دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حماقت

No image
حماقت

حماقت از واژه حمق به معنای نادانی، کم عقلی و صفتی ضد عقل است.[1] در اصطلاح به کسی می‌گویند که قبل از فکر کردن حرف می‌زند و از روی غفلت سخن می‌گوید و توجهی به صحیح ‌یا باطل بودن کلامش ندارد.[2]

حماقت در آیات و روایات

علامه طباطبائی، سفاهت در آیه شریفه «وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِیمَ إِلاّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ»[3] را به معنای حماقت تفسیر کرده اند.[4] در روایات نیز، گاهی عقل و سفه و مشتقات آن ها، در مقابل یکدیگر به کار رفته است.[5]

در حدیثی که از پیامبر گرامی(ص) وارد شده است، شخص احمق را چنین معرفی می‌کنند: «احمق کسى است که نفس او از هوا و هوس پیروی نماید و متابعت خواهشهاى خود کند و با وجود این، آرزو از خدا داشته باشد».[6]

مرحوم نراقی در توضیح حدیث منقول می‌فرمایند: رجا و امید از عمل منفک نمی‌گردد؛ زیرا کسی که امید به چیزی داشته باشد، در طلب آن بر می‌آید.[7]

حضرت امیر(ع) افرادی را که در تحسین کردن و یا توبیخ کردن سایرین، بیش از اندازه مبالغه می‌کنند افرادی احمق می‌شمارند. لذا فرمودند:

«بزرگترین مراتب حماقت، زیاده روى در تحسین و توبیخ است.»[8]

ویژگی و آثار حماقت

احمق، از روی بی فکری عمل می‌کند. لذا لحظه لحظه تصمیمات او با دردسر و بروز مشکلات همراه است. در حدیثی که از امام سجاد(ع) وارد شده است خیلی شیوا و جالب به آثار و نتایج رفتاری انسان احمق در شرایط مختلف مانند، سکوت، تکلم، عملکردش هنگامی که نصیحت می‌کند، برخوردش با همنشین خود، همسایه، حضورش در مجالس و ... بیان می‌فرمایند.

در یکی از سفرهای امام باقر(ع)، پدر گرامیش حضرت سجّاد(ع) در ضمن سفارش‌هاى خود به او فرمودند: فرزند عزیز، از رفاقت با احمق بپرهیز و از او دورى کن و از بحث و مذاکره با او اجتناب نما. سپس در بیان مراتب کوته‌بینى و نارسائى فکر احمق و شناسایی شخصیت وی، به مواردی اشاره فرمودند:

«انسان احمق، اگر سخن بگوید حماقت و نادانیش او را رسوا خواهد کرد، اگر سکوت کند نارسائى و عجزش ظاهر می‌‌گردد، اگر به کارى دست بزند آن را خراب می‌کند، اگر رازى به وى سپرده شود افشا می‌نماید، نه دانش خودش او را بى‌نیاز می‌کند و نه از دانش دیگران بهره‌مند می‌گردد، اندرزگوى خود را اطاعت نمی‌کند و رفیق خود را راحت نمی‌گذارد، مادرش مرگ او را دوست دارد تا در عزایش گریه کند و زنش آرزوى جدائى وی را در مغز مى‌پرورد، همسایه‌اش تمنّا دارد که از منزل او دور باشد و همنشین‌ وی از ترس مجالست با او در تنهائى و سکوت به سر می‌برد، موقعى که احمق در مجلس دیگران شرکت می‌کند اگر حضّار محضر از او بزرگتر باشند همه آنها را عاجز می‌کند و اگر از وى کوچکتر باشند با رفتار و گفتار احمقانه خود آنان را گمراه می‌نماید.»[9]

اقسام حماقت

یکی از انواع حماقت که در سخنان معصومین به آن اشاره رفته است، حماقت در حیا داشتن است. حقیقت حیا، شرم داشتن از ارتکاب چیزى است که شرعا یا عقلا یا عرفا مذموم است. لذا شرمنده شدن از مسائل دینی - مثل تحقیق احکام دین یا سستى و کاهلى نسبت به آنچه شرعا و عقلاً سزاوار است- حیاء شمرده نمى‌شود بلکه حماقت است.[10] و از این رو رسول خدا(ص) فرمودند:

«حیا دو گونه است: حیاء عقل و حیاء حماقت، حیاء عقل، علم است و حیا حماقت، نادانى است».[11]

مبغوضترین افراد

از آنجایی که محبوبترین موجودات نزد خداوند متعال عقل است و اگر خداوند کسی را بسیار دوست بدارد عقل و بینش به او می‌دهد، لذا اگر کسی را هم دوست نداشته باشد این نعمت را از او می‌ستاند، از حضرت امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: خداوند عزّ و جلّ موجودى را مبغوض‌تر از احمق نیافریده است: زیرا محبوب‌ترین اشیاء که عقل باشد را از او گرفته است.[12]

احمق‌ترین‌ها

در سخنان اهل بیت علیهم السلام درباره حماقت، بیاناتی است که می‌توان از بین آنها نکاتی را استفاده نمود و احمق ترین انسانها را شناخت. چنانچه از حضرت امیر(ع) در کتاب غرر نقل شده و این دسته از انسانها را چنین معرفی کرده است:

بزرگترین حماقت، اغراق در مدح و ذم است. [13]

احمق ترین مردم کسی است که فکر کند، عاقل ترین مردم است.[14]

کسی از همه احمق‌تر است که در عین فقر و نداری، تکبر بورزد.[15]

نادان ترین مردم کسی است که به فحشی که داده است خوش حال باشد.[16]

بزرگترین حماقت و کم عقلى تکبّر کردن در درویشى است‌.[17]

احمق ترین مردم کسی است که از کار نیک ممانعت می‌کند و درخواست تشکر از مردم دارد و کار شر انجام می‌دهد در حالی که توقع پاداش نیک دارد.[18]

احمق ترین مردم کسی است که مردم را بر صفات رذیله، مذمت می‌کند در حالیکه خودش آن صفت را دارد.[19]

آفات همنشینی با احمق

1. حقیر شدن

از آنجا که انسان احمق فردی حقیر و بی‌خرد است، همنشینی با وی نیز انسان را کودن و احمق می‌کند. حضرت امیر در این باره می‌فرمایند:

«کسی که با سفهاء مراوده داشته باشد، تحقیر می‌گردد.»[20]

2. مورد دشنام واقع گردیدن

انسانهای احمق، کلامشان از روی نادانی و بی فکری است، لذا اگر کسی بخواهد آنان را ملامت کند، سخنان زیبا و سنجیده‌ای از آنها نمی شنود. از این باب حضرت امیرالمومنین(ع) می‌فرمایند:

«کسی که انسان سفیه و احمقی را ملامت کند، خود را در معرض فحش و دشنام او قرار داده است.»[21]

درمان و نحوه برخورد با احمق

درباره این که چگونه باید با انسان احمق روبرو شد و چه جوابی به او داد، صفارشاتی از ائمه علیهم السلام وارد شده، که به بخشی از آنها اشاره می‌شود:

1. سکوت

در بسیاری از موارد بهترین برخورد با انسان احمق، سکوت در برابر سخنان وی می‌باشد، حضرت امیر(ع) در این زمینه می‌فرمایند:

«سکوت در برابر احمق بهترین جواب برای اوست.»[22]

2. دوری گزیدن از وی

از سفارشاتی که در مواجهه با انسان احمق شده، به طور کلی، دوری کردن از آنهاست. حضرت علی(ع) می‌فرمایند:

«دور بودن از احمق، بهتر از نزدیک بودن به اوست و سکوتش بهتر از سخنش.»[23]

3. عدم دوستی با احمق

هم نشینی و دوستی کردن با انسان احمق، در سخن امیرمومنان(ع)، به درخت آتشینی تشبیه شده است که‌ بعضى از آن بعضى دیگر را می‌خورد، یعنى چنانکه درختى که آتش گرفت بعضى از آن، بعضى دیگر را می‌خورد تا این که همه بسوزد و خاکستر شود دوستى احمق نیز با افراد چنانست، چه بسیار که ندانسته به گمان دوستى آتش در او اندازد تا او را تمام بسوزاند و فاسد و تباه کند.

لذا حضرت علی(ع) فرمودند:

«دوستی با احمق مانند درختی آتش گرفته است که بعضی از آن بعضی دیگر را می‌خورد.»[24]

همچنین می‌فرمایند:

«دوستى با احمق زایل مى‌شود چنانکه سراب زایل می‌شود و چنانکه ابرهاى تنگ که روى زمین را مانند دود فرو گیرند گشوده مى‌شود.»[25]

4. امین ندانستن وی

انسان احمق چنان بی‌خردانه عمل می‌کند که نه می‌توان از او امید خیری داشت و نه وی را امین دانست، لذا حضرت علی(ع) می‌فرمایند:

«به بخشش منت‌گذار امید نداشته باش. همچنین احمق و کسی که بسیار خیانت می‌کند را امین نشمار.»[26]

5. بزرگ نشماردن جایگاه احمق

انسان احمق به قدری حقیر است و در چشم اولیای الهی کوچک و بی‌خرد می‌نماید که حضرت علی(ع) می‌فرمایند:

«احمق را بزرگ نشمار هر چند جایگاه بزرگی داشته باشد.»[27]

6. نزاع نکردن با احمق

نزاع و سخن گفتن با انسان احمق و نادان، جز ناراحتی برای انسان و ضرر به وی، فایده دیگری ندارد، حضرت علی(ع) در این باره می‌فرمایند:

«با سفیه و احمق نزاع نکن و عاشق و شیفته زنان مشو که این عمل عقلاء را حقیر می‌کند و زیان آور است.»[28]

7. حلم و بردباری در برابر احمق

از آنجا که از انسان احمق جز ناراحتی و دردسر برای انسان عاقل نصیبی حاصل نمی‌شود و نمی‌توان استیفای حق از او نمود لذا بهترین کار صبر و تحمل کردن دربرابر اوست. در حدیثی که از حضرت امیر(ع) نقل شده آمده است:

«استیفای حق از انسان احمق نمی‌شود مگر به بردباری از او.»[29]

مقاله

جایگاه در درختواره رذائل اخلاقی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
Powered by TayaCMS