27 اسفند 1396, 8:9
امام عسکري(ع) فرمود: ما اقبح بالمؤمن ان يکون له رغبه تذله - چه زشت است براي يک مؤمن که به چيزي ميل و دلبستگي پيدا کند که او را خوار ميگرداند.(تحفالعقول ص 520) امام صادق(ع) فرمود: خداي متعال اختيار هر کاري را به مؤمن داده است مگر اختيار ذليل کردن خويش را. (ميزانالحکمه، ج1، ص 395)
يک انسان مؤمن در انديشه اسلامي، از عزت و کرامت برخوردار است و به تعبير قرآن، عزت اختصاصاً از آن مؤمنان است. اوست که بايد عزيز باشد. عزت، شايسته مؤمن است و مؤمن شايسته عزت است: و لله العزةً و لرسولةً و للمؤمنين.(منافقون 8) در معارف ديني از عزتمندي مؤمن با تعابير مختلفي ياد شده است، مانند: مروت، نفاست، غيرت، حريت، کرامت.(تعليم و تربيت در اسلام، ص 141)
بعضي از افکار و اميال و رفتارهاي آدمي به گونهاي است که ميتواند عزتمندي او را کاهش داده و يا از بين ببرد. در اينجا به برخي از مهمترين آن عوامل اشاره ميشود.
1) درخواست زياد از مردم موجب کاهش شديد عزت است.
گفت پيغمبر که جنت از اله
گر همي خواهي ز کس چيزي مخواه
چون نخواهي من کفيلم مر تو را
جنتالمأوي و ديدار خدا
(دفتر6- 333-334)
2) دروغ نشانه اين است که گويندهاش ناتوان و ضعيف است: الصدق عز و الکذب عجز. 3) غيبت کردن نيز حاکي از نهايت ناتواني فرد است. انسان غيرتمند هيچگاه پشت سر کسي بد نميگويد: الغيبت جهد العاجز. 4) دمخور شدن بيش از اندازه با مردم نيز موجبات کوچکي انسان را فراهم ميسازد. 5) زير پا گذاشتن حق از جمله عوامل مؤثر ذلت و فرومايگي است. امام عسکري(ع) در اين زمينه ميفرمايد: هيچ عزتمندي حق را فرو نگذاشت مگر اينکه به ذلت افتاد و هيچ ذليل و ناتواني حق را نگرفت مگر اينکه عزيز و نيرومند شد. 6) خشم گرفتن و عصبانيت نيز ممکن است آدمي را وادار به کاري کند که موجب ذلت او شود و يا کاري ميکند که بعداً پشيمان گشته و مجبور ميشود که بسيار عذرخواهي کند. 7) گناه و معصيت نيز شخصيت آدمي را به ذلت ميکشاند.
امام صادق(ع) فرمود: هر کس ميخواهد بيآنکه ايل و تباري داشته باشد، عزتمند شود و بدون آنکه مال و ثروتي فراهم کرده باشد، بينياز باشد و بدون آنکه قدرتي داشته باشد، داراي هيبت و شکوه باشد، بايد از خواري و ذلت معصيت خدا به عزت طاعت او درآيد. خداوند به داود(ع) وحي فرستاد: اي داود؛ من عزت را در اطاعت و پيروي از خود قرار دادم ولي مردم آن را در خدمت به سلطان جستوجو ميکنند و لذا به آن دست نمييابند. 8) طمع و زيادهخواهي نيز بيش از ساير عوامل، آدمي را خوار و حقير ميگرداند. حضرت لقمان(ع) در اندرز به فرزند خود فرمود: اگر ميخواهي عزت دنيا را به دست آوري، طمع خويش را از آنچه مردم دارند ببر، زيرا پيامبران و صديقان به سبب برکندن طمع خود، به آن مقامات رسيدند. (ميزانالحکمه، ج2، ص 683)
يکي از بزرگان هر وقت به بازار ميرفت، آنچه را ميديد و هوس ميکرد، خطاب به نفس خود ميگفت: اي نفس، صبر کن. من خواستههاي تو را بر تو حرام نميکنم مگر به خاطر کرامتي که تو پيش من داري. عالمي به شخصي گفت: اگر دوست داري که طعم شيرين عبادت را بچشي و به بالاترين مرتبه آن برسي، بين خود و بين خواستههاي دنيوي، ديوار آهنين بکش.(مجموعه ورام ج1 ص 93)
نقل ميکنند حضرت علي(ع) از جلو دکان قصابي ميگذشتند. قصاب گفت: گوشتهاي خوبي آوردهام. حضرت(ع) فرمود: الان پول ندارم که بخرم. گفت: من صبر ميکنم. امام(ع) فرمود: من به شکم خود ميگويم که صبر کند. 9) بيان گرفتاري و مشکلات خود به مردم از ديگر عوامل مؤثر در تحقير انسان است. امام صادق(ع) در پاسخ به فردي که از مشکلات زندگي خود شکايت ميکرد، فرمود: هرگز گرفتاري خود را به مردم نگو. زيرا بين آنها خوار و کوچک ميشوي و اين کار يعني من در زندگي شکست خوردهام.(تعليم و تربيت در اسلام، ص 143) 10) انجام دادن کاري که آدمي توان آن را ندارد. امام صادق(ع) فرمود: مؤمن، شايسته نيست که خود را ذليل کند. سؤال شد چگونه؟ فرمود: دست به کاري بزند که قادر به انجام آن نباشد و بدينسان سرافکنده ميشود.(ميزانالحکمه ج1 ص 395) 11) تواضع يک ارزش قلبي و باطني است: ذل في نفسک- (غررالحکم ج1 ص 432) يعني در مقابل خدا و خلق خدا نبايد متکبرانه برخورد کني. اما اگر تواضع بيجا بود و خود را شل وانمود کرد اين نحوه رفتار، خود از موجبات سرافکندگي است. 12) شوخي کردن، مجادله و بگومگو، پرحرفي کردن، تخلفات شرعي و قانوني و... از ديگر عوامل ضايع شدن عزت انسان است. 13) عزت و بزرگواري همهاش از آن خداست و اگر کسي بخواهد آن را از غير خدا به دست آورد، خوار و حقير خواهد شد.(غرر، ج1، ص 433).
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان