دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مکتب کلاسیسم

No image
مکتب کلاسیسم

كلمات كليدي : كلاسيسم، كلاسيك، رنسانس، ادبيات يونان و رم باستان، ادبيات.

نویسنده : سمیه شیخ‌زاده

کلاسیک در زبان لاتین به معنای طبقه و گروه است. «این واژه در معنای وسیع خود به آثاری اطلاق می‌شود که نمونه ادبیات کشوری شمرده شود و مایه افتخار آن کشور باشد.»[1] «در واقع کارهای ادبی کلاسیک به آن دسته از آثار ادبی گفته می‌شود که نوع اعلای خود باشد و بدین وسیله تبدیل شود به عنصری معیار، که مورد تقلید قرار می‌گیرد.»[2]

کلاسیسم به مکتبی ادبی اطلاق می‌شود که در قرن‌های 16 تا 18 میلادی در اروپا رواج داشت. این مکتب در پی شکوفایی فرهنگی (رنسانس) در اروپا به وجود آمد. رنسانس که یکی از بزرگترین وقایع تاریخ دنیا محسوب می‌شود، در قرن 14 میلادی در ایتالیا و اسپانیا آغاز شد و با تأخیری 150 ساله به کشور فرانسه راه یافت. از آن پس، فرانسه بزرگترین مدعی ادبیات کلاسیک جهان به شمار آمد.

شاید مهم‌ترین دستاوردی که رنسانس در پی داشت «نهضت امانیسم» یا «انسان مداری» بود؛ این نهضت که تأثیر مستقیمی در شکل‌گیری مکتب کلاسیسم داشت، بر وجود انسانبه عنوان موجودی ارزشمند تاکید می کرد. پیش از آن و در قرون وسطی یعنی حاکمیت مطلق کلیسا بر اروپا، انسان موجودی گناهکار تلقی می‌شد که آمدنش به این دنیا تنها برای تزکیه نفس و ریاضت بود؛ اما نهضت امانیسم، اصالت فرد را احیا کرد و تصویر تازه‌ای از انسان ترسیم نمود. از آن پس، فرد به عنوان موجودی با ارزش و دارای عقل و شعور، راه تفکر را در پیش گرفت و نیروی بالقوه خود را برای تولیدات علمی و فرهنگی به کار بست و از روش‌های تجربی برای کشف حقایق جهان بهره برد.[3]

انسان‌مداری رایج در این زمان، بار دیگر هنر یونان باستان را زنده کرد؛ چرا که در یونان و رم باستان نیز به دور از تعصبات مذهبی به انسان به عنوان موجودی متفکر نگریسته می‌شد. از این رو، هنرمندان سده شانزدهم بار دیگر به سراغ آثار و فرهنگ این دو سرزمین رفتند. به این ترتیب مکتب کلاسیسم شکل گرفت.

هنر کلاسیک در واقع بازگشت به آثار کهن یونان و رم باستان و کشف و استخراج قواعد و اصول هنری آن بود؛ چرا که به نظر معتقدان این مکتب، دوران طلایی هنر در همان آثار به پایان رسیده و قابل تکرار نیست. پس برای هنرمند چاره‌ای جز این نمی‌ماند که از اصول و قواعد این آثار پیروی و تقلید نماید. البته این پیروی، تقلیدی صرف نبود، بلکه به معنای به کار گیری این اصول در آثار نویسندگان و شاعران به کار می‌رفت.

نخستین بار در قرن 14 میلادی سه نویسنده بزرگ و نامدار در ایتالیا به آثار کهن یونان توجه نشان دادند. این سه نویسنده دانته، پترارک و بوکاچیو بودند که نخستین نشانه‌های مکتب کلاسیسم در آثارشان دیده می‌شود. با آنکه مکتب کلاسیسم از ایتالیا آغاز شد اما به سبب اشغال این کشور به وسیله اسپانیا، این مکتب تا قرن هجدهم نتوانست در آنجا رشد نماید؛ اما در همان زمان فرانسه، دوران اوج هنر کلاسیک را سپری می‌کرد.

عده‌ای از جوانان فرانسوی، گروهی به نام پلئیاد را تشکیل دادند و تصمیم گرفتند به جای استفاده از زبان لاتین، از زبان کشور خود برای خلق آثار هنری بهره بگیرند. تصمیم دیگر آنها استخراج قواعد و اصول هنری آثار ادبی ممکن بود. آنها می‌خواستند با این کار، چهارچوبی در اختیار هنرمندان قرار دهند تا آثار به وجود آمده دارای ارزش هنری بالاتری باشد. این افراد، در واقع نخستین پایه‌گذاران مکتب کلاسیسم بودند.[4]

برخی از اصول و قواعد مکتب کلاسیسم به قرار زیر است:

1. تقلید از طبیعت؛ 2. تقلید از مدت؛ 3. اصالت عقل؛ 4. وضوح وایجاز؛ 5. آموزندگی و خوشایندی؛ 6. حقیقت مانندی؛ 7. نزاکت ادبی؛ 8. وحدت‌های سه گانه زمان، مکان و موضوع.[5]

چون‌که مکتب کلاسیسم همزمان با استقرار حکومت‌های سلطنتی در اروپا شکل گرفت و در آن هنگام ادبیات ابزاری در دست اشراف بود و نیز به سبب آنکه نویسندگان و شاعران خود را مقید به اجرای قواعد خاصی می‌کردند، این ادبیات از سطح عوام بالاتر رفت و مخاطبان خاصی برای خود یافت. هدف این آثار، تفریح و سرگرمی نبود بلکه رواج اصول اخلاقی در جامعه بود.[6]

از میان انواع ادبی، حماسه و تراژدی بیشتر از بقیه مورد توجه کلاسیک‌ها قرار گرفت. نویسندگان و شاعران فراوانی به این مکتب گرویدند که از بین آنها می‌توان به این افراد اشاره کرد: ولتر، ژان ژاک روسو، پیر کورنی، راسین از فرانسه؛ میلتون، درایدن و بیکن از انگلستان و گلدونی و آلفیری از ایتالیا.

در ادبیات فارسی آثار کلاسیک به آثاری اطلاق می‌شود که به سبب درونمایه‌های والای انسانی و خلاقیت‌های ادبی از زمان‌های دور به یادگار مانده است. شاهنامه، دیوان رودکی، بوستان و گلستان از آن جمله‌اند.[7]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اصوات

اصوات

اصوات برای بیان حالات روحی، احساسات و عواطف گوینده از جمله تحسین، شادی، تعجب، رنج، تنبیه‌، بیم، امید، آگاهی، خشم، تنفّر، تمسخر، توهین، اعتراض، تحقیر و نیز برای راندن و خواندن حیوانات به کار می‌روند.
No image

شطحیّات

No image

دستور زبان

No image

حدیث نفس soliloquy

No image

ادبیّت Litreariness

پر بازدیدترین ها

No image

مبالغه (بزرگ نمایی)

No image

اطناب

No image

براعت استهلال

Powered by TayaCMS