نویسنده: سیدحرمت الله موسوی مقدم
مهندسی، علمی است که در یک فرآیند معین، ابزار را با اهداف هماهنگ و ضمن تضمین نسبی نتیجه، بهره وران را با هزینه کمتر به بازدهی بیشتر می رساند.
مصداق های جهانی در ابعاد گوناگون ثابت کرده است که در هر کجای این کره خاکی که از این علم مفید، به درستی استفاده شده است، بهینه سازی امکانات و توانمند کردن بشریت را به دنبال داشته است گرچه امروزه به غلط چنین تصور می شود که این علم فقط در اجرای طرح های عمرانی، اقتصادی و فنی کاربرد دارد، اما باید بپذیریم که کاربرد این فن، در پروژه های فکری و فرهنگی نیز از اهمیت بسیار بالائی برخوردار است.
واژه مهندسی فرهنگی که در سنوات گذشته مکرر در بیانات مقام معظم رهبری به گوش رسیده است، در صورت توجه متولیان امر، تحول عمیق فرهنگی در جامعه را تضمین می کند.
آری همانطور که در یک کار عمرانی، علوم مهندسی، ما را با نوع بافت زمین، کیفیت مصالح، مقاومت سازه، ظرفیت تحمل طبقات و هزینه های ریالی آشنا می کند، در یک طرح فرهنگی نیز ما را با موقعیت زمانی و مکانی اجرای طرح، اثرپذیری، نوع مخاطبین، نقش ابزار و نیروی انسانی، درصد موفقیت و ضرورت آن آشنا می سازد.
وجود ده ها رشته دانشگاهی در حوزه علم انسانی و تربیت هزاران کارشناس در حوزه و دانشگاه، مؤید ضرورت وجود مهندسی فرهنگی در جامعه است، اما متأسفانه تاکنون به علم مهندسی فرهنگی وقعی نهاده نشده.
در عرف ملی، احداث یک چهار دیواری مسکونی و یا تجاری، مستلزم ارائه طرح توجیهی، تهیه نقشه، تعیین ناظر فنی، کسب مجوز از شهرداری و موافقت نظام مهندسی است تا مقاومت آن در برابر زمین لرزه های احتمالی تضمین شود، اما برای اجرای بزرگترین طرح های فکری و فرهنگی، کمتر مسئولی زحمت مشاوره با کارشناسان مربوطه و محاسبه سود و زیان آن به خود می دهد که در نتیجه این اهمال کاری نامحدود، سالانه ده ها میلیارد ریال از بودجه کشور به نام توسعه فرهنگی هدر می رود و تا به حال احدی به نتایج عینی و زیانبار این اشتباه محرز، فکری نکرده است.
واقعیت این است که غفلت مسئولین امر از اصل مهندسی فرهنگی، تاکنون خسارات سنگینی در ابعاد گوناگون به مملکت وارد آورده است که اگر چاره اندیشی نشود، به بحرانی غیرقابل کنترل تبدیل می شود.
عدم تمرکز در مدیریت کلان فرهنگی، بی توجهی به موقعیت شناسی، عدم استفاده درست از امکانات و اعتبارات در حوزه فرهنگ، موازی کاری دستگاه های اجرائی، بی توجهی به نیازهای ضروری در این عرصه، عدم تنوع در برنامه های فرهنگی، نداشتن یک استراژی مشخص وحتی بی قاعدگی های سیاسی از جمله مهمترین مشکلاتی است که به علت فقدان طرح مهندسی فرهنگی گریبانگیر جامعه ماست.
بکارگیری علم مهندسی فرهنگی به راحتی می تواند از نابسامانی های موجود کاسته و در یک محاسبه دقیق علمی و نظارت مستمر، نتیجه اقدامات را قبل از اجراء، برای مجریان قابل درک کند. بدون شک هر پروژه ای که در قالب هندسه فرهنگی انجام پذیرد، قادر است در مقابل هجمه های ناهمگون مقاومت و به موقع واکنش لازم را از خود نشان دهد.
خدای حکیم با نزول قرآن کریم به عنوان منشور فنی، پیامبران(ص) را در جایگاه مفسران این منشور، ائمه طاهرین(ع) در کسوت مدیران اجرائی و علمای اعلام را به عنوان مبشران قانون، ماندگارترین مهندسی فرهنگی را برای پاسداری از مکتب انسان ساز اسلام طراحی و به بشریت عرضه کرده است.
دین اسلام در پناه این طرح مستحکم از صدر تاکنون صدها زلزله مخوف فرعونی، نمرودی، هابیلی و یزیدی را به سلامت پشت سر نهاده است.
امام خمینی(ره) نیز به عنوان هوشمندترین رهبر دینی عصر خود، با ذکاوت و دوراندیشی منحصر به فرد و بکارگیری آموزه های الهی، با طراحی نوین، ساده ترین الگوی فرهنگی را ترسیم و با پائین ترین هزینه، در میان حیرت قدرت های عالم، سلسله به ظاهر قدرتمند پهلوی را منقرض و حکومت اسلامی را جایگزین آن کرد.
بنای رفیع جمهوری اسلامی ایران، با مدد از اندیشه های فکری و فرهنگی امام راحل تا به حال به تنهائی هزاران موج سهمگین را به عقب رانده و آرزوهای حاکمان ظالم را به یأس تبدیل کرده است.
تئوری دین از نگاه امام خمینی(ره) دقیق ترین محاسبه ای است که قرن بیستم را به ناامن ترین قرن برای غربیان مبدل کرد.
همدلی اجتماعی، انسجام هیئت های مذهبی، شکل دهی هسته های مقاومت اسلامی و تلفیق آن با اکسیر فرهنگ ایثار و شهادت، منطقی ترین روشی بود که حلقه مهندسی فرهنگی حضرت امام(ره) را کامل و بشریت را با معنویت آشنا کرد.
اما در روزگار ما، زخم خوردگان از اندیشه امام(ره) با تکیه بر مدرن ترین ابزارهای تبلیغی، تهاجم سنگین خود را بر علیه فرهنگ، تمدن و نظام فکری این آب و خاک متمرکز کرده و با ترویج انواع اسم ها و مباحث مجعول و ایجاد شکاف فرهنگی در بین دوستداران این نهضت، درصدد افزایش اختلافات قومی و تشدید تنش های سیاسی و درنتیجه تخطئه انقلاب و ناکارآمد جلوه دادن دین در اداره جامعه هستند.
آنان با سوءاستفاده از بازار آشفته فرهنگی، برچیده شدن حریم های سنتی و بی رنگ کردن ارزش ها و اعتقادات دینی ما همانند حیا، عفت، امر به معروف و نهی از منکر، ایثار و شهادت... را در دستور کار قرار داده و استراتژی تضعیف دین را دنبال می کنند.تهاجم گسترده غرب متجاوز از یک سو، مشکلات و تنگناهای شدید زندگی از سوی دیگر، شکاف فراهم آمده بین نسل جدید و نسل های قبل انقلاب، از سوی سوم و عدم روز آمد شدن شیوه های فرهنگی و تبلیغی، از سوی چهارم، زمینه پیشروی لشکر بیگانه و آسیب پذیری بنیان های اخلاقی جامعه را زیاد کرده است.
حرص و آز دشمن قدار در تصاحب سنگرهای دفاع دینی و تخصصی شدن مقابله با این هجمه نامحسوس، ضرورت ساماندهی بحث فعالیت های فرهنگی را صدچندان کرده است.
هر روز حجم عظیمی از افکار منفی در جهان علیه سنت خدا و مکتب اسلام تولید و تبلیغ می شود که تنفر از دین، دوری از مذهب، انکار معاد، جدائی از اخلاق و سست شدن پیوند و بنیان مبارک خانواده از تلخ ترین میوه این تولیدات است.
برای مقابله با این پدیده، جز تولید فکر مثبت و تلقین سالم آن به کام تشنه جهان، هیچ راهی وجود ندارد که آنهم بدون طرح و برنامه امکان پذیر نیست، درنتیجه این مباحث، این واقعیت به دست می آید که در اثر غافل بودن از تدوین یک ساز و کار پویا و مدون در حوزه فرهنگ دینی، موریانه های موذی در مصالح عمارت فرهنگی جامعه رخنه کرده و با ابزار نامرئی، فاصله مشبک های آهنین را زیاد کرده و به سوی پوسیده کردن این بنای عظیم با شتاب در حرکت هستند.
غفلت ناظران، اشتباه طراحان، بی تفاوتی مجریان، ناآگاهی بهره برداران، ناخالصی مصالح و زیرکی و استراتژی خطرناک دشمن، ستون سترگ هویت دینی را آسیب پذیر کرده که با کمترین لرزه و پائین ترین ریشتر احتمال دارد فرو بریزد و عالمی را ویران کند.
اگر خدای نکرده در اثر سهل انگاری و عدم حساسیت متولیان امر، زمینه این زلزله مخوف فراهم شود، عذاب الهی همه را گرفتار خواهد کرد و در مقابل قرآن و عترت، شرمسار می کند.
بنابراین، همه مسئولان دارای مکنت و منزلت اداری، نهادهای فرهنگی و بخصوص سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان محصول تفکر فرهنگی حضرت امام(ره)- که متأسفانه بی بضاعت ترین نهادهای دینی در این عرصه خطیر است- باید با بهره گیری از افکار نخبگان، استفاده از راه یافته های نو، بکارگیری امکانات کاری و نیروهای صفی و ستادی، ارتقای بهره وری، تلفیق علم و تجربه، هدف گذاری صبورانه، مدیریت هوشمند، کاربردی کردن تبلیغ دین، تمرین همسان سازی شعار و عمل در جامعه، ایجاد تعامل با سایر نهادهای مرتبط، افزایش سهم خود در تولید علوم اسلامی و برخورداری از کلیه اندیشه های عالمانه و استمداد از وجود مقام معظم رهبری، در یک بسیج فرهنگی، پرچم طراحی و اجرای تئوری ماندگار مهندسی فرهنگی در کشور را به دست گیرند و با این اقدام ابتکاری، هم بناهای فکری و اسلامی انقلاب را در مقابل زمین لرزه های استکبار ساخته، مقاوم نمایند و هم رسالت دینی و اجتماعی خویش را به درستی انجام دهند.
منبع:کیهان سه شنبه 11 مرداد 1384- 25 جمادی الثانی 1426- 2 آگوست 2005- سال شصت و سوم-شماره 18295