24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : فرهنگ، انباشت فرهنگي، انباشت پيش روند، انباشت پيوندي، انباشت جانشيني
فرهنگ همان شیوه کلی زندگی مردم و در بردارنده رسمها، نهادها، باورها و ارزشهای جامعه است. فرهنگ به مثابه یک نیروی پیوند دهنده با ویژگیهایی که دارد، مردم را از نظر نگرشها، باورها و سنتهای مشترک به هم پیوند میدهد. یکی از این ویژگیها انباشت فرهنگی است.
فرهنگ با گذشت زمان از طریق انتقال فرهنگی؛ فنون، طرحها، فرآوردهها و مهارتهای جدیدی را در خود میاندوزد و بسیاری از ویژگیهایی را که دیگر به دردش نمیخورد کنار مینهد. بدین ترتیب، پیوسته چیزهای جدیدی به فرهنگ افزوده شده و این افزودهها سال به سال جزء مجموعه فرهنگ در میآید.
انباشت فرهنگی، زمانی روی میدهد که طی یک دوره معین چیزهای افزوده شده به فرهنگ بیش از چیزهایی باشد که طرد میگردند. حتی در حالتی که در یک حوزه فرهنگی علاوه بر فرهنگ موجود جنبههائی از فرهنگ سایر جوامع نیز افزوده شود، بدون آنکه جنبههایی از فرهنگ موجود حذف شود، انباشت فرهنگی صورت گرفته است. عناصر جدید از طریق ابداع، اکتشاف و یا اقتباس بر عناصر موجود افزوده میشود.
واژه انباشت فرهنگی و مترادفات آن را انسان شناسان برای بیان ماهیت فزاینده رشد و توسعه فرهنگی به کار میبرند. به همین دلیل "ل.ا. وایت" فرهنگ را «فرایند نمادین و پیوسته و انباشت پذیر و پیش روند» تعریف میکند. "وبر" نیز یادآوری کرد که خصلت انباشت شوندگی صفت ویژه کل فرهنگ نیست بلکه اساساً مؤلفه علمی – تکنولوژیکی آن است. این فقط به شرطی درست است که انباشت فرهنگی محدود به توسعه فزاینده و پیشرفت باشد که کارآیی آن قابل اندازهگیری باشد.
افزایشهای فرهنگی در قلمرو دین و هنر هم ممکن است یعنی امکان دارد که تعداد کل صفات و عناوین علاوه بر علم در حوزههای دیگری از فرهنگ نیز افزایش یابد.
انواع انباشت فرهنگی از دیدگاه "ه.سی. مور"
1)توسعه الگوهای فرهنگی پیچیدهتر از شکلهای سادهتر پیشین باشد که "مور" این نوع را «انباشت فرهنگی پیش روند» مینامد.
2) ارائه عناصر تازه یا شقوق فرهنگی که پیچیدگی آنها در حد پیچیدگی عناصر و راه حلهای پیشین است. "مور" این نوع انباشت را «انباشت فرهنگی پیوندی» مینامد.
3) تغییری فزاینده در نهایت موجب جایگزینی عنصر یا صفت فرهنگی جدید به جای عناصر پیشین میشود. "مور" آن را «انباشت جانشینی» مینامد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان