دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سید محمد بحرالعلوم

سید محمد بحرالعلوم
سید محمد بحرالعلوم

سیدمحمدبحرالعلوم (متولد 1347قمری)

عنوان مقاله: مرزبان فرهنگ

نویسنده: علی کرجی

تبار

بحرالعلوم، خاندان معروف علمی و اجتماعی شیعی در عراق و ایران است . سرسلسله ی این دودمان، سید محمّدمهدی طباطبائی بروجردی متوفای 1212هجری قمری، معروف به «سید بحرالعلوم»[1] است. خاستگاه این خانواده، بروجرد است. در اواخر قرن یازدهم به عراق رفتند و در کربلا و نجف ساکن شدند. در دو قرن گذشته، دانشمندان بسیاری از این خاندان برخاسته اند. برخی از آنان به مقام های سیاسی و اجتماعی نیز دست یافته اند.

بعضی از عالمان سرشناس این خانواده عبارت اند از:

سید محمّدرضا بحرالعلوم فرزند سیّد محمّدمهدی بحرالعلوم نویسنده ی کشف القناع فی تراجم اصحاب الاجماع متوفای1253هجری قمری.

سید حسین بحرالعلوم فرزند سید محمّدرضا متوفای 1306هجری قمری.

سیدعلی بحرالعلوم فرزند سید محمّدرضا نویسنده ی البرهان القاطع فی شرح المختصر النافع متوفای 1298 هجری قمری.

سید ابراهیم بحرالعلوم فرزند سید حسین متوفای1319 هجری قمری

سیّد محمّد بحرالعلوم فرزند سید محمدتقی نویسنده ی بلغة الفقیه متوفای 1326 هجری قمری

سید محمّدمهدی بحرالعلوم فرزند سیدحسن متوفای 1351هجری قمری

سید محمدعلی بحرالعلوم فرزند سیدعلی نقی متوفای 1355هجری قمری

سید محمّد تقی بحرالعلوم فرزند سید حسن متوفای1396هجری قمری

سیدمحمّد صادق بحرالعلوم[2] فرزند سید حسن نویسنده ی القضاء الشرعی متوفای 1399 هجری قمری[3]

این خاندان، شهدای بسیاری در راه اسلام تقدیم کرده است، مانند شهید آیت الله سید حسین بحرالعلوم فرزند سید محمدتقی بحرالعلوم در سال 1422 هجری قمری و شهید آیت الله سید علاء بحرالعلوم.

جلد دوم بحرالعلوم سید علی نقی بحرالعلوم فرزند محمدتقی فرزند رضا از عالمان و فقیهان کربلا و نجف اشرف، شاعری توانا و سیاست مداری آگاه به مسائل زمان خویش بود. آن عالم بزرگوار در شب قدر ماه مبارک رمضان سال 1294 هجری قمری در کربلا به دست اشرار به شهادت رسید.

وجد اولش سید هادی بحرالعلوم فرزند سید على نقی متوفای 1322هجری قمری از فقیهان بنام نجف اشرف بود.[4]

پدرش سید علی بحرالعلوم در سال 1314هجری قمری در نجف اشرف به دنیا آمد. او در اوان جوانی وارد حوزه ی علمیه ی زادگاه خویش شد. پس از طی مراحل مقدّماتی حوزه، برای کسب مراتب عالی علوم دینی در محضر بزرگان علم و کمال، مانند شیخ عبدالکریم جزائری (متوفای 1382 هجری قمری) و آیت الله شیخ محمدحسین نایینی (متوفای 1355 هجری قمری) و سید أبوالحسن اصفهانی (متوفای 1355 هجری قمری) زانوی شاگردی بر زمین زد و به درجه ی اجتهاد رسید. آن فقیه بزرگوار از عالمانی بود که حضور در اجتماع و فعالیت های سیاسی را عمل به رسالت الهی خویش می دانست. از این رو بویژه پس از وفات عمویش عالم مجاهد آیت الله سید محمدعلی بحرالعلوم (متوفای 1355هجری قمری) به رهبری مردم در راه مبارزه با استکبار انگلیس و رفع مشکلات مردم پرداخت. آن بزرگوار پس از سال ها تلاش و مجاهدت در راه اعتلای کلمه ی اسلام و مکتب تشیع در روز جمعه 27 محرم سال 1380 هجری قمری دار فانی را وداع گفت.

اثر به جا مانده از آن عالم ربانی اللؤلؤ المنظوم فی احوال بحرالعلوم است.

از آیت الله سید علی بحرالعلوم چهار فرزند به یادگار ماند از:

سید علاء الدّین بحرالعلوم (متولد 1350هجری قمری) از عالمان نجف اشرف و از شاگردان آیت الله خویی و (نویسنده ی مصابیح الاصول).

شهید سید عزالدین بحرالعلوم متولد 1352هجری قمری، از شاگردان آیت الله خویی وآیت الله شیخ حسین حلی (نویسنده ی کتاب المعجزة فی نظرالعلم ).

فرزند چهارم او سید مهدی بحرالعلوم (متولد 1356 هجری قمری) از متدینان ساکن بغداد است. [5]

تولّد

سید محمدبحرالعلوم فرزند اول آیت الله سید علی بحرالعلوم در سال 1347هجری قمری برابر با 1307هجری شمسی در نجف اشرف در خانواده ای روحانی پا به عرصه وجود نهاد.[6]

تحصیلات

رشد و نمو در خانواده اى علمى و اخلاقی سبب شد تا بحرالعلوم به تحصیل علوم دینى علاقه فراوان پیدا کند و با تشویق پدر بزرگوارش در زادگاه خویش به تحصیل علم مشغول شود . او پس از فراگیری علوم مقدماتی رایج در حوزه ی علمیه ی نجف، در محضر بزرگان آن مکان مقدس، زانوی شاگردی بر زمین زد و پس از سال ها تلاش پیگیر در تحصیل و پژوهش، به درجات عالی علوم دینی بویژه فقه و اصول و ادبیات و فلسفه و مانند آن دست یافت و به مرتبه ی اجتهاد نایل آمد.

تحصیلات دانشگاهی

دانشمند والا مقام بحرالعلوم از جمله عالمانی است که به یافته های علمی حوزه ی علمیه بسنده نکرد و در صدد دست یابی به علوم روز و نیز احاطه بر باورها و مبانی اعتقادی و فقهی دیگر مسلمانان برآمد تا بهتر بتواند به رسالت خویش در تحکیم مبانی و اصول اعتقادی مکتب تشیع قدم بردارد و به رسالت الهی خویش عمل کند. از این رو در کنار فراگیری علوم دینی به تحصیل علوم دانشگاهی نیز اشتغال پیدا کرد. کارشناسی ارشد خود را در رشته ی علوم عربی و شریعت اسلامی در دانشگاه بغداد اخذ کرد و مدرک فوق لیسانس خود را در سال 1970 م برابر با 1349 هجری شمسی در رشته ی الهیات از دانشگاه تهران گرفت. پس از آن عازم مصر شد و دکترای خود را در رشته ی شریعت اسلامی در دانشگاه قاهره در سال 1980 م برابر با 1358 هجری شمسی با موفقیت کسب کرد. از این رو گاه، از آن عالم بزرگوار، با عنوان «دکتر بحرالعلوم» یاد می کنند .[7]

استادان

سید محمدبحرالعلوم در راه تحصیل علوم حوزوی محضر بزرگان فراوانی را درک کرد. از مشاهیر آن عالمان بزرگوار به نام چند تن از آنان اشاره می شود:

1 ـ آیت الله سید محمدصادق بحرالعلوم

سید محمدصادق بحرالعلوم فرزند سید حسن بحرالعلوم متولد سال 1315 هجری قمری در نجف اشرف از عالمان آن دیار و از شاگردان سید محسن قزوینی وابوالحسن مشکینی وسید أبوتراب خوانساری وشیخ محمدحسین نایینی (متوفای 1355هجری قمری) و سید أبوالحسن الاصفهانی است. او در رشته های تاریخ و لغت و ادب و انساب تبحر ویژه داشت. او کتاب های بسیاری از بزرگان را تحقیق و تصحیح کرده است. از جمله آثار او عبارت اند از: تاریخ الیعقوبی ابن واضح اخباری؛ تاریخ الکوفة براقی؛ فرق الشیعة نوبختی؛ النقود الاسلامیة مقریزی؛ عمدة الطالب فی انساب آل أبی طالب ازابن عنبة؛ أسماء القبائل العراقیة وغیرها، ازسید مهدی قزوینی.

آن عالم بزرگوار در کنار احیای آثار عالمان و فقیهان، به تدریس علوم دینی و ادبیات نیز اشتغال داشت و علامه بحرالعلوم سال ها از محضر ایشان بهره مند شد.

وی در سال 1390 قمری در نجف اشرف دار فانی را وداع گفت.[8]

2 ـ آیت الله شیخ محمدعلى قسام فرزند شیخ محمد بن خلیل قسام

آن بزرگوار در 1299 هجری قمری در نجف اشرف به دنیا آمد . در اوان نوجوانی وارد مراکز تعلیم و تربیت دینی و ادبی شد. با پشتکار و تلاش فراوان به مراحل عالی علوم دینی و ادبی رسید. احاطه بر ادبیات عرب و تاریخ اسلام و عرب و داشتن بیانی شیوا، سبب شد تا او از خطیبان توانا در نجف اشرف شود و به تبیین معارف و احکام دینی پردازد.

او آثار گوناگونی بویژه درباره ی خطابه و ادبیات از خود به یادگار گذاشت، مانند نفائس المجالس فی شتى الفنون؛ أسنى التحف فی شعراء النجف؛ الأخلاق المرضیة فی الدروس المنبریة.

آن خطیب توانا در 24 جمادی الاولی سال 1373 هجری قمری در شهر بغداد جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیکرش پس از تشییعی باشکوه، به نجف اشرف انتقال داده شد و در صحن مطهر حضرت امیر، علیه السلام، خاک سپرده شد.[9]

3ـ آیت الله شیخ محمدرضا مظفر (نویسنده ی اصول الفقه) (متوفای 1383 هجری قمری)[10]

4 ـ آیت الله شیخ محمدتقى ایروانى از استادان تفسیر و سطح حوزه ی علمیه ی نجف اشرف و محقق الحدائق الناضرة محقق بحرانی.

5. آیت الله سید محمدتقى حکیم (نویسنده ی الأصول العامة للفقه المقارن ).

6. آیت الله سید صادق آل یاسین

7. آیت الله شیخ محمدامین زین الدین

محمدامین فرزند عبدالعزیز زین الدین در خانواده ای از اهل علم و فضل در سال 1333 هجری قمری پا به عرصه ی وجود نهاد. وی در اوان جوانی وارد حوزه ی علمیّه شد و پس از فراگیری علوم مقدماتی در محضر دانشمندان و فقیهان شهر مقدس نجف حاضر شد و از آنان بهره های فراوان برد و به درجه ی بلند علم و اجتهاد رسید و خود از مراجع عالی مقام گشت.

برخی استادان او عبارت اند از: آیت الله خویی؛ شیخ باقر زنجانی؛ سید عبدالله شیرازی؛ شیخ محمدجواد بلاغی؛ سید حسین بادکوبی.

آثار به جا مانده از آن عالم بزرگوار چنین است: الإسلام ینابیعه مناهجه غایاته؛ الأخلاق عند الإمام الصادق، علیه السلام؛ من اشعة القرآن؛ کلمة التقوی؛ العفاف بین السلب والإیجاب .

آن عالم بزرگوار از استادان بارز در نجف اشرف بود و شاگردان بسیاری مانند بحرالعلوم در رشته های گوناگون فقه و اصول و تفسیر و فلسفه و ادبیات تربیت کرد.

سید محمد بحرالعلوم علاقه ی فراوانی به تاریخ و ادبیات عرب و شعر داشت. از این روى در کناراشتغال به دروس حوزوى به مطالعه ی تاریخ و ادبیات نیزاهتمام مى ورزید. برای تثبیت یافته های خود در درس آیت الله شیخ محمدامین زین الدین ـ که در ادبیات تبحر ویژه ای داشت ـ حاضر می شد و از او بهره های وافی برد.

آیت الله زین الدین در روز سه شنبه 28 ماه صفر سال 1419 هجری قمری برابر با 1998 م ( 1376هجری شمسی) دار فانی را وداع گفت.[11]

8 ـ آیت الله شیخ حسین حلى (متوفای 1394 هجری قمری)

9 ـ آیت الله سید محمدتقى بحرالعلوم (متوفای 1396 هـجری قمری)

10 ـ آیت الله سید محسن حکیم (نویسنده ی مستمسک العروة الوثقی) ( متوفای 1390 هجری قمری)

11 ـ آیت الله سید ابوالقاسم خویى (نویسنده ی أجود التقریرات) (متوفای1413 هجری قمری)

12 ـ آیت الله شیخ محمدتقی صادق از عالمان لبنان.[12]

آیت الله بحرالعلوم بخشی از فلسفه را نزد ایشان فراگرفت.[13]

شمّه ای از اخلاق

بحرالعلوم اسوه ای نیکو در اخلاق اسلامی برای ره پویان صراط مستقیم است . او عالمی کامل و خود ساخته است که هوا و هوس را از خود به دور کرده و نفس خوش را با فضائل رحمانی آراسته است. بیان همه ی ویژگی های اخلاقی آن بزرگوار، نوشتار را به تفصیل خواهد کشاند. از این رو به ذکربرخی از رفتارهای سازنده او بسنده می شود.

در بیان حقائق بویژه آن جا که پای اصول اسلام و حق مردم در میان بود، با صراحت و روشنی سخن گفت. در سخت ترین شرایط نیز چهره ی خود را درهم نمی کشید و می کوشید با چهره ای باز و روحیه های عالی با مشکلات بجنگد. هیچ گاه از دوستان خود غافل نمی ماند. از این رو تا حد ممکن سعی دارد به منزل آنان برود و از احوال و مشکلات آنان آگاه گردد و چه بسا بسیار از مواقع دوستان خود را به منزل دعوت می کرد و دوستی های گذشته را تحکیم می بخشید. او در حل مشکل مردم کوشا بود. بیش از همه ازاحوال نیازمندان و گرفتاران آگاه بود. به خانواده ی خود احترام می گذاشت و نسبت به آنان ملاطفت و مهربانی ویژه ای داشت.

وقار و بزرگی را با شوخ طبعی و لطیفه گویی جمع کرده بود. او لطیفه گویی را همانند تشبیه و کنایه و استعاره، وسیله ای ویژه برای بیان حقائق می دانست. از این رو کم تر واقعه ی سیاسی را بدون لطیفه تحلیل کرد.[14]

مقام علمی

استادش سید محمدصادق بحرالعلوم در تحقیق الفوائد الرجالیة، درباره ی مکانت علمی آیت الله بحرالعلوم می گوید: «او که خداوند بر تاییداتش بیفزاید. افزون بر مکانت اجتماعی و سیاسی، از جایگاه علمی بلندی برخوردار است. او دائماً در حال تالیف و پژوهش است. مقاله های علمی او در نشریه های عراق و عجم به چاپ می رسد. قلم او در پرباری و اتقان ممتاز است.[15] وی بارها از سوی مجامع علمی و پژوهشی مورد تجلیل قرار گرفته است. از جمله ی آن مجامع علمی، دانشگاه کوفه است که با حضور متفکران و استادان و شخصیت های علمی و اجتماعی مانند سید عمّار حکیم رییس موسسه ی شهید المحراب للتبلیغ الاسلامی و سید جواد خویی از مسئولان مؤسسه ی الامام الخوئی العالمیة مورد تقدیر قرار گرفت.[16]

فعالیت های علمی و آموزشی

علامه بحرالعلوم در عرصه ی علم و آموزش طلاب علوم دینی و دانش پژوهان و پرورش استعدادهای موجود میان آنان، فعالیت های بسیاری به انجام رساند. از جمله آن فعالیت ها عضویت در جمعیت منتدی النشر است.

جمعیت منتدی النشر

این نهاد با همت آیت الله محمدرضا مظفر و با همکاری سید محمد بحرالعلوم و دیگر متفکران در سال 1353 هجری در نجف و بغداد برای مجهز کردن طلاب علوم دینی به دانش ها و معلومات روز و راهکاری نو برای نشر معارف و احکام دینی و مقابله با شبهات دشمنان دین اسلام و مکتب تشیع، با اساسنامه ای مفصل مجوز تأسیس را دریافت کرد.

در ماده ی 4 اساس نامه ی جمعیت چنین آمده است:

اهداف منتدی النشر عبارت است از عمومیت دادن فرهنگ اسلامی و علمی، و اصلاح اجتماعی به وسیله ی نشر و تالیف و آموزش و...

این نهاد، دانشکده و چندین مدرسه دارد که به تربیت طلاب می پردازد.

آیت الله بحرالعلوم در این باره می گوید:

هدف این بود که برنامه اى بریزیم و بنایى را پایه گذارى کنیم که طلبه بتواند در کنار دروس حوزوى به علوم دیگر نیز آشنا شود تا ازاین طریق بتواند رسالتى را که در عصر حاضر بر عهده دارد، به خوبى انجام دهد و براى بیان مطالب اصیل اسلامى به مقتضاى عصر و زمان، زبان گویا داشته باشد؛ زیرا، عصر ما عصرى است که عالم دین باید در دستى، قلم توانا داشته باشد که فکر ناب اسلام را عرضه بکند و در دستى، سلاح که در وقت لزوم به دفاع از عقیده ی خویش بپردازد.

براى هدف یاد شده، مرحوم مظفر، دانشکده ی فقه را در نجف در سال 1338 هجری شمسی تاسیس کرد. با این که خود من از یاری دهندگان ایشان در تأسیس دانشکده بودم و به گونه ای، از مؤسسان آن به شمار می آمدم، ولی با این حال ایشان براى تثبیت موقعیت دانشکده و ترغیب و تشویق دیگران به نام نویسی در آن، به من پیشنهاد کرد تا به عنوان دانشجو در کلاس ها، حاضر شوم و پس از گذراندن مراحل تحصیلی، مدرک دریافت کنم.

از این روى، ما در کلاس هاى درس حاضر شدیم و دوره ی چهارساله را در آن دانشکده گذراندیم .اکنون ازافتخارات من است که از آن دانشکده فارغ التحصیل شده ام .

مرحوم مظفر قصد داشت دانشکده را به دانشگاه تبدیل کند و آن را در جاهاى دیگر نیز توسعه بدهد که متاسفانه موانعى به وجود آمد و موفق نشدیم. تنها توانستیم در بغداد دانشکده اى به نام: «دانشکده اصول دین» تاسیس کنیم. مسئولیت این دانشکده را آیه الله سید مرتضى عسکرى بر عهده داشت. من هم مدتى در رشته ی فقه تدریس مى کردم .

دراین فکر بودیم که در کوفه دانشگاهى تاسیس کنیم. برنامه ریزى کردیم. تا حدودى مقدمات کار را فراهم کرده بودیم. متاسفانه بعثى ها به حکومت رسیدند و نه تنها آن را اجازه ندادند، بلکه دانشکده ی اصول دین را نیزدربغداد تعطیل کردند و دانشکده ی فقه را در نجف تحت سیطره ی خود در آوردند.

