دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

علم اقتصاد Economics

جوهر اقتصاد، آگاهی به واقعیت کمیابی است، پس باید کمیابی را شناخت و به عنوان مثال متوجه شد که برای تک تک افراد جهان الماس وجود ندارد و باید با توجه به وجود کمیابی جامعه را در مسیری راند که کارآترین استفاده از منابع را داشته باشد.
No image
علم اقتصاد Economics

كلمات كليدي: علم اقتصاد، موضوع علم اقتصاد، كميابي، نیاز، اقتصاد خرد و کلان

نویسنده: احسان شریعتی نجف‌آبادی

تعریف علم اقتصاد

اقتصاد در فارسی به معنای میانه‌روی و متعادل بودن دخل و خرج است و در اصطلاح، عموماً تعریف پذیرفته شده‌‌ای در میان اقتصاددانان وجود ندارد؛ زیرا تعاریف داده شده در درجه نخست از جامعیت لازم برخوردار نبوده و در ثانی با مسلم فرض کردن موضوعات، این تعاریف به دور باطلی از تعاریف جدید کشیده می‌شود؛ با این همه تعریفی که اکثر اقتصاددانان بر روی آن اتفاق نظر دارند عبارتند از: « مطالعه چگونگی استفاده از منابع کمیاب جامعه به منظور تولید کالاهای با ارزش و توزیع بین افراد مختلف است.[1] «به عبارت بهتر، علم اقتصاد بررسی روشهای مختلف با هدف به کار بردن منابع کمیاب و محدود جامعه برای تولید انواع کالاها و خدمات در جامعه به منظور ارضاء و تامین هر چه بیشتر و بهتر خواسته‌ها و نیازهای نامحدود افراد جامعه در علم قتصاد صورت می‌گیرد.[2] از تعاریف اقتصاددانان می‌توان دو نکته استخراج کرد:

  1. کالاها دارای محدودیت و کمیابی هستند؛
  2. جامعه باید از منابع کمیاب خود به گونه‌ای استفاده کند که کارآمد باشد.

جوهر اقتصاد، آگاهی به واقعیت کمیابی است، پس باید کمیابی را شناخت و به عنوان مثال متوجه شد که برای تک تک افراد جهان الماس وجود ندارد و باید با توجه به وجود کمیابی جامعه را در مسیری راند که کارآترین استفاده از منابع را داشته باشد.[3]

موضوع علم اقتصاد

موضوع اقتصاد عبارت است از ثروت (کالاها، خدمات و منابع)، از حیث چگونگی تولید، توزیع و مصرف آن.

تاریخچه

واژه اقتصاد (Economics) از دو کلمه یونانی اویکوس (Oikos) به معنی خانه و نمین (Nemin) به معنای اداره کردن اخذ شده است و از نظر لغوی به معنی مدیریت خانه است.[4] علم اقتصاد از زیر مجموعه‌های علوم اجتماعی است که با نوشتن کتاب ثروت و ملل آدام اسمیت (پدر علم اقتصاد) در سال 1776م به صورت علمی مستقل ارائه شد.[5] هر چند که علم اقتصاد قبل از اسمیت وجود داشته و عمده مباحث اقتصاد و فعالیت های اقتصادی تا آن زمان و قبل از کتاب ثروت و ملل تحث الشعاع اخلاق ، مذهب و سیاست بوده است . علم اقتصاد با ابداع واژه oikonomikos از سوی گزنفون که معاصر افلاطون بود آغاز می گردد. این واژه از ترکیب دو واژه به معنی خانه، خانوار یا دارایی و فعل تدبیر به وجود آمده است. در سده های میانه شکل لاتین آن با چند معنی که یکی از آنها به الاهیات مربوط می شد، به کار می رفت. در قرن هفدهم اقتصاد با عبارت فرانسوی «اقتصاد سیاسی» به اداره ی کشور اطلاق می شد، و این مفهوم از آنجا ناشی شد که حکومت مطلقه سلطنتی، کشور را دارایی پادشاه می دانست. در آلمانی این مکتب «کامرالیسم» نام گرفت. تقریباً در همان زمان واژه «اقتصاد» و همخانواده های آن همان معنای امروزی را پیدا کردند ـ یعنی استفاده «کارآ» از ابزارها برای رسیدن به هدف، با این فرض که «ابزار» و «هدف» بدیهی هستند.

 اقتصاد به معنای وسیع کلمه، مطالعه در بهزیستی انسان دارد. انسان برای بهتر زیستن نیاز به مال دارد ،مال باید رفع حاجت کند و قابلیت تصرف و تملک ، قابل نقل و انتقال حقوقی و کمیاب باشد .[6]

کاردکردهای علم اقتصاد

با توجه به تعریف ارائه شده و موضوع علم اقتصاد (یعنی؛ ثروت از حیث چگونگی تولید، توزیع، و مصرف)- که کدام به جنبه‌ای از جنبه‌های فوق اشاره دارند- می توان کارکردهای زیر را برای علم اقتصاد برشمرد: [7]

الف- بررسی می‌کند که چگونه قیمت نیروی کار، سرمایه و زمین در اقتصاد تعیین می‌شود و چگونه این قیمتها در اختصاص یافتن منابع در بهترین وضعیت بکار برده می‌شوند؛

ب- رفتار بازارهای مالی را برسی کرده و چگونگی تخصیص سرمایه به کل اقتصاد توسط این بازارها را تحلیل می‌نماید؛

ج- توزیع درآمد را بررسی می‌کند و راههای کمک به مردم فقیر بدون صدمه رساندن به عملکرد اقتصادی را پیشنهاد می‌دهد؛

د- نگاهی به مخارج دولت، مالیاتها و کسری بودجه به رشد اقتصادی دارد.

هـ نوسانات بیکاری و تولید را که موجب حرفه تجاری می‌شوند را مورد مطالعه قرار داده و سیاستهای اقتصادی دولت را جهت بهبود رشد اقتصادی تدوین می‌کند؛

و- الگوی تجارت بین‌المللی را بررسی کرده و آثار محدودیتهای تجارت را تجزیه و تحلیل می‌نماید؛

ز- نگاهی به رشد کشورهای در حال توسعه و راههای تشویق به استفاده بهینه از منابع را پیشنهاد می‌کند.

 شاخه های علم اقتصاد

به طور سنتی علم اقتصاد به دو شاخه اصلی اقتصاد خرد و اقتصاد کلان دسته بندی می­شود. اولین بار پرفسور "رنگار فریچ" در سال ۱۹۲۰م آنرا به دو قسمت خرد و کلان (میکرو و ماکرو) تقسیم کرد[8]

  1. اقتصاد خرد: که به «مطالعه یک واحد اقتصادی (یک بنگاه، یک خانوار، یک کالای خاص، و ...) می پردازد مانند مطالعه نحوه تعیین قیمت برنج در بازار عرضه و تقاضای برنج.
  2. اقتصاد کلان: به جای تجزیه و تحلیل تنها یک بنگاه یا یک واحد اقتصادی، بر کل تولید و توزیع و مصرف در یک اقتصاد متمرکز است.بررسي متغيرهاي كلان مانند تورم، رشد اقتصادي، اشتغال، بيكاري، ركود و غيره دامنه­اي از مطالعات اقتصاد كلان را تشكيل مي­دهد.

اگر چه در گذشته اقتصاد خرد و کلان هم از لحاظ موضوع و هم از لحاظ تحلیل با هم تفاوت آشکار داشت؛ اما امروزه این تحلیل­های خرد و کلان خیلی به هم نزدیک شده است. به عبارت دیگر هم اقتصاد خرد پایه های تئوری خود را تعدیل کرد و هم اقتصاد کلان در تحلیل های خود از مبانی خردی استفاده نمود. لذا این دو شاخه نسبت به قبل تعدیل شده و تا حد زیادی به هم نزدیک شده است.

مقاله

نویسنده احسان شریعتی نجف‌آبادی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سوآپ Swap

سوآپ Swap

سوآپ در لغت به‌معنای معامله پایاپاى (ارز)، معاوضه، عوض کردن، مبادله کردن، بیرون کردن، جانشین کردن و اخراج کردن آمده و در اصطلاح، توافقی بین دو شرکت برای معاوضه جریان نقدی در آینده (با دو نوع پرداخت متفاوت از بدهی یا دارایی) است. قرارداد فوق تاریخ پرداخت و چگونگی محاسبه جریانات نقدی را که باید پرداخت شود مشخص می‌کند. معمولا محاسبه جریانات نقدی شامل ارزش‌های آتی یک یا چند متغیر بازار است. اولین قراردادهای سوآپ در اوایل دهه 1980 منعقد شدند. از آن زمان تاکنون بازار سوآپ رشد چشم‌گیری داشته است. در حال حاضر اکثر قراردادهای مشتقّات خارج از بورس به‌صورت سوآپ انجام می‌شود.
ابزار مشتقه Derivative Tool

ابزار مشتقه Derivative Tool

در برخی از قرارداها دارنده قرارداد، مجبور است یا این حق را دارد که یک دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد. به‌جهت اینکه قیمت این‌گونه قرارداها از قیمت آن دارایی مالی مشتق می‌شود. از این‌رو این قرارداها را اوراق مشتقه می‌نامند.
بیمه Insurance

بیمه Insurance

یمه در زبان فرانسه Assurance، در انگلیسی Insurance و در زبان هندی و اردو "بیما" نامیده می‌شود. بنا به‌اعتقاد برخی، واژه بیمه از کلمه هندی بیما گرفته شده و به‌اعتقاد برخی دیگر، ریشه در زبان فارسی دارد و اصل آن همان "بیم" است؛ زیرا عامل اساسی انعقاد عقد بیمه، ترس و گریز از خطر است و به‌سبب همین ترس و به‌منظور حصول تامین، عقد بیمه وقوع می‌یابد
ریسک Risk

ریسک Risk

ریسک، نوعی عدم اطمینان به آینده است که قابلیت محاسبه را داشته باشد. اگر نتوان میزان عدم اطمینان به آینده را محاسبه کرد، ریسک نیست؛ بلکه فقط عدم اطمینان است؛ به‌همین جهت به‌دلیل محاسبه مقداری عدم اطمینان در قالب ریسک می‌توان آن‌را مدیریت و کنترل کرد. ریسک در زبان چینیان نیز با دو علامت تعریف می‌شود که اولی به‌معنی خطر و دومی به مفهوم فرصت است
مهندسی مالی Financial Engineering

مهندسی مالی Financial Engineering

مهندسی مالی شامل طراحی، توسعه، استقرار ابزارها و فرایند مالی و همچنین طراحی مجدد راه‌حل‌های خلاقانه برای مسائل موجود در مالی است. به‌عبارت دیگر مهندسی مالی عبارت از به‌کارگیری ابزارهای مالی برای‌ ساختاربندی مجدد پرتفوی (سبد سهام) مالی و تبدیل‌ آن به پرتفویی با خصوصیات مطلوب‌تر است. عجین شدن زندگی انسان با مسائل و پیچیدگی بازار و نهادهای پولی و مالی، نیاز جدی و مبرمی به دانشی خاص برای رفع‌ این نیازها به‌وجود آورده است.

پر بازدیدترین ها

نظريه رفتار مصرف‌کننده (تغييرات درآمد و قيمت)

نظريه رفتار مصرف‌کننده (تغييرات درآمد و قيمت)

در نظریه ذفتار مصرف کننده ما به دنبال کشف قوانین حاکم بر رفتار خانوارها هنگام مصرف کالا و خدکمات و یاعرضه عوامل تولید هستیم که از دو روش می توان این مطلب را توضیح داد: روش مطلوبیت و روش منحنی بی تفاوتی.
امنیت اقتصادی Economic security

امنیت اقتصادی Economic security

امنیت اقتصادی به‌لحاظ لغوی، مرکب از دو واژه امنیت و اقتصاد است. واژه security در زبان انگلیسی، از ریشه کلمه لاتین secarus که se به‌معنی بدون و curus به‌معنی پریشانی، گرفته شده و به‌معانی امنیت سالم و بی‌خطر، رهایی از اضطراب، آزاد بودن از شک و ابهام، آزاد بودن از ترس و خطر و اطمینان داشتن آمده است.
منحنی تولید یکسان    Isoquant Curve

منحنی تولید یکسان Isoquant Curve

کلمه Isoquant از دو واژه یونانی ISO معادل "برابر" و Quantas معادل "مقدار"، تشکیل شده است؛ که برخی از مترجمین آن را به‌معنای تولید یکسان، متساوی التولید، برابر مقدار و هم‌مقداری تولید به‌کار برده‌اند. منحنی تولید یکسان مکان هندسی تمام مقادیر کار و سرمایه است، که سطح معیّنی از محصول را به‌دست می‌دهد.
اضافه رفاه (مازاد) تولیدکننده ʌonsumer Surplus)

اضافه رفاه (مازاد) تولیدکننده (Consumer Surplus)

مازاد تولید کننده معیاری است که افزایش منفعت تولید کننده را در هر سطح تولیدی که سود موسسه حداکثر می شود را نشان می دهد. ممکن است چنین تصور شود مازاد اقتصادی همان سود اقتصادی است. اما اینطور نیست و مازاد تولید کننده بیش از سود اقتصادی است.
Powered by TayaCMS