دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

قلب ایمان

دین باید وجه الهی داشته باشد و دارای جنبه‌ای باشد که از آن به جنبه «ید الحقی» تعبیر می‌کنند، یعنی آن طرفی که طرف خداست، اصلا بدون خداوند که دین معنایی نخواهد داشت.
No image
قلب ایمان
نویسنده: غلامرضا اعوانی

ولایت امام غایب باطن دین است

دین باید وجه الهی داشته باشد و دارای جنبه‌ای باشد که از آن به جنبه «ید الحقی» تعبیر می‌کنند، یعنی آن طرفی که طرف خداست، اصلا بدون خداوند که دین معنایی نخواهد داشت. جنبه یدالحقی را «ولایت» می‌گویند و دینی که جنبه یدالحقی نداشته باشد، دین نیست. ولایت یعنی وجهی از دین که انسان را به خدا می‌رساند، ولایت در لغت به معنای قرب است، دو عدد متوالی و نزدیک به هم که فاصله‌ای نداشته باشند.

ولایت مایه تقرب بنده به خداوند است، دین جنبه یدالحقی دارد که خطاب به انسان است. بنابراین هیچ دین الهی نمی‌تواند از وجه ولایت جدا باشد؛ این امر اختصاص به اسلام ندارد، چنانچه که عرفا و حکما در این‌باره بحث‌های بسیاری مطرح کرده‌اند، حقیقت دین ولایت است؛ یعنی هر رسولی اولا و بالذات ولی است، ولی علاوه بر ولایت نبوت و رسالت را هم داراست، اگر ولایت نداشت، اصلا نمی‌توانست نبی و رسول باشد؛ با مطالعه در ادیان مختلف به این نتیجه رسیدم که ولایت نه تنها در اسلام باطن دین است، بلکه در هر دین الهی، ولایت درک و حقیقت دین است. دین بدون ولایت، دین نیست. حضرت رسول(ص) ختم نبوت هستند، اما این پایان راه دین اسلام نیست، چون ولایت باقی است، بعد از حضرت رسول(ص) دوره آغاز ولایت است و باطن نبوت که ولایت است بر ظهور دور ولایت است.

عرفان و تشیع، هر دو بر مساله ولایت تاکید می‌کنند. عرفان هم مبتنی بر ولایت است، هیچ عارفی نیست که مساله ولایت را در راس عرفان خود قرار ندهد. تشیع نیز همین گونه است و از این لحاظ عرفان و تشیع به واسطه اصل مشترک ولایت به هم نزدیک هستند، اما اختلافات جزئی هم دارند. جانشین پیامبر(ص) باید ولی باشد و ولایت داشته باشد، چون وراثتی که از پیامبر(ص) می‌ماند، ولایت است، چون با ختم نبوت دیگر نبوت به ارث برده نمی‌شود، طبق حدیث مشهور «العلماء ورثه الانبیاء» علما هم باید ولایت داشته باشند تا وارث انبیاء باشند، عالمی که وارث پیامبر(ص) است باید جنبه ولایت الهیه در او قوی باشد. بنابراین اعتقاد شیعیان بر این است که بعد از رسول خدا(ص) و پایان یافتن ختم نبوت آن کسی که وصی ایشان بود و شایستگی این را داشت که جانشین ایشان باشد، باید ولی باشد و صفت ولایت او محفوظ باشد و ولایت هم باطن نبوت است. ولایت است که می‌تواند وارث حقیقی پیامبر(ص) باشد، چون روح او نزدیک‌ترین روح به پیامبر(ص) است، برای این که ولایت الهی ایشان را دارد و این شخص، تنها شخص امیرالمومنین(ع) است که به نظر عرفا و تشیع ایشان ولی کامل است و مظهر اسمای حسنا و روح همه انبیا و اولیاست.

از حضرت رسول(ص) منقول است که فرمودند:

«من اراد ان ینظر إلی نوح فی عزمه و موسی فی علمه و عیسی فی ورعه فلینظر إلی علی بن ابیطالب(ع)»

اگر کسی بخواهد به نوح(ع) در تصمیمی (شکست ناپذیر) که داشت و به موسی(ع) در علمش و به عیسی(ع) در ورعش بنگرد، علی بن ابیطالب(ع) را ببیند».

چیعنی ایشان جامع نبوت و ولایت همه اولیا و انبیاست یا به تعبیری که ابن عربی دارد، «فبعد رسول الله(ص) علی ابن ابیطالب(ع) امام العالمین و سر الانبیاء اجمعین است و این مقام همه ائمه(ع) و بعضی از اولیاست، بعد از ائمه(ع) علما هستند که اگرچه به حد آنها نیستند ولی ولایت دارند. همچنین ابن عربی در آثارش در مورد حضرت مهدی(عج) هم مطالبی دارد و از ایشان به خاتم الاوصیاء تعبیر می‌کند. ایشان در واقع وارث بحق رسول الله(ص) و وارث بحق ایشان و عالم حقیقی دین است، نه تنها ارث جسمانی از حضرت رسول(ص)، بلکه ارث روحانی و معنوی هم از ایشان بردند و وارث ولایت و وارث حقیقی ایشان بودند و البته همه ائمه(ع) ما این گونه بودند و عرفا اینها را قبول دارند؛ چنانچه مولانا در اشعارش آورده است.

اگر باطن شیعه ولایت باشد، همه عرفا قائل به ولایت و سالک راه ولایت هستند و بنابراین ائمه(ع) را نمونه اعلای ولایت می‌دانند. همه عرفا این گونه هستند، مثلاً کتاب فتوحات ابن عربی را ببینید که در مورد ائمه(ع) ما چه می‌گوید در بسیاری از جاهای کتاب به امام جعفر صادق(ع) و... اشاره دارد. در فص سلمان در تفسیر حدیث «سلمان منا اهل البیت(ع)»، در مورد اهل بیت(ع) و مقام آنها مفصل صحبت می‌کند. ابتدا در مورد مقام و علوم سلمان صحبت می‌کند و بعد می‌گوید این سلمان از اهل بیت(ع) است پس مقام اهل بیت(ع) تا کجاست؟!

ابن عربی در این بخش تمام آیاتی را که شیعه معتقد است در مقام اهل بیت(ع) نازل شده را آورده و تفسیر می‌کند. آیه

«قُل لَّا اَسْاَلُکُمْ عَلَیهِ اَجْرا إِلَّا الْمَوَدَّه فِی الْقُرْبَی»

را می‌آورد و به تفصیل در این مورد صحبت می‌کند و می‌گوید پیامبر(ص) یک چیز از ما خواسته و آن ولایت و دوستی اهل بیت(ع) است و تاکید می‌کند که ما باید این خواسته رسول الله(ص) را که در واقع خواسته خداوند بوده و از زبان حضرت رسول(ص) بیان شده را اجابت کنیم

«قُلْ مَا سَاَلْتُکُم مِّنْ اَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ»

«بگو هر مزدی که از شما خواستم از آن خودتان»

این ولایت برای به کمال رساندن ماست. پس ما باید برای رضای حضرت رسول(ص) هر کاری را برای محبت اهل بیت(ع) انجام دهیم و چیزهایی می‌گوید که حتی ما شیعیان اینها را نمی‌گوییم.

در مورد سلمان می‌گوید که ایشان دارای علم لدنی و... است که کس دیگری این مقام و علم را ندارد و در پایان بحث می‌گوید: ای مسلمانان ببینید! اگر کسی که منسوب به اهل بیت(ع) است این مقام را دارد خود اهل بیت(ع) چه مقامی دارند؟! و در آثار دیگر هم وارد این مباحث می‌شود که اگر همه این موارد را که در مدح اهل بیت(ع) می‌گوید جمع آوری کنیم یک کتاب می‌شود.

مقاله

نویسنده غلامرضا اعوانی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

نگاهی به عقاید نخستین فیلسوفان تاریخ

نگاهی به عقاید نخستین فیلسوفان تاریخ

نخستین فیلسوفان در قرن ششم ق.م و در میان کوچ نشین‌های آسیای صغیر و جنوب ایتالیا متولد شدند.
افلاطون در معارف اسلامی

افلاطون در معارف اسلامی

افلاطون در سال 428 پیش از میلاد در آئگنیای آتن به دنیا آمد و در سال 347 دیده از جهان گشود. نام اصلی وی آریستوکلس می‌باشد.
روسو؛ از در به دری تا شهرت

روسو؛ از در به دری تا شهرت

ژان ژاک روسو فیلسوف، اندیشمند و نویسنده معروف قرن هجدهم فرانسوی می‌باشد.
عدم توجه به خیر دیگران؟!‌

عدم توجه به خیر دیگران؟!‌

در مقالات پیشین به برخی از اشکالات مکتب لذت گرایی اپیکوری اشاره نمودیم.
واقع گرایی اخلاقی

واقع گرایی اخلاقی

واژه رئالیسم که در زبان فارسی اغلب به واقع‌گرایی ترجمه می‌شود یکی از مهم‌ترین و بحث‌انگیزترین اصطلاحات فلسفه است.

پر بازدیدترین ها

زندگینامه افلاطون

زندگینامه افلاطون

افلاطون احتمالا 427 سال پیش از میلاد مسیح در آتن بدنیا آمد. تولد او مصادف با دورانی بود که یونان باستان به اوج عظمت خود رسیده و شاید اندکی هم از قله عظمت گذشته در نشیب انحطاط افتاده بود.
نگاهی به جهان بینی و فلسفه اخلاقی اسپینوزا‌

نگاهی به جهان بینی و فلسفه اخلاقی اسپینوزا‌

زندگینامه: باروخ اسپینوزا در سال 1632 از خانواده‌ای پرتغالی الاصل در آمستردام دیده به جهان گشود و در محیطی یهودی پرورش یافت.
قانون دیالکتیک  هگل در ترازوی نقد فلاسفه اسلامی و شهید مطهری

قانون دیالکتیک هگل در ترازوی نقد فلاسفه اسلامی و شهید مطهری

هر صاحب اندیشه‌ای باید از پدیده‌‌ای به نام غرب برداشت صحیحی داشته باشد. بویژه دانش‌پژوهان شرقی و بالاخص برای دانشجویان ایرانی شناخت غرب موضوعیت دارد زیرا چه سخن از تبادل با غرب باشد و چه بحث از تهاجم در مقابل غرب، باید غرب را ابتدا به عنوان یک رقیب، خوب شناخت.
اولین موج نسبی گرایی در تاریخ فلسفه

اولین موج نسبی گرایی در تاریخ فلسفه

اشاره: در اوج تمدن یونان باستان یعنی حدود 500 سال قبل از میلاد گروهی متفکر پا به عرصه فلسفه نهادند که انسان و کامیابی اجتماعی او را محور تحقیقات خویش قرار دادند.
Powered by TayaCMS