كلمات كليدي : ارتباط، عناصر ارتباط، مدل هاي ارتباطي، مبادله پيام
نویسنده : قاسم كرباسيان
Communication از ریشه لاتین Communis به معنای اشتراک گرفته شده و معناهای گوناگونی مانند گزارش دادن، بیان نمودن، منتقل کردن، تماس گرفتن، منتشر کردن، شرکتدادن، عمومی ساختن و پیوند دادن از آن استنباط میگردد.[1]
ارتباط در فارسی به دو معنا استعمال شده است. گاهی به معنای مصدری به معانی پیوند دادن و ربط دادن و گاهی هم به معنای اسم مصدری که معانی بستگی، پیوند، پیوستگی و رابطه از آن برداشت میشود. معادلهایی نظیر مبادله، مکاتبه، نقل و انتقال، وسیله نقل و انتقال و مشارکت نیز، برای Communication در فارسی شده است.[2]
پژوهشگران ارتباطات میان واژۀ ارتباط به معنای مفرد (Communication) و واژه ارتباطات به معنای جمع(Communications) تفاوت قائلند و کلمه ارتباطات را معمولاً به معنای وسائل و روشهای ارتباطی؛ اما ارتباط را به معنای فرایند انتقال پیام میدانند.[3]
این واژه در بیان صاحبنظران ارتباطات دارای تعاریف متعددی است. تعاریف اولیهای که برای این مفهوم ذکر شده، بر حرکت خطی از منبع به گیرنده تأکید کردهاند؛ در حالی که مفهومسازیهای جدید از ارتباط دوسویگی و اشتراک ادراک تکیه میکنند و آنرا فراگردی دو سویه میدانند که در آن مبادله و اشتراک اطلاعات، نگرشها، افکار و یا عواطف رخ میدهد.[4]
برخی صاحبنظران این عرصه، تعریف "چارلز کولی"(1909) که در کتاب معروف خود "سازمان اجتماعی"، ارائه کرده است، را جامعترین و کاملترین تعریف برای این مفهوم قلمداد کردهاند. کولی اینگونه به تعریف ارتباط میپردازد: «ارتباط مکانیسمی است که روابط انسانی بر اساس و به وسیله آن بوجود میآید و تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان بر پایه آن توسعه پیدا کند. ارتباط، حالات چهره، رفتارها، حرکات، طنین صدا، کلمات، نوشتهها، چاپ، راه آهن، تلگراف، تلفن و تمام وسایلی که اخیراً در راه غلبه بر مکان و زمان ساخته شدهاند؛ همه را در بر میگیرد.»[5]
ارتباط سنگبنای جامعۀ انسانی است و انسان از دیرباز برای شناخت واقعیت به نظامهای ارتباطی مناسب با مقتضیات زمان خود متوسل شده است. دوران اولیه ارتباط به نحوۀ دیداری و شنیداری رقم خورد تا اینکه در قرن 16 میلادی با اختراع چاپ انقلابی عظیم در این عرصه رخ داد و ارتباط شکل تازهای بخود گرفت.[6]
نخستین کسی که به تبیین مفهومی این عنصر مهم زندگی بشری پرداخت، ارسطو فیلسوف یونانی بود که 2300 سال پیش در کتاب مطالعه معانی بیان(ریطوریقا)، دست به تبیین این مفهوم زد. به عقیده برخی صاحبنظران وی اولین دانشمندی است که برای ارتباط شبحی از یک مدل ارائه کرد.[7]
اقسام ارتباط
ارتباط را میتوان به اعتبارات مختلف تقسیم کرد:
الف- به اعتبار محتوا: 1. ارتباط خصوصی و بدون واسطه؛ 2. ارتباط جمعی یا عمومی؛ 3. ارتباط نوشتاری؛ 4. ارتباط غیرنوشتاری؛ 5. ارتباط ملّی؛ 6. ارتباط فرا ملّی؛ 7. ارتباط کلامی؛ 8. ارتباط غیرکلامی؛ 9. ارتباط انسانی؛ 10. ارتباط ماشینی؛ 11. ارتباط زمانی؛ 12. ارتباط غیرزمانی؛ 13. ارتباط سازمانی؛ 14. ارتباط غیر سازمانی؛ 15.ارتباط نمادین.
ب- به اعتبار کارکرد: «دیوید برلو» ارتباط را بلحاظ کارکردی به سه دسته تقسیم میکند: 1. ارتباط در جهت تولید و انجام کار؛ 2. ارتباط در جهت ابداع؛ 3. ارتباط در جهت حفظ و بقاء، خواه هویت فرد و خواه حفظ روابط بین افراد.
ج- به اعتبار چگونگی ایجاد: 1. مستقیم؛ 2. غیرمستقیم.
د- به اعتبار افراد مشارکتکننده: 1. ارتباط شخصی؛ 2. ارتباط غیرشخصی؛ 3. ارتباط جمعی.[8]
مدلهای ارتباط
مدلهای مختلفی برای فراگرد ارتباط ارائه شده است که بطور کلی میتوان آنها را از نظر وسعت عناصر تشکیل دهنده به صورت دو قالب ساده و پیچیده نشان داد. برخی از این مدلها عبارتند از:
1- مدل لاسول: وی مدل ارتباطی خود را در قالب پنج سؤال اساسی عنوان میکند:
الف) چه کسی؛ ب) چه میگوید؛ ج) در چه کانالی؛ د) به چه کسی؛ هـ) با چه اثری.
2- مدل "کلود شانون" و "وارن ویور": در این مدل رمزها به صورت نشانهها، از سوی منبع و از مسیر کانال، به مخاطب میرسند و پیامگیر آنها را رمزگشایی میکند. در چنین مسیری است که علائم تبدیل به پیام شده و قابل ادراک میشوند. در این میان اختلال یا پارازیت در فاصلۀ ارتباطی بین رمزگذار و رمزگشای میتواند وجود داشته باشد و روی پیام اثر بگذارد.[9]
3- مدل گرنبر: گرنبر با دقت و تفصیل بر روی مدل لاسول کارکرد و مدلی کلامی تحصیل کرد؛ که ده حوزه اصلی پژوهش ارتباطی را نشان میدهد. این مدل در واقع گسترش مدل لاسول است.
4- مدل شرام: شرام در رشتهای از مدلهای اولیه از یک مدل ارتباطی ساده به سوی مدل پیچیدهتری پیش میرود که تجربههای متراکم دو فردی را که میکوشند ارتباط برقرار کنند به حساب آورد و سپس به مدلی میرسد که ارتباط انسانی را با کنش متقابل میان دو فرد در نظر میگیرد.[10]
عناصر ارتباط
در هر ارتباط عناصر گوناگونی وجود دارند که با توجه به ترکیب آنها طرز برقراری جریان ارتباط روشن میشود. این عناصر با توجه به نوع ارتباط متفاوتند:
1- ارتباط مستقیم: این ارتباط ساده ترین جریان ارتباطی را داراست و شامل سه عنصر: گیرنده پیام، فرستنده پیام، و پیام میباشد.
2- ارتباط غیرمستقیم: در این نوع ارتباط عنصر جدیدی به نام وسیله ارتباطی به 3 عنصر ارتباط مستقیم افزوده میشود.
3- ارتباط جمعی: در ارتباط جمعی علاوه بر عناصر موجود در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم، عناصری دیگری نیز وجود دارند که عبارتند از: ارتباطگر(رمزگزار)، دستگاه گیرنده، ارتباطگیر(رمزیاب) و بازخورد.[11]
اهداف ارتباط
«ارسطو» هدف از این فراگرد را اقناع و ترغیب دیگران دانسته و ارتباط را در راستای تغییر دادن نگرشها ارزیابی میکند. آموزش دادن، تفریح کردن، اطلاع و آگاهی، تفهیم و فهماندن به دیگران نیز از جملۀ اهداف شمرده شدهاند.[12]