دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

احمد زیرک زاده

No image
احمد زیرک زاده

كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، زيرك زاده، حزب ايران، حزب توده، كانون مهندسان

نویسنده : سعيده سلطاني مقدم

"احمد زیرک‌زاده" فرزند "حاج میرزا زیرک" در 15 اسفند 1286 در تهران به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدایی را در شهرکرد و دوره دبیرستان را در اصفهان به پایان رسانید و در سال 1304 از دارالفنون تهران فارغ‌التحصیل شد. در سال 1313ش از دانشگاه «پلی تکنیک پاریس» مهندسی (مهندسی دریایی) خود را گرفت. در ایران در مهر 1314 با درجه ستوان یکی به سمت معاونت مهندسی ناوبری نیروی دریایی جنوب منصوب شد. در سال 1315 طبق فرمان عمومی ارتش به کفالت مدیریت تعمیرگاه ثابت نیروی دریایی جنوب منصوب شد و همین ‌طور در سال 1319 به وزارت راه منتقل شد و در سال 1320 در اداره «بندر پهلوی» به خدمت مشغول شد و در 15/6/21 از طرف وزارت دارایی به عنوان جانشین رییس هیئت نظارت ساختمان بیمارستان پهلوی (بیمارستان امام‌خمینی) منصوب شد. در 18/1/21 از طرف وزارت دارایی به او اجازه داده شد که هفته‌ای دو ساعت در دانشکده فنی تدریس کند. در تاریخ 20/11/1324 به عنوان عضو کیمسیون تهیه قانون استخدام کشوری مشغول به خدمت شد و مهم‌تر از آن در سال 1330 در کابینه "دکتر مصدق" معاون کل وزارت اقتصاد شد. در سال 1329 به عضویت سازمان برنامه در آمد. و در اسفند 1330 در دوره 17 مجلس شورای ملی از طرف مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد و در سال 41 جز کارمندان بازنشسته سازمان برنامه در آمد.[1]

فعالیت‌های سیاسی زیرک زاده

در سال 1321 که زیرک‌زاده به تدریس در دانشکده فنی دانشگاه تهران مشغول شده بود، اعتصاب مهندسین و استادان دانشگاه به خاطر کم بودن حقوق شروع شد و با آن‌که تمام آن‌ها تحصیلات خوبی داشتند، از حقوق و منصبشان راضی نبودند و بعد از سقوط "رضاشاه" فریاد این گروه بلند شد و کار به اعتصاب رسید و برای بهتر اداره شدن این اعتصابات «کانون مهندسان» را به وجود آوردند، زیرک‌زاده نیز فعالانه در این اعتصابات شرکت می‌کرد.[2]

در نخستین انتخابات کانون مهندسی زیرک‌زاده به عضویت هیئت مرکزی انتخاب شد. کانون مهندسین پایگاه اصلی زیرک‌زاده بود، در ملاقاتی که نمایندگان مهندسین با شاه داشتند، شاه با دادن وعده‌هایی از آنان خواست که دست از اعتصاب بردارند که این گونه شد؛ اما وعده‌های شاه عملی نشد. اعتصاب منهدسین یکی از بزرگترین حوادث بعد از شهریور 1320 بود، زیرا نخستین حرکت انتقادی بر ضد رژیم بود. و این تجربه و پشتوانه در عین حال نقطه امیدی بود، برای کارگردانان کانون برای انجام دادن کارهای بزرگتر و بیشتر شد، گرچه این اعتصاب به هدف‌های خود دست نیافت؛ ولی رژیم را وادار به واکنش در برابر کانون کرد.[3] هشت سال اقامت در فرانسه به زیرک‌زاده فهمانده بود که دموکراسی بدون تشکیلات معنی ندارد، بنابراین نخستین اقدام او تاسیس جمعیتی مرکب از 15 تا 20 نفر بود که همه اعضای آن را مهندسان و پزشکان تشکیل می‌دادند.[4] خود زیرک‌زاده در مورد اسامی این کانون بیشتر از یکی دو اسم چیزی به یاد نمی‌آورد: "همه اعضا آن را مهندسی و پزشکان تشکیل می‌دادند، بیشتر مهندسینی بودند که در جریان اعتصاب کانون مهندسین با آن‌ها آشنا شده بودم و اطبایی که در اروپا با هم دوست بودیم، از دکترها "دکتر نقاره‌ای" و "دکتر بخشایش" را به خاطر دارم و از مهندسین "حسیبی" و "مهندس قراگوزلو" را به خاطر می‌آورم.[5]

عضویت در حزب سوسیالیست همراهان

یک دیگر از فعالیت‌های زیرک زاده عضویت در حزب "سوسیالیست همراهان" بود؛ ولی پس از دو سه ماه هنگامی که دولت "سهیلی" در شهریور 1322 به آلمان اعلام جنگ داد و حزب از این اقدام پشتیبانی کرد، زیرک‌زاده از عضویت حزب استعفا داد. زیرک‌زاده خود را یک سوسیالیت ملی‌گرا و مخالفت کمونیسم می‌دانست.[6]

زیرک زاده در حزب ایران

یکی از نتایج اعتصاب مهندسین نامزدی "مهندس فرویر" برای نمایندگی تهران در مجلس چهاردم بود که زیرک‌زاده برای این کار تمام تلاش خود را به کار برد و پیروزی در این انتخابات مهندس زیرک‌زاده را به فکر تاسیس حزب انداخت. شمار قابل ملاحظه‌ای از جمعیت «کانون مهندسان» مانند "مهندس فریور" و "مهندس حسیبی" با این فکر موافقت کردند. در جلسه بیانان‌گذاران حزب که در بهار 1323 با حضور 20 نفر تشکیل شد "مهندس غلامعلی فریور"، "دکتر عبدالله معظمی"، "دکتر عبدالحمید زنگنه"، "دکتر معاون" (چهار نماینده مجلس) به علاوه "مهندس علیقلی بیانی"، "مهندس امیر پایور"، "مهندس عطایی"، "مهندس گزیده‌پور" و از دانشگاهیان "دکتر جناب"، "دکتر شفق" و "شمس الدین امیر علایی" و "ارسلان خلعتبری" حضور داشتند که منجر به تاسیس حزب ایران در سال 1323 شد. زیرک‌زاده در سازمان از جمله نویسندگان و تدوین کنندگان مبانی اصولی و عقیدتی بود.[7] حزب روزنامه‌ای با نام «جبهه آزادی» داشت که سردبیرش زیرک‌زاده بود که مرتب منتشر می‌شد؛ اما روزنامه کثیر انتشاری نبود.[8] شعاری که در ابتدای صفحه روزنامه چاب می‌شد (برای ایران، به فکر ایرانی و به دست ایرانی) بود.[9]

مهندس زیرک زاده در خاطراتش می‌نویسد: "افرادی که در این حزب گرد آمدند همه از برجسته‌ترین، پاک‌ترین و وطن پرست‌ترین افراد مملکت بودند، هیچ وقت در یاران هیچ دسته‌ای نتوانسته است، این همه دانش، این همه احساسات وطن پرستی و این همه پاکی و صداقت را یک جا در خود جمع کند... .

مخالفت زیرک زاده با ائتلاف با حزب توده

تاسیس «حزب ایران» در میان طبقات تحصیل کرده و روشنفکر با استقبال زیادی رو به رو شد. حمایت از مواضع "دکتر مصدق" و عدم گرایش به کشورهای بیگانه و همچنین مواضعی، مانند بهبود وضع کشاورزان و تغییر در روابط میان مالک و زارع دلیل روی آوردن روشنفکران به این حزب بود. نفوذ و قدرت «حزب ایران» در اواخر سال 1324 باعث شد که «حزب میهن» با «حزب ایران» ائتلاف کند. "دکتر سنجابی" که خودش از رهبران «حزب میهن» بود، توضیح می‌دهد که:" در عمل ما می‌دیدیم که مرام ما و روش مبارزه با حزب ایران یکی است. یعنی آن‌ها هم عینا همان موضع گیری‌ها و همان ایده‌آل‌های ما را دارند.... با مذاکراتی که با «حزب ایران» شد «حزب میهن» و «حزب ایران» یک سازمان تشکیل دادند و ما دستور دادیم که تمام شعب ما در ولایات به «حزب ایران» بپیوندند."[10] خبر این جریان در اعلامیه‌ای در تاریخ هفتم فروردین 1325 منتشر شد، آن ‌وقت ترکیب کمیته مرکزی «حزب ایران» تغییراتی کرد و چند تن از رهبران «حزب میهن» همچون "دکتر سنجابی"، "مجید یکتایی" و ... در شورای رهبری «حزب ایران» جای گرفتند و الهیار صالح، دکتر شمس‌الدین جزایری، منهدس ناصر معتمد، دکتر عالمی، مهندس گزیده پور، مهندس احمد زنگنه و مهندس حسیبی، و کریم سنجابی شورای رهبری «حزب ایران » پس از ائتلاف را تشکیل ‌دادند.[11]

«حزب ایران» چندی پس از ائتلاف در تابستان 1325 با سه تحول روبه رو شد که اولین آن «حزب ایران» همراه با «حزب توده»، «حزب دموکرات کردستان»، فرقه «دموکرات آذربایجان»، «حزب جنگل» و «حزب دموکرات ایران»، «جبهه موتلفه احزاب آزادی‌خواه» را پدید آوردند و در گام بعدی در دولت "قوام‌السلطنه" که غائله آذربایجان شروع شده بود و توده قدرت زیادی پیدا کرده بود، "مهندس فریور" صحبت از ائتلاف با حزب توده را مطرح کرد[12] که مهندس زیرک‌زاده به شدت با آن مخالفت کرد و در صف اقلیت ماند. زیرک‌زاده در خاطراتش آورده است: "اظهار تمایل به ائتلاف برای من تعجب‌آور بود، چون به نظر من این عمل یک اشتباه بزرگ تاکتیکی بود یکی از پایه‌های اصلی حزب ایران دوری از سیاست‌های روس و انگلیس بود ما تمایز خود را از افراد چپ و راست آن روز ایران در همین فراغت از بستگی به یک سیاست خارجی می‌دانستیم و بنابراین ائتلاف با حزب توده ایران یک نوع شکستن عهد بود. صحیح است که با ائتلاف ما به حزب توده ملحق نمی‌شدیم؛ ولی در مردم ایران که به امور حزبی آشنایی نداشتند و به این‌گونه ریزه کاری‌ها وارد نبودند، سوء تفاهمی ایجاد می‌شد که یا اصلا قابل بر طرف کردن نبود یا تمام قوای ما را صرف خود می‌کرد."[13] اما دوستی با "مهندس فریور" سبب شد که مهندس زیرک‌زاده کاری از پیش نبرد. همراهی "الهیار صالح" و "دکتر سنجابی" با "فریور" نیز باعث شد که کمیته مرکزی «حزب ایران» اجازه داد با تقاضای کمیته مرکزی «حزب توده» موافقت شود و این ائتلاف صورت گیرد. یکی از افراد مامور برای مذاکره با «حزب توده» مهندس زیرک‌زاده شد. در نتیجه ائتلاف با «حزب توده»، «حزب دموکرات پیشه‌وری» و «حزب جنگل» مورد تصویب کمیته مرکزی «حزب ایران» قرار گرفت. این همان ائتلافی بود که شاه به آن حمله کرد و «حزب ایران» را به مراتب بدتر از «حزب توده» می‌دانست. در کابینه ائتلافی قوام‌السلطنه که در 10 مرداد 1325 تشکیل شد، دکتر "مرتضی یزدی"، "دکتر فریدون کشاورز" و "ایرج اسکندری" شرکت داشتند و "الهیار صالح" به نمایندگی «حزب ایران» وزارت دادگستری را به عهده گرفت؛ اما عمر این کابینه کوتاه بود و قوام در اثر فشار شاه و امریکایی‌ها و «نهضت جنوب» به رهبری برادران قشقایی در مهر ماه 1325 کابینه را ترمیم و وزیران توده‌ای را اخراج کرد و «حزب ایران» در آذرماه 1325 به ائتلاف با «حزب توده» پایان داد.[14] هنگامی که این ائتلاف با «حزب توده» در سال 1325 شکست خورد و با لشگرکشی دولت به آذربایجان فرقه دموکرات منحل و حزب توده ضعیف شد، زیرک‌زاده ائتلاف را یک اشتباه سیاسی و بدون سوءنیت خواند و از آن دفاع کرد و برای سر و سامان دادن مجدد حزب تلاش کرد؛[15] اما ائتلاف با «حزب توده» برای «حزب ایران» گران تمام شد و بساری از عضویت آن استعفا دادند.[16] در بین سال‌های 1325 تا 1328 «حزب ایران» فعالیت زیادی نداشت تا آن‌که "دکتر مصدق" در انتخابات مجلس 16 رهبری مخالفان دولت را به عهده گرفت و مهندس زیرک‌زاده و گروهی از هم‌فکرانش در تحصن "دکتر مصدق" شرکت کردند و باعث تشکیل «جبهه ملی» شد که زیرک‌زاده به عنوان دبیر «جبهه ملی» انتخاب شد؛ اما پس از دو ماه از این شغل که وظیفه‌اش تنها تهیه صورت حساب جلسات شورای مرکزی جبهه بود، استعفا داد و "حسین مکی" به این سمت منصوب شد. هنگامی که "دکتر مصدق" در سال 1330 به نخست وزیری انتخاب شد، زیرک‌زاده به معاونت کل وزارت اقتصاد ملی انتخاب شد. زیرک‌زاده در انتخابات هفدهم از طرف مردم تهران نماینده مجلس شد و عضو فراکسیون «نهضت ملی» شد، او جز نخستین گروه از نماندگان مجلس بود که دسته جمعی در 24 تیر 1332 استعفا دادند و راه را برای رفراندوم انحلال مجلس هفدهم باز کردند.[17] پس از کودتا 32 جمعی از رهبران و فعالان «حزب ایران» فراری و دستگیر شدند، پس از این فعالیت «حزب ایران» در قالب «نهضت مقاومت ملی ایران» ادامه پیدا کرد و در جریان تشکیل «جبهه ملی دوم» و مبارزات مردم در سال‌های 39 تا 42 «حزب ایران» فعالانه شرکت داشت.[18]

زیرک‌زاده در کودتای 28 مرداد

در کودتای نافرجام 25 مرداد 32 زیرک‌زاده به همراه "مهندس جهانگیر حق‌شناس" توسط گارد شاهی دستگیر شدند، آن‌ها با "تیمسار ریاحی" رییس ستاد ارتش در یک منزل بودند، [19] زیرک‌زاده در خاطراتش می‌نوسید:

"سه روزی که گذشت با تمام وقایع چند ساله مبارزات نهضت ملی به کلی متفاوت بود، همه عصبانی و ناراحت عده‌ای سرگردان، عده‌ای متحیر بودند حمله به شاه که در اقدامات قبل از 25 مرداد هیچ‌گاه از طرف جبهه ملی حتی با ایما و اشاره هم دیده نمی‌شد، با شدت روز ا‌فزون شروع شد."

زیرک‌زاده آخرین سخنرانی میتینگ 25 مرداد در میدان بهارستان بود که شب قبل کودتاچیان او را توقیف کرده بودند، او ابتدا دلایل شکست کودتاچیان را برشمرد و از دست آوردهای ملت در زمان "دکتر مصدق" سخن گفت و یادآوری کرد که ما در یک مرحله بزرگ تاریخ خود هستیم، دو راهی که پیش روی ماست یکی به نیستی و دیگری راه عظمت است، او از مردم خواست تا با دسایس بیگانگان مبارزه کنند و از دولت "دکتر مصدق" حمایت کنند، زیرا دشمن این دولت دشمن ملت است.[20] هنگامی که روز 28 مرداد فرا رسید، زیرک‌زاده از نخستین ساعات روز در خانه‌ی "دکتر مصدق" بود، غروب آن روز که خانه‌ی "مصدق" زیر آتش توپخانه‌ی تانک‌های ارتش قرار گرفت، زیرک‌زاده تا آخرین لحظه در کنار "مصدق" بود و به هنگام تغییر منزل و فرار از زیر باران گلوله‌های کودتاچیان پایش شکست و از جریان دور ماند.[21]

مهندس زیرک‌زاده می‌دانست، او در میان یاران "مصدق" و "دکتر فاطمی" بیش از همه مورد غضب شاه است، به این دلیل زیرک‌زاده از معرفی خود به مقامات انتظامی خودداری کرد و مخفی ماند، این اختفا به مدت دو سال و نیم طول کشید. او پس از معرفی خود در سال 1334 در حدود 6 ماه در لشگر دو زرهی زندانی شد و در سال 1335 آزاد شد.[22]

سرانجام زیرک زاده

زیرک‌زاده برای امرار معاش یک کارگاه آهنگری به راه انداخت و از فعالیت‌های سیاسی کناره‌گیری کرد با این همه در 30 تیر 1340 همراه با رهبران جبهه ملی دوم بازداشت شد، پس از رهایی از زندان تقاضای پیوستن به «جبهه ملی» را کرد؛ ولی به فعالیت‌های حاشیه‌ای پرداخت. زیرک‌زاده هنگام رفراندوم 6 بهمن 41 و انقلاب سفید شاه و مردم نظری متفاوت از دیگران داشت که سران اعضای «جبهه ملی» با نظر او موافقت نکردند، او می‌گفت، همواره منفی نمی‌توان، سخن گفت، پاره‌ای عناوین اصلاحات و پیشنهادها ذاتا بد و قابل انتقاد نیست، لذا اینک موقع این است که به خیابان‌ها بریزیم و فریاد بزنیم که: شاه در برابر نظریات و تزهای ما تسلیم شده و ما با تایید انجام اصلاحات اعلام می‌کینم که جهت توفیق در کار، کادرهای صالح، متخصص و منتسب به مردم مورد نیاز است؛ ولی حکومت فاقد این شرایط و امکانات است و اصلاحات تنها با شعار امکان پذیر نیست به این نظر کسی توجه‌ای نکرد و رفراندوم انجام شد[23] و وی یکبار دیگر نیز در بهمن 1341 با 14 نفر از اعضای شورای مرکزی «جبهه ملی» و «نهضت آزادی» بازداشت و زندانی شد و پس از آزادی و بعد از انقلاب به دلیل معالجاتی که لازم داشت، به آمریکا رفت. مهندس احمد زیرک‌زاده در سوم شهریور 1372 در سن 86 سالگی در گذشت.[24]

مقاله

نویسنده سعيده سلطاني مقدم
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
Powered by TayaCMS