كلمات كليدي : امشاسپند، وهومنه، اشهﻭهيشته، خرداد، مرداد
نویسنده : مجيد طامه
امشاسپند، نامی است که بهﻳک دسته از بزرگترین فرشتگان مزدیسنا داده شده است. این نام در اوستا به صورت امشهﺳپنته[1] آمده است.این کلمه مرکب از سه جزء نخست، «اَ» ادات نفی به معنی «بی» و جزء دوم مشه به معنی «مرگ» از ریشهﻯ mar- مردن است.[2] و جز سوم یعنی سپنته واژهﻯ است بسیار اساسی که زردشت آن را به عنوان صفتی برای اهورهﻣزدا و همهﻯ آفرینش وی بهﻛار برده و یکی از مهمﺗرین اصطلاحات دین او است. به نظر میﺭسد که این اصطلاح در اصل به معنی «نیرومند» بوده و آنﮔاه که برای مینوان سودبخش بهﻛار رفته است، معنایش «نیرومند برای کمک»، و از اینﺭو «تقویت کننده، حمایت کننده و سود بخشنده» بوده است. به سبب استفادهﻯ دینی مدام از واژهﻯ سپنته، این واژه معنای مقدس را یافته است؛ ولی برخی دانشمندان معنی «فزونیﺑخش» را به عنوان ترجمهﻯ معیار ترجیح دادهﺍند. از اینﺭو میﺗوان کل این واژه را «جاودانان مقدس» و یا «نامیرایان فزونیﺑخش» ترجمه کرد. [3]
اختصاص این عنوان به شش ایزد بزرگ
هرچند عنوان امشاسپند ممکن است برای هریک از ایزدان آفریدهﻯ اهورهﻣزدا هم بهﻛار رود، ولی این عنوان اختصاصا برای شش ایزد بزرگ بهﻛار میﺭود و از مینوان کهتر با عنوان ایزد یاد میﺷود. آموزهﻯ شش نامیرای فزونیﺑخش در تعالیم زردشت جایگاهی اساسی دارد و از پیامدهای روحانی و اخلاقی گستردهﺍی برخوردار است؛ چه، این موجودات مظهر صفات خود اهورهﻣزدایند و به نوبهﻯ خویش میﺗوانند این صفات را به مردمان بخشند. این موضوع که صفات الهی را جدا کنند و سپس آنﻫا را به منزلهﻯ موجوداتی مستقل فراخوانند و بپرستند، از ویژگیﻫای دین ایرانی پیش از زردشت بوده است. از اینﺭو، از پیش، قالبی قدیمی وجود داشت که زردشت آموزهﻫای تازهﺍش را در آن ریخت. وی شش امشاسپند را به منزلهﻯ نزدیکان سرور برتر در نظر آورد.[4]
تعداد امشاسپندان؛ شش یا هفت
همانﮔونه که ذکر شد تعداد اصلی امشاسپندان شش است، در حالیﻛه معمولا از هفت امشاسپند سخن به میان میﺁید. این اختلاف از آنجا ناشی میﺷود که در متنﻫای متاخر، ایزد سروش را یکی از امشاسپندان به حساب میﺁورند و تعداد آنﻫا را به هفت میﺭسانند. گروهی نیز خود اورمزد را بهﻋنوان هفتمین امشاسپند در راس آنﻫا قرار میﺩهند و برخی معتقد به آفرینش سپندمینو به عنوان نخستین امشاسپند هستند.[5]
امشاسپندان در اوستا
در هیچ یک از بخشﻫای گاهان به واژهﻯ امشاسپندان بر نمیﺧوریم ولی از همهﻯ آنها به کرات به صورت مجردات و صفات اهورهﻣزدا و گاه به صورت صفات برخی دیگر از ایزدان یاد شده است.[6] اصطلاح امشاسپند در اوستا برای نخستین بار در یسن هپتنگهایتی[7] (یسن 9 بند 3) بهﮐار رفته است. سپس در دیگر بخشﻫای اوستا نظیر، فروَرانه[8] (یسن 12بند 1) که یکی از قطعات کهن اوستا است و به گاهان از نظر زبان نزدیک است آمده است.
در اوستای متاخر نیز این واژه بسیار بهﻛار رفته است.[9] در فروردینﻳشت (بند 83) هفت تن بودن آنان بیان شده است. در ماهﻳشت آمده که توسط امشاسپندان فر و شکوه به زمین بخشیده میﺷود.در فرگرد 19 وندیداد، گرودمان[10] در مقام جایگاه هرمزد و امشاسپندان ستوده شده است.
در یکی از دعاهای متاخر مزدیسنان (کشتی افزون) که بخشی از خرده اوستا است از سی و سه امشاسپند صحبت شده است که بغیر از این یک مورد در هیچ جا ﭼنین عددی برای امشاسپندان نیامده است. در خرده اوستا، نماز دیگری نسبتا متاخر، موسوم است به آفرین هفت امشاسپندان که از بند یک تا هشت مرتبا از امشاسپندان و یاران و همکارانشان نام میﺑرد. در دو سیﺭوزهﻯ کوچک و بزرگ نیز از امشاسپندان نام برده میﺷود. از بیست و یک یشت اوستا سه یشت، یشت دوم با نام هفتنﻳشت، یشت سوم اردیبهشتﻳشت، یشت چهارم خردادیشت، از آن امشاسپندان است.[11]
نام امشاسپندان در متون فارسی میانه بهﮔونهﻯ امهرسپند[12] ثبت شده است. بنابر دینکرد امشاسپندان به نزد شاه گشتاسب درآمده او را به دین زردشت فرا خواندند. در بندهش مقام و درجه هریک را مانند وزیران به پادشاه معین کرده و گوید وهومن بهﻣنزلهﻯ بزرگﻓرمدار (وزیر اعظم) است و در طرف راست اهورهﻣزدا قرار دارد و دارای نخستین رتبه است. پس از او در سوی راست، اردیبهشت و شهریور در دومین و سومین رتبه هستند و در دست چپ اهورهﻣزدا سفندارمذ و خرداد و امرداد به حسب ترتیب دارای مقام چهارم، پنجم و ششم هستند.[13]در متون مانوی نیز واژهﻯ امهرسپند آمده و مقصود از آن پنج فرزند هرمزدبغ، از ایزدان آفرینش نخست در اساطیر مانوی است که آنها را از پنج عنصر روشنایی میﺁفریند.[14]در تقویم زردشتی نیز که ظاهراً در اواخر دورهﻯ هخامنشی وضع شده است هریک از سی روز ماه به ایزدی تخصیص داده شده و در آن هفت روز نخستین ماه به هرمزد و شش امشاسپند اختصاص داده شده است نام شش ماه سال نیز بهﻧام امشاسپندان است.[15]
نامهای امشاسپندان
نام این شش امشاسپند و خویشکاریﻫای آنان از این قرار است :
1-وُهومَنه[16] (بهمن) به معنی اندیشهﻯ نیک است. در طرف راست هرمزد میﻧشیند و تقریبا نقش مشاور را دارد. او پشتیبان حیوانات سودمند در جهان است. با انسان و اندیشهﻯ نیک او ارتباط دارد؛ چون مظهر خرد آفریدگار است. این امشاسپند مذکر است و دیوان هماورد او عبارتند از خشم، آز و اَکهﻣَنه[17] ( اکومن: اندیشهﻯ بد).
2- اشهﻭهیشته[18] (اردیبهشت) که زیباترین امشاسپند است. نمایندهﻯ قانون ایزدی و نظم اخلاقی در جهان است. اشه حتی نظم در دوزخ را نگاه میﺩارد و مراقبت میﮐند که دیوان بدکاران را بیش از آنچه سزاوار آنند، تنبیه نکنند. این امشاسپند مذکر است و هماورد اصلی او ایندره[19] است، که روح ارتداد در انسان است.
3-خشثرهﻭیریه[20] (شهریور) به معنی شهریاری و سلطنت مطلوب است. او مظهر توانایی، شکوه، سیطره و قدرت آفریدگار است. او پشتیبان فلزات است و در پایان جهان مردمان را با جاری کردن فلز گداخته خواهد آزمود. این امشاسپند مذکر و هماورد اصلی او سوروه[21] است که سرْدیو حکومت بد و هرج و مرج است.
4-اَرمَیْتی[22] (اسپندارمد) به معنی اخلاص و بجااندیشی است. او دختر اهورهﻣزدا و در سمت چپ او میﻧشیند. وی مظهر فرمانبرداری مومنانه، هماهنگی مذهبی و پرستش است. هماوردان اصلی او ترومیتی[23] (گستاخی) و پریمیتی[24] (کجﺍندیشی) هستند.
5-هوروتات[25] (خرداد) به معنی تمامیت، کلیت و کمال است. مظهری از مفهوم نجات برای افرد بشر است. آب را حمایت میﮐند و در این جهان، شادابی گیاهان مظهر او است. این امشاسپند مونث و هماورد وی تئیری[26] است که گیاهان و دامﻫا را به زهر میﺁمیزد.
6- امرتات[27] (مرداد) به معنی بیﻣرگی و تجلی دیگری از رستگاری و جاودانی است. با گیاه و پژمرده نشدن آن ارتباط دارد. این امشاسپند مونث و هماورد دیوی او زئیری[28] است که زهر میﺳازد.[29]
در یکی از کتیبهﻫای مربوط به دوران آشوربانیپال که در سالﻫای میانهﻯ سدهﻯ هفتم پیش از میلاد پادشاهی میﮐرده است از چندین خدای بیگانه نام برده شده است از جمله اسهﺭَمزش[30] و هفت انونهکی[31]، برخی از دانشمندان معتقدند که مراد از این دو اسم، اهورهﻣزدا و هفت امشاسپندان هستند.[32] در آثار پلوتارخ مورخ یونانی نیز مطالبی دربارهﻯ امشاسپندان آمده است. بنابر روایت او هرمزد بر آن میﺷود که از راه آفرینش نیروی خود را بیافزاید و شش ایزد میﺁفریند. پلوتارخ برای نام امشاسپندان این معادلﻫا را میﺩهد: منشﻧیک، راستی، شهریاری نیک، خواسته و شادیﻫا که از چیزهای زیبا خیزد.[33]در آیین هندوان نیز ورونه[34] که در راس اسورهﻫا[35] قرار دارد آفریدهﻫایی مانند امشاسپندان دارد که آدیتیهﻫا[36] نامیده میﺷوند.[37]