگر با مستبدان در جنگ بود و از جهت دیگر با جهل و بی‌خبری و خودشیفتگی و ارتجاع و همچنین خودباختگی دائما در حال مبارزه بود.

2. توجه به علم: سید عقیده داشت که مسلمانان ناچارند از علوم و دانش جدید و تجارب امروزی سود جویند و از غرب اقتباس کنند. چرا که بزرگترین عامل چیرگی غرب و استعمار بر جهان اسلام، جهل و نادانی مسلمان بوده است.[28] ایشان برای انتقال علوم و فنون جدید طرح‌هایی نظیر ترجمه‌ی کتب و منابع علمی، بومی کردن علوم، توسعه‌ی فلسفه‌ی علم پیش از خود علم را توصیه می‌کرد.

3. وحدت اسلامی و استعمارستیزی: یکی از راه‌های مبارزه‌ی سیدجمال با استعمار، پیشنهاد طرح وحدت اسلامی بود که عملا به‌صورت «حزب اتحاد اسلام» درآمد که بعدها در سراسر دنیا گسترش یافت.[29] این وحدت از جانب سید در قالب وحدت سیاسی بین ممالک اسلامی حول محور خلافت،[30] وحدت سیاسی و عملی شیعه و سنی، وحدت ایمانی عموم مسلمانان حول محور قرآن و ارزش‌های متقن توصیه می‌شد.[31]

جمع‌بندی

طبیعتا نمی‌توان از این نوشتار انتظار به نمایش گذاشتن چهره‌ی انسانی را داشت که به ‌اعتراف دوست و دشمن سر سلسله جنبان جنبش‌های آزادیبخش و اصلاح‌طلب در قرن اخیر می‌باشد. اما در حد توان قلم و ذهن نویسنده به نکاتی از زندگی سیاسی اجتماعی ایشان پرداخته شد و بیان شد سیدجمال با شناختی که از غرب و جریان مدرنیته داشت، با نگاهی خردورزانه و توسعه‌محورانه همواره سعی در شناخت ضعف فضای فرهنگی و سیاسی حاکم بر جوامع اسلامی را داشت و برای از بین بردن این موانع و ضعف‌ها، از ظرفیت‌های مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی استفاده می‌کرد. ایشان برای تحقق هدف والای خود که عبارت از بازگرداندن حیات دوباره به کالبد بی‌جان جامعه‌ی ‌اسلامی بود، به مبارزه با مسائلی از قبیل فقر علمی، فرهنگی، جدایی جوامع مسلمان از اسلام اصیل و عدم خودباوری و رضایت به وضع موجود و مبارزه با استعمار می‌پرداخت. در این راه فعالیت‌هایی را از قبیل «روزنامه‌نگاری»، «مقاله‌نویسی»، «مناظره»، «سخنرانی»، «نامه‌نگاری»، «تدریس و تشویق به فراگیری علوم جدید»، «ارتباط با علما»، «ارتباط با جامعه‌ی روشنفکری» و... را در دستور کار خود قرار داد. تلاش خستگی‌ناپذیر سیدجمال در قالب آموزه‌های امیدبخش و شورآفرین سرانجام توانست آنچنان تاثیری در دنیای اسلام به‌وجود آورد که امروزه کمتر کسی به آموزه‌های ایشان و لزوم اجرایی آنها تردید کند.

مقاله

نویسنده سيد ابوالحسن توفيقيان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS