دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تفاخر Pride

No image
تفاخر Pride

كلمات كليدي : تفاخر، مباهات، تكبّر، تواضع

نویسنده : اصغر صفرزاده

ترکیب انسان از جسم و نفس

انسان اعجوبه‌ای است مرکب از دو عالم: یکی عالم ظاهری که بدن گویند و مربوط به این عالم خاکی است و آن دیگری گوهری است بس گرانقدر از جنس ملائکه مقدسه که روحش نامند، این بدن حکم مرکبی را برای روح ایفاء می‌کند که بر آن سوار شده از جایگاه اصلی خود به این عالم فانی قدم نهاده برای خود سودی کرده زاد و توشه‌ای جمع آورد و خود را به انواع کمالات بیاراید؛ آنگاه به زادگاه خود رجعت کند،[1] از جمله موانع راه ترقّی روح، صفت زشت و رذیلۀ تفاخر است.

معنا و مفهوم تفاخر

تفاخر بنا به گفته اهل لغت «بر همدیگر نازیدن»[2] است و در اصطلاح علمای اخلاق، تفاخر افتخار یا مباهات به زبان است به واسطۀ چیزی که آن را کمال خود می‌پندارد، مباهات هم غالباً در حد باوری است که بیرون از وجود مباهات کننده است و از اقسام تکبّر بشمار می‌رود بنابراین آنچه که در مذمت متکبّران بیان شده در مورد اینان نیز صادق است.[3] چنانکه خدای تعالی می‌فرماید:

«أدخُلو أبوابَ جهنّم خالدین فیها فَبئسَ مَثویَ المتکبّرین»[4]

«داخل شوید در درهای جهنم، در حالتی که جاودانه و همیشه در آن خواهید بود که متکبران را (دوزخ) بسیار بدمنزلگاهی است.»

امام جعفر صادق (ع) می‌فرماید:

«إنّ المتکبّرین یُجعَلون فی صور الذّرّ، یتوطّأهم الناس حتی یفرغ الله من الحساب»[5]

«متکبرین در روز قیامت به صورت مورچگان محشور خواهند شد و مردم ایشان را پایمال خواهند نمود تا خدا از حساب بندگان فارغ شود».

سبب تفاخر

اسباب تفاخر بسیار است که برگشت همۀ آنها به این است که شخص متکبر و فخر فروش بخاطر کوچکی افق فکر و پستی همّت و کم ظرفیتی خود، کمالی را در خویش توهم می‌کند که، باعث عجب و خودبزرگ بینی او می‌شود. چه بسا عارف نمایی که به دیگران با دیدۀ حقارت می‌نگرد و حال آنکه آنچه در دست اوست مشتی مفاهیم و اصطلاحاتی است که همه حجاب و بی ارتباط با معارف الهیه هستند.[6]

آثار سوء تفاخر

با اندک دقّتی در احوال صاحبان چنین صفتی بدست می‌آید که این رذیله و صفت زشت، انسان را از کمالات ظاهری و باطنی و از لذائذ دنیوی و اخروی باز می‌دارد و تولید بغض و عداوت کرده، انسان را از چشم خلائق انداخته و ناچیز می‌کند. علاوه بر اینکه موجب ذلت در آخرت و خواری در آن عالم می‌گردد همچنان که از آیه شریفه و فرمایش امام صادق (ع) و روایات دیگر نمایان است.[7]

علاج تفاخر

علاج عملی آن بدین گونه است که، دامن همّت به کمر زده و در مورد مفاسد و مهلکاتی که در سر راه صاحب این صفت زشت و خانمان سوز قرار دارد با دیدۀ عبرت، نظری افکند و به خود بازگردد که اول، نطفه‌ای بیش نبود و در آخر غیر از لاشه‌ای بدبو چیزی نخواهد بود. پس چنین آغاز و چنان سرانجامی، شایستگی افتخار و ناز فروشی را ندارد، و دیگر اینکه خود را بر ضدّ این رذیله که تحقیر و ترجیح غیر بر نفس خویش است به زبان و گفتار وا دارد و برای خدای تعالی که بزرگی فقط شایسته و خلق اوست، تواضع و فروتنی کند.[8]

بنابراین تفاخر مباهات کردن با زبان و گفتار است، بواسطه چیزی که آن را کمال خود می‌پندارد و این صفت ناپسند در حقیقت از اقسام تکبر شمرده می‌شود و تفاخر مفاسدی بر آن مترّتب است و مفاسدی نیز از آن زائیده می‌شود.

مقاله

نویسنده اصغر صفرزاده
جایگاه در درختواره رذائل اخلاقی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

مال دوستی

No image

حرام خواری

No image

شتابزدگی

No image

ایمنی از مکر خدا

No image

کفران نعمت

پر بازدیدترین ها

No image

غضب و خشم

No image

ریا و خودنمایی

No image

حزن و اندوه

No image

بداخلاقی

No image

بی اعتمادی به خدا

Powered by TayaCMS