دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تعادل قیمتی Equilibrium

تعادل یک عنوان کلی است که می‌تواند بر همه فاکتورهای فیزیکی، اقتصادی و غیره اطلاق شود. تعادل قیمتی نیز با مفهوم بازار، گره محکمی خورده است. تعادل مربوط به وضعیتی خاص از بازار است که مقدار تقاضا از یک کالا در بازار(در هر دوره زمانی) مساوی مقدار عرضه شده از آن کالا به بازار(در همان زمان) باشد.
تعادل قیمتی Equilibrium
تعادل قیمتی Equilibrium

كلمات كليدي: تعادل، تعادل پايدار و ناپایدار، قيمت كف، قيمت سقف، مازاد عرضه و تقاضا

نویسنده: احسان شریعتی نجف‌آبادی

تعادل یک عنوان کلی است که می‌تواند بر همه فاکتورهای فیزیکی، اقتصادی و غیره اطلاق شود. تعادل قیمتی نیز با مفهوم بازار، گره محکمی خورده است. تعادل مربوط به وضعیتی خاص از بازار است که مقدار تقاضا از یک کالا در بازار(در هر دوره زمانی) مساوی مقدار عرضه شده از آن کالا به بازار(در همان زمان) باشد. این موضوع از نظر هندسی نشانگر نقطه‌ای است که از برخورد منحنی‌های عرضه و تقاضای بازار(در بازار رقابت کامل) بدست می‌آید.[1] اگر نیروهای عرضه و تقاضا در نقطه‌ای به تعادل برسند، خریداران بازار متمایل‌ به همان مقدار کالایند، که فروشندگان مایل به عرضه آنند و هر دو گروه اقناع ‌شده و تعادل قیمتی برقرار می‌گردد.[2]

طرز کار نیروهای بازار

 فرض کنید منحنی‌های عرضه و تقاضا به صورت شکل زیر باشند، مقدار تعادلی و قیمت تعادلی(pe) بدست می‌آید نقطه‌ای است که در آن مقدار عرضه شده با مقدار تقاضا شده برابر بوده و همه تقاضاکنندگان و عرضه‌کنندگان حاضر به پذیرش این قیمت هستند، این نقطه، نقطه تعادل بازار است.[3]

وقتی ما در نقطه بالاتر از pe یعنی pf قرار داریم، تقاضاکنندگان کمتر از مقدار Qe یعنی مقداری معادل qf تقاضا دارند؛ اما عرضه‌کنندگان به علت افزایش قیمت حاضرند تا مقدار Qf کالا توزیع نمایند. در این حالت ما به مقدار AB، فزونی عرضه(Excess Supply) داریم. فزونی عرضه باعث می‌شود مقداری(به اندازه AB) کالا به فروش نرود. همین امر سبب می‌شود که عرضه‌کنندگان جهت افزایش مقدار فروش، قیمت را کم کنند تا به نقطه Pe برسند(یعنی بازگشت به نقطه تعادل). حال اگر قیمتها به هر دلیلی از نقطه Pe کمتر باشد(نقطه pc)، در این حالت عرضه‌کنندگان حاضرند مقدارqc از کالاهای مورد نظر را عرضه کنند اما تقاضاکنندگان با توجه به اینکه قیمت پائین‌تر است(با توجه به شیب منعکس شده در شکل) به اندازه Qf از کالای مورد نظر تقاضا دارند. همین امر سبب فزونی تقاضا(Excess Demand) شده و سبب می‌شود قیمت‌ها بالا رفته و به نقطه تعادل برسند.

البته نقطه تعادل به معنای تساوی مقدار فروش و خرید کالا نیست بلکه اقناع دو طرف نیز در آن دخیل است. این نقطه الزاماً دست‌یافتنی، پایدار و با ثبات نیست و لزومی ندارد که تعادل از کارآیی برخوردار باشد.

یکی از نکاتی که نمایانگر خارج شدن از نقطه تعادل است فزونی تقاضا و یا فزونی عرضه است. عموماً فزونی تقاضا را با «اضافه تقاضای مثبت» و فزونی عرضه را با «اضافه تقاضای منفی»‌ بیان می‌کنند.[4]

گاهی نیروهای موجود در بازار(اضافه تقاضا مثبت یا منفی) با توجه به شکل منحنی‌های عرضه و تقاضا ما را از نقطه تعادل دورتر می‌سازند.

 تعیین سقف و کف قیمت در بازار

مکانسیم بازار به صورت آزاد عمل می کند اما در یک اقتصاد ممکن است دولت هم دخالت کند گاهی دولت با شعار حمایت از مصرف کننده قیمتی پایین تر از قیمت تعادلی تعیین می کند و اجازه قیمت بالاتر از آن را نمی دهد به این حالت سقف قیمت price celling گفته میشود که باعث کمبود کالا یا مازاد تقاضا در بازار می شود. در حالت سقف قیمت مقدار مبادله زیاد اما قیمت مبادله کمتر از نقطه تعادلی اولیه است

گاهی هم دولت با شعار حمایت از تولید کننده یا عرضه کننده قیمتی بالاتر از قیمت تعادل تعیین میکند و اجازه مبادله به قیمت کمتر از ان را نمی دهد به این حالت کف قیمت price flooring گفته می شود که باعث مازاد عرضه و یا کمبود تقاضا در بازار می شود. در حالت کف قیمت مقدار مبادله کم اما قیمت مبادله بالاتر از نقطه تعادلی اولیه است .

تعادل پایدار و ناپایدار[5]

تعادل گاهی به صورت پایدار است که با تغییر قیمت نیروهای بازار ما را به سمت تعادل می‌رسانند و گاهی ناپایدار که با خروج از نقطه تعادل از آن دورتر می‌شویم؛ تعادل پایدار دارای دو شرط است:

الف) تغییر در قیمت تعادل سبب عمل نیروهای بازار شود و آن را به سمت نقطه تعادل برساند.

ب) قدرت این نیروها نباید به گونه‌ای باشد که چنان با شدت به سمت نقطه تعادل برانند که سبب شود هنگام رسیدن به نقطه تعادل از آن عبور کند و هیچگاه نتواند در نقطه تعادل توقف کند.

و اگر این دو شرط نباشد تعادل ناپایدار یا شکننده خواهد بود. به عنوان مثال اگر شکل منحنی‌های عرضه و تقاضا به صورت زیر باشند، با خروج از نقطه pe در قیمت p1 عرضه‌کنندگان مقدار کمتری عرضه می‌کنند در صورتی که تقاضاکنندگان متمایل به خرید مقدار بیشتری هستند؛ که سبب افزایش قیمت و دوری بیشتر از نقطه تعادل می‌گردد. این نمونه‌ای از تعادل ناپایدار است.

 نشانه های تعادل پایدار

  1. شیب منحنی عرضه مثبت اما شیب منحنی تقاضا منفی باشد
  2. اگر شیب هر دو تابع عرضه و تقاضا منفی است، شیب تابع عرضه بیشتر از شیب تابع تقاضا باشد
  3. اگر شیب هر دو تابع عرضه و تقاضا مثبت است شیب تابع تقاضا بیشتر از شیب تابع عرضه باشد.

 

انتقال منحنی‌های عرضه و تقاضا در حالت تعادل

گاهی اوقات نقطه تعادل با تغییر و حرکت منحنی‌های عرضه و تقاضا تغییر می‌کند که نقطه تعادل جدید همان شرایط کلی را داراست؛ نقطه تعادل pe به pé منتقل می‌گردد.

شکل الف) انتقال منحنی تقاضا به سمت راست

شکل ب) انتقال منحنی عرضه به سمت چپ

شکل ج) انتقال هر دو منحنی عرضه و تقاضا

البته گاهی نقطه pe ثابت است؛ اما مقدار کالا تغییر می‌کند.

مقاله

نویسنده احسان شریعتی نجف‌آبادی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سوآپ Swap

سوآپ Swap

سوآپ در لغت به‌معنای معامله پایاپاى (ارز)، معاوضه، عوض کردن، مبادله کردن، بیرون کردن، جانشین کردن و اخراج کردن آمده و در اصطلاح، توافقی بین دو شرکت برای معاوضه جریان نقدی در آینده (با دو نوع پرداخت متفاوت از بدهی یا دارایی) است. قرارداد فوق تاریخ پرداخت و چگونگی محاسبه جریانات نقدی را که باید پرداخت شود مشخص می‌کند. معمولا محاسبه جریانات نقدی شامل ارزش‌های آتی یک یا چند متغیر بازار است. اولین قراردادهای سوآپ در اوایل دهه 1980 منعقد شدند. از آن زمان تاکنون بازار سوآپ رشد چشم‌گیری داشته است. در حال حاضر اکثر قراردادهای مشتقّات خارج از بورس به‌صورت سوآپ انجام می‌شود.
ابزار مشتقه Derivative Tool

ابزار مشتقه Derivative Tool

در برخی از قرارداها دارنده قرارداد، مجبور است یا این حق را دارد که یک دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد. به‌جهت اینکه قیمت این‌گونه قرارداها از قیمت آن دارایی مالی مشتق می‌شود. از این‌رو این قرارداها را اوراق مشتقه می‌نامند.
بیمه Insurance

بیمه Insurance

یمه در زبان فرانسه Assurance، در انگلیسی Insurance و در زبان هندی و اردو "بیما" نامیده می‌شود. بنا به‌اعتقاد برخی، واژه بیمه از کلمه هندی بیما گرفته شده و به‌اعتقاد برخی دیگر، ریشه در زبان فارسی دارد و اصل آن همان "بیم" است؛ زیرا عامل اساسی انعقاد عقد بیمه، ترس و گریز از خطر است و به‌سبب همین ترس و به‌منظور حصول تامین، عقد بیمه وقوع می‌یابد
ریسک Risk

ریسک Risk

ریسک، نوعی عدم اطمینان به آینده است که قابلیت محاسبه را داشته باشد. اگر نتوان میزان عدم اطمینان به آینده را محاسبه کرد، ریسک نیست؛ بلکه فقط عدم اطمینان است؛ به‌همین جهت به‌دلیل محاسبه مقداری عدم اطمینان در قالب ریسک می‌توان آن‌را مدیریت و کنترل کرد. ریسک در زبان چینیان نیز با دو علامت تعریف می‌شود که اولی به‌معنی خطر و دومی به مفهوم فرصت است
مهندسی مالی Financial Engineering

مهندسی مالی Financial Engineering

مهندسی مالی شامل طراحی، توسعه، استقرار ابزارها و فرایند مالی و همچنین طراحی مجدد راه‌حل‌های خلاقانه برای مسائل موجود در مالی است. به‌عبارت دیگر مهندسی مالی عبارت از به‌کارگیری ابزارهای مالی برای‌ ساختاربندی مجدد پرتفوی (سبد سهام) مالی و تبدیل‌ آن به پرتفویی با خصوصیات مطلوب‌تر است. عجین شدن زندگی انسان با مسائل و پیچیدگی بازار و نهادهای پولی و مالی، نیاز جدی و مبرمی به دانشی خاص برای رفع‌ این نیازها به‌وجود آورده است.

پر بازدیدترین ها

نظريه رفتار مصرف‌کننده (تغييرات درآمد و قيمت)

نظريه رفتار مصرف‌کننده (تغييرات درآمد و قيمت)

در نظریه ذفتار مصرف کننده ما به دنبال کشف قوانین حاکم بر رفتار خانوارها هنگام مصرف کالا و خدکمات و یاعرضه عوامل تولید هستیم که از دو روش می توان این مطلب را توضیح داد: روش مطلوبیت و روش منحنی بی تفاوتی.
امنیت اقتصادی Economic security

امنیت اقتصادی Economic security

امنیت اقتصادی به‌لحاظ لغوی، مرکب از دو واژه امنیت و اقتصاد است. واژه security در زبان انگلیسی، از ریشه کلمه لاتین secarus که se به‌معنی بدون و curus به‌معنی پریشانی، گرفته شده و به‌معانی امنیت سالم و بی‌خطر، رهایی از اضطراب، آزاد بودن از شک و ابهام، آزاد بودن از ترس و خطر و اطمینان داشتن آمده است.
منحنی تولید یکسان    Isoquant Curve

منحنی تولید یکسان Isoquant Curve

کلمه Isoquant از دو واژه یونانی ISO معادل "برابر" و Quantas معادل "مقدار"، تشکیل شده است؛ که برخی از مترجمین آن را به‌معنای تولید یکسان، متساوی التولید، برابر مقدار و هم‌مقداری تولید به‌کار برده‌اند. منحنی تولید یکسان مکان هندسی تمام مقادیر کار و سرمایه است، که سطح معیّنی از محصول را به‌دست می‌دهد.
اضافه رفاه (مازاد) تولیدکننده ʌonsumer Surplus)

اضافه رفاه (مازاد) تولیدکننده (Consumer Surplus)

مازاد تولید کننده معیاری است که افزایش منفعت تولید کننده را در هر سطح تولیدی که سود موسسه حداکثر می شود را نشان می دهد. ممکن است چنین تصور شود مازاد اقتصادی همان سود اقتصادی است. اما اینطور نیست و مازاد تولید کننده بیش از سود اقتصادی است.
Powered by TayaCMS