دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بندهش Bundahish

بندهش که در زبان فارسی میانه بندهشن خوانده می‌شود، یکی از مهمترین کتابهای زرتشتیان به زبان پهلوی می‌باشد.
No image
بندهش Bundahish

كلمات كليدي : بندهش، زند آگاهي، فرنبغ دادگي، بندهش هندي، بندهش ايراني، آفرينش، چگونگي خلقت، پادشاهان كياني

نویسنده : محمد رضا نظري

تعریف و ریشه شناسی

بندهش که در زبان فارسی میانه بندهشن خوانده می‌شود، یکی از مهمترین کتابهای زرتشتیان به زبان پهلوی می‌باشد. بندهش واژه‌ای مرکب از دو جزء Bun به معنای ریشه و آغاز و dahišnبه معنای آفرینش است که در مجموع به معنی آفرینش آغازین یا اصلی است. علت نام‌گذاری این کتاب بدین نام، فصلهای آغازین آن است که به مباحث آفرینش می‌پردازند.

چنانچه از مقدمه کتاب بر می‌آید ظاهراً نام اصلی کتاب زند، آگاهی - به معنی اطلاعاتی است که مبتنی بر دانش دینی اوستا و تفاسیر آنها می‌باشد- بوده است.[1] هرچند این کتاب به معنی آفرینش آغازین یا بنیادین است اما مطالب آن تنها به آفرینش اختصاص نداشته و به موضوعات بسیارِ دیگری نیز اشاره دارد.

تاریخ و چگونگی پدید آمدن این کتاب

این کتاب چون کتابهای دیگر پهلوی نویسنده واحدی نداشته است بلکه مجموعه‌ای از مطالب گوناگون است که از منابع مختلف گردآوری و با یکدیگر تلفیق شده‌اند. نتیجه آن که به درستی نمی‌توان نویسنده معینی را برای این کتاب در نظر گرفت. برخی احتمال داده‌اند که تألیف این کتاب در اواخر دوره ساسانیان آغاز شده است.[2]

برخی نیز معتقدند که تاریخ تحریر بندهش باید اندکی پس از غلبه‌ی اسلام تا تاریخ 1178م انجام شده باشد.[3]

محققان، تدوین‌کننده‌ی نهایی این اثر را - همانطور که خود در پایان ذکر کرده است- شخصی به نام "فَرَنبَغ دادگی" می‌دانند. او از خاندان موبدان بوده و نسبش از پدر و مادر به منوچهر می‌رسیده است. وی نام خود را همراه با موبدان دیگری چون زاداسپرم و آذربادامیدان که در قرن نهم میلادی (سوم هجری) می‌زیسته‌اند ذکر می‌نماید.[4] شایان ذکر است که بعد از این تاریخ، نیز مطالب مختصری به این کتاب افزوده گشته است.

تقریرهای موجود

از این کتاب، دو تقریر در دست می‌باشد که تقریر اول، بندهش ایرانی و دومی بندهش هندی خوانده می‌شود. تقریر اول سی و شش هزار کلمه دارد و از بندهش هندی طولانی‌تر است. در قرن نوزدهم میلادی سه نسخه از بندهش از یزد به هند برده شد. دوتای آنها به نامهایTD1 و TD2 - این دو نسخه را "تهمورث دینشاه"، پدر بهرام گور (تهمورث انکلساریا) به هند برد فلذا چون در دست تهمورث دینشاه بودند به TD معروف‌اند می‌باشند. نسخه‌ی TD1 تاریخ کتابت دقیقی ندارد اما TD2 به تاریخ 975 یزدگردی کتابت گردیده است. دست نویس دیگری نیز وجود دارد که به DHمعروف است و آن را شمس‌العلماء دکتر هوشنگ جی جاماسب کتابت کرده است. این دست‌نویس بخشهایی از بندهش، دینکرد، زندبهمن یسن را در خود دارد. این نسخه نیز در سال 946 یزدگردی کتابت شده است. بندهش هندی به نام k20 شناخته می‌شود که توسط مهرآبان کیخسرو در سال 720 یزدگردی کتابت گردیده است.[5]

بندهشن هندی با تقریر ایرانی خود در برخی موارد، چون عدم تطابق فصلها حذف و اضافه برخی فصول و به کار رفتن پازندهای بسیار و ... اختلاف دارند [6] در تألیف این کتاب، از کتاب های مهم زرتشتی بهره گرفته شده اما احتمالاً منبع اصلی آن کتاب دام داد نسک بوده که امروزه فقط خلاصه‌ای از آن در کتاب هشتم دینکرد موجود است. [7]

معرفی فصول

مطالب این کتاب در مقدمه به سه دسته تقسیم شده‌اند:

الف. آفرینش اهورامزدا و دشمنی اهریمن

ب. دربارۀ چگونگی آفریدگان مادی از آغاز تا انتها است

ج. به تاریخ کیانی و لقب ها و محلهای آنان می‌پردازد (منظور از کیانی تمام شاهان ایرانی تا زمان اسلام است)

کتاب سی وشش فصل دارد. در دیباچه‌ی مختصر آن از آمدن تازیان سخن گفته شده که خود دلالت بر تألیف آن در دورۀ اسلامی است. فصول آن به این قرار هستند:

فصل یکم: درباره‌ی چگونگی جهان است. اهورامزدا به صورت نوری در بالا و اهریمن در تاریکی پایین قرار دارد. اهریمن به اهورامزدا حمله می‌کند. ابتدا آفرینش، حالت مینوی داشته و سپس به شکل مادی در می‌آید امشاسپندان و اولین موجودات، خلق می‌گردند. جهان مادی در شش بخش: آفرینش آسمان، آب، زمین، گیاهان، گاو و کیومرث خلق می‌شود[8]

فصل دوم: به خلق‌شدن موجودات نورانی می‌پردازد که طبق آن ابتدا ستارگان و بعد ماه و سپس خورشید خلق شده‌اند و سپس از قرارگرفتن ستارگان سخن به میان رفته است.

فصل سوم: در این فصل به علت چگونگی و دلیل خلقت آفریدگان برای نبرد می‌پردازد در ابتدا به سه آفریننده‌ی دین، فضا و زمان که همانند اهورامزدا جاوید‌اند اشاره شده و سپس از نامیران مقدس و چگونگی آنها ذکری به میان آمده است.

فصل چهارم: درباره‌ی این می‌باشد که بعد از آنکه اهورامزدا دعای اهونَوَر را خواند اهریمن به مدت سه هزار سال به گیجی فرو رفت تا آن که جَهی – زن روسپی - او را از این حالت به در آورد و اهریمن با همه‌ی دیوان به جنگ با اهورامزدا و دیگر روشنان رفت و به خلقت اهورامزدا خلل وارد نموده و موجودات اهریمنی را آزاد نمود. پس از آن بود که همه‌ی چیزهای گیتی در نبرد این دو دشمن در مقابل یکدیگر ایستادند.

فصل پنجم: درباره‌ی مکان‌نگاری جهان و علم نجوم می‌باشد.

فصل ششم: حمله ی اهریمن را به تصویر می کشد و و بعد از این حمله است که آفریده‌های آسمان، آب، زمین، گیاه، گاو یکتا آفریده شده، کیومرث، آتش، ستارگان، ایزدان مینوی و ستارگان نا آمیزنده به مقابله ی با او برخاستند.

در فصل هفتم: از نحوه خلقت سخن می‌گوید.

ازفصل هشتم تا فصل بیست و چهارم پیرامون نحوۀ آفرینش سخن به میان رفته است.

فصل هشتم: درباره‌ی چگونگی زمینها و کشورها است.

فصل نهم: درباره‌ی کوهها و انواع آنها است.

فصل دهم: درباره‌ی چگونگی دریاها و ویژگیهای آنها می‌باشد.

فصل یازدهم: به بیان رودهای جاری می‌پردازد.

فصل دوازدهم: پیرامون ورها (دریاچه ها)، پیدایش و نامها آنها می‌پردازد.

فصل سیزدهم: درباره‌ی چگونگی جانوران است.

فصل چهاردهم: در این فصل از مردم و چگونگی آنان سخن به میان رفته است.

فصل پانزدهم: به مسئله‌ی تولید مثل انسانها و حیوانها می‌پردازد.

فصل شانزدهم: به گیاهان و نحوه‌ی تولید مثل آنها ربط دارد.

فصل هفدهم: به منشأ اشیاء می‌پردازد.

فصل هجدهم: درباره‌ی آتش و انواع و حضورش در موجودات است. در این فصل، سه‌گونه آتش مراسم را ذکر کرده واز آتش بهرام نام می‌برد.

فصل نوزدهم: درباره‌ی چگونگی و منشأ خوابها است.

فصل بیستم: درباره‌ی صداها و ناله‌هایی است که از هریک از موجودات سر می‌زند.

فصل بیست و یکم: درباره‌ی باد، ابر و باران است در این فصل به نبرد تیشتر علیه دیو اُپوش و همچنین نبرد آتش وازیشت- آتش موجود در آسمان- با دیو اسپنجروش را به تصویر می‌کشد در پایان نیز به زمین لرزه می‌پردازد.

فصل بیست و دوم: به بیان حیواناتی که زیان‌رسانند را نام می‌برد.

فصل بیست و سوم: درباره‌ی گرگ که یکی از مخلوقات اهریمن است می‌پردازد.

فصل بیست و چهارم: درباره‌ی چیزهای نیکی است که خلق شده‌اند و در مقابل آنها کدام دشمن قرار دارد.

فصل بیست و پنجم: درباره‌ی سال و ماه ها و روزها است.

فصل بیست وششم: درباره‌ی ایزدانی است که در طول سال بایستی پرستش شوند.

فصل بیست و هفتم: درباره‌ی اعمال شوم اهریمن و دیوان و بداندیشی آنان است.

فصل بیست و هشتم: به این می‌پردازد که گیتی، ساختمانی همانند بدن انسانها دارد و برای اجزای طبیعت نیز می‌توان نظیرهایی در میان اندام انسان یافت.

فصل بیست و نهم: نام فرماندهان مناطق مختلف را ذکر می‌کند.

فصل سی‌ام: درباره‌ی پل چینوَد و مسئله‌ی روان انسان بعد از مرگ است که اگر شخص انسان نیکی بوده نخستین گام را تا "ستاره‌پایه"، دیگری را به "ماه‌پایه"، سومی را به "خورشیدپایه" و چهارمی را به "گروسمان[9]" بر می‌دارد اگر شخص انسان پستی باشد با چهار گام سهمگین به جهنم می‌رود و چنانچه گناه و ثواب او یکی باشد راهی همیستگان[10] می‌شود.

فصل سی ویکم: پیرامون شهرهای مهمی است که در ایرانشهر وجود داشته است.

فصل سی و دوم: از اعمال پادشاهانی که فرّه کیانی داشته‌اند سخن می‌گوید.

فصل سی وسوم: به هزاره‌ها اشاره کرده و به آسیب‌هایی که در هر کدام از آنها روی داده یا خواهد داد، می‌پردازد.

در فصل سی و چهارم: به مسئله‌ی رستاخیز و معاد انسانها پرداخته می‌شود.

در فصل سی و پنجم: به نسب‌های کوی‌ها و پادشاهان و موبدان اشاره دارد.

در فصل سی و ششم: درباره‌ی تقسیم زمان به دوازده هزار سال است. که با دوازده علامت منطقةالبروج ارتباط دارد.

پژوهشهایی که بر روی این کتاب صورت گرفته است

از آنجا که بندهش یکی از مهمترین متون پهلوی به شمار می‌آید، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است و این کتاب را به زبانهای گوناگونی ترجمه نموده‌اند.

انکتیل دوپرّون نخستین بار این کتاب را در سال 1771 از هند به اروپا برده و آن را ترجمه نمود. بعد از او وسترگارد این کتاب را ترجمه نموده است. یوستی نیز این کتاب را همراه با ترجمه و آوا نوشت و واژه نامه منتشر کرد. وست نیز این کتاب را ذیل کتابهای مقدس شرق منتشر نموده است. در سال 1956 "بهرام گورتهمورث" دینشاه انکلساریا، بندهشن ایرانی را با آوانویسی و به زبان انگلیسی ترجمه نمود. از ترجمه‌های ایرانی نیز می‌توان به ترجمه بندهش هندی توسط خانم رقیه بهزادی و ترجمه بندهش ایرانی توسط مرحوم مهرداد بهار اشاره نمود.

علاوه بر این ترجمه‌ها، بخشهایی از کتاب، نظیر چگونگی آفرینش، پیدایش کیهان، طالع‌بینی، نجوم، جغرافیا، انسان‌شناسی، کیهان‌شناسی و ... توسط نویسندگانی چون هنینگ، اشپیگل، آندره‌آس چوکسی، بارتولمه، کریستین‌سن، بویس، آسموسن، اشمید، هولتگارد، مولر، هارت من، اشمید، مک‌کنزی، ویندیشمن، نویسندگان ایرانی و ... مورد تحقیق قرار گرفته است.[11]

مقاله

نویسنده محمد رضا نظري
جایگاه در درختواره ادیان غیرابراهیمی - زردشتی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS