كلمات كليدي : ادبيات فارسي، شاعران فارسي زبان، امير خسرو دهلوي، سبك عراقي و هندي، نظامي گنجوي
نویسنده : اعظم بابایی
امیر ناصرالدین ابوالحسن خسرو بن امیرسیفالدین محمود دهلوی از عارفان و شاعران نامدار پارسیگوی هندوستان، در نیمهی دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم میزیست. پدرش سیفالدین محمود از امرای قبیلهی «لاچین» از ترکان ختایی ماوراءالنهر است. در روزگار حمله و استیلای قوم تاتار، امیر سیفالدین محمود مانند بسیاری از ساکنان نواحی شرقی فلات ایران به هندوستان رفت و این مصادف با پادشاهی «شمسالدین اِلتُتمش»(607-633ه.ق) بردهلی بود. امیر سیفالدین محمود به خدمت این پادشاه درآمد. امیرخسرو دهلوی، در سال 651 هـ ق به دنیا آمد.[1]
این شاعر نامدار بخش عمدهی زندگی خود را در خدمت با سلاطین مختلف روزگارش گذراند، با این حال، دست ارادتی که به سلطانالمشایخ روزگار خود «شیخ نظامالدین محمدبن احمد دهلوی»- مشهور به نظام اولیا (متوفی 725 ه.ق) داد و تربیتی که از او یافت، در حوزهی تصوف نیز به او مقام و مرتبهی ویژهای بخشید و تلألؤ آموزههای حکمی و عرفانی در اشعار او کاملا آشکار است. او این آموزهها را با بهرهگیری از آثار استادان نامدار ادب فارسی به ویژه سعدی، نظامی، سنایی و خاقانی در اوج فصاحت و شیوایی عرضه میدارد.[2]
شیوهی شاعری امیرخسرو
امیرخسرو به نظم و نثر آثار فراوانی دارد، در غزل از پیروان سعدی بود، در قصیده از شاعران قرن ششم، خاصه سنایی و خاقانی تقلید میکرد و در مثنوی تابع نظامی گنجوی بود؛[3] وی یکی از پرکارترین شاعران پارسی گوی است و در این باب حقا کم نظیر است جامی میگوید او 99 کتاب تصنیف کرده است و از قول امیرخسرو نقل کردهاند که اشعارش از چهارصد هزار بیشتر و از پانصد هزار کمتر است.[4]
مهارتی که نظامی گنجوی در تنظیم و ترتیب منظومههای خود به کار برده، باعث شده که آثار او مورد تقلید شاعران بعد از او قرار گیرد . اولین کسی که از وی تقلید کرد امیر خسرو دهلوی بود و بعد از شاعران دیگری نیز از نظامی تقلیدکردهاند اما وی یکی از موفقترین مقلدان نظامی است. همچنین بعضی از قدما معتقد بودند که اولین نشانههای وقوعگویی در اشعار امیرخسرو پیدا میشود. سبک او بین عراقی و هندی است.[5]
با وجود اینکه امیرخسرو غالب اشعارش را با تقلید و اقتباس از شاعران بزرگ سروده است، باید پذیرفت که به یاری طبع روان و ذوق خدادادی و نیز به سبب اینکه او در محیط جدیدی از ادب فارسی تربیت شده و لهجهای نو و ترکیباتی تازه و اندیشههایی خاص نصیبش شده بود، طبعا تازگیهای بسیار در سخن وی مشاهده میشود و بسیاری از مضامین نو و ابیات منتخب در آثار او ملاحظه میگردد و مسلما به همین سبب است که شاعران و نویسندگان بعد از او بارها به استادی یاد کردهاند.[6]
آثار منظوم امیر خسرو
الف) دیوان قصاید و غزلیات.
ب) خمسهای که به تقلید از نظامی سروده است:
مطلعالانوار در جواب مخزنالاسرار نظامی.
شیرین و خسرو در جواب خسرو و شیرین.
مجنون و لیلی در جواب لیلی و مجنون.
آیینهی اسکندری در جواب اسکندرنامه نظامی.
هشت بهشت در جواب هفت پیکر نظامی.
ج) مثنویهای دیگر از قبیل قرانالسعدین.
آثار منثور امیر خسرو
الف) خزائنالفتوح، معروف به تاریخ علایی در تاریخ سلطان علاءالدین محمد خلجی.
ب) رسایلالاعجاز یا اعجاز خسروی، در ذکر قواعد انشاء زبان فارسی.
نمونههایی از شعر امیرخسرو[7]
ای زلف چلیپای تو غارتگر دینها
وی کرده گمانِ دهنت رفع یقینها
زینسان که بکشتی به شکر خنده جهانی
خواهم که به دندان کشم از لعل تو کینها
گر مهر گیا بایدت ای دوست طلب کن
هر جا که چکد آب دو چشمم به زمینها
دشوار رود مهر تو از سینهی خسرو
مانده است چو نقشی که بماند به نگینها
نمونهای از ترانههای او
دل ما را ز دست غم امان نیست
نشان شادمانی در جهان نیست
جهان پر آشنا و من به غم غرق
که دریای محبت را کران نیست
****
بیم است که سودایت دیوانه کند ما را
در شهر به بدنامی افسانه کند ما را
من میزده دوشم شاید که خیال تو
امروز به یک ساغر مستانه کند ما را