دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

قرض الحسنه در گفتار پیامبر اکرم(ص)

No image
قرض الحسنه در گفتار پیامبر اکرم(ص)

كلمات كليدي : تاريخ، پيامبر(ص)، قرض، بدهكار، دين

نویسنده : سيد علي اكبر حسيني

قرض در اصل به معنای بریدن با دندان است و اینکه به وام قرضمی‌گویند از این باب است که آن قسمت از مال را از بقیه اموال جدا می‌کنند و به دیگری می‌دهند که عین یا مثل آن را پس از مدتی باز گرداند.

قرض در کتب لغت به معنای عبور کردن و گذشتن نیز آمده است. چیزی هم از مال که به انسان رد می‌شود، به شرطی که عوض آن را برگردانند قرض نامیده می‌شود.[1]

فضیلت قرض دادن

قرض و عاریه دادن از سنت‌های مؤکد رسول‌خدا(ص) است؛ ایشان(ص) ضمن احادیث متعددی مسلمانان را به این امر خداپسندانه دعوت کرده آن را صدقه،[2] بلکه بهتر از صدقه معرفی کرده‌اند و فرمودند: «شبی که مرا به آسمان بردند، دیدم که بر در بهشت نوشته است، ثواب صدقه ده برابر است و ثواب قرض دادن، هجده برابر. به جبرئیل گفتم: از چه‌رو قرض برتر از صدقه است؟ گفت: چون نیازمند گاه دارد و باز دست نیاز دراز می‌کند؛ اما خواهان قرض، تقاضای کمک نمی‌کند؛ مگر از روی نیاز.»[3]

رسول‌خدا(ص) قرض دادن را از جمله حقوق همسایگان بر یکدیگر برشمرده،[4] کسانی را که با وجود امکانات مالی از قرض دادن به نیازمندان خودداری می‌کنند، مورد عتاب قرار داده می‌فرمودند: «کسی که برادر دینی‌اش جهت قرض به او مراجعه کند و او قادر بر این کار باشد؛ اما این کار را نکند خداوند بوی بهشت را بر او حرام می‌کند.»[5]

نکوهش قرض گرفتن

رسول‌خدا(ص) از یک سو مسلمانان را به قرض دادن تشویق و ترغیب می‌فرمودند و از سوی دیگر به آنان توصیه می‌کردند، حتی‌الامکان مناعت به خرج داده از گرفتن قرض بپرهیزند. ایشان وام را مایه‌ی غصّه شب و خواری روز بیان داشته[6] از سنگینی کمرشکن آن به خدا پناه می‌بردند و می‌فرمودند: «اللهم انی اعوذ بک من غلبة الدین و من بوار الأیّم و من الجوع فانّه بئس الضجیع» «خدایا از غم و اندوه و ناتوانی و کاهلی و بخل و بزدلی و سنگینی کمر شکن بار قرض و چیرگی مردمان به تو پناه می‌برم»[7] و در دعایی دیگر، بعد از نماز صبح می‌فرمودند: «اللهم انی اعوذ بک من الهم و الحزن و العجز و الکسل و البخل و الجبن و ضَلَع الدَّین و غلبة الرجال و... بارالها از چیرگی قرض و چیرگی دشمن و دشمن شاد شدن به تو پناه می‌برم.»[8]

در حدیثی آمده رسول‌خدا(ص) قرض را هم‌تراز و همپایه با کفر قرار داده از آن به خدا پناه ‌بردند وقتی از ایشان سئوال شد که یا رسول‌خدا(ص) آیا وام با کفر برابری می‌کند؟ فرمودند: آری.»[9]

مهلت دادن به بدهکار تنگدست

رسول‌خدا(ص) پیوسته بر رعایت حال بدهکاران معسر و تنگدست تأکید می‌کردند[10] و مسلمانان را از دچار شدن به نفرین بدهکار تنگدست بر حذر می‌داشتند.[11] می‌فرمودند: «هر که به تنگدستی مهلت دهد خداوند در روزی که هیچ سایه‌ای جز سایه او نیست، وی را در سایه خود در آورد.»[12] همچنین فرمودند: «هر کس به مؤمنی قرض دهد و برای پس گرفتن آن صبر کند تا دستش باز شود مال او زکات محسوب می‌شود و در نماز با فرشتگان است تا اینکه قرضش به او برگردانده شود».[13] ایشان ضمن حدیثی اجر کسی را که مراعات حال بدهکار تنگدستش را بکند، پاکی از گناهان بیان کرده افزودند: «خداوند به ازای هر درهم قرض، هزار قنطار[14] از درهم بهشت به او عطا می‌کند.»[15]

ابن‌عباس از رسول‌خدا(ص) روایت کرده که روزی پیامبر‌اکرم(ص) وارد مسجد شد و فرمود: «کدام یک از شما خوش دارد که خداوند عزوجل او را از گرمای سوزان دوزخ ایمن نگاه دارد؟ گفتیم: ای رسول‌خدا(ص) همه ما خوش داریم، فرمود: هر که بر تنگدستی مهلت دهد یا قرضش را بر او ببخشد، خداوند عزوجل وی را از گرمای سوزان دوزخ نگاه می‌دارد.»[16]

نهی از تعلل در پرداخت بدهی

رسول‌خدا(ص) همان‌گونه که طلبکار را تشویق به صبر می‌کند، بدهکار را نیز از تعلل در پرداخت، بدهی‌اش نهی می‌فرمودند؛ ایشان تعلل ورزیدن توانگر در پرداخت بدهی‌اش را ظلم دانسته[17] می‌فرمودند: «اگر کسی بتواند حق کسی را بپردازد و تعلل ورزد هر روز که بگذرد، گناه باج‌گیر برایش نوشته می‌شود.»[18]

ایشان(ص) نه تنها فرد بدهکار را از تعلل در پرداخت دینش منع می‌کردند، او را از اینکه در خود نیت ادای قرض نداشته باشد نیز به شدت بر حذر می‌داشتند. رسول‌خدا(ص) قرض را به دو گونه تقسیم کردند؛ «قرضی که صاحبش قصد داشته آن را بپردازد؛ اما اجل مهلتش نداده؛ در این صورت من ولی او هستم و دیگر قرضی که صاحبش قصد پرداختنش را نداشته در این صورت از اعمال نیک فرد بدهکار بر می‌دارند[و به فرد طلبکار می‌دهند] که در آن روز دینار و درهمی نخواهد بود.»[19]

ایشان پیوسته مسلمانان را به جوانمردی در امر قرض سفارش می‌کردند و به آنان گوشزد می‌کردند که «برترین مؤمنان و محبوبترین بندگان خدا را فردی معرفی کردند که در خرید و فروش و پس دادن و پس گرفتن قرض جوانمرد باشد.»[20]

تأکید و تشویق پیامبر(ص) بر این بود که فرد بدهکار دیون خود را در اسرع وقت، قبل از اینکه مرگ او را دریابد بپردازد و از تعلل‌ورزیدن در پرداخت آن بپرهیزد. ایشان متوفای بدهکار را فردی معرفی می‌کردند که در غل و زنجیر است و چیزی نمی‌تواند، او را از این وضعیت نجات دهد؛ مگر پرداخت قرضش.[21] در نظر ایشان(ص) حتی شهدا هم با آن علو مقامشان، از این امر مستثنی نبوده با ریختن اولین قطره خونشان همه گناهانشان بخشیده می‌شود؛ مگر قرضشان.[22]

حضرت به مسلمانانی که دِینی بر عهده دارند، توصیه می‌کردند که «برای وقت مرگ خود چیزی باقی بگذارید تا بعد مرگتان دینتان ادا گردد؛ چرا که پس از گناهان کبیره که خداوند از آن‌ها نهی کرده است. بزرگترین گناه آن است که انسان بمیرد و قرضی داشته باشد و چیزی برای آن باقی نگذارد.»[23]

ترغیب به یادداشت کردن بدهکاری‌ها

رسول‌خدا(ص) یادداشت نکردن وام مدت‌دار به دیگران را مانع استجابت دعای طلبکار دانسته فرمودند: چند گروهند که دعاهایشان مستجاب نمی‌شود؛ از جمله این گروه‌ها کسانی هستند که وام مدت‌دار از کسی می‌گیرند؛ اما آن را یادداشت نکرده، بر آن شاهدی نمی‌گیرند.[24]

نهی از درخواست بی‌مورد

ایشان مسلمانان را از درخواست بدون احتیاج نهی کرده فرمودند: «من ضع علی نفسه باب مسألة فتح الله علیه سبعین باباً من الفقر لا یسدها أدناها شیء

هر که بدون نیاز مالی از دیگران طلب قرض کند، خداوند هفتاد در از فقر بر روی وی می‌گشاید که هیچ چیز در دنیا نمی‌تواند آن را بپوشاند.»

قرض‌الحسنه در سیره پیامبر‌اکرم(ص)

متأسفانه سیره‌نویسان در شرح سیره رسول ختمی مرتبت(ص) چندان متذکر امر قرض‌الحسنه در سیره رسول‌خدا(ص) نشده‌اند، معدود مواردی که هم در این باب ذکر شده بیشتر در بر دارنده جنبه قرض گرفتن‌های حضرت است تا قرض دادن‌های ایشان. اینکه رسول‌خدا(ص) بارها از یهودیان مدینه قرض کرده‌اند[25] و اینکه حتی در زمان وفاتش زره‌ا‌ش جهت قرض گرفتن آرد برای خانواده‌اش در گرو مردی یهودی بود[26] و نیز قرض کردن هفتاد زره از صفوان بن امیه جمحی[27] عمده مطالبی است که در کتب سیره تحت عنوان قرض به آن اشاره شده است.

در کتب روایی نیز وضع بر همین منوال است در این کتاب‌ها نیز از امر قرض‌الحسنه در سیره رسول‌خدا(ص)، جز اندکی(آن هم قرض گرفتن نه قرض دادن)، کلامی به میان نیامده است. شاید عمده مطالبی را که بتوان در این باب از کتب روایی استخراج کرد، قرض‌هایی باشد که رسول‌خدا(ص) از دیگران می‌گرفتند تا در راه خدا به دیگران انفاق کنند. که این روایت نمونه‌ای از آن موارد است:

سائلی نزد رسول‌خدا(ص) آمده از ایشان درخواست کمک کرد پیامبر(ص) رو به حضّار کرده فرمودند: «آیا بین شما کسی هست که به من قرض بدهد؟» مردی از انصار برخاست و گفت: «بله‌ای رسول‌خدا(ص)» پس فرمود: «به این مرد چهار وسق[28] خرما بده» گفت: «دادم» پس انصاری دیگری آمد و تقاضای کمک کرد حضرت فرمود: «انشاءالله خدا عطا کند» سومی آمد و تقاضای کمک کرد و حضرت این جمله را تکرار کرد؛ [29] پس مرد گفت: «ان شاء‌الله عطا کندت زیاد شد» پس رسول‌خدا(ص) خندیدند و رو به حضّار فرمودند: «آیا در بین شما کسی هست که به من قرض بدهد؟» مردی برخاست و گفت: «بله یا رسول‌الله(ص)» حضرت فرمود: «چقدر؟» گفت: «هر چه بخواهی» فرمود: «به این مرد 8 وسق خرما بده» مرد سائل گفت: «من 4 وسق بیشتر احتیاج ندارم» فرمود: «چهار تا هم اضافه بر آن.»[30]

سنت و روش پیامبر(ص) در ادای قرض

از امام صادق(ع) روایت شده است که: انّ رسول‌الله(ص) کان یکون علیه الثنیّ فیعطی الرباع روش رسول‌خدا(ص) در ادای قرض این بود که اگر بچه شتری دو ساله قرض می‌گرفت به جای آن شتری هفت ساله می‌داد(یا اگر دو درهم مقروض بود چهار درهم می‌پرداخت).[31]

مقاله

نویسنده سيد علي اكبر حسيني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS