نویسنده: دکتر امیر محبیان
اشاره: چندی است در جامعه سیاسی ما عنوانی بنام «فرقه انحرافی » باب شده است و نظیر سایر موارد بیش و پیش از آنکه این مفهوم بازشکافی شود، صرفا از آن به عنوان برچسبی برای نامیدن بعضی از طیفهای سیاسی بهره گرفته میشود. در شماره پیشین پاره ای از مفاهیم مرتبط با مفهوم فرقه مطرح شد و اکنون در پی واکاوی مفهوم انحراف و انحرافی هستیم.
انحراف چیست و منحرف کیست؟ برای انحراف تعاریف گوناگونی در علوم مختلف ارائه شده است ولی مسلما آنچه که مورد نظر است انحرافی که بتوان آن را باقطب نما مشخص کرد نیست. پس انحراف چیست؟
- انحراف: در لغت، به معنی کج شدن، برگشتن به طرفی، منحرف گشتن، کجروی آمده است1
- در اصطلاح علمای جامعـه شناسی، «انحراف» به دوری جستن از هنجـار اطلاق میشـود و زمـانی رخ میدهد که یک فرد یا یک گروه، معیارهای جامعه را رعایت نکنند2 یا به عبارت دیگر انحراف در زمینه جامعه شناختی توصیف اقدامات یا رفتاری است که هنجارهای فرهنگی از جمله قوانین تصویب شده رسمی را نقض کند (به عنوان مثال، جرم و جنایت و همچنین نقض هنجارهای رسمی اجتماعی) .
- یکی دیگر از تعاریف انحراف ،خروج از خطوط تعیین شده ایدئولوژیکی یا مسیر حزبی خاص است.
- از منظر حقوقی انحراف را این گونه تعریف کرده اند: «عملی که به وسیله قانون منع شده و مرتکب آن طبق قانون کیفر میبیند» که آن را جرم مینامند.
اینکه منظور از برچسب منحرف به افراد و گروهها کدام یک از تعاریف فوق است،طبعا خود از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ که افراد مطرح کننده باید بدان پاسخ گویند ولی مهمتر از آن عللی است که موجب بروز انحراف در جامعه یا مطلوبیت فرق انحرافی در نزد تودهها میگردد.در این میان تحلیل قرآن و علمای دین در جامعه ما از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اما از منظر دین چه عواملی باعث بروز انحراف در جوامع میشود؟
علل بروز انحرافات از منظر قرآن بر حسب دسته بندی یکی از علمای دین عبارت است از:
1. نزاع و اختلافات نفسانی
2. ظلم و ستم نمودن
3. کفران و انحطاط اخلاقی، که آیات 33 تا 53 سوره روم بر آن دلالت میکنند.
4. اعراض از فرمان خداوند
5. گناه و انحطاط اخلاقی 3
نظر آیت الله مصباح یزدی در مورد علت پیدایش انحراف در اجتماع که طبعا ظهورفرقههای انحرافی از آن جمله است، معطوف به امر دیگری است؛ ایشان میگوید:
«عـلـل اجـتـماعی : یعنی اوضاع و احوال اجتماعی نامطلوبی که در پارهای از جوامع پدیدمی آید و متصدیان امور دینی نقشی در پیدایش یا گسترش آنها دارند، در چنین شرایطی بسیاری از مردم کـه از نظر تفکر عقلانی ضعیف هستند و نمیتوانند مسائل رابه درستی تجزیه و تحلیل کنند و علل واقـعـی رویـدادهـا را تـشخیص دهند، این نابسامانیها را به دلیل دخالت دینداران در وقوع آنها، بـه حساب مکتب و دین میگذارند و چنین میپندارند که اعتقادات دینی، موجب پیدایش اینگونه اوضـاع واحوال نامطلوب شده است لذا از دین و مذهب بیزار میشوند مثلادر عهد رنسانس اروپا رفتارهای ناشایست کلیسائیان در زمینههای مذهبی و حقوقی و سیاسی، عامل مهمی برای بیزاری مردم از مسیحیت و به طور کلی از دین و دینداری گردید . پـس بـرای همه دست اندرکاران امور دینی ضرورت دارد تا حساسیت موقعیت و اهمیت مسئولیت خـودشـان را درک کنند و بدانند که لغزشهای آنان میتواند موجب گمراهی وبدبختی جامعه ای بشود .» 4
به عبارتی آیت الله مصباح با ریشه یابی، علل این گونه انحرافات اجتماعی آن را به نحوه عملکرد بعضی از دست اندرکاران امور دینی در جوامع گوناگون بر میگرداند و معتقد است که لغزشهای آنان منجر به زمینهسازی ظهور فرقههای انحرافی میگردد.
واقعیت آن است که بزرگترین سلاح علمای دین در مواجهه با انحرافات بهره گیری از آموزههای دین است که مهمترین آن آگاهی دهی به توده ها؛ عمق دهی به عقلانیت و مبارزه با خرافات است.
طبیعی است محیط هایی خاص بستر رشد انحراف به شمار میرود و اصلیترین آنها محیطهای اجتماعی خردگریز؛احساس گرایی افراطی وعدم شفافیت یا ابهام است.
به واقع هر چند دو گونه از انحراف قابل شناسایی است ولی هر دو نوع انحراف سیاسی و عقیدتی در بستر رفتارهای خرد گریزانه، ابهام آفرینیها و تکیه بر احساسهای فاقد ریشه عقلانی یا الهی رشد میکند.
به عبارتی در میان سه عامل بسترهای اجتماعی ، قصور فرهنگ سازان و انحراف یافتگان به قصور یا تقصیربرای حل معضل در آخرین مرحله باید به عامل اخیر پرداخت؛ والا معلول نگری مسیر اصلاح را به انحراف خواهد برد.
پس شاید لازم باشد فراتراز تاکید بر معلولها که متاسفانه اصالت یافته است؛ بنا بر نظر علمای دین به علتها بپردازیم و از خود بپرسیم که چه زمینههایی پدید آمده است که بخشی هر چند محدود از جامعه به سوی فرقهها؛عرفانها و باورهای نادرست گرایش یافته است؟
از این رو توصیه میشود به جای بهره گیری از این پرسش مهم در بازیهای سطحی سیاسی، پیش از آنکه این انحرافات به معضلی حل ناشدنی مبدل گردد از طریق تحلیل علمی موضوع کاملا واکاوی شده و نهایتا گمان میرود که تزریق مجدد عقلانیت، اعتدال و معنویت کاربردی و موثر در زندگی اجتماعی قادر است پارهای از بسترهای رشد انحرافات را از میان ببرد.