كلمات كليدي : ايرج ميرزا، صدر الشعرا، فتحعلي شاه، تجدد و نوآوري، گورستان ظهيرالدوله، قلب مادر
نویسنده : داریوش سعادتی لیلان و اعظم بابائی
ایرجمیرزا؛ نخستین علمدار تجدد در شعر فارسی و بزرگترین شاعر مشروطه، در آبان ماه سال 1352 قمری در تبریز دیده به جهان گشود. (محجوب، 1353، ص 16) وی سادگی سخن را در شعر فارسی به پایهای رساند که در زمان خودش تصور نمی شد و سکه آغاز تجدد و نوآوری در شعر فارسی بنام او زده شد.(آرین پور، ص181)
پدر وی غلامحسین میرزا ملقب به صدر الشعرا (با تخلص بهجت) از شعرای معروف عصر خود بود و جدش ملک ایرج میرزا، پسر فتحعلی شاه نیز اهل شعر و ادب بود. ایرج میرزا در دامان چنین خانوادهای رشد و نمو یافت و بعدها از نظر جوهر شعر و پایه شعری بر بسیاری از هم عصران خود برتری یافت برتری یافت.
وی در دوران کودکی به فراگیری زبان و ادبیات فارسی، فرانسه و عربی پرداخت و در نزد اساتید بزرگ زمان خود محمدتقی عارف اصفهانی و میرزا نصراله بهار تحصیل کرد. ایرج شاعری را از نوجوانی آغاز کرد.
بعدها دبیر حضور امین الدوله شد و همراه او به تهران آمد از تهران سفری هم به اروپا رفت. پس از بازگشت از اروپا ریاست اتاق تجارت تبریز بدو واگذار شد و تا زمان مرگش یعنی 1304 هـ.ش(1343هـ . ق.) به مشاغل مختلف دولتی رسید. (منیب الرحمن، 1378، 60)
سالهای پایانی عمر ایرج میرزا با فقر و پریشانی گذشت و در سال 1304 شمسی در تهران درگذشت و در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. زندگی ادبی این شاعر دارای دو مرحله بود؛ در مرحله اول که دوران جوانی ایرج بود وی در قالب قصیده به ستایش رجال و خوشامد و تهنیت پرداخت؛ ولی در مرحله دوم که مصادف با دوران پختگی شاعر بود از شاعر درباری بودن کناره گرفت و با پشت سرگذاشتن تجربیات ارزنده و جهانبینی تازهای که در اثر سفر اروپا و کسب معرفت و کمالات بدست آورده بود، مسائل و مضامین تازهای در دنیای شعرش پدیدار شد و سبک جدیدی به وجود آورد. بیشتر اشعار موجود در دیوان او نیز که دارای اعتبار ادبی والاییاند در این دوره سروده شدهاند. ایرج در سیاق کلام بسیار سادهگرا و سادهنویس بود. او در اشعار خود از کلمات زبان محاورهای بهره گرفت. با کمک ایرج زبان شعر به لحاظ واژگان محاورهای، بسیار غنی و پرمایه شد. (همان)
از مزایای شعر ایرج، اشعار سهل و ممتنع و نصایح شیرین اوست. شعر ایرج ساده و به دور از تکلف و بیان کننده احساسات و ادراکات و حاکی از واقعیات زندگی شاعر است. او بنام مردم حرف می زند و هرگز بدون هدف شعرپردازی و قافیه سازی نمی کند.( آرین پور، ص184) زاده های طبع وی را باید بر دو بخش تقسیم کرد: نخست قطعاتی که به قصد تهذیب خرد سالان، ذم مفاهیم اجتماعی و مبارزه با خرافات گفته است؛ بخش دیگر قصائد، فطعات و وصف حال های رکیک و خارج از حدود عفت ادبی است.(همان)
سادگی و روانی و آسانی بیش از حد سرودههای ایرج، باعث شده که عدهی زیادی از استادان ادب فارسی، او را به وجود آورنده شیوهای به نام «سبک روزنامهای» در شعر فارسی بشناسد. (یزدانی، 1383، 106)
ایرج میرزا نخستین گام را در راه ایجاد ادبیات کودکان در ایران برداشته است و یکی از مضامین اصلی شعرش توجه به کودکان و تعلیم و تربیت آنان است. (همان، ص 98)
همچنین ایرج در میان مضامین اجتماعی دوره مشروطه به آزادی و تربیت زنان ایران توجهی بایسته کرده است. (منیب الرحمن، ص 61)
موضوعات دیگر شعر ایرج، انتقاد از وضع سیاسی و اجتماعی کشور، وطن دوستی، تشویق جوانان به دانشآموزی و فراگیری علوم و فنون جدید و بخصوص علاقه به مادر و تجلیل سپاس از مقام مادر است؛ ایرج میرزا در این ارتباط یکی از زیباترین اشعار خود را به نام «قلب مادر» سرود که در زمره زیباترین اشعار بازمانده از ادبیات مشروطیت است و سبب شهرت فراوان او شد.
آثار:
دیوان شعر؛ مثنویهای «زهره و منوچهر»؛ «مثنوی عارفانه».
برای نمونهای از اشعار ایرج، قسمتی از شعر «مادر» وی را که شهرتی به سزا یافته است، میآوریم:
داد معشوقه به عاشق پیغام
که کند مادر تو با من جنگ
هر کجا بیندم از دور کند
چهر پرچین و جبین پر آژنگ
با نگاه غضب آلوده زند
بر دل نازک من تیر خدنگ
مادر سنگ دلت تا زنده است
شهد در کام من و توست شرنگ
نشوم یک دل و یک رنگ تو را
تا نسازی دل او از خون رنگ
گر تو خواهی به وصالم برسی
باید این ساعت بیخوف و درنگ
روی و سینهی تنگش بدری
دل برون آری از آن سینه تنگ
گرم و خونین به مَنَش باز آری
تا برد زآینهی قلبم زنگ
عاشق بیخرد ناهنجار
نه بل آن فاسق بیعصمت و ننگ
حرمت مادری از یاد ببرد
خیره از باده و دیوانه ز بنگ