دانشکده فقه در همان مدت کم تا حدودى آثار مثبت بر جاى گذاشت .

با این که بنده از افراد نزدیک به ایشان واز خانواده ی علم و فضل نجف به شمار مى آمدم و در این دانشکده ها هم تدریس داشتم و در راه گسترش آن ها تلاش مى کردم، یک بار هم به من نفرمود که رفتن به این گونه مراکز، مناسب شان شما نیست، بلکه یک بار به خود من فرمود:

«فرزندم، لازم است مدرسه و آموزشگاه زبان تاسیس کنیم تا طلاب به فراگیرى زبان هاى خارجى بپردازند؛ زیرا، براى اعزام مبلغ به خارج شدیدا به چنین چیزى نیازمندیم».[17]

خدمات اجتماعی

عالم آگاه بحرالعلوم برای نشر معارف دینی، اقدام های گوناگونی انجام داد، مانند:

1 ـ تأسیس جمعیت « الرابطة الأد بیة» در نجف اشرف در سال 1340 هجری شمسی.

2 ـ همکاری در پایه گذاری دانشگاه کوفه.

3 ـ تأسیس «معهد العلمین للدراسات العلیا».

در توضیح این مَعْهد لازم است بیان شود که حقوق مسلَّم شیعیان در عراق زیر پا نهاده می شد و حتی اکثریت عددی آنان در استان های مختلف مورد انکار بود. جریانات سیاسی وابسته، با حمایت بیگانگان به دنبال تحمیل اراده ی استعمارگران بر ملت مظلوم عراق و با تحریک طوایف مختلف، درپی تجزیه ی عراق بودند و تلاش فراوانی برای ایجاد جنگ های مذهبی میان شیعه و سنی انجام دادند. تدبیر و کیاست مرجعیت در عراق توانست از حقوق شیعیان و مسلمانان دفاع کند و بر مشکلات فائق آید و شرایط مناسب کنونی فراهم شود.عالم آگاه سید محمد بحرالعلوم در این باره معهدی را به نام دو عالم جلیل القدر جهان تشیع، شیخ طوسی و سید بحرالعلوم راه اندازی کرد تا طلاب علاقه مند حوزه نجف را با علوم روز بویژه علم سیاست آشنا کند تا با تکیه بر آگاهی های لازم بتوانند در مواقع گوناگون از خود عکس العمل لازم نشان دهند.[18]

فعالیت های تبلیغی

سید محمد بحرالعلوم مانند دیگر روحانیان و عالمان حوزوی در کنار تحصیل و تحقیق و تالیف و دیگر فعالیت های اجتماعی، به تبلیغ معارف دینی و احکام اسلامی در کشور عراق پرداخت. حتی پس از هجرت به لندن در سال 1358 هجری شمسی به کارهاى تبلیغى اشتغال داشت. از همان آغاز ورودش بیش ترین تلاش خود را صرف نیروهاى مسلمان بویژه مسلمانان عراقى و دادن آموزش هاى دینى و فرهنگى به آنان کرد. در سال 1359 هجری شمسی مرکز اسلامی اهل بیت، علیهم السلام، را در لندن برای همین منظور تأسیس کرد.

این مرکز افزون براین که محل مراجعه ی مردم و پاسخ گویى به مسائل شرعى آنان بود، در آن، هر هفته روزهاى یک شنبه درس هاى متنوع در زمینه هاى تاریخى و سیاسى و ادبى و... تدریس مى شد و عده اى در آن شرکت مى کردند. در این مرکز مدرسه اى وجود دارد که زبان عربى و قرآن را به کودکان مسلمان آموزش می داد. این برنامه ها در روزهاى یک شنبه و دوشنبه اجرا مى شود.

علاوه بر آن جشن هاى دینى و سیاسى نیز در مرکز برگزار مى شد.

علامه بحرالعلوم که خود از مبلغان خارج از کشور بوده اند، درباره نیازمندی ها و افزایش توقعات جهان از مسلمانان می گوید: «شما مى دانید در حال حاضر، جهان خارج، خصوصاً بعد ازانقلاب اسلامى در ایران، چشم به سوى ما دارد تا ببیند اسلام چیست و بخصوص شیعه چه مى گوید. این مسئولیت ما را چند برابر مى کند. متاسفانه، در بسیارى از مناطق و مراکز، حضورمان در حد صفر است. در آمریکا با آن وسعت و با وجود مشتاقان زیاد، مبلغان ما انگشت شمار هستند.

... دنیاى خارج، امروز، به عالمانى نیاز دارد که با فراگیرى مقدار لازم از فقه واصول، شناخت جامع ازاسلام، آگاهى از دانش هاى مورد نیاز، تسلط بر زبان، آماده براى تبلیغ و معرفى اسلام باشند و از همه مهم تر داشتن ایمان پولادین و قوى که بتوانند دربرابر مشکلات استقامت کند؛ زیرا، همان طور که آمادگى براى شنیدن سخنان ما بسیاراست، موانع و مشکلات هم بر سر راه، فراوان است که تنها با ایمان قوى و همت بلند مى توان بر آن ها فائق آمد.

امروز متاسفانه با وضعى که براى حوزه ی نجف پیش آمده، مسئولیت حوزه ی قم بیش از پیش سنگین شده است . مسئولان حوزه باید به این امر توجه کنند. ...

حدود 25 سال پیش با یکى از برادران روحانى، از نجف به مصر رفتیم تا از برخى کتب خطى کتابخانه ی الازهر براى کتابخانه آیت الله حکیم نسخه بردارى کنیم. در آن وقت مسئول جامعه الازهر شیخ احمد باقورى بود. به او گفتم:

در کتابخانه ی الازهر کتاب هاى شیعه نیست .

گفت: انتظار دارید که کتاب هاى مربوط به شما را تهیه بکنیم و به کتابخانه بیاوریم؟ این شما هستید که باید آثارتان را به این جا بفرستید تا ما هم آن ها را در کتابخانه قرار بدهیم !

بر همین اساس وقتى به نجف آمدیم، کتاب هایى خریدیم و فرستادیم .

مقصود این است که این، نمونه ی کوچکى از کار تبلیغى است، آن هم در کشوراسلامى و مرکز علم که لازم است که لازم است که خود ما همت کنیم و به سراغ آنان برویم چه رسد به کارهاى تبلیغى مهم تر.

بنابراین مسئله ی تبلیغ را باید جدى بگیریم . باید مرکزى براى تربیت مبلغ اختصاص بدهیم وافراد مستعد را انتخاب کنیم و به مقتضاى نیاز به تربیت آنان بپردازیم .».[19]

فعالیت های سیاسی

بحرالعلوم از طلاب و فضلای آگاه به مسائل زمان در کشورهای اسلامی بود. آن گاه که او به تحصیل اشتغال داشت، وقایعی مانند انقلاب مصر و مسئله ی کانال سوئز و انقلاب عراق و مبارزات ملت ایران و ... در جهان اسلام اتفاق افتاد که نمی توانست نسبت به آن ها بی تفاوت باشد. از این رو در کنار تحصیل، در حد توان خود، با قلم و زبان، به بیان حقایق مى پرداخت و مردم را از توطئه های دشمنان اسلام و تشیع آگاه می ساخت.

او در زمان حکومت حزب بعث بر عراق، علیه بی عدالتی ها و نابسامانی های فرهنگی و اخلاقی و ضعف حاکمان در برابر استعمار انگلیس به روشن گری پرداخت. کم تر اجتماع دینی و سیاسی از سوی عالمان آگاه عراق برپا می شد که وی حضور فعال نداشته باشد . بارها از سوی حکومت وقت، تحت تعقیب قرار گرفت. از این رو در سال 1347 هجری شمسی عراق را ترک کرد و پس از توقف در کشورهای کویت و لبنان و سوریه و مصر و ایران در سال 1358 هجری شمسی به انگلستان رفت و در آن جا در کنار فعالیت های سیاسی، به تبلیغ دین اسلام پرداخت. منزل او در لندن در سال های متمادی محل اجتماع مخالفان حزب بعث و آزادمردان عراقی بود. فعالیت های سیاسی او بر حزب بعث گران آمد و حکم اعدام او را صادر کرد.

از جمله فعالیت های آن عالم مبارز هنگام اقامت در لندن، شرکت در کنفرانس معارضان عراقی در بیروت در سال 1991م به عناون هیئت رئیسه ی کنفرانس به همراه مسعود بارزانی و حسن نقیب بود.

وی در بهار سال 2003 م که با اشغال عراق توسط آمریکا و انگلستان به حکومت صدام خاتمه داده شد به وطن خود بازگشت و به فعالیت های سیاسی خود ادامه داد. هم اکنون دفتر او در نجف اشرف از مراکز مهم فعالیت های استکبارستیزی است.

او دارای بینشی والا در امور سیاسی است. از این رو با حضور نیروهای بیگانه در عراق مخالف است و حضور آنان را منافی با استقلال کشورش می داند. اجرای هرگونه برنامه ی سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و مانند آن را جز با تایید مراجع عالی مقام عراق، ابتر و مخالف اسلام می شمارد. او در ملاقات دولت مردان عراقی، بر استقلال دولت عراق تاکید فراوان دارد.

آیت الله بحرالعلوم بر وحدت مسلمانان از شیعه و سنی برای خنثی سازی توطئه های دشمان مشترک اسلام تاکید دارد و تفرقه ی میان مسلمانان را به نفع استکبار جهانی بر می شمارد و حفظ هویت دینی را جز با استقلال همه جانبه، میسور نمی داند.[20]

مناصب حکومتی

علامه بحرالعلوم مناصب حکومتی متعددی در عراق و کویت برعهده گرفت. وی در سال های 1350 هجری شمسی تا 1356هجری شمسی در کویت به عنوان قاضی اشتغال داشت و پس از بازگشت به عراق برای ترمیم زخم های مردم ستم دیده ی عراق وارد فعالیت های حکومتی شد. از این رو در سال 1381 هجری شمسی عضو «مجلس انتقالی» شد و در سال 1382 هجری شمسی به «عضویت مجلس وطنی موقت» درآمد. افزون بر آن، او یکی از اعضای تدوین قانون اساسی عراق بود و در این عرصه نیز به رسالت خویش عمل کرد.[21]

تالیفات

تاریخ و سیره

علامه بحرالعلوم براین باور است که طلبه متعهد اگر بخواهد مسئولیت خویش را در برابر مردم و جامعه اش به خوبى انجام بدهد، در آغاز رسالت خویش باید درد جامعه ی خویش را بشناسد و بداند بر ملّت و جامعه او چه مى گذرد. براى این منظور، آگاهى از تاریخ بویژه تاریخ اسلام و مسلمانان، به صورت عام، تاریخ ملت و جامعه ی خود به صورت خاص، امرى ضرورى خواهد بود.

در مرحله ی بعد باید بتواند آن ها را با زبان فصیح و زبان قوم خویش، اعم از نثر و نظم و خطابه، بیان کند. این جا است که باید برادبیات قومى که رسالت آگاهاندن آنان را بر دوش دارد مسلط باشد.

دانشمند والا مقام بحرالعلوم در برای بالا بردن بینش مردم از مجسم کردن زندگى معصومان، علیهم السلام، و سیره ی مبارزاتى بزرگانى مانند حجربن عدى و میثم تمار و دیگر شخصیت های اسلام با نثرادبى معاصرسود جست و گامى موثردر راه مقاوم کردن ملت مظلوم عراق در برابر فشارهاى حاکم ظالم برداشت و با نشان دادن این اسوه هاى تاریخى، تحمل مشکلات را در راه عقیده و آرمان هاى اسلامى براى آنان تا حدودى آسان کرد.برای این کار، کتاب های گوناگونی را به رشته ی تحریر درآورد، از جمله:

1 ـ بین یدى الرس، صلی الله علیه وآله.[22]

موضوع این اثر ارزشمند که با بیانی شیوا و به گونه ی ادبی نگارش یافته است، معرفی گروهی از یاران پیامبر اکرم است. این کتاب تنها به جنبه ی تاریخی آن شخصیت ها نپرداخته است تا نوشتار جنبه ی داستان به خود گیرد، بلکه در واقع به بیان سیره ی پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، در پرورش استعدادها و شخصیت ها در راستای نشر و تقویت معارف الهی و تحکیم مبانی اسلام در جامعه از راه نیروی انسانی کارامد است. این کتاب با معرفی جنبه های شخصیتی آن یاران گرانقدر می کوشد تا الگوهایی پویا و گویا از دین داری برای مسلمانان در همه ی اعصار نشان دهد. در جلد اول، شخصیت علمی و سیاسی و اخلاقی و اجتماعی گلچینی از مردان صحابی مورد بررسی قرار گرفته است، مانند حمزه بن عبدالمطلب، عمار بن یاسر، سلمان فارسی، حباب بن عبدالله بن ابی، سعد بن ربیع، مصعب بن عمیر، خباب بن ارت، بلال حبشی، مقداد بن اسود، ابورافع و جعفر بن ابی طالب و در جلد دوم، صحابی های زن معرفی شده اند، مانند نجومٌ لن تغیبْ، خدیجَة بنت خویْلد، صفیَّة بنت عبدالمطلب، اُم سلمَة، فاطمة بنت أسد، سمیّه بنت خیاط أم عَمار، أمُّ أَیمن، نسیبَة بنت کعب أم عمَارة الانصاریة، هند بنت عمرو بن حرام، أمیّة بنت قیس الغفّاریة، صفیّة بن بنی دینار.

این کتاب در سه جلد در بیروت از سوی انتشارات دار الزهراء به چاپ رسیده است. در ایران با ترجمه ی محمدعلی امینی به نام «با پیامبر: اصحاب رسول اکرم»، به فارسی برگردانده شد و از سوی نتشارات حکمت تهران در سال 1383 هجری شمسی به زیور چاپ آراسته شده است.

2 ـ من مدرسة الامام على، علیه السلام.

این کتاب درباره ی عده اى ازاصحاب فداکار حضرت امیر است. در بیروت چاپ شده است. ترجمه ی فارسی آن، از سوی انتشارات حکمت تهران در سال 2004 هجری قمری به چاپ رسیده است .[23]

3 ـ فى رحاب السیده زینب.

تحلیلى است از تاریخ زندگى آن بزرگوار. این کتاب ارزشمند در بیروت چاپ شده است. در ایران با ترجمه ی آقای محمدعلی امینی با نام سیری در زندگی حضرت زینب، سلام الله علیها، از سوی انتشارات حکمت تهران در سال 2004 م در 239 صفحه به چاپ رسیده است.[24]

4 ـ فى رحاب ائمه اهل البیت الامام على، علیه السلام.

تحلیلى است تاریخى و سیاسى درباره ی زندگى امام علی ، علیه السلام، در بیروت چاپ شده است .

5 ـ شهید الولاء حجر بن عدی الکندی

تحلیلى است تاریخى و سیاسى از زندگى حجربن عدى . این کتاب در بیروت در سال 1986 م چاپ شده است[25] .

6 ـ الحجاج سیف الامویین فی العراق. بحثى است تاریخى و سیاسى درباره ی حجاج جلاد معروف عراق. این کتاب در بیروت از سوی انتشارات دارالزهراء در سال 1406 هجری قمری به چاپ رسیده است .[26]

7 ـ ثورة الامام الحسین، علیه السلام، و ابعادها .

از سوی انتشارات دارالزهراء در 166صفحه، در بیروت چاپ شده است.

8 ـ دور الامام الصادق، علیه السلام، فى مسیرة الدعوة الاسلامیة

9 ـ المنهج التربوی عند الامام الکاظم، علیه السلام .در بیروت از سوی انتشارات دارالزهرا، در سال 1404 هجری قمری، در87 صفحه چاپ شده است.

10 ـ الحسن و الحسین امامان، ان قاما اوقعدا. در سال 1412 هجری قمری از سوی انتشارات دارالزهراء در بیروت چاپ شده است.[27]

11 ـ صلح الحدیبیة بین التکتیک و الاستراتیجیة. در بیروت از سوی انتشارات دار الزهراء در سال 1991 م در 43 صفحه چاپ شده است.

12 ـ لمحات من تاریخ الصراع السیاسی فی الإسلام . دو جلد است. موضوع آن تاریخ حکومت امویان است. دربیروت از سوی دارالزهراء در سال 1428 هجری قمری چاپ شده است.

13 ـ الدولة الفاطمیة: العزیر بالله الفاطمی.

فقه و اصول

1 ـ الاجتهاد: اصوله واحکامه.

کتاب مذکور به بحث اجتهاد و عناصر آن و سیر تاریخى این مسئله، مى پردازد. در ضمن آن، مباحث تاریخى مربوط به علم اصول یافت مى شود. این کتاب رساله فوق لیسانس سید محمد بحرالعلوم در دانشکده ی الهیات تهران است که در سال 1970 م در بیروت چاپ شده است.[28]

2 ـ عیوب الارادة فى الشریعة الاسلامیة.

بحثى است مقایسه اى بین فقه و دیگر قوانین امروز بشری. این کتاب که با 870 صفحه به رشته ی تحریر درآمده است، رساله ی دکتراى وی از دانشکده ی دارالعلوم دانشگاه قاهره در سال 1980 میلادى است. در سال 1404 هجری قمری در بیروت با همت انتشارات دارالزهراء به چاپ رسیده است .

3 ـ الشهادة علی الزواج و الطلاق و الرجعة فی الشریعة و القانون. در بیروت از سوی انتشارات دارالزهراء چاپ شده است.

4 ـ مصدر التشریع لنظام الحکم فی الاسلام . چاپ شده در بیروت به وسیله انتشارات دارالزهرا چاپ شده است.

5 ـ أضواء على قانون الشخصیة . این کتاب با استناد بر فقه مذاهب خمسه، ردیّه اى بر قانون مساوات حقوق زن و مرد است. در عهد عبدالکریم قاسم[29] نوشته شده بود.

6 ـ آفاق حضاریة لنظرة الدولة فی الإسلام .[30]

فلسفه

1 ـ فلسفة الکندی

این اثر درباره ی تاریخ زندگی یعقوب بن اسحاق کندی، فیلسوف عرب، است. این کتاب به مناسبت برگزاری همایش هزاره ی او ـ که در بغداد برگزار شد ـ نوشته شد. علامه درباره بی توجهی برگزار کنندگان کنگره ی کندی نسبت به کتاب او می گوید: من این نوشته را براى آن کنگره فرستادم. چون در مقدمه از عبدالکریم قاسم تجلیل و ستایش نکرده بودم کتاب مرا از مسابقه حذف کردند. با این که به اعتراف جرائد آن وقت، از بهترین کتاب هایى بود که درباره ی کندى نوشته شده بود. این کتاب با مقدمه ی سید محمدتقی حکیم در سال 1382 هجری قمری در نجف به چاپ رسید.[31]

2 ـ حدوث العالم وقدمه فی الفلسفة الاسلامیة

علامه بحرالعلوم، افزون بر تالیفات ارزشمند خود بر تالیفات دیگر دانشمندان نامی، مقدمه نوشته و یا به تحقیق آن ها پرداخته است. از جمله آن آثار، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1 ـ الحسین فى الفکر المسیحى. این کتاب نوشته ی انـتوان بارا است. آیت الله بحرالعلوم مقدمه ای مفصل بر این کتاب نوشته است.

2 ـ الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابی طالب. تالیف شمس الدین فخار بن معد موسوى از دانشمندان قرن ششم هجرى است. علامه بحرالعلوم آن را تحقیق کرده است. این اثر در سال 1410 هجری قمری از سوی انتشارات سیدالشهداء، علیه السلام، در قم به چاپ رسیده است .[32]

3 ـ شذورالعقود فی ذکرالنقود. این کتاب تالیف احمد بن علی بن تمیم مقریزى متوفاى 845 هجرى است. این اثر تاریخی از جمله منابع کهن و ارزشمندی است که در آن، تاریخچه ی قیمت ها و آن چه در بازار جاهلیت و زمان اسلام رایج بوده است، بررسی شده است. علامه بحرالعلوم به عنوان محقق کتاب، ضمن مقدمه ای مفصل در تعریف ماهیت نقود و شرح اصطلاحات اقتصادی و تاریخچه ی آن، مطالب فراوان و تعلیقات گوناگون بر آن افزوده است که اهمیت کتاب و ارزشمندی آن را بالا برده است. این کتاب از سوی چاپخانه ی حیدریه در سال 1385 هجری قمری به چاپ رسیده است .[33]

4 ـ عقلاءالمجانین تالیف حسن بن محمد بن حبیب نیشابورى متوفاى 406 هجرى.[34]

5 ـ الجوهر الثمین فی تفسیر القرآن المبین تالیف السید عبدالله شبّر. این کتاب تفسیری است به شیوه ی "مزجی" مانند تفسیر الصافیِ فیض کاشانی، ولی بدون بیان مقدمات در آغاز آن. این اثر در 2 جلد بزرگ در مطبعة الآداب نجف به سال 1380قمری و در بیروت ( دار الزهراء) با کوشش سید محمد بحرالعلوم در 6 جلد منتشر شده است.[35]

6 ـ دیوان الصاحب بن عباد. علاّمه بحرالعلوم آن را جمع آوری و تحقیق کرده، ولی هنوز چاپ نشده است .

شعر

1 ـ حصاد الغربة.

این اثر، نام دیوان شعر علامه بحرالعلوم است که در موضوعات گوناگون و در طول زندگی پربار خود، بویژه هنگامی که در غربت (انگلستان و ...) به سر می بردند، سروده است. نمونه ای از ابیاتی که وی در فراق وطن سروده چنین است:

ولی وطن بین الضلوع مقامه

وصورته محفورة فی محاجری

فلا أنا أنساه مدى العمر روعة

ولا هو ینسانی وان صال هاجری

تغربت عنه لا تسلی ولا ملالة

ولکننی اکرهت رکب المخاطر

تصورت أیامی ظلاما بغیره

وهل ینجلی عنی ظلام المسافر[36]

و برای من وطنی است که میان توطئه ها جا گرفته است و نقشه آن در زندان ها دفن شده است.

هیچ گاه نه من آن را از خیالم از یاد برده ام و نه آن مرا فراموش کرده است، اگرچه دوری از آن بر من عارض شده است. از آن دور شدم در حالی که نه تسلی دهنده ای هست و نه دل گرم کننده ای.

ولی من سوار شدن بر خطرها را دوست ندارم. به یاد می آورم روزگارم که دیگری به آن، سایه غم انداخته. آیا سایه ی غم مسافرت از من برطرف می شود؟

2 ـ المطر فی الشعر العربی

3 ـ آراء عن الشعر الحر

عقائد و معارف

1 ـ ضحایا العقیدة

این اثر در نجف اشرف از سوی انتشارات مطبعة الباقر در سال 1383 هجری قمری به چاپ رسیده است.

2 ـ صراع الحق والباطل بین الأمس والیوم

3 ـ رجال العقیدة

آثار دیگر

1 ـ النساء فی افق العقیدة.

2 ـ حصاد الأیام .

موضوع آن، مطالب گوناگون اخلاقی و سیاس و قصه و داستان و نیز برخی مقالات و سخنرانی های علامه بحرالعلوم در زمان های مختلف است. این اثر در9 جلد و سال 1412 هجری قمری از سوی انتشارات دارالزهراء بیروت به چاپ رسیده است. در سال 1388 هجری قمری در بیست و دومین نمایشگاه کتاب تهران در معرض دید مراجعه کنندگان قرار گرفته است.

مقالات

عالم دوراندیش سید محمد بحرالعلوم، افزون بر تالیفات، مقاله های بسیاری به گونه ی نوشتاری و مصاحبه درباره ی موضوعات گوناگون سیاسی و اعتقادی و رجالی و فقهی در نشریات گوناگون ایران و عراق و لبنان به چاپ رسانده است. بسیاری از آن ها در مجموعه ای به نام سلسله مقالات اسلامیه گردآوری شده است .[37]

فرزندان

علامه بحرالعلوم، چند پسر دارد که در مراکز علمی و اداری عراق مشغول به کار هستند. بزرگ ترین آنان دکترسید ابراهیم بحرالعلوم است. وی در سال 1333 هـجری شمسی برابر با 1374 هجری قمری در نجف اشرف به دنیا آمد. پس از طی مقدمات کلاسیک، وارد دانشگاه بغداد شد. در سال 1354 هجری شمسی لیسانس خود را در رشته ی نفت و مهندسی معدن گرفت. در همان رشته در سال 1369 هجری شمسی موفق به اخذ دکترا شد. وی از متخصصان در دانش نفت و گاز است. پس از فروپاشی حکومت حزب بعث، چند سالی وزیر نفت عراق و نماینده ی مجلس بود. وی آثار گوناگونی درباره ی نفت و گاز و نیز تاریخ اسلام دارد، مانند: حمزة بن عبد المطلب و النفط والسیاسة فی العراق الجدید. این اثردر انتشارات مکتبة الهلال للطباعة بیروت در سال 2008 م چاپ شده است.[38]



[1]. زندگی نامه ی وی در جلد اول گلشن ابرار آمده است.

[2]. زندگی نامه وی در جلد چهارم گلشن ابرار آمده است.

[3]. ر، ک : الفوائد الرجالیه، سید محمدمهدی بحرالعلوم، تهران، کتابخانه ی صادق، 1363 هجری شمسی، ج 1، از صفحه های آغازین تا حدود صفحه 200؛ معارف الرجال، حرزالدین، قم، کتابخانه ی آیت الله مرعشی نجفی، 1405 هجری قمری، ج 1، ص 32 و 183 و 288 و 319 و 381 و....و ج 2، ص 107

[4]. همان، ص 146

[5]. الفوائد الرجالیة، ج 1، ص 181

[6]. مجله حوزه، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ش 50 و 51، ص 63 مقاله مصاحبه با استاد سید محمد بحرالعلوم

[7]. الفوائد الرجالیة، ج 1، ص 184 و مجله حوزه،
ش 50 و 51، ص 63 مقاله مصاحبه بااستاد سید محمد بحرالعلوم

[8]. مستدرکات اعیان الشیعة، حسن أمین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ج 1، ص 183

[9]. برگرفته از سایت‌,,های

www.malhassanain.comوwww.alsada.net

[10] . زندگی نامه ی وی در جلد دوم گلشن ابرار آمده است.

[11]. برگرفته از سایت

www.m. alhassanain.com

[12]. نام این استادان در بنابر تصریح سید محمد بحرالعلوم در مجله حوزه، ش 50 و 51، ص 63 مقاله مصاحبه بااستاد سید محمد بحرالعلوم آمده است.

[13]. همان.

[14]. برگرفته از سایت های

www.m.alhassanain.com و ww.alsadat.net

[15]. الفوائد الرجالیة، ج 1، ص 184

[16]. به نقل از

fakhri_kareem@almadapaper.com

[17]. مجله حوزه، ش 50 و 51، ص 66 مقاله مصاحبه بااستاد سید محمد بحرالعلوم

[18]. همان، ص 63

[19]. همان

[20]. سایت الوکالة الشیعة للانباء

[21]. به نقل از

fakhri_kareem@almadapaper.com

[22]. مجله حوزه، ش 50 و 51، ص 67 مقاله مصاحبه بااستاد سید محمد بحرالعلوم

[23]. همان، ص 68؛ الاعلام من الصحابه و التابعین، مولف، 1418 هجری قمری، حسین شاکری،
ج 5، ص 126 و ج 10، ص 126.

[24]. همان.

[25]. همان.

[26]. همان.

[27]. مجله تراثنا، قم، موسسه آل البیت، 1407 هجری قمری، ج 28، ص 129

[28]. الموسوعة الفقهیة المیسرة، مجمع الفکر الاسلامی، 1418 هجری قمری، محمد علی انصاری، ج 2، ص 489.

[29]. عبدالکریم قاسم افسر عراقی متولد 1914 میلادی در شهر بغداد در 14 ژوئیه سال 1958 م برابر با 23 تیر 1337 هجری شمسی با کمک سرهنگ عبدالسلام عارف و نیروهایی که در اختیار داشت در عراق کودتا کرد و ملک فیصل دوم پادشاه جوان، نوری سعید نخست وزیر و عده زیادی از مقامات مملکتی را به طرز فجیعی به قتل رسانید و نظام جمهوری را در عراق اعلام گرد، ولی عبدالکریم قاسم خود را رییس جمهور اعلام نداشت و شورایی مرکب از سه نفر برای اداره ی کشور تشکیل گردید. وی مقام ریاست شورا و در عین حال مقام نخست وزیر و وزارت دفاع را بر عهده گرفت. کودتای عبدالکریم قاسم موجب تحول اساسی در سیاست خارجی عراق گردید. از آن جا که وی گرایش های فکری و سیاسی چپ گرایانه داشت، روابط دیپلماتیک کشورش را با اتحاد جماهیر شوروی و چین و سایر کشورهای سوسیالیست آغاز کرد که منجر به خرید و عقد قراردادهای سنگین اسلحه بین عراق و شوروی گردید. با کودتای سال 1963 که به سرنگونی عبدالکریم قاسم و به قدرت رسیدن سرهنگ عبدالسلام عارف انجامید، دولت تازه ای در عراق زمام امور را در دست گرفت و عبدالکریم قاسم در محوطه ی ساختمان رادیو عراق، به دست کودتاچیان به قتل رسید.

[30]. مجله حوزه، ش 50 و 51، ص 66 مقاله مصاحبه بااستاد سید محمد بحرالعلوم به بعد.

[31]. معجم المطبوعات النجفیة، محمد هادی امینی، نجف، مطبعة الآداب، 1385 هجری قمری،
ص 288

[32]. همان، ص 41؛ ایمان ابی طالب، بیروت دارالمفید، 1414 هجری قمری، شیخ مفید، ص 43؛ الحجه علی الذاهب الی تکفیر ابی طالب، قم، انتشارات سید الشهداء، 1410 هجری قمری، فخار بن معد، ص 2

[33]. معجم المطبوعات النجفیة، ص 220

[34]. مجله حوزه، ش 50 و 51، ص 68 مقاله مصاحبه بااستاد سید محمد بحرالعلوم

[35]. مجله تراثنا، قم، موسسه آل البیت، 1407 هجری قمری، ج 6، ص 225

[36]. برگرفته از سایت

http://hamzaolayan.maktoobblog.com

[37]. به نقل از سایت مرکز الامارات للدراسات و البحوث الاستراتیجیة عراق؛ مجله حوزه، ش 50 و 51، ص68 مقاله مصاحبه بااستاد سید محمد بحرالعلوم

[38]. موسوعة مؤلفی الإمامیة، مجمع الفکر الإسلامی، ج 1، ص 374؛ سایت مرکز الامارات للدراسات و البحوث الاستراتیجیة عراق.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

مشخصات فردی

نام سیدمحمد
نام خانوادگی بحرالعلوم
نام پدر آیت الله سید علی بحرالعلوم
نام معروف سیدمحمدبحرالعلوم
خاندان بحرالعلوم
نسب امام حسن علیه السلام
تاریخ تولد (شمسی) 1307
تاریخ تولد (قمری) 1347
مکان تولد عراق،نجف اشرف

تالیفات

No image

فى رحاب السیده زینب

No image

فلسفة الکندی

No image

حصاد الغربة

No image

آراء عن الشعر الحر

No image

ضحایا العقیدة

No image

رجال العقیدة

No image

حصاد الأیام

مطلب مکمل

کتاب گلشن ابرار - جلد نهم

کتاب گلشن ابرار - جلد نهم

این جلد زندگی اسوه های علم و عمل از کوشیار دیلمی تا سید محمد بحرالعلوم را مورد کنکاش قرار داده است.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS