كلمات كليدي : اسماعيل، ابراهيم، هاجر، سارا، عرب
نویسنده : محمد ضياء توحيدي
این نام در اصل عبری، "ییشماعل"[1] و به معنی «مسموع از خدا» است.[2]
اسماعیل پسر بزرگ ابراهیم از هاجر[3]، کنیز مصری سارا[4] بود. او زمانی که ابراهیم هشتاد و شش ساله بود به دنیا آمد و پس از یک عمر، نداشتن فرزند، مایه روشنی چشم ابراهیم گردید .کتاب مقدس، محل تولد وی را ممری معرفی نموده است.اسماعیل اولین کسی بود که به دستور الهی و در سیزده سالگی ختنه گردید.[5]
تولد اسماعیل از کنیز مصری
خداوند سه بار به ابراهیم وعده داده بود که نسل او زیاد خواهد بود.[6] سارا همسر آن حضرت عقیم بود و فرزند دار نمیشد. وی بر آن شد تا کنیز خود هاجر را به ابراهیم بدهد تا از این طریق نسل ابراهیم حفظ گردد[7].
ابراهیم معتقد بود که وعدههای خداوند در مورد زیاد شدن نسلش از طریق ازدواج با هاجر محقق خواهد شد.هاجر حامله شد اما بانوی خویش را تحقیر میکرد. سارا اهانتها را تحمل نکرد و ابراهیم را مسئول این تحقیرهای هاجر میدانست. از آنجا که شریعت به مالک، اجازهی زدن مملوکش را میداد ساره هاجر را کتک زد و همین مسأله سبب شد تا هاجر از دست وی فرار کند.[8]
در این زمان بود که فرشتهی خداوند بر وی ظاهر شده و وی را دستور به بازگشت نزد خاتون خویش داد.[9]
آوارگی
بر اساس گزارش کتاب مقدس، اسماعیل در سن پانزده یا شانزده سالگی، از خانه ی ابراهیم خارج شد.وی پس از تمسخر اسحاق که فرزند دوم ابراهیم بود، مورد غضب و خشم سارا (مادر اسحاق)گردید.در نتیجه وی از ابراهیم خواست تا هاجر و اسماعیل را از خانه اش بیرون نماید.
ابراهیم علیرغم میل باطنی خویش و تنها پس از دستور الهی به خواستهی سارا تن داد. ابراهیم نان و مشکی آب به دست هاجر داده و وی را روانه کرد.
هاجر که به همراه یگانه فرزند خویش آواره گردیده بود، راه بیابان را در پیش گرفت.در بیابان بئرشبع آب مشک تمام شد و اسماعیل از تشنگی به کام مرگ افتاد. خداوند آواز او و پسرش را شنیده و چشمان هاجر را باز نمود تا چاه آبی را ببیند.
همچنین خدا به هاجر چنین وعده داد: برخیز و پسر را برداشته او را به دست خود بگیر زیرا از او امتی عظیم به وجود خواهم آورد.[10]
اسماعیل، نیای قوم عرب
اسماعیل پس از رسیدن به سن جوانی در بیابان فاران سکنی گزید و زنی مصری را به همسری خویش در آورد.وی دارای دوازده پسر گردید و فرزندان او که اجداد اعراب به شمار می آیند در سرزمینی پهناور از حویله تا شور که در نزدیکی مصر و آشور قرار دارد ساکن شدند[11].[12]
نگاه ستیزجویانه یهودیان به اسماعیل
با مراجعه به کتاب مقدس از یک سو و سایر متون یهودی از سوی دیگر، به روشنی می توان متوجه نگاه تحقیر آمیز و همراه با کینه و نفرت یهودیان نسبت به اسماعیل گردید.
به عنوان مثال (افزون بر آنچه ذکر گردید)، در کتاب مقدس در مورد اسماعیل عبارات اهانت آمیزی به کار رفته است.در کتاب پیدایش چنین نقل شده که فرشتهی الهی خطاب به هاجر میگوید: و او مردی وحشی خواهد بود.[13]
برخی مفسران و مترجمان یهودی و مسیحی، به این نیز اکتفا نکرده و در ترجمه این متن، از عباراتی ناپسند[14] در مورد اسماعیل استفاده کردهاند.[15]
به نظر می رسد که این نگاه یهودیان به جناب اسماعیل برخاسته از اخلاق نژاد پرستانه ی یهودیان بوده باشد.اسماعیل فرزند کنیز بود و یهودیان هرگز نمی توانستند جایگاه و مقامی را برای وی پذیرا شوند.درست به همین دلیل با نگاهی به متون اگادایی می توان دریافت که این نوشته ها پر است از بدگویی و اهانت به اسماعیل.از نگاه عالمان یهودی، وی فرزندی شریر بود که تلاشهای ابراهیم برای اصلاح وی کارساز نیافتاد و در نهایت مجبور گردید - علی رغم میل باطنی خویش- وی را از خانه بیرون نماید.
گذشته از این، اسماعیل متهم به تمسخر و حتی تصمیم به قتل اسحاق نیز گردیده است.[16]
مطلب مرتبط :
اسماعیل در منابع اسلامی